eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
667 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رحمت الله اصفهانی (پدرشهید) گرامی یوسف اصفهانی (فرزند شهید)ازشهدای عملیات کربلای 5 شهیدی که ضمن اینکه جانش را در درراه خدا داد مالش که یک خانه مسکونی بود انرا فروخت وبه حساب 100امام برای ساختن مسکن برای نیازمندان داد وخودش به منزل استیجاری نقل مکان کرد .وفرزندش نیز بعد از 4سال در عملیات کربلای 5به شهادت رسید . 🌷روح همه شهدا واین دو شهید شاد باذکر صلوات🌷 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔آیا کاری کردیم که شرمنده شهدا نباشیم⁉️ از خودتون سوال کنید! 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید مهدی زین الدین🌷 از آن بچه های درس خوان و باهوش بود. وقتی برای دانشگاه‌های فرانسه تقاضای پذیرش فرستاد، همه‌شان جواب مثبت دادند. تو هول و ولای آماده شدن برای سفـر به فرانسه بود ڪه یکی از دوستانش از فرانسه به ایران آمد. دوستش ڪه آنجا مشغول تحصیل بود،گفته بود: "در اوج مبارزات انقلاب یک‌بار در فرانسه خدمت امام(ره) رسیدم. گفتند: به وجود تو در ایران بیشتر نیاز داریم. من هم قید تحصیل را زدم و برگشتم". همین یک جمله از امام (ره) کافی بود ڪه بعد از آن همه تقاضا و پیگیری، قید فرانسه را بزند؛ همان جایی ڪه دانشجو ها برای رسیدن به آن،سر و دست می شکستند. 🌺شهدا را یاد کنیــد به صلــواتــی 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود...😄 با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم !« ترق! ... ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی ماجد به دوزخ شتافت! چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد: « حسین اسم کیه؟ » و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟» جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من ! » ترق! ... جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید! ... خاطرات طنز از رزمندگان😊 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش علی هست🥰✋ *قرار عقدی که به شهادت تبدیل شد*🕊️ *شهید علی عسگری*🌹 تاریخ تولد: ۱۰ / ۱۱ / ۱۳۶۲ تاریخ شهادت: ۱۰ / ۱۱ / ۱۳۹۱ محل تولد: طاقانک / شهر کرد محل شهادت: سوریه *🌹همرزم← تکفیری‌ها فقط تا ظهر می‌جنگیدند☀️ اما بعد از ظهرها خمپاره می‌انداختند💥هیچ کس در زینبیه جرأت نمیکرد پایش را از خانه بیرون بگذارد🍂خمپاره که می‌انداختند صدای ضجه و ناله بلند می‌شد🥀تنها کسی که به این افراد امدادرسانی می‌کرد شهید عسگری بود🌷برای آوارگان غذا تهیه🥖 و شهدا را غسل و دفن می‌کرد🌷همرزم← مقداری نان خشک و آب برای آن‌ها فرستاده شد🍪 و لحظاتی بعد شهید عسگری برای پاکسازی با رمز "علی الله اکبر" به جلو می‌رود🕊️ و می‌گوید "با رمز یا حسین پشت سر من بیایید🍃 پس از لحظاتی مدافعان هر چه می‌گویند "علی الله اکبر" اما هیچ پاسخی نمیشنوند🥀برادرش← پدر و مادر تعدادی هدیه خریده بودند که برای عقد علی به سوریه بروند🎊 اما او در روز تولدش🎉 که قرار بود در همان روز عقد کند💐 یک تیر به سینه🥀و یک تیر هم به پیشانی‌اش🥀اصابت میکند🥀و به حالت سجده به شهادت میرسد🕊️ بعد از شهادتش وقتی سنگ مزار را میگذاشتند🍂بویی فضا را پر کرده بود💛 او وقتی از سوریه می‌آمد عطر مخصوصی داشت💛 تا ۴۰ روز همان بو بر سر مزارش به مشام میرسید💛 در نهایت او به آرزویش رسید*🕊️🕋 *شهید علی عسگری* *شادی روحش صلوات*💙🌹 *Zeynab:Roos..🖤💔*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷 ▫️فرزندش را ندید و رفت 🌴با وجود تلاش هایی که داشت موفق شد با فاطمیون به سوریه برود و این اولین و آخرین بار اعزامش به سوریه بود. 💐بچه‌ها را خیلی دوست داشتند هر وقت منزل ما بود بچه‌ها را روی سر و کولش می‌گذاشت. سال قبل از شهادتشان ازدواج کرد و حتی اولین فرزندش را هم ندید و رفت. 🌹شهید جعفری ۲۵ ساله بود و فرزندش دو ماه دیگر به دنیا می‌آمد. اما ندای حق را لبیک گفته و همراه با سه همرزم دیگرش ۲۳ رمضان در حلب به شهادت رسیدند.. ✍ به نقل از: همسر برادر شهید 💐: ۱۳۷۰/۲/۲۰ 🕊: ۱۳۹۶/۳/۲۸ 🌹 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊