#شهیدیکهاهلبیتبراشیههفتهعزاداربودن😳😳👇
یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞
همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت شهید_حججی رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد شهید_حججی گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از شهیدحججی داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم حضرت_ابوالفضل علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔
روحت شاد و یادت گرامی
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🌹🕊🥀🕊🌹🕊🥀
✍#خاطرات_شهدا📃
💐اوایل به خاطر فرزند کوچکمان میگفتم نرو اما میگفت: «اجازه بده من برم». به خاطر همین گفتم که برو و تو را به حضرت زینب(س)امانت میسپارم تا او ازتو مراقبت کند و از خداوند میخواهم صبر حضرت زینب(س) را به من هم عطا کند. من به دلم افتاده بود که حاج سیدرضا در این راه به شهادت خواهد رسید. میدانستم اگر به سوریه برود دیگر برنمیگردد.من قبل از اینکه بخواهم با حاج سیدرضا ازدواج کنم، به تمام این مسائل فکر کرده بودم و از همان اولین روز ازدواج و تشکیل زندگی مشترک آمادگی شنیدن خبر شهادت همسرم را داشتم. کاملاً آماده بودم در این راه هر اتفاقی برای حاج سیدرضا بیفتد.
🌷حاج سیدرضا سه بار به سوریه رفت. اولین بار که اعزام شد، ۴۰ روز آنجا ماند و برگشت. دفعه دوم مجروح شد و در نهایت برای سومین بار در حلب سوریه به شهادت رسید.😭
✏️راوی:همسر شهید
💐ولادت : ۱۳۴۸/۰۱/۱۵ شهرلیلان
🥀شهادت : ۱۳۹۵/۰۴/۲۳ حلب،سوریه
🌹🕊#سـردار_مدافـع_حـرم
#شهـید_سیدرضا_مراثی
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🌹 @baShoohada 🌹
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج روزبه هست🥰✋
*سردار بی سر*🥀
*شهید روزبه هلیسائی*🌹
تاریخ تولد: ۱۰ / ۱ / ۱۳۴۳
تاریخ شهادت: ۳۱ /۱ / ۱۳۹۴
محل تولد: اهواز
محل شهادت: سوریه
*🌹راوی ← یکی از نیروها را پانسمانش میکند🍃و هدایتش میکند به پشت نفربر🍂زمانی که بلند میشود دشمن از ناحیه پا او را میزند💥روی زمین میافتد و داعشیها بالای سرش میآیند🥀جیبهایش را خالی کردند و همچنین دستها، پاها و سر او را بریدند🥀و بین هم تقسیم کردند🥀وقتی ایشان شهید شد داعشیها با گوشی خود ایشان با من تماس گرفتند و گفتند:📞 ایشان اسیر پیش ماست»🥀ولی ما میدانستیم که او شهید شده.🕊️بیش از یک سال با داعشیها مذاکره میکردیم🥀و بعدها کار دست اطلاعات سپاه افتاد و تاکنون منتظریم🥀یک روز مادر گفت دیگر نیاز نیست پیکر فرزندم برگردد🥀گفتیم چرا؟ گفت چون دیشب خواب «روزبه» رو دیدم✨در ابرها و حالش خیلی خوب بود✨من ناراحتی کردم که چرا نیومدی🥀و «روزبه» گفت سلام برسون به دوستانم اینقدر بیتاب من نباشید🥀سر طناب دست خودم است.»🍃وقتی گفته سر طناب دست من است یعنی هر موقع خودم بخواهم برمیگردم🍃 داعش درخواست پول زیادی کرده بود برای تحویل دادن پیکر🍂سر روزبه زمانی در ترکیه بود🥀و زمانی در اردن🥀و الآن نمیدانیم سرش کجاست🥀و هنوز پیکرش نیامده*🕊️🕋
*جاویدالاثر*
*شهید روزبه هلیسائی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
#اعمال_روز_عرفه
🌷امام صــادق علیهالسلام:
هرچه میخواهےبرای خود دعـابخوان و در دعا ڪردن بڪوش ڪه روزعـــــرفه روز دعـــــا و
درخــواست است.
📗التهذیب الاحکام ج ٥ ص۱۸۲
💦⛈💦⛈💦⛈💦
@bartaren
🌷تازه داماد بود و قرار بود
مراسم عروسیاش برگزار شود
خودش در سـوریه بود ؛
به خانواده گفت :
کارت مراسم را پخش کنند ...
وعده داد که خودش را میرساند!
خانواده هم کارتهای عروسیاش را
پخش کردند . راست می گفت ؛
خودش را رساند ، اما چگونه ...!🌷
🥀#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_امیر_سیاوشی🕊
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🌹 @baShoohada 🌹
🔸 " در محضـر شهیــــد " ..
💢 اول مامان 💢
🍃نہ تنها خـودش رعایت مےکرد بہ محمدمهدی هم اینگونہ یاد داده بود. به هرکجا کہ مےخواستند وارد بشوند اول ریحــــــــانه وارد مےشد .
☘خـودش مےایستاد دست محمـدمهـدی رو هم مےگرفت و میگفت اول مامان !!
💐گاهے ڪہ محمـدمهـدی اعتراض مےڪرد و مسلـم اینگونہ جواب مےداد:
✨مـادر #چـادر به سر داره
و چادر یادگار #حضرت_زهراست
و ما باید بہ احتـرام حضرت زهرا
بایستیم تا اول مامان داخل بشہ..
📚 پاڪی و پایدارے
🌹#شهید_مسلم_خیزاب
#شهادت_مهر۹۴_سوریه🕊
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🌹 @baShoohada 🌹