زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
من و علی هم از منطقہ بر میگشتیم، تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون، پرسید: ڪجا میرین؟ مرد گفت: ڪرمانشاه، علی گفت: رانندگی بلدی؟ گفت: بله بلدم، علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب، مرد با زن و بچهاش رفتن جلو و ما هم عقب تویوتا، عقب خیلی سرد بود، گفتم: آخه این آدم رو میشناسی که این جوری بهش اعتماد ڪردی؟ اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و گفت: آره! اینا همون کوخ نشینایی هستن ڪه امام فرمود به تمام کاخنشینها شرف دارن، تمام سختیهای ما توی جبهه به خاطر ایناس.
#شهید علی چیتسازیان
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
کوچکترین #شهید شاهچراغ اسمش "اصغر" بود. پدرت چطور بدون تو به خانه برگردد اصغر جان؟
یا علی اصغر امام حسین😭
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.
مادر شهید می گفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینهزنی برای امام حسین علیهالسلام هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.
#شهید غلامرضا لنگریزاده
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🌦🌈#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
#وصیت_شهدا
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🔸#شهید یوسف قربانی ازجمله نیروهای شجاع و کارآمد، اطلاعات و عملیات گردان همیشه خط شکن حضرت ولیعصر (عج) استان زنجان بود که در عملیات های آبی و خاکی، والفجر هشت (بهمن ماه 1364، منطقه اروند رود، فاو) و کربلای پنج (دی ماه 1365، منطقه عمومی شلمچه) حضور داشت.
🔸یوسف روحیه ی عجیبی داشت که فقط مخصوص خودش بود. او آتش خصم و عصیان تمامی رنج دیدگان و ستم کشیدگان و مغضوب مرفهین بی درد بود. به شدت با تملق و چاپلوسی مخالف بود.
🔸هر موقع دردها و رنج های یوسف به او فشار می آوردند قلم به دست می گرفت و بر روی کاغذ می نوشت چون کسی را نداشت نوشته های خود را ریز ریز می کرد و در آب رودخانه می انداخت تا هیچ کس از دردهایش آگاهی نیابند.
🔽🔽🔽
متن زیر گفت و گوی یکی از خبرنگاران با این شهید، در ساعاتی بعد از عملیات است:
ـ یوسف، غواص یعنی چی؟
- غواص، غواص یعنی مرغابی امام زمان(عج)
- یوسف در آخر مصاحبه ات یه چیزی بگو
- چی بگم، من آنقدر سواد ندارم... اما می گم:
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی زمردن مهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
#مرغابی_امام_زمان
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از #رمان های جذاب و واقعی📚
سلام #سردار دلم ❤️
سلام #یاور رهبرم
سلام #حصار امن امنیت کشورم
سلام پشتیبان مهربان ستمدیدگان
سلام امید بچه های سوری و یمنی
سلام #شهید راه و مرام مولا علی
رفتی و با رفتنت، جهانی کن فیکون شد، دو سال از رفتنت می گذرد ، دوسالی که نه دوسال و انگار دو قرن است ،دیگر بعد رفتنت دنیا آرامشی ندارد، لبخندی نیست که اگر هم باشد در زیر یک ماسک پنهان شده ،از هر طرف این کرهٔ خاکی آشوب و بلوایی به پاست ، آتش ستم می گسترانند که دامن بیگناهان را می گیرد
#سردار قهرمان وطنم!
گویا دشمنان قسم خوردهٔ این مملکت باز هم خوابهایی برای وطنم دیده اند و در تخیلات خود ، خود را سوار بر اریکهٔ قدرت ایران میدانند، اما درک نمیکنند کشوری که خون سلیمانی ها نهال وجودش را بارور کرده ،به وسوسهٔ خناسان، اندکی هم نمی لرزد.
اینبار تیر کینهٔ آنان بر دامن پاک زنان ایرانی نشسته و به بهانهٔ آزادی، برهنگی را تبلیغ می کنند،اینان نمی دانند ما نوادگان کوروشم ،آنزمان که نامی از اسلام نبود ، ناموس کشور پیچیده در صدف حجاب بود ، انها نمیدانند ما شاگردان مکتب فاطمه زهرا هستیم و حجاب با تار و پود وجودمان آمیخته شده، آنها نمی دانند ما از تبار سلیمانی هستیم و سر میدهیم و چادر از سر نمی دهیم.
و معدود دخترکان ناآگاه سرزمینم گویا ساز برهنگی بر مذاقشان خوش آمده و با آن به خیابانها می آیند ،تا با نوای این ساز اندکی هیجانات دروغین جانشان را التیام دهند، اما نمی دانند همانها که آنان را به خیابان ها کشیدند، قصد شرف و آبرو که جای خود دارد، قصد جانشان را نمودند.
آنها نمی دانند که دشمنان قسم خورده وطن ما ، میخواهند از ایران سوریه ای دیگر بسازند.
سردار دلم!
این دخترکان نمی دانند پای در چه معرکه ای گذاشتند، بیا و به آنها بگوکه این معرکه ، مهلکه ای خوفناک میشود ، تو که با چشم خویش ،اوضاع سوریه را دیده ای ، بیا و بگوکه اگر این امنیت را دستخوش هوی و هوسشان قرار دهند ، زنان و دختران ایرانی هم مانند دختران سوری چوب حراج به عفتشان می خورد و کنیزی میشوند در بازار برده فروشان و به بهای اندکی زیرِ دستان مردان هوس باز جان میدهند، در این بازار زن ها را برهنه میکنند و یکی به طمع موهای افشان و دیگری به طمع چشمهای خمار و رنگی و وسمه کشیده و آن یکی به طمع قد بلند و اندام کشیده دختران ، انها را با چند دلار می خرند تا دنیا به کامشان شود وهوی و هوسشان فرو نشیند.
سردارم!
به این دخترکان بگوکه چه در انتظارشان است، بگوکه قرار است، مادر فرزندانی باشند که هوییت پدرشان نامعلوم است
بگو که دختران و زنان را علم کردند و انان را مترسکان خود نمودند تا کشور امام زمان را به آشوب کشند تا نامی از اسلام نباشد تا همهٔ جای دنیا حزب شیطان حکمرانی کند و می خواهند ظهور را به تعویق اندازند و برای شیطان وقت بخرند.
اما کور خوانده اند، من و ما اجازه نمی دهیم تا به خیالات خام خود برسند، آخر ما از تبار سلیمانی هستیم ، ما درس در مکتب حضرت مادر گرفته ایم ، ما مرید عمه جانمان زینبیم...مردان ما عباس وار سر و دست و چشم و جان میدهند اما اجازه نمیدهند چشم زخمی به حرمی پاک وارد شود.
آخر خودتان گفتید که ایران،«حرم» است...
سردار دلم، بیا و نگاهبان حرم باش!!
بیا که علی زمانم ،تنهاتر از همیشه است...
اما درست است ما کوچک وخردیم و به چشم نمی آییم ، اما وجود نازنین رهبرمان را چون نگین انگشتر در میان میگیریم.ما قطره های پاک دریای ایرانیم که اگر بهم پیوند خوریم ، موجی بسازیم که تمام دشمنان کینه توزمان ،از ترس خود را در سوارخشان پنهان کنند.
#سردار دلم!
دلم گرفته از این دنیا، هر روز مظلومی جام شهادت نوش میکند و ملکوتی میشود و ما مستأصل شدیم از این وضع...
کجایی عزیز دلم،کجا رفتی سردار مهربانم، کاش بودی...و حالا که از ملکوت ما را مینگری...دعا کن...دعا کن که به دعایت،فتنه ها بخوابد و قلبمان آرام گیرد..
📝به قلم:ط_حسینی
#ما_کجا_شهدا_کجا...
#کلام_شهید
ای برادر عرب که به دنبال من می گردی تا گلوله ات را در سینه ام بنشانی و مرا #شهید کنی! بدان که تو حالا دنبال من می گردی اما روز قیامت من به دنبال تو خواهم گشت.
🌿با این تفاوت که تو دنبال من می گردی که مرا بکشی و من به دنبال تو خواهم گشت تا تو را شفاعت کنم...
#شهید_حاج_علی_محمدی
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
دلنوشته برای شهدا 😔
تنها کسانی شهید می شوند!
که #شهید باشند...
.
باید قتلگاهی رقم زد؛
باید کشت!!
#منیت را
#تکبر را
#دلبستگی را
#غرور را
#غفلت را
#آرزوهای دراز را
#حسد را
#حرص را
#ترس را
#هوس را
#شهوت را
#حب_دنیا را...
.
باید از #خود گذشت!
باید کشت #نفس را...
.
شهادت #درد دارد!
دردش کشتن #لذت هاست...
.
به یاد #قتلگاه کربلا...
به یاد قتلگاه #شلمچه و #طلاییه و #فکه...
الهی،#قتلگاهی...
باید #کشته شویم،تا #شهید شویم!!
بايد اقتدا كرد به #ابراهيم_هادی
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🌷حرف غیرتی شهید فخری زاده که زبان همسرش را قفل کرد چه بود؟!..
▫️گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد.
▫️#غیرتمند گفت:
«هرچی من بیشتر کار کنم، #نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
▫️معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که #شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو #توییت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
✍ خاطرات همسر شهید
▫️۷ آذرماه سال ۱۳۹۹ شهر آبسرد دماوند شاهد به خون غلتیدن محسن فخریزاده، دانشمند هستهای ایران بود.
▫️که دشمنان این سرزمین وجودش را مایه قوت نظام اسلامی و تهدید منافع امپریالیسم در منطقه غرب آسیا و اسرائیل میدیدند و به همین سبب این فیزیکدان برجسته ایرانی را شهید کردند ...
#فخر_هستهای_ایران
#دانشمند_هسته_ای_کشور #شهید_محسن_فخری_زاده🌷
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
سه بار برایش
درجــه تشویقی آمــد، نگرفت.
تهِ دلش این بود که کار برای #خدا این حرف ها را ندارد.
بـی هیچ ادعایـی میگفت:
اگــر برای همهٔ بچه های لشکــر ، تشویقی آمد،
چشــم؛ من هم میگیرم...!
سردار بی ادعا #شهید #محمود_رادمهر 🌹
شهادت ۱۳۹۵ خانطومان ، سوریه
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است.
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت، ادامه دادم: آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟
خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم: زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش،
اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه.
#شهید مهدی باکری
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
✍ #خاطره ای از همرزم شهید قاسم غریب
#شهید قاسم غریب در آخرین ماموریت خود به سوریه مداح اهل بیت ع استاد #سلحشور رو با خودش به سوریه برد تا اونجا مداحی کند
⚡️ و به استاد گفت : اگه #شهید شدم برایم در ایران به طور رایگان مداحی کن ... که استاد هم به قولش وفا کرد و در قم و بعد از شهادت برایش مداحی کرد ..
تو را آرام بیما هست.. لیکن
مرا بیتو
قراری نیست
جایی...
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
این عکسی که مشاهده میکنید معروفه
به نردبان #شهادت...
تمام افراد حاضر در عکس #شهید شدن ....
عکس جالبيه ...
جالبتر اینه که نردبان ته نداره ...
یعنی میشه یه پله هم واسه ما گذاشته باشن....!!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مدیون_شهدا_هستیم
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
~♡~
مثل_یڪ_پدر♥️🌹
🌷حاجے بچههایش را خیلے دوست داشت، اما اگر یک فرزند #شهید روے یک پایش نشسته و روے پاے دیگرش فرزند خودش بود و فرزند شهیدے دیگر میآمد، بچه خودش را میگذاشت زمین و روے پاے دیگرش بچه شهید را میگذاشت؛ این قدر به بچههاے شهدا اهمیت مے داد. براے بچه هاے شهدا وقت میگذاشت و به خانه آنها میرفت. چه مدافعان حرم و چه شهداے لشڪر...
زِجانخُوشتراگرباشد،تُوآنیــ..✨
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🕊#مادر_من_را_رها_کن
محمدم در آخرین تماسش به من گفت: مادر دعا کن #شهید شوم، اگر شهید نشوم دیوانه میشوم، مادر من را رها کن.
من هم روز جمعه در #روضه_اباعبدالله (ع) شرکت کردم، رو به قبله ایستادم و گفتم: #حضرت_زینب (س) محمد هدیه ناقابل من به پیشگاه شماست، قبول کنید هر طور که شما میخواهید من #راضی هستم، روز شنبه ساعت هفت غروب، تیر به سر فرزندم میخورد و دم صبح به #شهادت میرسد.
شهید #محمد_کیهانی
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
🕊#وصیٺـــ_نامہ
همیشه دنباله رو خط رهبر باشید و هرگز از خط رهبرى، دور نشوید؛ زیرا منحرف خواهید شد و همیشه سعى کنید وحدت کلمه داشته باشید. خداوند، ریشهی همه کفار را خواهد کند و خدا را شکر که ما وسیلهاى شدیم براى این کار....
اگر جدایى من از خانوادهام، دلهایى را به یاد خدا پاک مىگرداند؛ پس اى بهترین کسانم! از من دورى جویید.
اگر با ریخته شدن خونم انسانها آگاه مىگردند؛ پس بهاى آگاهى تمام انسانها را با قطرات خونم بپردازید.
اگر با گمنام مردن من، آیین خدا جاوید مىشود؛ پس جنازهی مرا در دورترین نقطه، خوراک کرکسان کنید.
اگر پیکر خونینم باید وسیلهاى براى یاد خدا بودن شود؛ پس واى بر من اگر در خون خود خدا را نیابم.
#غواص_خطشکن
#شهید #علی_میرزا_ترابی
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اصغر! سرِ تو بریده میشود...
وعده صادقی که حاج قاسم به شهید اصغر پاشاپور داده بود؛☑️
پیکر مطهر او یکماه پس از شهادت حاج قاسم به دست تروریستهای تکفیری ربوده شد و سر از بدنش جدا شده بود🥀
#شهید مدافع حرم اصغر پاشاپور
#شهید_اصغر_پاشاپور
#شادی_روحش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
💛
شبی تو خواب دیدمش....
بهم گفت: به بچه ها بگو سمت گناه هم نرن... اینجا خیلی سخت می گیرن...!
بابت مداحی هیچ صلهای دریافت نمی کرد میگفت صله من رو باید خود آقا بدهد ...
اتاقشان به حرم خیلی نزدیک بود، شب شهادت حضرت زهرا(س) رو به حرم حضرت زینب (س) ایستاده بود و رو به خانم گفت: 15سال نوکری کردم، یک شبش رو قبول کن و امشب سند شهادتم رو امضا کن.✨
فرداش در عملیات انتحاری که در نزدیکی حرم صورت گرفته بود حین کمک رسانی به مصدومان از ناحیه پهلو و بازوی چپش 40 ترکش خورد و #شهید شد...🕊
آخر وصیتنامه اش نوشته بود:
«وعدۂ ما بهشت...» بعد روی بهشت را خط زدہ بود اصلاح کردہ بود : وعدۂ ما "جَنَّتُ الْحُسِیْن علیہالسلام"
🌷طلبه، بسیجی، ذاکر اهل بیت(ع)، خادم شهدا ...
تاریخ شهادت: ۲ اسفند ۹۴🕊
#شهید_حجت_اسدی
#شهید_مدافع_حرم
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
۱۶ سال بیشتر نداشت که #مادر شد💞
و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش شده بود...💚
احمد قد کشید و بزرگ شد
و حالا از مادر اجازه #رزم مےخواست♦️
این #شیرزن_لبنانی با جنگ بیگانه نبود
#لبنان ، سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید...
اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد...
پسر رفت و #مادر به چشم خود مےدید که
پسرش
دوستش
هم بازی اش
پاره تنش
دارد مےرود💔
اما سر بلند کرد و گفت
#جوان_رشیدم_فدای_عمه_سادات
#پسرم_فدای_مهدی_عج
عجب #صبری دارند این #مادران_شهدا...
عجب دل بزرگی دارند ...
😭😭😭😭😭😭😭
هیچ تیری،بر پیکر #شهید اصابت نمی کند
مگر آنکه اول... از قلب مادرش گذشته باشد
همیشه "قلب #مادر_شهید" ، زودتر شهید می شود !
#سلام_بدر_الدین
#مادر_شهید_احمد_مشلب
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
پیکر مطهر رزمنده #شهید ایرانی در میان #گلهای_عید
🔹عکس از ژاک پاولوفسکی ۱۸ مارچ ۱۹۸۵
دو روز مانده به عید نوروز/صد کیلومتری جنوب بصره
#شهدا_نگاهی
#شهدا_شرمنده_ایم
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
⚘﷽⚘
🖇خواب_نورانی.....
حدود دو تا سه نصفه شب خواب عجیبی دیدم.
خانهمان نورانی شده بود و من دنبال منبع نور بودم .
دیدم پنجره آشپزخانه تبدیل به در شده و شهدا یکی یکی وارد خانهام شدند.
همه جا را پر کردند و با لباس نظامی و سربند دست در گردن یکدیگر به هم لبخند میزنند.
مات نگاهشان کردم و متوجه شدم منبع نور از دوقاب عکس برادران شهیدم هست آن شب برادر شهیدم محمدعلی به خوابم آمد و در حالتی روحانی سه بار به من گفت:نگران نباش محمدرضا پیش ماست.
آن شب تا صبح اشک ریختم و دعا خواندم.
بعدها گفتند همان ساعت سه هواپیمای حامل پیکر محمدرضا و بقیه شهدا رو زمین نشست.....😔
راوی:مادرشهید
#شهیـد #محمدرضا_دهقان
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
#شهید شدن اتفاقی نیست
اینطور نیست که بگویی؛
گلولهای خورد و مُرد..
#شهید رضایتنامه دارد...🥀
و رضایت نامهاش را اول
#حسین و علمدارش
امضا میکنند
و بعد مُهر #زهرا میخورد...!❤️
حٰاجقٰاسِمسُلِیمٰانی°♡
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
عكسی بسيار شورانگيز و پر رمز و راز:
اين عكس متعلق به كربلايی سيد مصطفی صادقی است كه يك بيت شعر هم با دست خطش باقی مانده است:
"نرخ رفتن به سوريه چند است؟
قدر دل كندن از دو فرزند است"
آخرین نفر پدرش با او روز سه شنبه صحبت کرده بود و #مصطفی ساعت ۴ صبح چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی صحبت کردم، چون تقریبا سه ماه از رفتنش میگذشت خیلی دلتنگش بودم، حرف که میزدیم گفتم: "مصطفی جان! مواظب خودت باش خیلی دلم برایت تنگ شده"
گفت: "مادر! من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام میشود"
باور کنید الان هم با اینکه پسرم #شهید شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س)، میدانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده...
مصطفی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۵ به منطقه مقاومت سوريه اعزام و در تاريخ ۱۳۹۶/۳/۱۶ مصادف با يازدهم ماه مبارك رمضان در وقت افطار در حماء به دست تكفيری های جنايتكار به درجه رفيع #شهادت نائل آمد...
شهید مدافع حرم #سید_مصطفی_صادقی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
#خاطرات_شهید
🕊بعد از شهادتش مشخص شد که چقدر به نیازمندان کمک میکرد و برای زوجهای نیازمند جهیزیه تهیه میکرد.
با اینکه #جانباز_شیمیایی بود دنبال جانبازیش نرفت. می گفت: من از نظر مالی تأمین هستم و نیازی ندارم که هزینه درمانم را از بیت المال بگیرم.
گاها مبلغی را به محل کارش میداد و میگفت که ممکن است دِینی از بیتالمال گردن من باشد یا اینکه از خودکار #بیت_المال استفاده شخصی کرده باشم.
#شهید #سعید_انصاری🌷
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
✍ #یاد_خوبان
🌷لباس های راپل و پوتین هایش را خودش تهیه کرد و همه چیز خرید تا از سپاه چیزی نگیرد.
🌷 سفارش کرده بود؛ که، اگر شهید شد😔 و مراسمی برگزار شد. از سپاه هیچ کمکی قبول نکنند❌ .آخر هم مادرش به وصیت اش📝 عمل کرد.
🌷قضاوت کننده های مجازی و حقیقی ،مواظب باشند؛ چگونه روایت می کنند و در پایان چگونه قضاوت👨⚖️ می کنند.با کج و قوس روایت کردن ِ 🗣میدان رفتن ِ این علی اکبرها، خود را مدیون نکنید.😒
🌷هر شهید🥀 مصداق یک ویژگی است، نام گذاری این مصداق هم با شما، که چه نیرویی باعث می شود؛ در درمای هشت درجه زیر صفر، ۴۰۰ متر سینه خیز بروی تا دل دشمن؛ تا جاده شناسایی شود.😊
🌷هرشهید حسرت 😞دارد، اما؛ حسرت ابوامیر، امیر حسین ۵ ساله است که هرگاه دلش سنگینی می کند، چیزی جز سنگ ِ سرد ِ شهدای گمنام، وزن دلش💔 را کم نمی کند. جایی که شامه ای از عطر و بوی پدر😭می دهد.
🌷شاید گاهی برای بازکردن مسیر صعب العبور شهادت😓 باید توی سرمای استخوان سوز، سینه خیز بروی و خوش رقصی کنی...
#شهید #علی_آقاعبداللهی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊