چشمهاشو چندلحظه می بست دوباره باز می کرد، داشت باخودش یچیزی میگفت.🧐
گوشم و بردم جلو داشت 🤨میگفت:
بجون خودم خوابم نمیاد فقط یلحظه چشم هامو میبندم.
😐😳
بخودم افتخار کردم از مادری کردن برای دختر بچه ی چهارساله ای که انقدر به اعتقاداتش وفاداره.😌
انگار بخودش قول داده تا پای جون بیدار باشه و پاسبانی خونه رو بده. 🥴😭
کاش همه ی مسئولان انقدر اعتقاد راسخی برای انجام مسئولیتشون داشتن.😏
من دیگه درمقابل این همه حس انجام وظیفه سر تعظیم فرود آوردم. 🙇♀️😑😖
#خواب
#اندر_احوالات_خواب
https://eitaa.com/joinchat/2140275155C5efce19099