بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
اگر جاریام جاری از چشمههای غدیرم
صدای غدیرم
برای علیام برای غدیرم
من از نسل زهرایم از بچههای غدیرم
من از امتداد بلندِ ندای غدیرم
اگر میپَرَم در هوای غدیرم
اگر واژهام در رسای غدیرم
ثنای غدیرم
که از مرتضایم و بعد از علی زنده از مجتبایم
که مدیون صلح قیام آفرینم
که مدیون تدبیر دیّان دینم
که مدیون مردیِ حقالیَقینم
رسیدم مگر دامنش را بگیرم
اگر با غدیری اگر با غدیرم
بگو شُکرِ حق
شکر الطاف سبحان
بگو از کریمِ کریمان
بگو فاطمه شاد گردد از این روح و ریحان
بگو یا حسن جان
چه غم داری امشب اگر گیرِ گیری
اگر سر به زیری
اگر تشنهای
یا تَرک خوردهای یا کویری
اگر خانه خانه پِیِ در گُشایی
اگر کوچه کوچه پِیِ دست گیری
اگر در گرههای این زندگانی اسیری
اگر بی نصیبی میانِ جوانی
اگر میکِشی دردها را به پیری
اگر نامُرادی اگر بی نوایی فقیری
چه غم داری امشب چه کم داری امشب
بگو از همینجا از این خاکِ ایران بگو از خزر از خلیج و خراسان بگو زیرِ ایوانطلا زیرِ باران
بگو یا حسن جان
دل من اسیر از قدیم و ندیم است
دلم یاکریم است
دلم باکریم است
نه دست دلم نیست تقصیر چشمی رحیم است
که تفسیرِ رمز الف لام و میم است
به هرجا دویدم فقط این شنیدم فقط این شنیدم
که آقا کریم است
که میآید و روی لبهای من تا قیامت فقط یاکریم است
شنیدم حدیثی حدیث نفیسی
که دیدند روزی
گدایی که حیران لطفِ حسین است
گدایی که میدید در زیر دِین است
گدایی میآمد از دل دعایش
که پُر کرد ارباب ما دستهایش
گدایی که میگفت یکسر بیایَد
پس از این فقط پشت این در بیایَد مکرر بیایَد
به او گفت آقا
اگرچه در اینجا
کَرَم دیدی اما
کریم غریبِ خطا پوش ما را ندیدی
مرا دیدی اما حسن را ندیدی
که وقتی به سائل دهد بارِ دیگر نیایَد
مکرر نیایَد چنان بینیازش کند که به این در پِیِ کیسهی زَر نیاد
زِ دست کسی جز حسن این چنین بَر نیاید
و شاید حسین آید اما برایم شبیه حسن جان برادر نیاید
چهها میکند او به خیلِ گدایان
بگو یاحسن جان
جهان جان گرفت و معطر شد امشب
که تقدیر عالم مقدر شد امشب
زمین زَر شد امشب
که از کهکشانها نه از آسمانها فراتر شد امشب
لبِ بامِ اینجا
برای تماشا
برای تمنا
که جبریل آمد کبوتر شد امشب
خدا مست اللهاکبر شد امشب
ظهورِ طهورِ کمال و جمال و جلال و خصالش به مظهر
پیمبر اسیر پیمبر و قنبر که مبهوت حیدر شد امشب
علی اَلغَرض جان من شد پدر فاطمه وای مادر شد امشب
علی نام او گفت و گفت ای مرا جان
بگو ای حسن جان
سپاه علی را سپهداری آقا
تو سرداری آقا
جگرداری آقا
تو در پیش مولا عَلَم داری آری
به میدان قدم داری آری
که تیغ دودَم داری آری
جلوداری آری
تو مثل شهابی
تو گرم شتابی
تو مانند تیری
جمل را امیری
شتربان آن ناقهی سرخ مو دیدت آری که مانند شیری
جمل نه زمین بینِ مُشتت
حسین است پشتت
امیری حسن گفت و نعم الامیری
بگو با دلیران بگو با حسین و بگو با ابالفضل با جمع شیران
بگو یا حسن جان
اگر سایبانی نداری
اگر زائری میهمانی نداری
اگر حوض و فواره شمع و چراغی و طاق و رواقی پُر از آینه یا اگر خادمانی نداری
اگر زائران تو را میزنند و
به جز غم نشانی نداری
به جانت قسم خواهم آمد
برای حرم خواهم آمد
که روزی به پشت امامم قدم در قدم خواهم آمد
حرم سازیات کار ایرانیان است
و آن دَم ضریح تو آماده در اصفهان است
ببین کارگرهای خود را
ببین رُفتگرهای خود را
که جارو به مژگان کشیم و غبار تو را روی چشمان گریان کشیم و با روضههایت حسن جان کشیم و
دو دم میکشیم از دل و جان
پریشان فراوان
بگو یا حسن جان
(حسن لطفی
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
یا امام مجتبی علیه السلام
مرا مثلِ یک اَبرِ حیران کشیدند
مرا مثلِ رودی خروشان کشیدند
خدا آفرید و خدا عاشقم کرد
مرا مثلِ زُلفی پریشان کشیدند
کمی خاکِ تربت کمی آبِ زمزم
گِلم ساختند و پس از آن کشیدند
مرا جان که دادند قلبم علی گفت
مرا در نجف پایِ ایوان کشیدند
علی گفتم و لطف زهرا همانجا
مرا هم گدایِ حسن جان کشیدند
- -
سلامِ من امشب سلامِ حسین است
به زهرا قسم این امامِ حسین است
خدا گفت امشب خدا ، یاحسن جان
که غوغا نموده خدا با حسن جان
مدینه بیا بشنوی تا خودِ صبح
فقط از علی : جانِ بابا حسن جان
ندیده است این خانه شیرین تر از این
پس از این شد افطارِ زهرا حسن جان
پس از این مدینه شلوغ است و بنبست
به هرجا که میآید آقا حسن جان
جمل از دَم خیمه تا شور او دید
فقط زیر لب گفت مولا حسن جان
- -
سلامِ من امشب سلامِ حسین است
به زهرا قسم این امامِ حسین است
تو آوردهای در زمین آسمان را
تو آوردهای در کران بی کران را
پیمبر نشان میدهد جلوهات را
ببینید آقای مُلک جنان را
تو میدان بیایی حضورِ تو کافی است
که دَرهم بدوزی زمین و زمان را
تو و طاویه ؛ مرتضی هست و دُلدُل
چهها میکنی تا بگیری کمان را
پدر اذن داد و پسر تیغ میزد
زدی بر زمین فتنهی بی امان را
- -
به تیغِ حسن احترام حسین است
سلام من امشب سلام حسین است
کسی بار اُفتاده را بر ندارد
بجز تو که چون تو پیمبر ندارد
اگر ما برایت حرم هم بسازیم
به جانت قسم این حرم در ندارد
زیاد است اینجا هر آنچه بخواهیم
که معنی در این خانه کمتر ندارد
به یک گام پشتت حسین است و گوید
کسی چون حُسینت برادر ندارد
و چندین قدم هم پس از او اباالفضل
که از سینه دستانِ خود بر ندارد
- -
حسن روحِ بیتالحرامِ حسین است
سلام من امشب سلام حسین است
کَرَم در کَرَم در کَرَم دارد آقا
گدا و گدا هر قدم دارد آقا
چه میشد بگویم به سمت مدینه
پیاده رَوی تاحرم دارد آقا
چه میشد ببینیم زیر رواقش
برای خودش محتشم دارد آقا
از این صحن تا صحن امالبنینش
دو صف خادمِ محترم دارد آقا
از آن صحن تا صحنِ زهرا هم آنجا
پُر از گریه کن پشت هم دارد آقا
- -
پس از خون به لبهاش نام حسین است
سلامِ من امشب سلام حسین است
(حسن لطفی)
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
باید بچشد گرمیِ طوفانِ نجف را
هرکس که ندارد تبِ سلطان نجف را
ما را نه فقط بر سرِ این سفره نشاندند
خورده است نبی هم کفی از نان نجف را
بخشید خدا اولِ این ماهِ مبارک
پیش از همهی خلق مسلمان نجف را
میخواست ببینیم کریمیِ علی را
رو کرد خداوند حسن جانِ نجف را
یک روز بیاییم و بسازیم مدینه
بالای سرِ فاطمه ایوانِ نجف را
- -
دیدیم همه سروری آلِ علی را
اول پسرِ مادریِ آل علی را
جبریل شدم مثلِ کبوتر شدم امشب
ای شوق ببین یک کَسِ دیگر شدم امشب
نامت به لبم آمد و چسبید لبانم
انگار پُر از قندِ مُکرر شدم امشب
من از جبروت و جلواتِ تو شنیدم
ای عشق به من حق بده کافر شدم امشب
پیراهنم از عطرِ گلابت شده لبریز
از لطفِ شما لالهی قمصر شدم امشب
آقا به ضریحی که نداری پَرِ من خورد
پیشِ تو عجب نیست اگر زر شدم امشب
- -
باید که ببینند علی را حسنش را
نقش شرفالشمس عقیق یمنش را
آئینه بگیرید پیمبر شدنش را
از روز ازل حضرتِ حیدر شدنش را
باید که عقیقه بکند فاطمه امشب
شیرینیِ این لحظهیِ مادر شدنش را
یوسف سرِ این کوچه دویده است ولی باز
میدید در آن غُلغُله آخر شدنش را
چشمی که حسد داشت به ذُریهی زهرا
با رویِ حسن دید خود اَبتر شدنش را
بینالحرمین اند ملائک همه امشب
تبریک بگویند برادر شدنش را
- -
تنها نه دل ما که دو عالم حَسنیه است
هر دو حرم کرببلا هم حَسنیه است
باید که علی چند پسر داشته باشد
تا اینکه مدینه سه قمر داشته باشد
مانند نبی کیست که در بینِ دو عالم
از فاطمهی خود دو جگر داشته باشد
باید که پسر دار شوی تا که بفهمی
شیرینیِ باغی که ثمر داشته باشد
هرکس که از این ایل بُوَد موقع رزمش
در پنجهیِ خود تیغِ دوسَر داشته باشد
باید که پس از نامِ علی ذکرِ حسن داشت
تا تیغِ اباالفضل اثر داشته باشد
- -
آن چشم که دیدت چقدر مست شد آقا
یک شهر پُر از کوچهی بن بست شد آقا
خورشید چرا نیمهی شب بر سرِ بام است
گو ماه نیاید که مرا ماه تمام است
آن کَس که در این خانه غلام است امیر است
آن کَس که امیر است بر این خانه غلام است
"در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن
بی رویِ تو ای سَروِ گُل اندام حرام است"
با اینهمه حُسنی که شده جمع در اینجا
حیران شدهام قبله کدام است کدام است
هرکس که جمل بود و تو را دید نوشته است
سوگند که صُلحِ تو قیام است قیام است
لایوم....بگو تا بگدازیم برایت
ای کاش حسینیه بسازیم برایت
(حسن لطفی)
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
ای عشق ببین حالِ پریشانیِ ما را
ای شوق نشان آتش حیرانیِ ما را
ای شور بیاور مِیِ طوفانیِ ما را
تا صبح ببین نادِعلی خوانیِ ما را
ما مرد شرابیم اگر هست بیارید
ما را به درِ بیتِ علی مست بیارید
دیدند همه قبلهی دنیا شدنش را
ذوقِ علی و گرمِ تماشا شدنش را
دیدند و ببینید مُهیا شدنش را
لبخندِ علی و شبِ بابا شدنش را
تنها نه پدر عاشقِ خندیدنِ او بود
تا صبح نبی منتظرِ دیدنِ او بود
انگار شبِ قدر مقدر شده امشب
انگار نبی باز پیمبر شده امشب
برخیز زمین گوشِ زمان کر شده امشب
برخیز و ببین فاطمه مادر شده امشب
یک جلوه زِ تصویرِ خداوند رسیده
امشب پسرِ شیرِ خداوند رسیده
بگذار که یعقوب گشاید نظرش را
تا با تو فراموش نماید پسرش را
هیچ است اگر عشق بُریده است سرش را
رو کرده خدا با تو تمامِ هنرش را
لبخند بزن گردشِ این روز و شب از توست
شیرینیِ افطارِ پیمبر رُطب از توست
یک چشم بگردان و زمین زیر و زِبَر کُن
یک ناز بفرما همه را خون به جگر کُن
بند آمده این راه از آن کوچه گذر کُن
ما خاکِ قدمهات به ما نیز نظر کُن
چشمان تو محراب سحرهای حسیناند
آقا پسران تو پسرهای حسیناند
وای از جلوات جبروتی که تو داری
از شدت نور ملکوتی که تو داری
فریاد از آن اوج سکوتی که تو داری
حق گرمِ تماشایِ قنوتی که تو داری
پیش تو ذلیلم به ضریحی که نداری
یک عمر دخیلم به ضریحی که نداری
دور و برتان این همه بیمار اگر هست
یا این همه در شهر بدهکار اگر هست
این قدر گدا بر در و دیوار اگر هست
تقصیر که شد این همه سربار اگر هست
دیدند کَرَم رویِ کَرَم میدهی آقا
مانندِ علی بویِ کَرَم میدهی آقا
چشمِ تو سخن از غم و از درد به من گفت
از شمع شدن ، شعله شدن ، آب شدن گفت
با لطفِ تو چشمانِ من اینگونه سخن گفت
یک چشم حسینی شد و یک چشم حسن گفت
هرچند خدا خواست کَرَم داشته باشی
انگار بنا نیست حرم داشته باشی
سوزاند اگر غُصهیِ تو بال و پَرم را
سوزاند غمِ زینبیه هم جگرم را
من نذر نمودم که کنم هدیه سرم را
ای کاش بیارند از آنجا خبرم را
سوگند در این سینه غمِ خواهرِ تو هست
هستیم سپر تا حرم خواهر تو هست
(حسن لطفی)
@babollharam
#مناجات_با_خدا
#گریز_امام_حسن_حضرت_زهرا
ای کاش من هم اهل تسبیح و دعا بودم
جای ریاکاری فقط اهل بُکا بودم
ای کاش عقبا را به دنیایم نمیدادم
این عمر را در محضر آل عبا بودم
ای کاش جای اینکه معصیت وَبالَم شد
با دوستان با خدایت آشنا بودم
اشک ندامت میچکد از چشم من، زیرا
یک عمر در دشت گناهانم رها بودم
نَفسَم تمام عمر بر من پادشاهی کرد
جای تو، بر نفسِ جسور خود گدا بودم
اما گناهم را نسنجیده تو بخشیدی
ور نه شب و روزم گرفتار بلا بودم
آقا خودت که از دل زارم خبر داری
خیلی دلم میخواست امشب کربلا بودم
پای پیاده از نجف تا کربلا، ای کاش
دورِ ضریحت بودم و پایینِ پا بودم
خیلی دلم میخواست وقتی مادرت آمد
شبهای جمعه تا سحر پیش شما بودم
بر روی سنگ قبر من اینگونه بنویسید
گریه کُنِ داغ امامِ مجتبی بودم
زهر ستم کنج لبش را نیلگون کرده
میگفت اما من شهید کوچهها بودم
آن روز كه زهرا زمین افتاد، در پیشم
از کوچه تا خانه به چشم تر عصا بودم
موی سفیدم باعث و بانیش، آن کوچه است
من شاهد یک ضربِ دستِ بی هوا بودم
#کربلایی_رضا_باقریان
@babollharam
#مناجات
یک قطره اشکِ شَرمِ مرا "یَم" حساب کرد
کوثر حساب کرد و زمزم حساب کرد
آهِ یکى گرفت، به پاى همه نوشت
ما با هم آمدیم، که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم، دَمادَم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه می کنم
منّت سَرَم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمی برد
از اولش گناهِ مرا کَم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخَرَد على
باید به روى شاهِ دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیّت غفران نداشت که…
پس روى گریه هاى مُحرّم حساب کرد
فرمود "بالحسین" بگو، گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که دَرهَم حساب کرد
/علی اکبر لطیفیان/
@babollharam
از سحرگاه تا حوالی شام
بر تو ای شاهِ شاهزاده سلام
بی تو عمرم همیشه حیف شده
تک تک لحظههام بی تو حرام
فکر و ذکرت همیشه یاد من است
اشکهایم از اعتقاد من است
حرفهایم اگر که از تو نبود
سخنم عین ارتداد من است
من که اینگونه یاد تو هستم
دل به حا سین و یاء و نون بستم
مادرت گفته عاشقت بشوم
و بریزم به پای تو هستم
مادرت گفته از تو دم بزنم
از به غیر تو حرف کم بزنم
و اگر خیر آخرت خواهم
دیگ نذری برات هم بزنم
همهی عمر در هوای توام
کفتر جلد کربلای توام
حرف این چند سال و فردا نیست
از همان کودکی برای توام
یار دیرین و دلبرم هستی
مهربانتر ز مادرم هستی
گفتهام بارها و میگویم
بندهام من تو سرورم هستی
تو نباشی چقدر تنهایم
از کنار تو بودن آقایم
اعتباری ندارم الا این
که غلام حسین زهرایم
من اویسی رسیده از قرنم
نذر تو کرده مادرم بدنم
فاطمه انتخاب کرده مرا
که شدم مبتلا و سینهزنم
مادرم گفته لحظهی افطار
دست خود را به سینهات بگذار
«السلام علیک یا عطشان»
تشنه رفتی به عرصهی پیکار
مادرت گفت که تو را نزنند
به سر و سینهی تو پا نزنند
تشنگی زیر دست و پا سخت است
لااقل نیزه بیهوا نزنند
آسمان را غبار میدیدی
چه غریبانه تار میدیدی
تشنه بودی توان تو کم بود
سمت خیمه سوار میدیدی
#حسین_کریمی
@babollharam
امام حسن علیه السلام _مدح
دست های کریم تو فهماند
که سخاوت به مال و ثروت نیست
در تواریخ مثل تو هرگز
هیچ کس صاحب کرامت نیست
از پس پرده دست های شما
علت قلب های شاد شده
حاتم طایی از کرامت تو
صاحب شهرت زیاد شده
دست اعجاز پیش تو عجز است
چه کسی از تو سر در آورده ؟؟
جبرئیل از سلام سمت بقیع
در هوای تو، پَر در آورده
«حُسن» را نام تو «حَسن» کرده
بر گناهان ثواب را بچشان
بر شب خشک این کویر بیا
بارش آفتاب را بچشان
دست هایت،به خوب و بد بخشید
لطف دست تو مثل خورشید است
در روایات خوانده ام ، آقا
هستی اش را سه بار بخشید است
بر فقیران شهر، سفره ی تان
درد را التیام می داده
از تواضع امام عرض و سما
به جزامی سلام می داده
رُکنی از رُکن های آل کسأ
با وجود تو استوار شده
مادرت فاطمه چه خوشحال است
پسرش مرد کارزار شده
صلح تو از نبودن یار است
جرأتت را جمل همه دیدند
دست بردی به قبضه ی شمشیر
علم را با عمل همه دیدند
ای که دادی جواب ،بی پرسش
تشنه گان را به آب هم برسان
ما دعاییم ای عزیز خدا
بر دعا استجاب هم برسان
علی اصغر یزدی
@babollharam
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
*⃣اللهم عجل لولیک الفرج*⃣
✨✨✨✨✨✨✨✨
#سرود_ولادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #پانزدهم_ماهه_مبارک_رمضان #اولین_سبطه_مصطفی_رسیده
1400/02/05
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🌹بند اول🌹
اولین سبطه مصطفی رسیده
صفا بخشه دله مرتضی رسیده
خانه ی حضرته زهرا شده گلشن
عالم از نورِ رُخه او شده روشن
کریم اهلبیت و منشٱِ جود و رحمت
سفرش همیشه پَهنه شاهنشه کرامت
🔸حسن جانم حسن جان🔸
❇️❇️❇️
🌹بند دوم🌹
نیمه ی ماهه خدا اومده آقا
شادمان از مقدمش حضرته زهرا
دومین خلیفه ی بعده پیمبر
جانشینه خلفِ امیره خیبر
امشب شده چراغون عرش خدای رحمان
اومد کریم طاها معدنه لطف و احسان
🔸حسن جانم حسن جان🔸
❇️❇️❇️
🌹بند سوم🌹
فاتح معرکه ی جمل حسن جان
اسمته اهلی من العسل حسن جان
زده ای ناقه ی کفر و به روی خاک
پهلوونه میدونی امیره بی باک
از ترس حمله ی تو دشمن شده حراسان
میگه مالک اشتر جانم فدات حسن جان
🔸حسن جانم حسن جان🔸
❇️❇️❇️
🌹بند چهارم🌹
یوسف مصری شده ماته جمالت
جلواته حیدری داره کمالت
کرمت شده زبونزده دوعالم
گدایی میکنه بر دره تو حاتم
شرمنده ی مرامت شده اون مرده شامی
دادی غذای خود را به فقیر و جذامی
🔸حسن جانم حسن جان🔸
✏️:#الیاس_محمدشاهی
@babollharam
هدایت شده از کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
4_5994352912904488483.mp3
4.35M
هدیه به امام حسن مجتبی صلوات
سرود میلاد امام حسن
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی جواد مقدم
رسید از سر کویت خبرها
به دنباله نگاه تو نظرها
شنیدم که فرزانه ای می گفت
داره ذکر تو خیلی اثرها
کشته مرده ی تو هستم
حسن جانم
از می عشق تو مستم
حسن جانم
ممنونم گرفتی دستم
حسن جانم
حسن جانم مولا یا حسن جانم
سر کوی تو اقا نشستم
دلم رو گرفتم توی دستم
اگه کفر نباشه این و می گم
که آی دنیا من حسن پرستم
قدو قامتت قیامت
حسن جانم
صاحب دست کرامت
حسن جانم
دل من خرده به نا مت
حسن جانم
حسن جانم. مولا یا حسن جانم
سرو پا ملاحتی تو اقا
وباب استجابتی تو اقا
بده عیدی به نوکرات امشب
صله یک زیارتی تو اقا
قسمت می دم به زهرا
حسن جانم
ببرم من و تو اقا
حسن جانم
کربلا با هیتی ها
حسن جانم
@ewwmajmamolodi
#شورولادت_امام_حسن_ع
🎼#سبک_لعن_بی_پایان
#اومده_ماهم
♻️♻️♻️♻️
✅بنداول
اومده ماهم /یار دلخواهم
تونیمه ی ماه رمضون/اومده شاهم
....
میکنم افطار/از لبات ای یار
از فرط مستی میخورم به در و دیوار
....
دلا همه مسته حسن (ع)
مسته و پابسته حسن(ع)
از جام کوثری بیا
می بزن از دسته حسن (ع)
....
صل علی سیدنا یا مجتبی(ع)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅بنددوم
به نامت هستم/غلامت هستم
یه عمریه شرمنده ی/ مرامت هستم
......
پسر زهرا /نداری همتا
توی مرام و معرفت/ توی این دنیا
.....
تو شاهکار خلقتی
تنها ره سعادتی
وقتی که شمشیر می زنی
خیلی حسن پر هیبتی
.....
می بزن از دسته حسن(ع)
صل علی سیدنا یا مجتبی(ع)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅بندسوم
به خدا سوگند/نداری مانند
دلبری و نمی شه از/ عشق تو دل کند
....
مثل بارانی /شور طوفانی
توی نبرد مثل علی/ شیر غرانی
....
قیامته چشای تو
مهیبه ضربه های تو
هر طرف میدون میری
سر میریزه به پای تو
.....
می بزن از دسته حسن(ع)
صل علی سیدنا یا مجتبی(ع)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅بندچهارم
پسر زهرا /سحر زهرا
نیمه ماه دنیا اومد/قمر زهرا
محشری هستی /کوثری هستی
از همه بیشتر به خدا/ مادری هستی
...
ای دل و دلبر حسین (ع)
یارو برادر حسین (ع)
بعد علی وصی تویی
امام و رهبر حسین(ع)
....
می بزن از دسته حسن(ع)
صل علی سیدنا یا مجتبی(ع)
ا
💠💠6⃣4⃣8⃣💠💠
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
#شعرای_آیینی
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5780503368795429284.mp3
2.22M
دم بگیرید ماه دل آرا اومده،
گوهر بی مثال دریا اومده،
نور دو چشمان علی و فاطمه
حسن کریم آل طه اومده،
بگو/ که نگار منجلی آمد
بخون/سبط اکبر نبی آمد
حسن جان ای یارم،حسن جان سالارم،حسن جان تویی دلدارم
حسن جان ای جانم،حسن جان جانانم،حسن جان تو رو دوست دارم
حضرت سلطان یا حسن جان مددی،
جان سنه قربان یا حسن جان مددی،
قدم زد اونکه تو کرم بی مثل،
لعل لبش شیرین تر از هر عسل،
کوری چشم دشمناش بازم میگم
آقام حسن فاتح جنگ جمل،
داره/تو رگهاش خون یل خیبر،
آره/عدو شد ز هیبت اش پرپر،
حسن جان آقایی،حسن جان مولایی،حسن جان ماه یکتایی
حسن جان نایابی،حسن جان اربابی،حسن جان تو چه زیبایی
کریم دوران یاحسن جان مددی،
جان سنه قربان یاحسن جان مددی،
دنیا شده معطر از عطر گلاب،
منادی از عرش اومده با صد شتاب،
میگه بیایید شادی کنید آی عاشقا،
چونکه پدر شده امشب ابوتراب،
میده/عیدی ناز قدمش حیدر،
بگیر/دم به شادی دل مادر،
حسن جان ای ماهم،حسن جان دلخواهم،حسن جان ولی الله هم،
حسن جان درمانم،حسن جان قرآنم،حسن جان ای چراغ راهم،
ای سر و سامان یاحسن مددی،
جان سنه قربان یاحسن جان مددی
#سرود_میلاد
#سیدنا_الکریم
#رضا_آهی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5780503368795429322.mp3
758.5K
#شور #ولادت
#امام_حسن علیه السلام
باز نیمه ماهه لب من خندونه
باز ترانه ی عاشقونه میخونه
با چشم دلم دارم می بینم مادر
دور سرت اسفندا رو میگردونه ۲
¤ مهر تو به جون و دل من افتاده
¤ از روز ازل با تو دلم آباده
¤ مادرِ تو رزق همه سائل ها رو
¤ از توو پَرِ قنداق تو عیدی داده
تو کریمی و نور محض دنیایی / اولین گل پسرِ علی و زهرایی
ندیدم آقا توو وصف کراماتِت / یا امام حسن خدایی خیلی آقایی
یا حسن مولا یا امام حسن مولا ۴
عشق تو برای دل من شیرینه
ذکر یا حسن به جون و دل میشینه
این حسین حسین گفتن و از تو دارم
با تو و حسین عاقبتم تضمینه ۲
¤ توی معرکه جلوه ی محشر داری
¤ از بچگیات هیبت حیدر داری
¤ میلرزن همه پا به فرار میذارن
¤ وقتی که تو توو جمل قدم بر داری
توی رویاهام دیدم که حرم داری / شاعرایی تو مثل محتشم داری
سفره ی افطار پهن میشه توو صحن تو / همه مهمونتن از بس که کرم داری
یا حسن مولا یا امام حسن مولا ۴
.
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5780523482127271914.mp3
455.3K
سرود ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
شاه کریمان جونه مرتضی اومده به دنیا
چه خنده ای نشسته رو لبای علی و زهرا
شده چراغونی تموم عالم از عشقت اقا
صورتشه قرص قمر ، خوشگل و چه مه جبینه
بـرادر حسینـــــه و ، بــــی نظیــر و نـــازنینه
کریــم اهــل بیتـــه و پـادشــاهــه ایــن زمینه
دوسش دارم دوسش دارم
میخوام که فریاد بزنم
تموم عالم بدونه
( حسن اقامه )
دوسش دارم دوسش دارم
تموم دنیای منه
ذکر شبامه
(اره ذکر شبامه )
(حسن اقام حسن اقام حسن اقام )ای گل زهرا
روزیه مارو می کنه امشب خدا مقدر
عرش خدا گوشه ی این خونه شده مصور
مدینه امشب شده از نور حسن منور
به چشم و ابرو و به لبخند ملیحت سوگند
نداری هم تا توی دنیا نداری تو مانند
از تو نمی شه یا حسن حتی یه لحظه دل کند
به چشم و ابروی حسن
سلسله ی موی حسن
حاضرم جونم و بدم
(به پای عشقش )
به زور و بازوی حسن
به قد دلجوی حسن
حاضرم سرم و بدم
به پای عشقش
( اره برای عشقش)
-
(حسن اقام حسن اقام حسن اقام )ای گل زهرا
به قلم
رضا نصابی
علی رضا افشار
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5780503368795429458.mp3
980.9K
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
خبری نیست اگر مُعجزهای برپا شد
خبری نیست اگر سینهیِ دریا وا شد
خبری نیست که دریا صدفِ موسیٰ شد
خبر این است که گفتند علی بابا شد
امشب از جامِ جنون مِی زده ، کم نگذارید
که من عاشق شدهام ، سر به سَرم نگذارید
شب چه روشن شده ، انگار زمین زَر شدهاست
ماه در هالهیِ خورشید ، شبش سر شدهاست
گوشِ عالم ، همه از هلهلهای ، کَر شدهاست
آی جبریل بگو ، فاطمه مادر شدهاست
گیسویش باز گُذارید که دلها بُرده
پسرِ ارشدِ زهرا دلِ زهرا بُرده
جز لبت هیچکجا ، شَهد و نمک با هم نیست
غیرِ زهرا ، به نگاهِ تو کسی مَحرَم نیست
هرکه شد طالبِ تو در طلبِ دِرهم نیست
هرکه خود را سگِ کویِ تو نخواند آدم نیست
الحق ای ماه ، که رُخسارِ خدایی داری
که خدایی رُخِ انگشت نمایی داری
تا که گیسویِ شکن در شکنت دَر هَم شد
خوب شد ، رویِ همه حُسن فروشان کم شد
راهِ گلخانهی تو ، جادهی ابریشم شد
تا که آدم به خود آمد که چه شد ، آدم شد
خوش به این ناز بنازیم که دیدن دارد
این همه حُسن ، به حق ، سینه دریدن دارد
آسمان دامنی از ماه و زُحَل ریخته است
چه قَدَر در قَدَمت تاج محل ریخته است
طرحِ اَبروی تو را دستِ ازل ریخته است
وَ خدا خود به لبانِ تو عسل ریخته است
دَمِ تو ، کهنه شرابی است که تاکَم کرده
خوش به حالِ دلِ من ، عشق هلاکم کرده
چشمِ تو باز شد و کار به محشر اُفتاد
یوسف از چشمِ زلیخای دل آخر اُفتاد
هرکه سر ، پای تو نگذاشته با سر اُفتاد
هرکه با عشق در اُفتاد ، خودش ور اُفتاد
بعد از این ، کوچهی ما کوچهی بنبست شده
نه فقط چشمِ همه ، چشمِ خدا مست شده
تیغِ صلحِ تو قد افراشت که دین خَم نشود
کربلا جُز به قُعودِ تو مجسم نشود
هرکه مجنونِ تو ای لیلی عالم نشود
چه خیالی است ، بهشتم به جهنم نشود
لطفِ زهراست که در دل دو هدیه داریم
هم حُسینیه در آن ، هم حَسنیه داریم
رو به چشمِ دلمان ، منظرهای وا کردی
تا اُفقهای خدا ، پنجرهای وا کردی
با ضریحی که نداری ، گرهای وا کردی
عقدهای در دلت از خاطرهای وا کردی
کوچه ای تنگ و ، دلی سنگ و ، صدایِ سیلی
وای ، خون میچکد انگار زِ جایِ سیلی
با همین زخم ، همین عقده و غم میسازیم
تا که یک روز برایِ تو حرم میسازیم
صحنهایی همه بر عشق ، قسم میسازیم
در حرم سینه زنان نوحه و دَم میسازیم
هرکه دارد غم آن زلفِ رها بسم الله
هرکه دارد هوس کربُ بلا بسم الله
(حسن لطفی)
@babollharam
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
یک سرو، ولی سرو هزاران چمن است این
یک ماه، ولی ماه هزار انجمن است این
یک نور، ولی نور همه پنجتن است این
یک روح، ولی روح علی در بدن است این
زیبارخ و شورافکن و شیریندهن است این
ای ماه خدا چشم تو روشن حسن است این
-این خلق عظیم است عظیم است عظیم است
-فرزند کریم است کریم است کریم است
گلبوسۀ احمد، گل بستان جمالش
قرآن، ورقی از صُحُفِ خُلق و خصالش
پیغمبر و زهرا و علی، محو جمالش
شیری که به او فاطمه داده است، حلالش
بالاتر از اوهام همه، اوج کمالش
جاری ز کف او کرمِ احمد و آلش
-این محشر کبراست بیایید ببینید
-این یوسف زهراست بیایید ببینید
خورشید، دمیده به شب تار مدینه
گردیده چراغ دل بیدار مدینه
روییده گل وحی ز دیوار مدینه
خیل ملک آیند به دیدار مدینه
ارواح رسولان شده زوار مدینه
گردیده فلک غرق در انوار مدینه
-تابد به سرِ دست محمّد، قمر امشب
-تبریک بگویید!علی شد پدر امشب
ای صبح الهی!اثرت باد مبارک
ای بحر نبوت!گهرت باد مبارک
ای باغ ولایت!ثمرت باد مبارک
ای ماه خدایی!اثرت باد مبارک
ای شمسۀ عصمت!قمرت باد مبارک
میلاد گرامی پسرت باد مبارک
-ای حُسن فروشان!حسن آمد حسن آمد
-با آمدنش جان محمّد به تن آمد
این است که در پاسخ دشنام، دعا کرد
این است که از دشمن بیشرم، حیا کرد
این است که پیوسته جفا دید و وفا کرد
این است که از خلق، ستم دید و دعا کرد
در صبر، همان کار علی- شیرخدا- کرد
در صلح، همان معجزۀ کربوبلا کرد
-گر جنگ کند، صلح، حرام است حرام است
-ور صلح کند، حکم قیام است قیام است
از صلح حسن، دین خدا یافت سلامت
این صلح، قیامیست به معنای قیامت
با آنکه همانند علی داشت شهامت
هر ظلم که دید آن خلف پاک امامت
تا حفظ شود دین خدا کرد کرامت
چون کوه برافراشت به هر حادثه قامت
-با آنکه غریب وطن و غرق مِحن بود
-پیروزترین رهبر تاریخ، حسن بود
او مَحکمۀ مُحکمۀ صبر و رضا داشت
با صبر و رضا پرچم توحید بپا داشت
در صلح و قیامش به زبان حکم خدا داشت
پیوسته ولایت به همه ارض و سما داشت
ده سال، امامت به امام شهدا داشت
در حنجرۀ سوخته این طرفه ندا داشت:
-من کیستم؟ احیاگر قانون خدایم
-بنیادگر واقعۀ کربوبلایم
من وارث شمشیر علی، رهبر صبرم
من ذات خدا را به خدا مظهر صبرم
من روح شکیبایی در پیکر صبرم
من وارث صبر پدر و مادر صبرم
من صاحب فتح و ظفرِ لشکر صبرم
من حیدر شمشیر و پیامآور صبرم
-این صبر، همان صبر خدای ازلی بود
-تفسیر کلام الله و شمشیر علی بود
با آنکه بوَد بازوی من بازوی حیدر
با آنکه مرا دست خداییست به پیکر
این صبر بوَد سختتر از غزوۀ خیبر
این صبر بوَد یک اُحد و خندق دیگر
این صبر بوَد نهضتِ ثاراللهِ اکبر
سوگند به اسلام و به قرآن و پیمبر
-ما بیم ز بیداد معاویّه نداریم
-حاشا که ستمگر را راحت بگذاریم
ما نخل ولاییم و شهادت ثمر ماست
بر جان عدو هر نفس ما شرر ماست
چون تیر برآید جگر ما سپر ماست
در بحر بلا موج خطر همسفر ماست
پیکار جمل نیز گواهِ دگر ماست
هرگز نهراسیم، که حیدر پدر ماست
-بازوی علی حیدر خیبر شکنم من
-«میثم،»حسنم من حسنم من حسنم من
#استاد_سازگار
@babollharam
یا حسن مجتبی(ع)
اول امام زاده ی دنیا خوش آمدی
نور دوچشم حضرت زهرا خوش آمدی
سبط نبی مؤتمن ای جان مرتضی
جانهای ما فدای تو مولا، خوش آمدی
ای روی تو جلوه ای از وجه کردگار
خویت مثال روی تو زیبا خوش آمدی
نامت حسن، زسوی خدا گشته انتخاب
ای آفتاب حسن هویدا، خوش آمدی
تو آمدی که زینت دوش نبی شوی
مجنون تو جهان وتولیلا، خوش آمدی
هرچه کریم بوده به دنیا ز یاد رفت
با تو کرم رسیده به معنا، خوش آمدی
ای مجتبای شیعه و ای دومین امام
دلهای شیعه کرده تو شیدا، خوش آمدی
ما دل به مهر وعشق تو دادیم تا ابد
یا مجتباست ذکر دل ما، خوش آمدی
شعر :اسماعیل تقوایی
@babollharam
در زمین وآسمان جشن وطرب برپا شده
صاحب فرزند در ماه خدا زهرا(س)شده
آمدی خوش آمدی مولا حسن یا مجتبی۲
__________
ماه روزه نیمه اش ماه تمامی سرزده
کز درخشان روی او رخشان همه دنیا شده
اوست فرزند علی(ع)وفاطمه(س)،سبط نبی(ص)
ازبرای سبط اکبر مصطفی شیدا شده
آمدی خوش آمدی مولا حسن یا مجتبی ۲
____________
حامل تبریک حق گردیده جبریل امین
نام مولود علی آورده از بالا شده
سر به پایش حسن باشد نام زیبایش حسن(ع)
یوسف گمگشته ی آل علی پیدا شده
آمدی خوش آمدی..مولا حسن یا مجتبی۲
___________
آمده آنکس که می گردد کریم اهل بیت
هرکریمی را به دنیا سرور وآقا شده
او ولیعهد علی باشد امام دومین
زاد روزش بهر شیعه روز جان افزا شده
آمدی خوش آمدی.......
______________
روزه داری می کند هر آنکه در ماه صیام
نیمه مه چون رسد مجنون این لیلا شده
هرچه می خواهی طلب کن روز میلاد حسن
چون مضاعف رحمت حق برهمه اعطا شده
آمدی خوش آمدی.....
____________
حضرت حجت بود شادان به میلاد عمو
عازم شهر مدینه زایر مولا شده
ای خوشا وقت ظهورش تا که شیعه بنگرد
بارگاهی بر مزار مجتبی بر پا شده
آمدی خوش آمدی......
شاعر : اسماعیل تقوایی
بسم الله الرحمن الرحیم
برکتِ بی انتها دارد کریم اهلبیت
خنده ی مشکل گشاداردکریم اهلبیت
پادشاهان جهان غبطه به حالش میخورند
بس که دور خود گدا دارد کریم اهلبیت
بی بهانه بهترین ها را به سائل میدهد
سیرتی زهرا نما دارد کریم اهلبیت
روزوشب وقتِ غذامحض جزامیهای شهر
در کنار سفره جا دارد کریم اهلبیت
بر درودیوار آن پیچیده ذکرِ یاحسین
در بقیعش کـربلا دارد کریم اهلبیت
عاقبت یک یاحسن میگویم وجان میدهم
بس که دستانش شفاداردکریم اهلبیت
سفره ام یک ثانیه بی نان نخواهد ماند، چون
این گدا بعدِ خدا دارد کریم اهلبیت
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسـن_جـانـم❤️
همه ی اهل کرم معترف این حرفند
کرم از دست حسن مثل عسل میریزد
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، پیشاپیش میلاد فرخنده امام حسن مجتبی مبارک باد