eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ میگن علی مظلوم بوده باید برا این‌ جمله مُرد که شاه عالم ناموسش جلوی چشماش سیلی خورد زمین زدن فاطمشو من نمی فهمم نمی فهمی ذره ای از کوچه رو اصلاً نمی فهمم نمی فهمی غرور حیدرو شکستن نمی فهمم نمی فهمی زنت سه ماهه رو بگیره نمی فهمم نمی فهمی بشنوی که فاطمه میره نمی فهمم نمی فهمی مادر هجده ساله پیره نمی فهمم نمی فهمی اشکای بابا رو نفهمیدیم اون روی دنیا رو نفهمیدیم میگن توی کوچه علی جون داد غربت مولا رو نفهمیدیم حال علی رو مجتبی فهمید وقتی که دومی بهش خندید شهادت حیدر همون لحظس که خون زهرا روی در پاشید 🔺️مظلوم عالم یاعلی مولا🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ خبر ندارن این مردم تو دل حیدر چی میگذشت با فرق خونی تا خونه چجوری مولامون برگشت درد دلت رو بشنوه چاه نمی فهمم نمی فهمی بیفتی گیر قوم گمراه نمی فهمم نمی فهمی فاتح خیبر بکشه آه نمی فهمم نمی فهمی ندیده فاطمش رو سی سال نمی فهمم نمی فهمی جلوی بچش شده جنجال نمی فهمم نمی فهمی وعدشه با فاطمه گودال نمی فهمم نمی فهمی گریه میکرد حیدر نفهمیدیم رد شدن از رو در نفهمیدیم شنید حسن تو خواب میگه هر شب پاشو بریم مادر نفهمیدیم 🔺️مظلوم عالم یاعلی مولا🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ شکافه تا ابروهاش چون ضربه ی شمشیر کاری بود بعد پیمبر کار شهر همش علی آزاری بود باشی پر از خون جلو بچت نمی فهمم نمی فهمی حتی یه شب نخوابی راحت نمی فهمم نمی فهمی به ناموست بشه جسارت نمی فهمم نمی فهمی روضه به سمت کربلا رفت نمی فهمم نمی فهمی سر حسین رو نیزه ها رفت نمی فهمم نمی فهمی رقیه تو خرابه ها رفت نمی فهمم نمی فهمی زجر و سنان مستن نمفهمیدیم حُرمتُ میشکستن نفهمیدیم یهودیا میگن به هم دیگه که خارجی هستن نفهمیدیم 🔺️غریب مادر یاحسین جانم🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ کربلایی‌رضا‌شیخی
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
بند اول السلام علیک ایهاالعریان ایهاالعطشان ای حسین جان السلام علیک ناطق قران سوره ی رحمان ای حسین جان هم پیرهن تو هم جوشن تو کل تن تو رفته به غارت هم به سر تو به خواهر تو به پیکره تو گشته جسارت از خونت تنت تر گشته ثارالله وبن ثاره اسبت بی صاحب بر گشته ثارالله وبن ثاره " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند دوم روی خاک بیابان با لبه عطشان با تنه عریان افتادی تو پیشه چشمای زهرا روخاک صحرا زدی دست و پا جون دادی تو در بینه گودال رفتی تو از حال ای وای لگد مال شد پیکره تو لحظه ی اخر شمر ستمگر می زد با خنجر رو حنجره تو روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند سوم افتادی رو زمین و به روی پیکر نداری تو سر ای برادر بعد تو چی میادش به روزه خواهر بین این لشگر ای برادر میرم با ازار در کوچه بازار دربین انظار بی تو برادر بزم حرامی بی احترامی خنده ی شامی می بینه خواهر روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله به قلم: رضا نصابی حسین ریاحی.
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای عزیز خدا،امام زمان صاحب روضه ها،امام زمان بر سر و سینه می زنی ای وای! فرق او شد دو تا امام زمان بین ما هستی و چه تنهایی! می زنی ضجّه ها امام زمان از سر شب به یادتان هستم می کنی یاد ما؟امام زمان کم ما و کرامتت مولا نظری بر گدا امام زمان کاش احیا کنیم یک شب قدر در کنار شما امام زمان پرده های گناه باعث شد از تو هستم جدا امام زمان می شوم لایق زیارت تو گر نمایی دعا امام زمان تو جوادی و من بخیل آقا جود بی انتها ،امام زمان امشبی را بیا و بد گذران سحری با گدا امام زمان شب قدر است روزیم گردان عرفه،کربلا، امام زمان @babollharam
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب چنان ایتام کوفه بی قرارم اندازه‌ی سی سال میخواهم ببارم چشمم به در مانده مگر زهرا بیاید من به وصال فاطمه امیدوارم هستند دورم بچه ها! پس محسنم کو تا که بیاید لحظه ها را می‌شمارم نه سنگ قبری خواستم نه سایبانی مانند زهرا بی نشان باشد مزارم امشب برایم روضه‌ی زهرا بخوانید باید بمیرم از غم روی نگارم عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت می‌سپارم در پای او، هم سر بده، هم دست، هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم امشب بفکر ناقه ی بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پُر غبارم تو روی نیزه چشمهایت غرق اشک است من در نجف از داغ زینب سوگوارم وقتی صدایت می‌کند ! ای محرم من... جای تو دارد شمر می آید کنارم.. جای تمام بچه ها شلاق خوردم.. دارم کبودی تنم را می‌شمارم .. بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر می‌گذارم بی اختیار از هر طرف بردند من را گرچه همه عالم بُود در اختیارم @babollharam
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
❁﷽❁ 💠دعاے ࢪوز بیست و یکم ماه مباࢪڪ ࢪمضان 🔰اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الی مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین. ⚜خدایا، در این ماه برای من به سوی خشنودی ات دلیلی قرار ده و برای شیطان راهی به سوی من قرار مده و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده، ای برآورنده حاجات خواهندگان. ✨
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
. به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را نگه بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم که می شوید زاشک دیده زخم شوهر خود را امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را زتو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر تو هم امشب نشان او مده زخم سر خود را به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو، من هم نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت که گیرم در بغل نعش علّی اکبر خود را یتیمان بر تو آوردند شیر و یاد من آمد که باید پیش تیر ، از شیر گیرم اصغر خود را زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را .
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
. با عج ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم نکنه تموم شه امشب، رو زمین بمونه بارم نکنه که بین خوبا ، دست من خالی بمونه واسه من دوباره تنها ، بی پرو بالی بمونه قلم تقدیرم امشب ، توی دستای تو آقاس تیر آخرم همیشه ، قسم حضرت زهراس نکنه تو تقدیر من ، کم بشه رزق عبادت هرچی که نوشتی خیره ، ولی آخرش شهادت نکنه برا زیارت ، ازقلم بیفتم آقا اربعین.کربلا حتما ،  نگی که نگفتم آقا نکنه محرم امسال ، زیر خاک خوابیده باشم بنویس قربون دستت، نوکر تو روضه ها  شم خلاصه هرچی صلاحه، هرچی تو بگی روچشمام تو اجازه دادی گفتم ، خط به خط از آرزوهام میدونم چقد تو خوبی ، میدونم که  پست و خوارم درخونه ی خدا و ، شما واسطه میارم واسطه میارم اونکه ، صبر عالمو ربوده بسکه مشت و سیلی خورده، سرتاپاش همه کبوده بارقیه اومدم تا  ، تو نگام کنی دوباره گوش بده به دردو دلهام، توروحق  گوش پاره میخونم یه روضه حالا، میخونم با آه و ناله دل شب سرو آوردن ، واسه دختر سه ساله... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ عالم و آدم کند، گریه برای علی حیف که در خاک رفت، قد رسای علی نخل بوَد منتظر، چاه بوَد بی‌قرار حیف که خاموش شد، صوت دعای علی گریه کند صبح و شام، اشک فشانَد مدام تا که عدالت زند، بوسه به پای علی زندگیِ بی‌علی، سخت‌تر از مُردن است کاش که ما می‌شدیم، کشته به جای علی دامنِ محرابِ خون، گشته بر او قتلگاه مسجد کوفه شده، کرب و بلای علی تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند گر ببرد کودکی، شیر برای علی مسجدیان یک طرف، جمله گشایید صف تا که یتیمان نهند، سر به سرای علی پیرِ فقیری زند، بر سر و بر سینه‌اش طفل یتیمی شده، نوحه سرای علی بذل و عنایت ببین، لطف و کرامت ببین قسمت قاتل شده، سهم غذای علی می‌دمد از سنگ‌ها، نالۀ «یا سیدی» می‌چکد از نخل‌ها، اشک عزای علی ثروت هر کس همان، مال و منالش بوَد هستی «میثم» بـوَد، مهـر و ولای علی
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ که دیده بی کفنی کفن کند بدنی را که دیده دست حسینی مدد کند حسنی را حسین آب بریزد حسن به اشک بشوید که دیده غسل نهانی به نعش بت شکنی را شده خموش چه آسان زبان ناطق قرآن حسن حنوط ببندد عجب لب و دهنی را سرِ شکسته و خوناب زیر تابشِ مهتاب که دیده در همه عمرش بخود چنین محنی را فدای غربت مردی که خود ز غصه و دردی شبانه غسل و کفن کرد جسم خسته تنی را قسم به سینه شکسته قسم به فرقِ شکسته وصالِ حیدر و زهرا سرود، خوش سخنی را که نیست فاصله باقی میان کوثر و ساقی خدا نداده از اول به عشق، ما و منی را فدای دست شکسته که با تن و دل خسته برای بی کفنِ خود گذاشت پیرهنی را و آن امام اسیری که در میان حصیری گذاشت با تن بی سر غریبِ بی کفنی را به گریه از رگِ پاره گرفت بوسه دوباره شبیه عمه فنا کرد، کاخ خصمِ دنی را دعا ز جود و کرم کرد روی خود به حرم کرد که از قتیلِ قلیلت قبول کن بدنی را
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
. شهادت حضرت علی علیه السلام شیر لازم نیست بابایم شفایش را گرفت روضه یکبارِ دگر در خانه‌یِ ما پا گرفت ضربه‌یِ شمشیر مثل میخِ در برّنده بود میخِ در مادر گرفت و تیغِ کین بابا گرفت نیمه‌شب دور از نگاهِ شومِ این همشهریان باز هم تابوت   بر دوشِ غریبان جا گرفت مثلِ مادر مخفیانه رفت از خانه پدر شیر از شمشیر حکمِ وصلِ دلبر را گرفت قدکمان درمانِ پیشانیِ زخمی‌اش شده استخوان و عقده را از حلقِ حق زهرا گرفت چشمِ اُمّید یتیمان چشمهایش بست و رفت دستِ دنیا از دلِ غمدیده‌ام دنیا گرفت کوفه‌یِ امروز یک شمشیر در مسجد کشید صدهزاران تیر و تیغش راهِ عاشورا گرفت دست بر شمشیرِ فتنه بُرد در کرب و بلا دستِ آن طفلی که از باباعلی خرما گرفت   .
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰