eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
39 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6010460522028204905.mp3
3.25M
کربلایی هادی یزدانی میلادامام رضاع ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
شور ولادت حضرت ثامن الحجج سلام الله عليه تا آخر سلطان مني ، رضا جانِ مني ٣ تو شاهِ ايرانِ مني ، رضا جانِ مني ٣ هلهله بارونه ، خوشيم فراوونه شبْ شبِ عيده آقامون شاه خراسونه... هلهله ميزنن ، ملائكه اين شبا همه عيدي ميخوان ، اباالحسن يا رضا يا رضا يا رضا السطان يا رضا تو روح و ريحانِ مني ، رضا جان مني ٣ تو شاهِ ايرانِ مني ، رضا جانِ مني ٣ هلهله بارونه ، عيديا معلومه عيديه ماس تو دستاي معصومه.... من غلام زادتم ، نوكر اجدادتم من شفا گرفته ي پنجره فولادتم يا رضا يا رضا السلطان يا رضا تو ربّ احسان مني ، رضا جان مني ٣ تو شاهِ ايرانِ مني ، رضا جان مني ٣ هلهله بارونه ، خوشيم فراوونه اين عرفه به كربلا ما رو ميرسّونه.... همه ي نوكرا ، اينجوري عيدي ميخوان طلبِ ما همه كربلا با صاحب زمان العجل العجل يا مهدي العجل ـ عباس میرخلف زاده ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam التماس دعا
4_5926889087037348850.mp3
687K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
ای مزار من چراغ قلب ایران شما آسمانی ها زمین بوس خراسان شما سایهء گلدسته هایم سجده گاه آفتاب گنبد زرّین من خورشید تابان شما ای مرا همسایه، یاران خراسانیِّ من! با شمایم جان زوّار من و جان شما بضعهء پاک نبی در شهرتان مدفون شده عطر زهرا می دمد از باغ و بستان شما وادی ایمن بود ایران، خراسان است طور زاده ی موسی بود موسی بن عمران شما گر شما باشید با ما در خط فرمان ما آورم فرمانروایان را به فرمان شما شعله های فتنه سر برداشتند از چار سو در پی سوزاندن بنیاد و بنیان شما مهر من "برداً سلاما" بوده در این سرزمین با ولای من شده آتش گلستان شما مهر مقبولیّ تهلیل شما مهر من است دوستیِّ ما بود امضای ایمان شما تا رضا دارید در میدان ایثار و شرف هیچ نامردی نگردد مرد میدان شما هر کجا رفتید برگردید سوی این حرم جز سر کوی رضا دنیاست زندان شما پرچم سبزی که باشد بر فراز قبّه ام تا قیامت آبرو بخشد به ایران شما گر ولای ما در ایران شما حاکم نبود در گل و لای عدم گُم بود تهران شما نیست بیم از فتنهء اهریمنان کور دل تا امام هشتم است اینجا سلیمان شما من خراسان را برای خویش کردم انتخاب خواهرم معصومه در قم گشت مهمان شما نیستم تنها در این دنیا شما را همجوار با شمایم در صراط و حشر و میزان شما پرچم توحیدتان با مهر من در احتزاز زنده و جاوید باد اسلام و قرآن شما آیهء "نصر من الله" است نقش پرچمم در پناه ماست حزب الله لبنان شما امتحان کردم، اگر صد بار در هم بشکنید نشکند یک بار با ما عهد و پیمان شما با وضو باشید ای اهل خراسان تا که هست جای پای زائر من در خیابان شما می شود دریای رحمت در کنار صحن من قطرهء اشکی که می ریزد ز چشمان شما بیم تان از خشم طوفان ها نباشد، تا رضاست ناخدا و کشتی و دریا و سکان شما خون ما می جوشد اینجا در تن پیر و جوان مهر ما آموخته طفل دبستان شما بر همه آزادگان در سایهء ما نور داد نهضت اسلامی پیر جماران شما چشم صد یعقوب در این آستان بینا شود یوسف زهراست اینجا ماه کنعان شما با خدا هم صحبتید و با رضا همسایه اید اهل مشهد! جان «میثم» باد قربان شما 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
مرا چشمیست خون افشان ،زِ نام ضامن آهو به زیر آن طلا ایوان ، دمادم ذکر من، هو هو جمالات و کمالات حرم از دور، هم پیداست به پای حضرت سلطان،نشینم من ،به دو زانو چنان حیرانم و مستم ،زِ صوت خوب نقاره که انفاست بود درمان،به درد من شود دارو اگر چه خادمت روی مرا نگرفت، اما من به عشقم میزنم صحن تو را ،با موی خود جارو به سقاخانه و یک جرعه ای از آبِ جان افزا فدای آن لبِ تشنه ،فدای نازنین ابرو رضا جان (ع) خاک بر چشمم ،که نام جَدّ تو بردم که من را این چنین چشم است و ،آن را آنچنان ابرو چنان بر خیمه ها آتش ، زبانه میکشید ای وای شکسته باز هم بازو ،گسسته باز هم پهلو سه ساله میدوید ،عمه به دنبالش در آن صحرا گمانم شعلهٔ آتش ، گرفته مَعجر و گیسو زبانم الکن است اینجا ،امام مهربانی ها مرا چشمی است خون افشان، از آن چشم و از آن ابرو 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
درویش بی‌نوای توام یاابالحسن چون کمترین گدای توام یاابالحسن من حلقه کوب درگه میخانهات شدم مست از خم ولای توام یاابالحسن ذیقعده است ماه طلوع جمال تو شادم که در ثنای توام یاابالحسن سلطان تویی وحکم توبرجزء وکل روان خاک در سرای توام یاابالحسن شاهی بود غلامی دربارت ای رضا من بنده رضای توام یاابالحسن زانو زنان پنجره فولاد تو منم افکنده سر به پای توام یاابالحسن خواندی مرابه سفره احسان خودمدام شرمنده عطای توام یاابالحسن زهرجفا چو بردل وجانت شرر فکند سوزان دل از برای توام یاابالحسن عنقا به قاف فقرتوباشد شکسته‌بال پران کجا به سرسرای توام یاابالحسن 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
در هوای شما رها هستم از صفای تو باصفا هستم با توام از همه جدا هستم بنده درگه خدا هستم پادشاهم ولی گدا هستم سائل درگه رضا هستم روز میلاد توست شمس شموس السلام ای امام خطـه ی طــوس در حریم تو نور باران است آسمان وزمین چراغان است جبرئیل امین غزل خوان است در قدوم شما فدا جان است مشهد تو بهشت جانان است حرمت کعبه فقیران است تا ابد این بود سعادت ما نوکری شماست عادت ما عاشق روی چون نگار توایم بی قراریم ... بی قرار توایم با همه بی کسی دچار توایم گرچه دوریم در کنار توایم ما که از ایل و از تبار توایم تا دم مرگ جان نثار توایم یا رضا بی کس و گرفتارم چه کنم من فقط تو را دارم ناله هایم رسیده تا فریاد کار ما باز بر شما افتاد از شما می کنیم هر جا یاد دل ویرانه ام رضا آباد معتکف دل به صحن گوهرشاد شد دخیل به پنجره فولاد صحبتم هست با امام رئوف بابی انت یا امام رئوف شمس از روی توست تابنده سرو در پای تو سر افکنده آسمان و زمین به تو بنده نام تو مرده را کند زنده دلم از معصیت شد آکنده روسیاهم امام ... شرمنده دو پیاله پر از سبو دارم با همین اشک آبرو دارم هر چه هستـم اگر بدم مولا به حریم تو آمدم مولا به دلم دست رد زدم مولا جان زهرا نکن ردم مولا به خدا مست مشهدم مولا در حریم تو بال و پر داریم از کرامـات تـو خـبر داریم حرمت می شود تماشایی من گدایم گدا ... نه هر جایی تو انیس النفوس دنیایی هفتمین اختری و زیبایی سیره ات سیره ایست زهرایی هشتمین حیدری و مولایی باز طبعم برای تو گل کرد باز قلبم به تو توسل کرد 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
دل را مقیم درگه جانان نوشته اند ما را غلام حضرت سلطان نوشته اند آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته اند تو سفره دار عشقی و ما ریزه خوار تو ما را کنار چشم تو مهمان نوشته اند دل ذره ذره می شود از یک نگاه تو گویا ز روی چشم تو قرآن نوشته اند روز ازل که قرعه به نام تو می زدند ما را برای عشق تو قربان نوشته اند دل می تپد به سینه ز فکر حمال تو اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته اند از آن شبی که دل ز دل ما ربوده ای ما را انیس دیدۀ گریان نوشته اند ما از محرم و صفر و فاطمیه ایم ما را یتیم سورۀ انسان نوشته اند 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
سلام ای غریب غریبان سلام ! سلام ای طبیب طبیبان سلام ! الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور ! شمس الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم ، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم ، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه کاری شدم تو این خاک را رنگ و بو داده ای به ایران من آبرو داده ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستا زاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی ابن موسی الرضایی شدم 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
یا علی بن موسی الرضا شد مه ذیقعده تنم جان گرفت فصل دلم رنگ بهاران گرفت مرغ دلم پر زد وشادی کنان برلب خود ذکر رضا جان گرفت یازده ماه چو آغاز شد پنجره ای رو به دلم باز شد چشم دلم دید که دردانه ای لطف وصفا داده به یک خانه ای خانه شده محفل شادی وشور باز شده غنچه به گلخانه ای حضرت کاظم که بود باغبان هست زبشکفتن گل شادمان جن وملک آمده شادی کنان بهر نظر بر رخ مولود جان عرش خدا شاد زمیلاد او گشته پر از نور خدا آسمان ذکر تبارک به فضا پخش شد بر همه جا نام رضا نقش شد اختر هشتم ز ولایت رسید اهل ولا را شده وقتی سعید عالم آل علی است این علی روح کرم باشد وباب امید مرقد او خاک خراسان بود بارگهش مامن ایران بود زاد گهش مرغ دلم پر زند مشهد همچون ارمش سر زند همچو گدایان دگر اشکبار درگه سلطانی او در زند ناله کنم شاه پناهم بده راه نماندست تو راهم بده همچو کبوتر شده قو قو کنم مامن خود گنبد دلجو کنم یا که چوآهو بشوم صید دام خواهشی از ضامن آهو کنم ضامن آهو نجاتم بده کرببلا را تو براتم بده مشهد ومیلاد رضا(ع)خوش بود دیدن آن نور سرا خوش بود همره عشاق فراوان او شادی وابراز ثنا خوش بود کاش که میلاد مه هشتمین قسمت هرشیعه شود اینچنین شاعر:اسماعیل تقوایی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🎙 سبک شور 🎙 🌺 امام رضا علیه السلام 🌺 بند🌹 سلام آقای مهربون و خوب من سلطان علی موسی الرضا واسه گدایی اومدم نکنه که بگی برو نکنه که کُنی رَدم هستی همیشه تو یار و پناه من بیشتره لطفت از باره گناه من حاکم طوس، شمسِ شُموس، ای شیرِ شیران نور مبین، ماه زمین، گنجِ فقیران 📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿 بند🌹🌹 چه حالی میده وقتی که مرغ دلم پر میگیره تا حرمت میاد تو صحنِ با صفات دست میکِشی روی سرم میخری من رو با نگات خورده گره قلبم به پنجره فولاد آروم میگیره دل تو صحنِ گوهرشاد ای صنما، قبله نما، سلطان ایران خوانِ کرم، تاج سرم، مولا رضا جان 📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿 بند🌹🌹🌹 حریم مثل جَنّتت دارالشفاس به جای حجّ فقراس افتخار ایرونیاس محل اَخذ ویزای اربعین و کرببلاس دستای پُر مهرت آقا مثِ دریاس حریم زهرائیت یه جنّتِ اعلاس ذکره لبم، تاب و تبم، ای عطرِ باران ماه منیر، نعم الامیر، شاهِ گدایان 📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿 «التماس دعای خیر» 🎵📝: (طاها تحقیقی)
4_5854914544782018217.mp3
4.68M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
سرود ولادت امام رضا علیه السلام سلطان کرم سلطان سخا دستمو بگیر یا امام رضا جان مادرت زهرا ای قبله ی دل ای شاه وفا دستمو بگیر یا امام رضا جان مادرت زهرا فقیر و خسته به درگاه تو پناه آوردم دلی تاریک و پر از تقصیر و گناه آوردم ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده از سر تقصیر خویش خط امانم بده ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده گوشه ای از صحن خود جا و مکانم بده یا علی موسی الرضا ..... ای شمسِ شموس ای ماه دلم دستمو بگیر یا امام رضا جان مادرت زهرا ای نور خدا دلخواه دلم دستمو بگیر یا امام رضا جان مادرت زهرا ضریحت نقشه تو قاب عکس چشای خیسم تو عالم جایی شبیه مشهد نمیشه واسم قربون لطف تو و قربون اون کفترات قربون سقاخونه ات قربون اسمال طلات ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده گوشه ای از صحن خود جا و مکانم بده یا علی موسی الرضا ..... بارون عطا ای رحمت ابر دستمو بگیر یا امام رضا جان مادرت زهرا قول دادی بیای آقا توی قبر دستمو بگیر یا امام رضا جان مادرت زهرا دم جون دادن ایشالا چشمام به گنبد واشه چی از این بهتر که مرگم آقا تو مشهد باشه ای پسر نجمه و ای گل خوشبو رضا قبله ی حاجات ما ضامن آهو رضا ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده گوشه ای از صحن خود جا و مکانم بده یا علی موسی الرضا وحید محمدی
4_5929317998417424948.mp3
1.14M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
باید از بندگی تو به خدایی برسیم بعد ازاین حبس کشیدن به رهایی برسیم بی طبیبانگی تو به خدا ممکن نیست بعد یک عمر دویدن به دوایی برسیم بی خودی بود اگرسعی و تلاشی کردیم بی نگاه تو محال است به جایی برسیم مگر از جانب تو فیض عظیمی برسد ما هم از دولت وصلت به نوایی برسیم انبیاء پشت در خانه ی تو منتظرند ما که هستیم دگر بهر گدایی برسیم؟ شاعری خوب بلد نیستم اما آخر ... عجبی نیست که ما هم به عبایی برسیم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
هوای دولتِ مشرق سفیر ِباران شد و چترهای دل ما سریر ِباران شد كویر سربه‌هوای به آسمان محتاج، دچار مرحمت سربه‌زیر باران شد قناتِ مرده‌ی ما را دوباره احیا كرد و دشت‌های ترك‌خورده، سیرِ باران شد و چشم‌ها -كه همه در مسیر او خیس‌اند- شگفت بدرقه‌ای در مسیر باران شد چه رنگ‌ها كه به هم دستِ بیعت آوردند كمانی از بركات غدیرِ باران شد ترانه‌های بهاری دل مرا برده‌ست‌ صدای سوت قطاری، دل مرا برده‌ست مسافرم به دیاری؛ ببند بار مرا به عزم دیدن یاری، ببند بار مرا سفر، شروع فراق است، باخبر هستم اگرچه دوست نداری؛ ببند بار مرا بیان قصّه دراز است؛ اندكی بنشین بگویمت به چه كاری ببند بار مرا؟ مرا هوای گُلی در سر است، می‌بینی برای منصب خاری، ببند بار مرا ببین درون دلم شوق و بی‌قراری را به قصد كسب قراری ببند بار مرا تمام راه، من و جاده حرف‌ها زده‌ایم غریب گرچه، ولی سر به آشنا زده‌ایم پس از سلام، جواب سلام لازم نیست؟ برای زخمی راه التیام لازم نیست؟ رسیدنم به تو واجببترین نیازم بود وگرنه باقی درخواست‌هام، لازم نیست برای حاجی احرام بسته‌ی حَرَمت دگر زیارت بیت‌الحرام لازم نیست كبوترانه، هوای تو را به پر دارم برای كفتر جَلدت كه دام لازم نیست اگرچه زشت و سیاهم، ولی مگر آقا در این عمارت شاهی، غلام لازم نیست؟! اگرچه ساكن اینجام، خانه‌ام آن‌جاست كبوتری شده‌ام كآشیانه‌ام آن‌جاست چه بارگاه قشنگی! چه مرقدی داری! عجب مناره و صحن و چه گنبدی داری! که گفته است غریبی میان ما؟ وقتی همیشه دوروبرت رفت‌وآمدی داری جناب گل‌پسر هفتم از قبیله‌ی یاس شمیم روح‌نواز محمّدی داری به آبروی تو شرمنده آبرومندست رئوف هستی و الطاف بی‌حدی داری میان این همه خوبان که دورتان جمع‌اند خودم که معترفم نوکر بدی داری و عاشقانه ضریحی پر از غزل دارد ضریح نیست؛ که کندویی از عسل دارد سپاس آن که به دنیا ابا الجوادم داد سپس گداشدن خانه‌زاد یادم داد ورودم از در باب الجواد واسطه‌ای‌ست همیشه کم طلبیدم خودش زیادم داد به من چه شاعرم اصلاً خودش که می‌دانست، نه دعبل‌ام نه فرزدق نه باسوادم، داد جهان سراغ ندارد رئوف‌تر از او هنوز کاسه‌ی دستم نشان ندادم داد در آسمان همه بر نوکریش مفتخرند فدای آن‌که چنین حُسن انتخابم داد کشید دست مرا ثامن‌الحجج رفتم فقیر بودم و مشهد برای حج رفتم... ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درد دل باتوسخنها بر زبانم ریخته بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته جنس من جوراست کوهی ازگناه آورده ام آبرویم پای اجناس دکانم ریخته دوره گردم آبرویم میفروشم میخری پیش سلطان ترسم ازسودوزیانم ریخته پهن کردم سفره ای ازعرش کنج خانه ات روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته گوشه ای ازپنجره فولادزنجیرم کنی من سگی بیمارم آنجا استخوانم ریخته مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته من نمیبینم توهردفعه بقل کردی مرا عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته صحن گوهرشادچیزی کم نداردازبهشت بوی سیب ازهرکجایی می تکانم ریخته درمیان صحنهایت عشق من باب الجواد صدهزاران بوسه اینجاازدهانم ریخته هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست این حکایت درمیان دوستانم ریخته آخرماهی جواب ناله هایم رابده جان بابای غریبت کربلایم رابده ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
ساقیا بوی نسیم سحری ما را بس در همین حد که نمودی نظری ما را بس حاجت ازدل نگذشته تو روا می سازی از گرفتاری ما باخبری ما را بس مثل هر بار اگر باز بزرگی بکنی بار افتاده ی ما را بخری ما را بس شوری اشک ، چشیدیم و نمک گیر شدیم داده ای نیمه شب چشم تری ما را بس ناخداگاه مقیم در این خانه شدیم جای دادی به گدایی گذری ما را بس فاطمه دید و پسندید و خرید ،این همه عمر با تولّای علی شد سپری ما را بس شیعه حیدر کرار شدیم و برِ ما همسر فاطمه کرده پدری ما را بس بوسه دارد کف نعلین علی که نورش می کند در رخ ما جلوه گری ما را بس جان ارباب قسم ، این دلمان تنگ شده یک سفر کرببلا هم ببری ما را بس همه را مثل جوادت تو بغل می گیری چقدر خوب تو کردی پدری ما را بس عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد خاک ما گوشه ای از کرببلا خواهد شد ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
انتخابات ما وارثان داغهای بی کرانیم از ساکنان کوچه های آسمانیم معنای نابِ جمله ی ( ما می توانیم ) ما مردمان کشور صاحب زمانیم هرگز نرفته یادمان عهدی که بستیم چون با ولی هستیم پس پاینده هستیم در این چهل ساله خدا ما را کمک کرد بین طبس یا جبهه ها ما را کمک کرد خون شهیدان هر کجا ما را کمک کرد این وحدت و شور و وفا ما را کمک کرد پس فتنه های دشمنان نقش بر آب است زخم خودی ها بر تن این انقلاب است ما را خدا با یاری اش تکریم کرده عزت ، شرف در بین مان تقسیم کرده شور حسینی را به ما تقدیم کرده دشمن زبون است و فقط تحریم کرده آری ، ذلیلانه کمر بر قتل ما بست گویا که راه آب را بر خیمه ها بست بوده همیشه کار ملت ، استقامت ما را شرف باشد به همت ، استقامت امر خدا باشد به امت ، استقامت با همدلی در اوج وحدت ، استقامت آنچه بگیرد قوت از مردم نفاق است دشمن بفکر تفرقه یا انشقاق است مردم به دین خود همیشه بوده پابند دلداده های واقعی بوترابند خیلی نجیب و مهربان و نابِ نابند پشت نظام و رهبری و انقلابند باشد گواه حرف من ؛ تشییع سردار خون سلیمانی جهان را کرده بیدار حالا اگر وضع معیشتها خراب است یا اینکه آفت بر درخت انقلاب است آشفتگی هامان همه از انتخاب است مسئول خائن دشمن است و در نقاب است باید که بیرون کرد این واداده ها را دلداده های غرب و آقا زاده ها را خون می خورند از جان ما زالو صفت ها دردا که هستند (آشنا) زالو صفت ها با پول و تزویر و ریا زالو صفت ها با اسم رمزِ (کد خدا ) زالو صفت ها دادند کلی امتیاز و در عوض؛ هیچ شد حاصل بر جامشان هم الغرض هیچ از سوءِ تدبیر مرام لیبرالی کلی عقب ماندیم از رشد و تعالی شد سفره های نانمان خالی خالی غم سرزده بر خانه ها در این حوالی ... ... بابا خجالت می کشد از بچه هایش میسوزد اما در نمی آید صدایش مردم ! اگر دلهای باباها حزین شد فقر و نداری آفت ایمان و دین شد برجامشان هم ننگ و هم ننگ آفرین شد حرف ولایت بر زمین ماند اینچنین شد آقا مگر کم توصیه کرده به ملّت راه نجات ما بود در استقامت حالا که فصلِ انتخابات جدید است شیطان به صور ناامیدی ها دمید است مردم ! دوباره فصل هم عهدی رسید است بر رأی ما چشمان خونین شهید است پس باحضوری پر بصیرت باید آمد لبیک گویان بر ولایت باید آمد باید که آمد در مصاف این سیاهی تا رأی ما پایان دهد بر این تباهی جز انتخاب خوب ماها نیست راهی باید که آمد تا به امداد الهی دست نفوذی ها شود کوتاه کوتاه باشد خدا همراه ما پس (حسبنا الله) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🌸سرود ولادت امام رضا(ع)🌸 کبوتر شدم و بازم پریدم به صحن مشهد الرضا رسیدم شدم آزاد آزاد از دوعالم مثه آهو سوی آقا دویدم حاجتام امشب امشب بازم رواشد سایبونم باز سقف ایوون طلا شد میزبان من آقام امام رضا شد امام رضا اومدم بازم بتو رو زدم آغوشت و دوباره واکن بستم دخیل به نگات آقا جونم به فدات آقا بازم منو نیگا کن یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا فرشته ها میان از اوج ابرها واسه جارو کشی ه صحن آقا اگه بهشت بیاد یه بار به مشهد اقامت میگیره می مونه اینجا این حرم نوره نوره مرکز نوره واسهء موسی موسی وادی طوره برای عیسی رمز شفای کوره خورشید میاد میشینه تا گنبد ببینه خیره میشه به صحن آقا این حرم احساسیه عطر حرم یاسیه زائر پاکارشه زهرا یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا توی قبر و قیامت باوقاریم سر آسوده بر لحد میزاریم همه حرف ما باعالم همینه ما شیعه ها امام رضا رو داریم منکه بی تابم ، تابم فقط توهستی بادهء نابم نابم فقط توهستی پادشاه و اربابم فقط تو هستی ایوون طلات با صفاست صحن و سرات کربلاست قبله کل عالمینه تو حرمت بهترین حالت ما نازنین سینه زنی برا حسینه یاعلی موسی الرضا علی موسی الرضا یا مولا
4_5931569798231104591.mp3
1.14M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
--------------؛-------------- دوباره شدم امشب هوایی دلم رفت تا گنبد طلایی عشقم امام رضا جان "مدد حضرت سلطان" ----------------------------------- دلم امشب توی حرم مقیمه تـولـد تـمـوم زنـدگـیـمـه مبارک باشه یا باب الحوائج مبارک باشه حضرت کریمه ولی نعمته وطن رسیده سومین ابالحسن رسیده اومد شاه خراسان مدد حضرت سلطان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بازم عاشقی و از سر میگیرم به سمت حرم تو پر میگیرم میام وردی باب الجوادت اذن زیارت از پسر میگیرم مریدت دم باب المراده کارم لنگ امضای جواده دوسِت دارم به قرآن مدد شاه خراسان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میام حرم با یک قلب شکسته که وا بشه به روم درای بسته منم مریضتم مثله مریضی که پشت پنجره فولاد نشسته مریض اومدم دوامو میخوام آقا رزق کربلامو میخوام انت قدیم الاحسان مدد حضرت سلطان ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: عبدالزهرا هاشمیان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
هوای دولتِ مشرق سفیر ِباران شد و چترهای دل ما سریر ِباران شد كویر سربه‌هوای به آسمان محتاج، دچار مرحمت سربه‌زیر باران شد قناتِ مرده‌ی ما را دوباره احیا كرد و دشت‌های ترك‌خورده، سیرِ باران شد و چشم‌ها -كه همه در مسیر او خیس‌اند- شگفت بدرقه‌ای در مسیر باران شد چه رنگ‌ها كه به هم دستِ بیعت آوردند كمانی از بركات غدیرِ باران شد ترانه‌های بهاری دل مرا برده‌ست‌ صدای سوت قطاری، دل مرا برده‌ست مسافرم به دیاری؛ ببند بار مرا به عزم دیدن یاری، ببند بار مرا سفر، شروع فراق است، باخبر هستم اگرچه دوست نداری؛ ببند بار مرا بیان قصّه دراز است؛ اندكی بنشین بگویمت به چه كاری ببند بار مرا؟ مرا هوای گُلی در سر است، می‌بینی برای منصب خاری، ببند بار مرا ببین درون دلم شوق و بی‌قراری را به قصد كسب قراری ببند بار مرا تمام راه، من و جاده حرف‌ها زده‌ایم غریب گرچه، ولی سر به آشنا زده‌ایم پس از سلام، جواب سلام لازم نیست؟ برای زخمی راه التیام لازم نیست؟ رسیدنم به تو واجببترین نیازم بود وگرنه باقی درخواست‌هام، لازم نیست برای حاجی احرام بسته‌ی حَرَمت دگر زیارت بیت‌الحرام لازم نیست كبوترانه، هوای تو را به پر دارم برای كفتر جَلدت كه دام لازم نیست اگرچه زشت و سیاهم، ولی مگر آقا در این عمارت شاهی، غلام لازم نیست؟! اگرچه ساكن اینجام، خانه‌ام آن‌جاست كبوتری شده‌ام كآشیانه‌ام آن‌جاست چه بارگاه قشنگی! چه مرقدی داری! عجب مناره و صحن و چه گنبدی داری! که گفته است غریبی میان ما؟ وقتی همیشه دوروبرت رفت‌وآمدی داری جناب گل‌پسر هفتم از قبیله‌ی یاس شمیم روح‌نواز محمّدی داری به آبروی تو شرمنده آبرومندست رئوف هستی و الطاف بی‌حدی داری میان این همه خوبان که دورتان جمع‌اند خودم که معترفم نوکر بدی داری و عاشقانه ضریحی پر از غزل دارد ضریح نیست؛ که کندویی از عسل دارد سپاس آن که به دنیا ابا الجوادم داد سپس گداشدن خانه‌زاد یادم داد ورودم از در باب الجواد واسطه‌ای‌ست همیشه کم طلبیدم خودش زیادم داد به من چه شاعرم اصلاً خودش که می‌دانست، نه دعبل‌ام نه فرزدق نه باسوادم، داد جهان سراغ ندارد رئوف‌تر از او هنوز کاسه‌ی دستم نشان ندادم داد در آسمان همه بر نوکریش مفتخرند فدای آن‌که چنین حُسن انتخابم داد کشید دست مرا ثامن‌الحجج رفتم فقیر بودم و مشهد برای حج رفتم... ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
⚘سرود ولادت امام رضا علیه السلام ⚘ روزی موباز از خدا میخوام مریضم و باز شفا میخوام بیقراره باز دلم آخه حرم امام رضا میخوام چی میشه پیالمو پُر از مِی بکنی بلیط زیارتمو ok بکنی قسمتم زیارت پیاپی بکنی با کسی کاری ندارم جایی نمیرم چیزی نمیخوام به جز عنایت تو دوباره هوایی شدم آرزو دارم تا بطلبی بیام زیارت تو دوباره اومدم گدایی و زانو زدم دوباره بیقرارم بیقرار مشهدم السلطان یاعلی بن موسی الرضا این گدا وفا رو بَلَده حرف از خوبیات هر جا زده خون تو رگام عصارهء دونهء زرشک مشهده ایل و تبارم گدای محضرت بودن گدای تو و گدای خواهرت بودن مستأجر ایوون منوّرت بودن روی طاقچهء خونمون عکس حرمه از کوچیکیام که من براش میمیرم هنوزم وقتی که میام از رو عاشقی سِلفی باهات میگیرم میگیرم عکس و میگم که تو آقای منی رضا جان بخدا تو دین و دنیای منی السلطان یا علی بن موسی الرضا دنیای غم انگیز نمیخوام طرقبه و شاندیز نمیخوام کربلامُ زود بده برم از تو چیز ناچیز نمیخوام پنجرهء فولاد تو کربلا میده کربلا میده دوا میده شفا میده روزی ه یه ایران و امام رضا میده آقاجون نزاری برم به غیر حرم جای دیگه ای امامِ مهربونم دوس دارم داره میریزه داره میریزه داره میریزه امشب برات بخونم دوباره داره میریزه بازم ستاره دل من هوای امام رضا رو داره السلطان یاعلی بن موسی الرضا مجتبی صمدی شهاب