eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت زینب (س)-اربعین بعدچهل روز سره قبرتو آمده زینب به بره قبره تو شکوه کند ازغم این روزگار دیده ی زینب شده ازگریه تار با سر تو همسفرم یاحسین شکسته شدبال وپرم یاحسین کبوترت بی پروبی ‌بال شد یک چله داغ تو چهل ‌سال شد خنده به چشمان ترم میکنند شعله نثار جگرم میکنند کوفه کناره محملم صف‌ زدند رقص‌کنان، خنده‌ زنان کف ‌زدند خواهره تو در ملاء عام بود مونس او سنگ لب ‌بام بود چشم به رخساره رخت دوختم ازاثره سوختنت سوختم داده ای از نیزه به خواهر سلام به هرکجا توبوده ای هم‌ کلام    زهرطرف چشم تو سوی من است راس تو آن قبله ی روی من است ببین پی عرض سلام آمدم خسته و پیروز ز شام آمدم بوده به چشمت نگه فاطمه بر سر نی هم‌ سخن ما همه وای اگر شانه به مویت زنم بوسه به رگ‌های گلویت زنم آمده ام شکوه زشامی کنم شکوه ای از بی احترامی کنم اشک دوچشمان مرا پاک کن کنار قبرت تومرا خاک کن تشنه آبی به فدای تو ‌آب همره من آمده عشقت رباب بگوحسین غنچۀ پرپرم کو بگوبه من علی اصغر کو ز شام وکوفه آمدم در حرم سوی تو ای یار طواف آورم رسیده ام ای همه جا همرهم گزارش این سفرم رادهم زنده قیام تو زنامم بپاست نام تو در خطبۀ شامم بپاست تیغ علی بین زبان من است وحی خدا بین بیان من است یک چله سختی زغمت ساختم لرزه به دشمنانت انداختم رقیه گردیدپیام‌ آورت مانده در آن خرابه هادخترت رقیه پای سرت آرام شد دفن به ویرانه ی آن شام شد به نیمه شب دفن شده دخترت زنده شده دفن شب مادرت حال رسیده ام کنارت حسین بوسه زنم سنگ مزارت حسین
ای مرادلبر و دلدار رسیدم ازسفر ای مرا شمعِ شب تار رسیدم ازسفر من چهل روز حسین زخم زبان ها خوردم وای من اینهمه آزار رسیدم زسفر این چهل روز دگر روزِ مرا شب کرده که چه در خواب و چه بیدار رسیدم ازسفر بغضِ دیدار به گلو بسته دگرآهم را من بدین آهِ شرربار رسیدم ازسفر گُر گرفته جگرم از ستمِ مردم شام من ز بی مهریِ اغیار رسیدم ازسفر دست نیرنگ پیِ یاری نرسیده است به ما وای ازاین قوم ستمکار رسیدم ازسفر دور تا دور تنم هلهله میکرد سنان همچنان خسته از این کار رسیدم ازسفر آن لبِ تشنه تورا بُرد به گودالِ عطش از غمت قافله سالار رسیدم ازسفر لب من روضۀ طفلان حرم میخواند باغم روی علمدار رسیدم ازسفر درپی علقمه و بوی گل یاس علی آمدم باتن بیمار رسیدم ازسفر 🔸شاعر:
از دور بوی کربلا دارد می آید سوی تو این درد آشنا دارد می آید موکب به موکب سوی توبا چشم گریان دراربعین صاحب عزا دارد می آید باصاحب این روضه ها سوی تو آییم آغوش خود بگشا گدا دارد می آید زوار صحن کربلا در راه هستند خیل گدایان دربلا دارد می آید صحن نجف تا کربلا زوار آیند بوی شهیدان خدا دارد می آید دراربعین خط مقدم صحن یار است بیمارت ازبهر دوا دارد می آید بنگر صدای گریه وآه شبانه از موکب و از خیمه ها دارد می آید زوار دشت کربلا از سمت گودال آوای وا اُمّا چرا دارد می آید بُنَیَّ قَتَلوکَ وَما عَرَفوکَ وَمِن الْماءِ مَنَعُوکَ. افتاده درگودال زیر پای ملعون یک خنجر تیز از قفا دارد می آید یک اربعین با کاروانی دست بسته یک زینب چادر سیا دارد می آید یک اربعین یک دختر ناز سه ساله با قامتی که گشته تا دارد می آید یک اربعین و یک نظر بر نیزه ها کن راس حسین همراه ما دارد می آید اینجا هوای کربلا باشد به دلها بر روی نیزه دیده زینب یک سری را
✅✔شور اربعین✅✔ بند 1(از زبون اونایی که امسال جاموندن) مونده رو سینم،داغه، کربلا کاش بشه باشم، من با، زائرا رحمی کن به حال زار، گدا *ای آقا*2 تو که این همه کرم داری سایه روی سرم داری چی میشه بم بگی آقا که برات حرم داری حرمت خوابه شبهامه باعث بغض و اشکامه عکس گنبد طلای تو آقا همیشه همرامه (جان حسین،جانان حسین   عالم سنه قوربان حسین) بند 2(از زبون اونایی که راهین اربعین کربلا) راهیم امسال،با شور و محن از نجف سوی شاه بی کفن این پیاده روی رو مدیونم *به حسن*2 به همین چشمای خیسم به حسن من بدهکارم سفر اربعینم رو به خدا از حسن دارم آخرش میاد اون روزی که بقیعت میشه آباد لشکر ملیونیت آقا پیاده تا حرم میاد (جان حسن،جانان حسن   عالم سنه قوربان حسن) 🎼✏شعر و سبک:
🏴سبک زمینه یا شور اربعین حسینی علیه السلام زبانحال 🏴بند اول چهل روزه که آقا غصه سهمه دلمه کربلات نشد بیام و دوریه تو مشکلمه چهل روزه که دلم با خواهرت میره و منزل به‌ منزل آقا دنباله سرت میره و میخوام بگم از،زبون حالش رسیده پیشت،شکسته بالش داداش... با قامت خم،پاشو رسیدم چهل روزه که،تورو ندیدم یه اربعین نشد که خوب،تورو ببینم یه اربعینه که داداش،میسوزه سینم یه اربعینه که داداش،تورو ندارم یه اربعین شبانه روز،دارم میبارم پاشو داداش حسین من 🏴بند دوم پاشو ببین که شدم پیر از داغ غمه تو رفتم شام اونجا زدم رو قله پرچمه تو پاشو ببین اومدم ای داداشه بی کفنم اگه میشد نشونت میدادم زخمه تنم خبر داری که،کتک میخوردم اگه نگاهات،نبود میمُردم داداش... ضجه زدم که،صدام گرفته از بس دویدم،پاهام گرفته چهل تا منزل رفتم و،عذاب کشیدم بزم حرومی دیدم و،طعنه شنیدم پاشو و دستمو بگیر،توون ندارم پاشو و حالمو بپرس،که جون ندارم پاشو داداش حسین من 🏴بند سوم پاشو ببین خواهرت خسته از راه اومده سر مزار تو با اشک و با آه اومده هر چی سپردی بهم من آوردم با خودم اما جامونده داداش یکیش شرمندت شدم سه ساله ی تو،طاقت نیاورد یزید سرت رو،تو طشت براش بُرد داداش... تا که نگاش به،سر تو افتاد دیدم یه گوشه،افتاد و جون داد خیلی حواسم بود بهش،که جا نمونه آخرشم دق کرد داداش،تو اون ویرونه کاشکی با دخترت منم،اونجا میمُردم ببخش اگه امانتت،رو نیاوردم پاشو داداش حسین من ۱۴۰۰/۶/۲۵ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
✅بنداول دنیای ما این روزا چه نامرده تو قلب عاشقا یه دریا درده کاشکی که به قد اربعین پارسال میشد زمونه به عقب برگرده دله من تنگ برا دیدن گنبد طلات برا اربعین و اون کف خوابیای کربلا برا چایی های تلخ توی مسیر نجف و برای بوسه زدن به اون ضریح باصفات بسه دیگه این هجران و دوری کردم یه ساله همه ش صبوری بعیده بی تو زنده بمونم دووم بیارم آخه چه جوری منم اسیر و فراغ و داغ مدد مدد یا شه عراق فکیف اصبر علی فراق ✅بند دوم قرمزه وضعیته دل توو این شبا و این روزا یه رحمی کن به دلی که شده به عشقت مبتلا یاد حریم تو حسین آتیش زده وجودم و بگو برا کدوم گناه جا موندم از کرببلا دله صبورم یاد تو افتاده نمیره یادم با یه قلب ساده مسیر مشایه تو از موکبها راه افتادم سمت حرم توو جاده این اربعینم رنگ خزونه دل غمینم میگیره بونه مادر پیرم امید نداره تا سال دیگه زنده بمونه ........ منم اسیر و فراغ و داغ مدد مدد یا شه عراق فکیف اصبر علی فراق 💠💠💠1⃣0⃣1⃣8⃣💠💠
در میانِ داغِ سوزانِ حسین ای عزادارِ عزیزِ فاطمه قلب زهرا را بیا خوشنود کن گاه کن نام حسن را زمزمه هر چه داریم از حسن داریم ما بی حسن، کِی از حسین آید سخن گوشِ دل بسپار بر راسُ الحسین زیرِ لب پیوسته گوید یاحسن کربلا را مجتبی بنیان نهاد خود به غربت برد تا آخر پناه از زمانِ کوچه با خود عهد کرد تا بگیرد صبرِ زینب را گواه کیست گوید از مقام مجتبی مجتبی یعنی همه صبر و شکیب زینتِ عرشِ خدا نام حسن گر چه باشد او در این دنیا غریب ما نمیبینیم اما این غریب بقعه ای دارد فرازِ آسمان در حریمش بهر تکریمِ حسن مینهد جبریل سر بر آستان یک حرم دارد ز کعبه خوبتر در زمین نه، در قلوبِ اولیاست دُرّ و یاقوت و زُمردهای سبز زینتِ گلدسته های مجتباست در دل هر مرد و زن دارد رواق با شبستانی بنام قاسمش هست بابُ القاسمش در سینه ها مرغِ دل هر روز باشد عازمش مُضجعی در قلبها دارد حسن هر کسی را در حریمش راه نیست دردمندان و غریبان زائرش هر که گردد زائرش، گمراه نیست سبزیِ رویش، ز شرم مادر است زانکه شد نیلی ز سیلی روی او چون در آن کوچه نشد کاری کند دید جای پنجه تا ابروی او بر دلش از نوجوانی زخم داشت بس گرفت از چهره ی نیلی اثر در همه عالم بگَردی، بی گمان نیست مانند حسن پاره جگر پاره های قلب او در طشت ریخت دید زینب طشت را غرقِ بلا وای از آنروزی که در بزم شراب روبرو گردید با طشت طلا بدتر از روز حسن، روز حسین خیزران بود و لب و دندان او ای زبانم لال، از جام شراب ریخت دشمن بر لبِ عطشان او محمود ژولیده
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد پاره‌هایِ جگرم می‌چكد از كُنجِ لبم عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راهِ من باز بر آن كوچه‌ی غم‌ها اُفتاد یادِ آن کوچه که با مادر خود می‌رفتم به سَرَم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد حسن لطفی
چهل روز میشود که شدم جبرییل تو ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو چهل روز میشود که فقط زار میزنم کوچه به کوچه نام تورا جار میزنم چهل روز میشود بدون تو ام،حسین حالا پی نتیجه خون تو ام حسین چهل روز میشود که حسین همه شدم حیدر شدم،حسن شدم و فاطمه شدم مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند در پیش من تمام،به زانو در آمدند آثار مرگ،در بدنم هست یا حسین پس روز اربعین منم هست،یا حسین آبی که تر نکرد،لب تشنه تورا حالا نصیب خاک مزارت شده،اخا چهل روز پیش بود همینجا،سرت شکست اینجا دل من و پدر و مادرت شکست چهل روز پیش بود به گودال رفتیو از پشت نیزه خوردی و از حال رفتیو از تل زینبیه رسیدم که وای... وای بالا سرت نشستم و دیدم وای...وای نیزه ز جای جای تن تو، در آمده حتی لباس های تن تو،در آمده جمعیتی که بود به گودال،جا نشد یک ضربه دوضربه ولی سر...جدا نشد دیدم کسی حسین مرا نهر میکند آقای عالمین مرا نهر میکند من را ببخش دست به گیسوی تو زدند من را ببخش چکمه به پهلوی تو زدند فرصت نشد ز خاک بگیرم،سر تورا فرصت نشد در آورم انگشتر تورا میخواستم ببوسمت،اما مرا زدند ناراحتم کنار تو،با پا مرا زدند