#امام_حسن
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پارههایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راهِ من باز بر آن كوچهی غمها اُفتاد
یادِ آن کوچه که با مادر خود میرفتم
به سَرَم سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا
چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانهی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
حسن لطفی
چهل روز میشود که شدم جبرییل تو
ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو
چهل روز میشود که فقط زار میزنم
کوچه به کوچه نام تورا جار میزنم
چهل روز میشود بدون تو ام،حسین
حالا پی نتیجه خون تو ام حسین
چهل روز میشود که حسین همه شدم
حیدر شدم،حسن شدم و فاطمه شدم
مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند
در پیش من تمام،به زانو در آمدند
آثار مرگ،در بدنم هست یا حسین
پس روز اربعین منم هست،یا حسین
آبی که تر نکرد،لب تشنه تورا
حالا نصیب خاک مزارت شده،اخا
چهل روز پیش بود همینجا،سرت شکست
اینجا دل من و پدر و مادرت شکست
چهل روز پیش بود به گودال رفتیو
از پشت نیزه خوردی و از حال رفتیو
از تل زینبیه رسیدم که وای... وای
بالا سرت نشستم و دیدم وای...وای
نیزه ز جای جای تن تو، در آمده
حتی لباس های تن تو،در آمده
جمعیتی که بود به گودال،جا نشد
یک ضربه دوضربه ولی سر...جدا نشد
دیدم کسی حسین مرا نهر میکند
آقای عالمین مرا نهر میکند
من را ببخش دست به گیسوی تو زدند
من را ببخش چکمه به پهلوی تو زدند
فرصت نشد ز خاک بگیرم،سر تورا
فرصت نشد در آورم انگشتر تورا
میخواستم ببوسمت،اما مرا زدند
ناراحتم کنار تو،با پا مرا زدند
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
این روزا کارم اینه که با اشک
خاطرات تو رو مرور کنم
از کنار عمودِ توو عکسا
بکشم آهی و عبور کنم
زائرای توو جاده رو هرروز
میبینم از توو قاب تِلْویزیون
میزنم هی به سینه با حسرت
یه چِشَم اشکه و یه چشمم خون
این سزای کدوم گناه منه؟
این روزا خیلی توو سرم جنگه
اصلا امسال یجور دیگه دلم
واسه مشّایه تا حرم تنگه
دوری از تو اَمونمو برده
من کجا و غم فراق کجا؟
از توو خونه سلام میدم اما
خونهی من کجا عراق کجا؟
باشه امسال کربلا نمیام
ولی از این فراق میمیرم
اشتیاق تو رو چیکار کنم؟
که از این اشتیاق میمیرم
خودمو توی جاده میدیدم
که بازم اومدم پیادهروی
وقتی اون زائر عراقی گفت
من به یادت قدم زدم اخوی
گرچه بغضی که توو گلومونه
حسرت رفتنِ دوبارهی ماست
من دلم روشنه که حاجقاسم
اربعین نایبالزیارهی ماست
شاعر: #علی_سلیمیان
✔️مرور خاطره ها...
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود
یک دست پرچم بود یک دست استکان چای
یک سو صدای روضه ی عباس می آمد
یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای!
بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم
هم آبله هم درد پایم را بغل می کرد
هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا
چای عراقی بود کامم را عسل می کرد
باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم
چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند
ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش
بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند
مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک
پر کرده بود از نان و با پای علیل خود
خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد
می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود
مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب
گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود
گفتند نذری دارد و هر سال می آید
کارش در این جا شستن جوراب زائر بود
مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را
هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد
مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش
هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد
حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم
این چیزها در کربلا بسیار عادی بود
ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم
این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود
باید که برگردیم راه کربلا باز است
در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم
در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست
در خانه ی خود زائران اربعین هستیم
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
گرچه گاهی با دلم باید نباید می کنی
گرچه گاهی هم مرا در خود مردد می کنی
مطئنم دوستم داری که در هر اربعین
ناز می آیی و راه مرز را سد می کنی
کُلُکُم نورید و کل ارض هم کرببلا
با همین علت مرا راهی مشهد می کنی
باشد از مشهد برات کربلا می آورم
حل کارم را یقین هشتاد درصد ، می کنی
بیست درصد را هم از پائین پایت خواستم
شک ندارم روزیم را بیش از این حد می کنی
دوستانم گرچه منعم می کنند اما حسین!
باز بی ویزا مرا از مرزها رد می کنی
شاعر: #محسن_ناصحی
#شعر_روضه_حضرت_زینب_س
#اربعین
#روزی_چهل_رکعت
روزی چهل رکعت برایت گریه کردم
هر رکعتی را در هوایت گریه کردم
در هر گذر هر کوی و برزن در بیابان
با ناله های بچه هایت گریه کردم
هر جا رقیه بی محابا خورد سیلی
جای تو خالی من به جایت کردم
از بعد سقای حرم بیرق گرفتم
پیوسته در زیر لوایت گریه کردم
با خطبه تا کاخ ستم نابود کردم
در شام و کوفه در رثایت گریه کردم
اصلا سلاحم گریه کردن بود لیکن
با انقلابم با نوایت گریه کردم
وقتی ز حلقومت کلام حق شنیدم
با آن نوای جان فضایت گریه کردم
4_6050868583666288320.mp3
1.62M
#زمینه
#احساسی
#شهدایی_هفته_دفاع_مقدس
#به_نیت_تعجیل_درفرج_حضرت_مهدی_عج
🌷نثارارواح طیبه شهدای جنگ تحمیلی🌷
بند1⃣
یه بغضی همیشه میون گلومه
یه رویایی تو قلب من ناتمومه
میگم با تمام وجود از ته دل
خدایا شهادت همه آرزومه
شهادت بود اوج شور و سعادت
نمیدن تو دنیا به هر کس لیاقت
شهادت یه عشقیه هرکس نداره
شهادت یه راه پر از لاله زاره
خوش بحال شهدا که در راه حق دادن جون
توی اون دنیا شدن عند ربهم یرزقون
#اللهم_ارزقنی_توفیق_الشهاده
بند2⃣
شده قبضه دنیای ما با گناهان
ز یاد همه رفته یاد شهیدان
امان از غریبی و این بی وفایی
که شد فرش راه همه خون یاران
دل ما شده غرق دنیای فانی
دل ما شده رنگ فصل خزانی
گرفته دگر شهر ما بوی عصیان
ندارد نشانی دگر از شهیدان!
ما تا ابد مدیون خون پاک شهدائیم
مدیون مکتب سرخ شاه کرببلائیم
#اللهم_ارزقنی_توفیق_الشهاده
بند3⃣
به عشق خدا و به امر ولایت
دلیرانه در جبهه ها صف کشیدید
زخاک و زناموس و دین با شهامت
نمودید دفاع و چون درخون تپیدید
خوشا بر شما که عزیز خدائید
همه ره روان شه سر جدائید
خوشا بر شما عاشقان حسینی
الا ای علی اکبرای خمینی
عاشقونه پر کشیدید به آسمون تا خدا
با ذکر یا زهرا جون دادین و رفتین کربلا
#اللهم_ارزقنی_توفیق_الشهدا
✍کربلایی سیدعلیرضامحمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت #هفته_دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#محمود_ژولیده
▶️
من گدای سر کویت هستم
عاشق دیدنِ رویت هستم
تو که از حال دلم آگاهی
عاشقان را تو چراغ راهی
دیگر این خانه مرا تنگ بود
ماندن اینجا بخدا ننگ بود
دوستانم همه از دستم رفت
دل به هر پاکدلی بستم رفت
حال تنها و غریبم چکنم
زندگی داده فریبم چکنم
من زمین خورده ی عشقت هستم
عشقم این است بگیری دستم
چکنم بی شهدا بی یارم
نگران است دل ای دلدارم
□ □ □
یادِ ایام پر از نور بخیر
یاد مجنون و شب هور بخیر
یاد آوارگیِ در صحرا
رمز یا فاطمه و یا زهرا
من و ایام شلمچه به به
جان نثاران حلبچه به به
ای همه یاد شما دلخوشی ام
از شما تا به خدا دلخوشی ام
زندگی را به شما مدیونم
شهدای عرفه، ممنونم
آمدم معرفتی کسب کنم
از شما یک صفتی کسب کنم
دیده ام بندگی از حاج قاسم
من و شرمندگی از حاج قاسم
این همه دیدم و بنده نشدم
پیر گردیدم و بنده نشدم
تا امام و شهدا را دارم
مطمئنم که خدا را دارم
یارب از عبد بدَت دست بگیر
از دلم هر چه گناهست بگیر
تو مرا روح عبادت برسان
در ره خود به شهادت برسان
باز در راه هدایت مددی
به علمدار ولایت مددی
خود بخون شهدا پاکم کن
کربلایی کن و در خاکم کن
□ □ □
این من و این مددِ خون خدا
روضه ی قافله ی کرب و بلا
دل ارباب غمین شد ای وای
خواهری ناقه نشین شد ای وای
حاجیِ کرب و بلا راهی شد
چه گریزی، چه خدا خواهی شد
دانی این حج به کجا ختم شود
غارت خاتمِ او حتم شود
بر تنِ خسته کمی تاب دهند
گوسفندی چو کُشَند آب دهند
مانده در حکمتِ این بابم آه
ذبح شد تشنه لب اربابم آه
چونکه این باب به پایان برسد
حج ارباب به پایان برسد
قسم به مکّه و مِنا حُبُّ الحسین یَجمَعُنا
به نورِ ذکرِ ربّنا حُبُّ الحسین یَجمَعُنا
ما همگی در راه دین،با شوق و با شور ولا
می رَویم از شهر نجف،پیاه تا کربلا
یا
آمده ایم از نجف،پیاه تا کربلا
حُبُّ الحسین یَجمَعُنا...
خوشا به حالِ آن کسی،که در رهِ وِلا بُوَد
وَ به دعای فاطمه،زائرِ کربلا بود
حُبُّ الحسین یَجمَعُنا...
ماییم و لطف و رحمت و،عنایت امام حسین
وحدت مسلمین بُوَد،محبت امام حسین
حُبُّ الحسین یَجمَعُنا...
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5926792338604049687.mp3
883.1K
📹روضه ی اربعین
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یاد داری همه جا گرد سرت جمع شدن
گل بی بال وپرم .پی پرت جمع شدن
گوشوارم شده غارت صورتم گشت کبود
برتمسخرکردنه .چشم ترت جمع شدن
یاد داری خواهرت ضرب لگدهامیخورد
سنگ ها درپی راس اطهرت جمع شدن
دیده ام وای که در فاصله ی کوتاهے
تیر ها یی یک به یک به محضرت جمع شدن
یاد داری وای من راس ابالفضل به نی
لشگر ی سنگ به گرده قمرت جمع شدن
وای(مجنون)دره دروازه همه رقصیدند
سنگهابود حسین گرده سرت جمع شدن.
📕 #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#روضه_اربعین_حسینی
غارت پیراهنت را دیده ام
بر روی نی رفتنت را دیده ام
تازیانه خوردنت را دیده ام
پاره پاره آن تنت را دیده ام
اربعین زینب سوی گودال رفت
دیدی آخر زینبت ازحال رفت
بوده ام ،یادِ تنت یک اربعین
خونی است پیراهنت یک اربعین
یادِ نیزه خوردنت یک اربعین
راس بر نی رفتنت یک اربعین
ازفراقت قامت من خم شده
یک نفر ازکاروانت کم شده
توبه نی بودی وحیرانت شدم؟
من چهل منزل پریشانت شدم؟
شاهد اشک یتیمانت شدم
هرکجایی دیده گریانت شدم
درهوایت اربعینی آمدم
روی نی بودی وبرتو سر زدم
دیده گریان بوده ام پایِ سرت
بین راه افتاده ازپاِ خواهرت
گشته زینب یک تنه یک لشگرت
یادویدم در پی آن دخترت
برزمین میخورد و از ماجای ماند
هرکجا باگریه مارامیکشاند
بازهم اشکم سرازیر غم است
بال وپرها گیر زنجیر غم است
کوچه درهر کوچه تحقیر غم است
بین غصه خواهرت پیر غم است
سنگها خورده به ماه هرشبت
خورده بر پیشانی این زینبت
دیده ام خولی وشمر بی حیا
دیده ام از مردم ِ کوفه جفا
من غمی بدتر ز دشت کربلا
لطفی از قومی که بوده آشنا
بی حیا آمدکنیزی بی نهاد
نان و خرمابهر ِ خیراتش بداد
بر دره دروازه ای در ازدحام..
بهر استقبال ماقومی زشام
چشم های هرزه ای از روی بام
کرده بودن قوم مابی احترام
دیدگانی سوی ما ها خیره بود
چشم نامحرم به زنها خیره بود
ازچه گویم شام ،نامش سنگ بود
یاجواب ،انتقامش سنگ بود
بر سره هر پشت و بامش سنگ بود
برتو آخر احترامش سنگ بود
تونمی پرسی ز احوالم چرا
باتوبودم من چهل منزل اخا
حقِّ زینب سیلی و آزار نیست
کوچه گردی بین ،اینِ انظار نیست
یاعبور از کوچه وِ بازار نیست
یاسزاوارِش دل غمبار نیست
بین این غوغا نرفته معجرش
شدشکسته بین این کوفه سرش
بوی نان می آمد ازاین خانه ها؟
دیدی ازنی ضَعفِ این دُردانه ها؟
جای ما دادند درویرانه ها؟
دیده ای شلاق براین شانه ها؟
دست بسته بوده ایم پیشِ عوام
بی توما را برده اند بزم حرام
ماکجا و مستی وبزم شراب
میدهد ملعون دل ماراعذاب
میکشد آهی حزین از دل رباب
راس تو دیده به حال پیچ و تاب
خون چکیده از لبانت ناگهان
برلبانت خورده چوب خیزران
کن نظاره خواهرت درپای قبر
گریه کردم برسرت درپای قبر
دیده ام چشمِ ترت درپای قبر
آمداز ره دخترت درپای قبر
حق بده مردک مریضش خوانده است
یاکسی آنجا کنیزش خوانده است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
♥رجزاربعین کربلا...
پای پیاده زیرعلم. اربعین خوش است
تاول زدن بپای غم اربعین خوش است
پای پیاده سوی حرم هروله کنان
سینه زدن میان حرم اربعین خوش است
"موکب به موکبت همه زوار عاشق است."
باران اشکها به غم اربعین خوش است
ای کعبه ی دل همه عشاق یاحسین
پای پیاده سوی حرم اربعین خوش است
مزدتمام سینه زنان دست فاطمه است
سایه نشین به زیرعلم اربعین خوش است
زوارمیلیونی به حریم توآمده
وقت عبور پای قدم اربعین خوش است
با دم گرفتنم همه رامست میکنم
ای نوحه خوان. بخوان که دم اربعین خوش است
(مجنون)به سر زنان به عزای توآمده
اینجاتمام اشگ غم اربعین خوش است..
📝.شعر #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
متن شعرامام حسن علیه السلام
سبک...قربون کبوترای حرمت امام رضا
🎤🎤🎤 🎤🎤🎤🎤🎤
اومدم درخونت درمیزنم امام حسن
دروبازکن آقاجون درمیزنم امام حسن
توآقایی ومنم گداآقام امام حسن
من گدای سمج و. تویی توشاه امام حسن
هرکی که گرفتاره میاددر ه خونه ی تو
هرکی که حاجت داره میاددره خونه ی تو
یاامام حسن به جان مادرت رهام نکن
یاامام حسن به حق خواهرت رهام نکن
توغریبی ومنم غریبه ام امام حسن
بیاودرحق این غریبه تودعا بکن
قربون قبرت آقاکه صحن وسرانداره
قربون قبرت آقا گنبدوبارگاه نداره
یاامام حسن آقام.آقام.آقام .امام حسن۲
سروده وسبک...بی نشان...
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#زیارت_اربعین
گرچه غیر از مهر تو چیزی ندارم یا حسین
دست خالی نیستم سرمایه دارم یا حسین
من که یک عمر ست، دل مشغولی ام تنها تویی
بگذرد با نوکریت روزگارم یا حسین
چشم هایم عطر شورانگیز روضه می دهد
بسکه هر روز از غمت بی اختیارم یا حسین
کی طمع کار ثواب اشک هایم بوده ام
من وظیفه داشتم بر تو ببارم یا حسین
لطف زهرا از منِ دیوانه نوکر ساخته
اینچنین بر خود هنوز امیدوارم یا حسین
مادرم گهواره ام را یاد اصغر تاب داد
گریه ها کرده برایت در کنارم یا حسین
هر شبی از روضه ات یک تار مویم شد سپید
در جوانی گیسوانی پیر دارم یا حسین
مثل فرزندی که چندین سال دور از مادر است
من برای کربلایت بی قرارم یا حسین
عشق یعنی راهپیمایی، نجف تا کربلا
اربعین ها در هوایت رهسپارم یا حسین
نوکرت را می کشد یک روز حتمأ روضه ات
در خیالم لحظه ها را می شمارم یا حسین
شاعر: #حسن_کردی
اشعار مناجات امام حسین(ع) – داود خلیلی کاوه
مادرم نذر تو کرده است مرا اربابم
طفل بودم به بغل ذکر ترا یادم داد
عسل عشق ترا ریخت به کامم با شیر
لذت بردن نامت به خدا یادم داد
تربت کرببلای تو زبانم وا کرد
معنی عشق نه تنها , که دوا یادم داد
با ارادت همه دم عکس حرم میبوسید
قتلگاه و حرمت خون خدا یادم داد
به تنم جامه نه از بهر تو سقا میکرد
روضه می خواند غم کرببلا یادم داد
رو به سمت حرمت صبح, زیارت میخواند
با توسل به شما ذکر و دعا یادم داد
یاد سقای حرم بود و آبی که نخورد
از علمدار تو میگفت وفا یادم داد
اشک میریخت لب خشک مرا میبوسید
یاد ششماهه ی تو وا عطشا یادم داد
یاد میکرد از آن واقعه ی عاشورا
واژه ی صبر به طوفان بلا یادم داد
اشک میریخت و میگفت غریب است حسین
به لبم بردن این ذکر ترا یادم داد
#مدح_و_مناجات_امام_حسین_ع
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند
هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند
صدهزاران چواویس خاک ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند...
یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت
🔸قاسم نعمتی
4_272533018009141354.mp3
2.02M
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
✳️شور بسیار زیبای جامانده های کربلا ✳️
✍شعر و سبک : علی صمدی
بند اول:
جا موندم از حرم حقم نبود یا بود !؟
غم میخورم حالا من با همه وجود
دارند میرند همه دوستام یکی یکی
سخته برام بگم دردم رو من به کی ؟
همه رفتند ( ما موندیم ) 3
آه و حسرت ( جا موندیم ) 3
ایشاالله قسمت میشه یه بارم حرم بیایم ما با رفقا
هیئت بگیریم روضه بخونیم برای لیلا پایین پا
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
علی جانم ( علی جان )3
بند دوم:
دور از حرم برام جای نفس کمه
دنیای بی حسین مثل جهنمه
من غرق شدم در این امواج پر بلا
بیش از همیشه ام محتاج کربلا
حرم تنها ( بهونم ) 3
عشقش کرده ( دیونم ) 3
ایشاالله قسمت میشه به زودی حرم بیایم ما با رفقا
هیئت بگیریم روضه بخونیم به یاد اشک و مشک سقا
علمدار رشید من ای عباس
ز جا برخیز امید من ای عباس
شکست از داغ تو این استخوانم
بلند شو ای حرم را پاسبانم
ابوفاضل ( ابالفضل ) 3
بند سوم:
محشر به پا میشه شبهای جمعه تا
آشفته تو حرم زهرا میذاره پا
با قامت خمش مضطره پر تبه
دستش رو شونه ی لرزون زینبه
قتلوک ( بنی ) 3
ذبحوک ( بنی ) 3
ایشاالله قسمت میشه به زودی حرم بیایم ما با رفقا
هیئت بگیریم روضه بخونیم برای ارباب سر جدا
گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اگر کشتند چرا ....
حسین جانم ( حسین جان ) 3
▪️▪️🔳🔳🔳✒️✒️✒️🔳🔳🔳▪️
برادر علی صمدی:
🎼سبک واحد سنگین فراق کربلا
✍شاعر : کربلایی علی صمدی
بند اول :
دیدی رفیق کرب و بلا قسمت نشد امسال (ای وای)۲
راه حرم بسته شد و شد آرزوم ابطال (ای وای)۲
ناشکریمون کار دستمون داد و شدیم مایوس (ای وای)۲
ما موندیم و حسرت برا شیش گوشه و پابوس (ای وای)۲
شد جدایی، قاتل من ،این دل من، تنگه به والله
اربعین با ، پای دل تا ، کربلا ما ، میایم ایشالله
ای حسین جان ........
بند دوم:
شب تا سحر خواب حرم کرده منو بی تاب (ارباب)۲
این زخمی دل خستهء آشفته رو دریاب (ارباب)۲
درمونده و بی طاقتم دنیا پر از درده (ارباب)۲
درمان هر درد و غمی اون گنبده زرده (ارباب )۲
در هوایت ، بی قرارم، ای نگارم ، آروم جونم
بوی سیب و ، تربت تو ، مهربونم ، کرده دیوونم
ای حسین جان .......
بند سوم:
شد دلخوشی بهر دل جاماندگان هیئت (ارباب)۲
تنها پناه عاشقان در این جهان هیئت (ارباب) ۲
حس میشود در این مکان عطر جنان (ارباب) ۲
آید به بزم جَد خود صاحب زمان (ارباب)۲
انتهای،خط هجران ، هست وصالش ، در راس حاجات
آید آن روز ، صاحب ما ، با شعار ، یا لثارات
العجل یا حجت الله ...
#اربعین
#کرونا
#کربلا
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_6026345669025859504.m4a
4.26M
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهدا_و_دفاع_مقدس #بصیرت
#مقاومت_اسلامی
شاعر: #ولی_الله_کلامی_زنجانی
ای شهادت ای تمام آرزو
مرغ دل باز از تو دارد گفتگو
از عروج رفتگان شرمنده ام
بیمناک از غفلت آینده ام
روزگاری دل پی دلدار بود
چشمهای خفته مان بیدار بود
صحبت از یار عزیزی داشتیم
با غریبان افت و خیزی داشتیم
ای شهادت گفته ها را بازگو
با زبان بی زبانی راز گو
دیده ی ما عزم دیدن کرده است
گوش آهنگ شنیدن کرده است
غافل ار باشیم ما از اصل خویش
فتنۀ آخر زمان آید به پیش
ای وفاداران فرهنگ شهید
آرمان جویان یکرنگ شهید
سنگ قبر عاشقان را بو کنید
خاک ها را با مژه جارو کنید
نقشه ی بیگانه را بر هم زنید
بر مزار کشتگان پرچم زنید
تا بداند نسل امروزی ما
هشت سال این مملکت شد کربلا
از شهیدان مانده خونین جامه ها
نام و امضاء و وصیت نامه ها
گر وصیّت نامه ها را خوانده ایم
پس چرا بین دو راهی مانده ایم
زنده ای گر ، کشتگان را یاد کن
آن به خون آغشتگان را یاد کن
باید اوّل کشته شد با تیر عشق
تا بدانی معنی و تفسیر عشق
ما حدیث ابتلا آموختیم
عشق را در کربلا آموختیم
عشق یعنی دادن سر در منا
عشق یعنی ماجرای کربلا
عشق یعنی تا شنیدی طبل جنگ
اوّل از اکبر گذشتن بی درنگ
عشق شهد معرفت نوشیدن است
روز عاشورا کفن پوشیدن است
عشق یعنی با عدو در هر نفس
گفتن هیهات منا الذله بس
عشق یعنی صبر کردن در کربلا
عشق یعنی البلاء للولا
عشق بار جان به منزل بردن است
نعش اکبر در عبا آوردن است
عشق یعنی دست و پا در خون زدن
ماندن پیکر به میدان بی کفن
عشق یعنی با سری از تن جدا
خواندن قرآن به نوک نیزه ها
راست قامت در زمان ها هرکه زیست
پیرو خط حسین ابن علیست
این امانت را به ما بسپرده اند
هان مپندار این شهیدان مرده اند
هر کجا عشق است آنان حاضرند
حاضرند اعمال ما را ناظرند
عرشیان از خاک هجرت کرده اند
حضرت حق را زیارت کرده اند
عشق یعنی حفظ ارزشهای ناب
پاسداری از حریم انقلاب
عاشق آن باشد که خائف جان نداد
این امانت را به نا اهلان نداد
ای دل غافل ز نخوت مرده ای
زنده یادان را ز خاطر برده ای
گر نبودی همت رزم آوران
با خدا سودای آن حق باوران
گر نمی شد قطعه قطعه جسمشان
بی کفن در قتلگاهی بی نشان
گر نمی خواندند در سنگر نماز
ور نمی ماندند در حال نیاز
حال ما را عافیت در جان نبود
فاش می گویم کنون ایران نبود
ما حدیث عشق از بر کرده ایم
اقتدا بر آل حیدر کرده ایم
سر نپیچیم از فرامین امام
کو نموده با همه حجت تمام
حکم او سر لوحه ی جان است و بس
خط ما خط شهیدان است و بس
پیروی ز امر ولایت می کنیم
با علی تجدید بیعت می کنیم
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت #هفته_دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#محمود_یوسفی
یک عده روی خاک صحرا جان سپردند
یک عده در اعماق دریا جان سپردند
یک عده مانند کبوتر های عاشق
رفتند و بین آسمانها جان سپردند
یک عده بی سر عده ای با درد پهلو
یک عده دیگر اربا اربا جان سپردند
یک عده روی دست ارباب دو عالم
یک عده روی پای مولا جان سپردند
یک عده هم بی دست، لب تشنه ولی مرد
دور از وطن مانند سقا جان سپردند
در بستر تردید مردن ننگشان بود
رفتند و در آغوش زهرا جان سپردند
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت #هفته_دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#محمود_ژولیده
▶️
من گدای سر کویت هستم
عاشق دیدنِ رویت هستم
تو که از حال دلم آگاهی
عاشقان را تو چراغ راهی
دیگر این خانه مرا تنگ بود
ماندن اینجا بخدا ننگ بود
دوستانم همه از دستم رفت
دل به هر پاکدلی بستم رفت
حال تنها و غریبم چکنم
زندگی داده فریبم چکنم
من زمین خورده ی عشقت هستم
عشقم این است بگیری دستم
چکنم بی شهدا بی یارم
نگران است دل ای دلدارم
□ □ □
یادِ ایام پر از نور بخیر
یاد مجنون و شب هور بخیر
یاد آوارگیِ در صحرا
رمز یا فاطمه و یا زهرا
من و ایام شلمچه به به
جان نثاران حلبچه به به
ای همه یاد شما دلخوشی ام
از شما تا به خدا دلخوشی ام
زندگی را به شما مدیونم
شهدای عرفه، ممنونم
آمدم معرفتی کسب کنم
از شما یک صفتی کسب کنم
دیده ام بندگی از حاج قاسم
من و شرمندگی از حاج قاسم
این همه دیدم و بنده نشدم
پیر گردیدم و بنده نشدم
تا امام و شهدا را دارم
مطمئنم که خدا را دارم
یارب از عبد بدَت دست بگیر
از دلم هر چه گناهست بگیر
تو مرا روح عبادت برسان
در ره خود به شهادت برسان
باز در راه هدایت مددی
به علمدار ولایت مددی
خود بخون شهدا پاکم کن
کربلایی کن و در خاکم کن
□ □ □
این من و این مددِ خون خدا
روضه ی قافله ی کرب و بلا
دل ارباب غمین شد ای وای
خواهری ناقه نشین شد ای وای
حاجیِ کرب و بلا راهی شد
چه گریزی، چه خدا خواهی شد
دانی این حج به کجا ختم شود
غارت خاتمِ او حتم شود
بر تنِ خسته کمی تاب دهند
گوسفندی چو کُشَند آب دهند
مانده در حکمتِ این بابم آه
ذبح شد تشنه لب اربابم آه
چونکه این باب به پایان برسد
حج ارباب به پایان برسد