مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رضاتاجیک
با دو تا چشم و هفت دریا اشک
فاطمیه شروع شد با اشک
باز با گریه ی امام زمان
می شود کار اهل دنیا اشک
آه صاحب عزا! بیا که شده
سهمم از دوری تو تنها اشک
باز هم فاطمیه آمده و
می شوم مثل تو سراپا اشک
در عزاداریت شریکم کن
از شما روضه خوانی، از ما اشک
دلت از غصه های مولا خون
چشمت از ناله های زهرا اشک
(وای مادر) بگو که غرق کند
مردم چشمهای ما را اشک
بگو از مادری که خورد زمین
تا بریزم چو آسمانها اشک
هرچه خون می چکید از مسمار
ریخت از چشمهای مولا اشک
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
اشعار مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ شاعرناشناس
عزادار این روز های غریبی
دمی هم ز شادی نداری نصیبی
گل فاطمه حتم دارم نخواند
بدون گل روی تو عندلیبی
گمانم که در گریه کن های عالم
تو در گریه کردن بدون رقیبی
اگر چه بعید است با ما نشینی
در این روضه حس می کنم که قریبی
تو هم با یتیمان فردای زهرا
در این روز های فردا گرم امن یجیبی
به قربان جدت که در خانه دارد
مریضی که دیگر ندارد طبیبی
نبیند کسی کاش بی مادری را
چه حال غریبی چه حس عجیبی
#مناجات
اشعار مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ محمد بیابانی
پر از حاجتم حاجتم را روا کن
گره های کوره مرا باز وا کن
دلی بی قرارم قرار دلم شو
غبارم مرا خاک پا کن
میان قنوتت میان نمازت
مرا هم دعا کن مراهم دعا کن
فقط خوب ها نه کمی مال من باش
بد و خوب را کم تر از هم سوا کن
دو دست پر از خواهشم را بگیر و
اگر که دلت امد ان دم رها کن
شبی بین روضه بگو وای مادر
شبی بین ما مادرت را صدا کن
همان جا جدا کن ز تن روح ما را
و این جسم را خاک در کربلا کن
#مناجات
مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ شاعرناشناس
می خوانم از سوز جگر اقا ببخشید
از غصه شد خاکم به سر اقا ببخشید
با هیزم و اتش به قصد کشت ابلیس
شد سوی جنت حمله ور اقا ببخشید
راه نجاتی پشت در پیدا نمی کرد
هر قدر می زد بال و پر اقا ببخشید
سینه سپر امد به یاری علی
اه از ان لگد تا شد سپر اقا ببخشید
در کنده شد از جا و بار شیشه اش ریخت
در زیر پای چل نفر اقا ببخشید
هم ریشه های رو سری هم پیروهن سوخت
از شعله های روی در اقا ببخشید
در خانه اش بر اولین مظلوم عالم
بی حرمتی شد اینقدر اقا ببخشید
پای برهنه بی عبا با دست بسته
در کوچه ها با چشم تر اقا ببخشید
هر قدر میزد هر کسی با هر سلاحی
میزد مغیره بیشتر اقا ببخشید
با هم تبانی کرده اند انگار از پیش
میخ در و تیر سپر اقا ببخشید
امروز مادر سینه اش شد خورد از در
از نعل ها فردا پسر اقا ببخشید
#مناجات
سبک 1
#پنجم_جمادی_الاول
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
(سبک بال ملائک واشده)
به روی دست علیس،دخت بی قرینه
از تلالؤ اون نگاش ، روشنه مدینه
زینب کبریٰ اومد
زینت مولا اومد
وارث صبر علی
مرجع عظمیٰ اومد
زینب کبری مدد.......
🌸🌸🌸🌸🌸
هم ملیکه ی عرش وهم ،ماه عالمینه
مفتخره که تا ابد ، یاور حسینه
ذوالفقار حیدره
کوثری از کوثره
خواهرودخت امام
شوکت پیغمبره
زینب کبری مدد...
🌸🌸🌸🌸🌸
بر علی و بر فاطمه ،نور هر دو عینه
آرامش چشم ترش،دیده ی حسینه
فاطمه رو ،مه جبین
دختر ِ حِصن ِحَصین
یک نخی از معجرش
رشته ی حبل المتین
زینب کبری مدد......
🌹#مولودی_حضرت_زینب_س
💐#سبک گل در اومد امشب
🌹#پیشنهادم 👌
داره نم نم بارون می باره امشب
خـدا هدیه میده به شاه مکتب
اهـالیِ جَـنّت زبون می گیرن
دوتا عالَم نذرِ حسین و زینب
جلوه یِ کوثری آئینه یِ مادری
دختر حیدری به کربلام می بری
ای بانوی کـرم
سایه ت رو سرم
آرزومه باشم مدافع حرم
کاشکی بال و پرم
واشه...تاکه سرم...
باشه نذر تو و... حرمِ دلبرم
بی بی یازینب
آسمون و زمین یه پارچه نوره
تو خونه یِ علی جشن و سُروره
هرکـی شد غلام عمه یِ سادات
قـیامت وَالّلهِه غـرق غروره
سرتاپا فاطمه عقیله یِ هاشمه
شبیه مادره... هانیه و عالِمه
من در تاب و تبم
ذکر روی لبم
حسین حسینه و... مجنون زینبم
از عشق دم می زنم
حاضره کـفـنم
کاش تو راهت بشه جدا سر از تنم
بی بی یازینب
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_ولادت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
شاعر: #محسن_عرب_خالقی
شب تولد زينب بلند شو مادر
به جان دخترت امشب بلند شو مادر
شب تولد زينب دعاي مرگ مكن
بياو خانه مهيا براي مرگ مكن
شب تولد زينب بخند مادر جان
دو پلك زخمي خود را مبند مادر جان
شب تولد زينب نفس بكش مادر
بيا ز دست اجل دست پس بكش مادر
شب تولد من مثل شمع ميسوزي
به جاي طفل به تابوت چشم مي دوزي
فداي آنهمه احساس مادرانه تو
شب تولد زينب كجاست شانه تو
شب تولد من تير مي كشد پهلوت
شب تولد من درد مي كند بازوت
شب تولد من دست من كفن دادي
به جاي هديه به من كهنه پيرهن دادي
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
شاعر: #علیرضا_بیاتانی
تابیدی و تلألو نور خدا شدی
یعنی تجسم همه ی ماورا شدی
تو آفتاب خانه ی حیدر شدی و بعد
کم کم خودت برای خودت مرتضی شدی
دلهای عاشقان شما زینبیه است
از آن زمان که ساکن دلهای ما شدی
پیدا نشد ز آیه ی صبرت فصیح تر
محبوب هرچه گفت؛به امرش رضا شدی
نازل نموده است تو را برعلی؛خدا
همتای سوره های کتاب خدا شدی
از تو سرودن از قلم من بنا نبود
تو آمدی؛بهانه ی این بیت ها شدی...
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
شاعر: #حسن_لطفی
یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش
خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش
از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش
مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس
هرقدر میشود از حضرتِ مولا بنویس
دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد
دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد
دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد
آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود
آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود
پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد
فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد
صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد
مُحرمِ عشق بخوان مَرهم هر درد آمد
مَرد میخواست خدا مَرد تر از مَرد آمد
شانهای آمده تا بارِ بلا را ببرد
قامتی آمده تا کرببلا را ببرد
چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد
فاطمهوار نوشتند حسین آمده است
شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است
آمده تا که نبیند همه را اِلا یار
آمده تا برود سایه به سایه با یار
سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار...
هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او
نیست مانند برای دل زهرایی او
جای گهوارهی او قلبِ حسین است حسین
دلِ آوارهی او قلبِ حسین است حسین
و فقط چارهی او قلب حسین است حسین
ماه و خورشید نَه بر محور او میچرخند
شش برادر همه دورِ سرِ او میچرخند
ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها
ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها
تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها
ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب
کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب
خطبهای خواند که از شام بجز نام نماند
نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند
خطِ خون زنده شد و خِطّهی دشنام نماند
گفت در شام که اسلامِ علی میماند
به رویِ مأذنهها نامِ علی میماند
همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد
به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد
به سویِ سایهای از معجرِ او دست نخورد
آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند
خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند
خواهری بود که بی پنج برادر بود و
با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و
دید در خیمهی آتشزده دختر بود و
یک نفر بود و هرآنکس که نمیزد میزد
بشکند دست حرامی چقدر بد میزد...
تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب
قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب
شرف ما نجف ما حرم ما زینب
ما مسلمان شدهی غیرت زینب هستیم
بنویسید که ما ملت زینب هستیم
❣﷽❣
✴️#مولودی_حضرت_زینب_س
✴️#سبک هر کس دل دیوونه داره به کف بگیره
نوری ز سوی خالق یکتا اومدامشب
آمد مه زهرا و علی حضرت زینب
سرزده جلوه ی دیگری زخورشید رو زمین
دختر فاطمه و جان امیرالمومنین
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
چون فاطمه باشد گل بی مثل و قرینه
روشن شده از مقدم اوشهر مدینه
از کرامات خدا فاطمه مرآت اومده
گل گلزار ولا عمه ی سادات اومده
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
بیت علی از مقدم اوگشته چو گلشن
ای شیعه بگوفاطمه جان چشم توروشن
نوه ی حضرت پیغمبر اکرم اومده
دختر حیدر و زهرای مکرم اومده
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
از گلشن دین غنچه گلی واشده امشب
حق لطف نموده ،علی بابا شده امشب
از سپهر دین حق ماه مدینه اومده
برعلی مرتضی سرور سینه اومده
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
امشب به جهان نور خدا جلوه گر آمد
بر فاطمه نور دل و نور بصر آمد
شیعیان مرتضی نور دو عین آمده است
به جهان خواهر مظلوم حسین آمده است
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
پیچید همه جا عطر و بوی جنت وکوثر
زد بوسه به رخساره ی او حضرت حیدر
از کرامات خدا دختر زهرا اومده
باب حاجات همه زینب کبری اومده
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
عالم شده شاد از قدم دختر زهرا
لبخند زند بر روی او حضرت مولا
شیعیان مرتضی ماه جمادی اومده
همگی شادی کنید موسم شادی اومده
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
امشب همه عالم شده مهمان تو زینب
شرمنده ی لطف تو و احسان تو زینب
دختر فاطمه، ما آمدهایم بر تو پناه
کرمی کن به گدایان درت کن تو نگاه
✴️ [ یا زینب گل حیدر]
(آقای رضا یعقوبیان)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈