#لیلة_الرغائب
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ای دل دیوانه امشب پر بزن
پر به سوی خانه دلبر بزن
در بزن هی در بزن هی در بزن
در بنام حضرت حیدر بزن
رازق روزی اشک ما علی ست
ذکر استغفار ما یک یا علیست
من کیم آلوده ای غرق گناه
رفته ام یک عمر راهی اشتباه
آه.. از این دل امان از این نگاه
کوه عصیان مرا کن قد کاه
رحمکن بدجور ذلت میکشم
از علی دارم خجالت میکشم
دوستی ها کرده ام با دشمنم
آنکه بر شیطان وفا کرده منم
بوی معصیت گرفته این تنم
باز اما دم ز مولا میزنم
گرچه از اعمال خود رنجیده ام
با همین چشمم نجف را دیده ام
آنقدر که ظلم کردم بر خودم
ریختم آلودگی ها در خودم
خیر تو بودی ولیکن شر خودم
نیستم منناامید،اخر خودم...
گرچه با غفلت تورا آزرده ام
نان خورجین علی را خورده ام
ابتدا تا انتها گفتم علی
با ملایک یکصدا گفتم علی
در نماز و در دعا گفتم علی
سالها من به خدا گفتم علی!
یا امین الله یا شمس العرب
یک نجف روزی من کن در رجب
از ازل تاب و تب من کربلاست
ذکرخیر بر لب من کربلاست
مکتب من مذهب من کربلاست
آرزوی امشب من کربلاست
تو دعایم کن گرفتارم حسین
من هوای کربلا دارم حسین
ای اسیر غصه های بیشمار
ای بروی صورتت گرد و غبار
تو تک و تنها و دشمن سی هزار
دور تا دور خیامت نیزه زار
داد بیداد از غمت ای شاه دین
از روی مرکب چه بد خوردی زمین
بعد از آنی که بسویت تیر رفت
بعد از آنکه برتنت شمشیر رفت
شمر زود آمد به مقتل دیر رفت
مانده ام من از چه با تاخیر رفت
چکمه اش با پیکرت برخورد کرد
استخوان سینه ات را خورد کرد
میبُرید و میبرید و میبرید
میکشید و میکشید و میکشید
خنجرش را خواهرت از دور دید
وا حسینا گفت و به سویت دوید
ای تن بی سر تو کم پرپر بزن
پیش زینب دست و پا کمتر بزن
خیز از جا خواهرت در غربت است
گوش کن این طبل طبل غارت است
لحظه های سخت آل عصمت است
محرم من خیمه بی امنیت است
خیز و غم از خاطر زنها ببر
دخترانت را ازین صحرا ببر
#لیلة_الرغائب
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ای دل دیوانه امشب پر بزن
پر به سوی خانه دلبر بزن
در بزن هی در بزن هی در بزن
در بنام حضرت حیدر بزن
رازق روزی اشک ما علی ست
ذکر استغفار ما یک یا علیست
من کیم آلوده ای غرق گناه
رفته ام یک عمر راهی اشتباه
آه.. از این دل امان از این نگاه
کوه عصیان مرا کن قد کاه
رحمکن بدجور ذلت میکشم
از علی دارم خجالت میکشم
دوستی ها کرده ام با دشمنم
آنکه بر شیطان وفا کرده منم
بوی معصیت گرفته این تنم
باز اما دم ز مولا میزنم
گرچه از اعمال خود رنجیده ام
با همین چشمم نجف را دیده ام
آنقدر که ظلم کردم بر خودم
ریختم آلودگی ها در خودم
خیر تو بودی ولیکن شر خودم
نیستم منناامید،اخر خودم...
گرچه با غفلت تورا آزرده ام
نان خورجین علی را خورده ام
ابتدا تا انتها گفتم علی
با ملایک یکصدا گفتم علی
در نماز و در دعا گفتم علی
سالها من به خدا گفتم علی!
یا امین الله یا شمس العرب
یک نجف روزی من کن در رجب
از ازل تاب و تب من کربلاست
ذکرخیر بر لب من کربلاست
مکتب من مذهب من کربلاست
آرزوی امشب من کربلاست
تو دعایم کن گرفتارم حسین
من هوای کربلا دارم حسین
ای اسیر غصه های بیشمار
ای بروی صورتت گرد و غبار
تو تک و تنها و دشمن سی هزار
دور تا دور خیامت نیزه زار
داد بیداد از غمت ای شاه دین
از روی مرکب چه بد خوردی زمین
بعد از آنی که بسویت تیر رفت
بعد از آنکه برتنت شمشیر رفت
شمر زود آمد به مقتل دیر رفت
مانده ام من از چه با تاخیر رفت
چکمه اش با پیکرت برخورد کرد
استخوان سینه ات را خورد کرد
میبُرید و میبرید و میبرید
میکشید و میکشید و میکشید
خنجرش را خواهرت از دور دید
وا حسینا گفت و به سویت دوید
ای تن بی سر تو کم پرپر بزن
پیش زینب دست و پا کمتر بزن
خیز از جا خواهرت در غربت است
گوش کن این طبل طبل غارت است
لحظه های سخت آل عصمت است
محرم من خیمه بی امنیت است
خیز و غم از خاطر زنها ببر
دخترانت را ازین صحرا ببر
سیدپوریا هاشمی
#لیلة_الرغائب
مثل گدا که باشد سوی کریم راغب
من آمدم به سویت در لیلۃ الرغائب
سالی گذشت اما ، بودم همان که هستم
امشب مگر بگیری ، ای ذوالجلال دستم
دستم دوباره مثلِ ، هر روزِ سال خالیست
از سوز و اشک و آه و ، از شور و حال خالیست
چون جنس بی بهایی ، افتاده بین راهم
از جانب تو یا رب ، محتاج یک نگاهم
امشب پی بهانه بودی که من بیایم
خواب از سرم ربودی تا بشنوی صدایم
می شد که من هم امشب ، در خواب ناز باشم
بی بهره از کمیل و راز و نیاز باز باشم
اما کرم نمودی ، دادی تو باز راهم
انداختی تو سمتِ راز و نیاز راهم
خواندی و آمدم من ، اما گناهکارم
امشب به بخشش تو خیلی امیدوارم
با مهر و با محبت بی عذر و بی بهانه
واکن به سویم امشب آغوشِ مادرانه
بیراهه رفتم اما اَنتَ الّذی هَدَیْتَ
بیمار نفْسم اما اَنتَ الّذی شَفَیْتَ
من رو سیاهم اما اَنتَ الّذی سَتَرْتَ
غرق گناهم اما اَنتَ الّذی غَفَرْتَ
در لیلۃ الرغائب سویت کشیده میلم
با شوق تو نشسته بر سفره ی کمیلم
ماه رجب رسید و سرمست کوثرم من
در لیلۃ الرغائب دلتنگ حیدرم من
من آمدم به سویت با این دل شکسته
یا رب ببین که بر دل مهر علی نشسته
امشب به شوق حیدر بیدار مانده ام من
در سایه ی کمیلش ، نام تو خوانده ام من
یا رب به حق مولا امشب ببخش ما را
یا رب به حق زهرا امشب ببخش ما را
امشب دلم دوباره شور و نوا گرفته
امشب دلم هوای کرببلا گرفته
امشب در انتظارِ ، روزی کربلایم
امشب پی برات از ، دست امام رضایم
امشب دلم به غیر از او گفتگو ندارد
غیر از وصال رویش دل آرزو ندارد
با یا حسین عمری ، در شور و در نوایم
امشب به اشک روضه راهی کربلایم
با روضه خوان بگو که امشب بگو ز گودال
امشب بگو به گودال ارباب رفته از حال
امشب بگو ز گودال آید صدای مادر
بر سینه اش نشسته در پیش چشم خواهر
گودال بود و شمر و ، کندیِ خنجر او
با ضربه ها جدا کرد ، او از قفا سر او
امشب به اشک روضه می خوانمت خدایا
یا رب رسان تو دیگر صاحب زمان ما را
امشب به شوق مهدی بی تاب جمکرانم
باشد که خاک کویش بر دیده ام رسانم
ناصر شهریاری
.
#اشعار
#شهادت_امام_هادی
#حاج_رضا_یعقوبیان
هادی دینی و امام امت
تو یی سراپا همه نور و رحمت
تو یی گل گلشن اسلام و دین
به شیعیان حیدر حبل المتین
نور خدای حی داور هستی
تو دهمین گل پیمبر هستی
هادی دینی و گل فاطمه
تویی امام و مقتدای همه
صفای قلب شیعیان تو هستی
گل گلستان جنان تو هستی
نور دل شیعه ی مولا تویی
شفیع ما به روز عقبا تویی
مولا تو درسخاوت و کرامت
قیامتی قیامتی قیامت
سامره ی تو بر همه جنت است
مهر تو وولای تو عزت است
کعبه ی قلب شیعیان سامراست
حریم توملجا وماوای ماست
جامعه ی کبیره ات آیت است
سراسر زمزمه ات حکمت است
امامت شما،ره سعادت
دارد به تو شیعه ی تو ارادت
چراغ روشنگر و اصل دینی
تو بر تمام ما حبل متینی
تو ریسمان محکم ولایی
به قلب شیعیان نور و ضیایی
جان به فدای رنج و غصه هایت
سوزم و گریم همه دم برایت
هر آینه قلب تو را شکستند
وجود پاک تو ز کینه خستند
دل های شیعه ز برایت کباب
بردندزچه تو را به بزم شراب
وای از آن زجرشبانه ی تو
ریخت عدو از چه به خانه ی تو
ای که تویی چوجدو باب مظلوم
شدی تو عاقبت زکینه مسموم
تو گشته ای شهید زهر جفا
به راه دین حق شدی جان فدا
(رضایم) وسائل سامرایم
نماز لطف و مرحمت دعایم
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
.
#اشعار
#شهادت_امام_هادی
#حاج_رضا_یعقوبیان
السلام ای هادی دین خدا
السلام ای دومین ابن الرضا
اسلام ی نور پاک منجلی
دهمین نور ولا،چارم علی
السلام ای زیب شهرسامرا
نور تو روشنگر ارض و سما
السلام ای بر همه نور امید
شیعیان تو در عالم روسپید
آن حریم با صفایت جنت است
شیعیان راحب ومهرت عزت است
کعبه ما مرقدت در سامراست
مرقد تو ملجا و ماوای ماست
هادی دین نور چشم امتی
پای تا سر نور وجود و رحمتی
شیوه تو در جهان پیغمبری
دستگیر شیعیان حیدری
کار تو مولاست ذره پروری
با ولایت از همه دل میبری
مهر تو نوروضیای دیده ام
گل ز گلزار ولایت چیده ام
ای که هستی نور خلاق مبین
نجل مولانا امیرالمومنین
با گلم مهر و ولای تو عجین
شد ولایت شیعه را حصن حصین
در وجود تو بود اسرار ها
دیده ای از دشمنان آزارها
آتشی در قلب تو افروختند
نیمه شب در خانه تو ریختند
قلب شیعه گردد از این غم کباب
حضرت هادی کجا بزم شراب
زین همه ظلم و ستم جان برلبی
یاد سوز و اشک های زینبی
همچو شمعی عمه جانت گشت آب
تا که بردندش سوی بزم شراب
دم سر ببریده از محبوب زد
بر لبش دشمن ز کینه چوب زد
زین مصیبت خون دل افلاک کرد
زینبش اینجا گریبان چاک کرد
دیده ای از دشمنان رنج و محن
خون شده از داغ تو قلب حسن
عسکری از داغ تو شد خون جگر
ریزد از سوز غمت اشک بصر
گشته تشییع تو روی دست ها
پیکر جدت به زیر اسب ها
بی حیا مردم به جای هر کمک
بر یتیمان میزدند از کین کتک
کودکان را ظالمانه می زدند
کعب نی یا تازیانه می زدند
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#حلول_ماه_رجب
#محمدجواد_شیرازی
▶️
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله
ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله
دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت
گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله
یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم
با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله
ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی
ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله
یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر
گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله
مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر
أین بقیة الله، أین بقیة الله
آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده
از سینه می کشم آه، أین بقیة الله
هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم
گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله
یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را
مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله
افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت
در دست شمر گمراه، أین بقیة الله
ماه رجب با امام زمان(عج)
آیا شود که گوشهی چشمی به ما کنی
درد فراق را با نفس خود دوا کنی
غارت زده منم که ز تو دور مانده ام
آقا چه میشود که تو ما را صدا کنی
صد بار توبه کرده ام، اما شکسته ام
بر این شکسته میشود آیا وفا کنی؟
جز بارگاه تو به کس حاجت نمیبرم
کی میشود که حاجت ما را روا کنی
من آن رعیتم که به خود ظلم کرده ام
دور است از اینکه بنده خود را رها کنی
ظلمِ به خود کنار، دلت را شکسته ام
اما تو بین نافله ما را دعا کنی
آیا شود به خاطره مادر از این حقیر
در گردباد حادثه دفع بلا کنی
#ماه_رجب_باامام_زمان
#مرتضی_محمودپور
#لیلة_الرغائب
مثل گدا که باشد سوی کریم راغب
من آمدم به سویت در لیلۃ الرغائب
سالی گذشت اما ، بودم همان که هستم
امشب مگر بگیری ، ای ذوالجلال دستم
دستم دوباره مثلِ ، هر روزِ سال خالیست
از سوز و اشک و آه و ، از شور و حال خالیست
چون جنس بی بهایی ، افتاده بین راهم
از جانب تو یا رب ، محتاج یک نگاهم
امشب پی بهانه بودی که من بیایم
خواب از سرم ربودی تا بشنوی صدایم
می شد که من هم امشب ، در خواب ناز باشم
بی بهره از کمیل و راز و نیاز باز باشم
اما کرم نمودی ، دادی تو باز راهم
انداختی تو سمتِ راز و نیاز راهم
خواندی و آمدم من ، اما گناهکارم
امشب به بخشش تو خیلی امیدوارم
با مهر و با محبت بی عذر و بی بهانه
واکن به سویم امشب آغوشِ مادرانه
بیراهه رفتم اما اَنتَ الّذی هَدَیْتَ
بیمار نفْسم اما اَنتَ الّذی شَفَیْتَ
من رو سیاهم اما اَنتَ الّذی سَتَرْتَ
غرق گناهم اما اَنتَ الّذی غَفَرْتَ
در لیلۃ الرغائب سویت کشیده میلم
با شوق تو نشسته بر سفره ی کمیلم
ماه رجب رسید و سرمست کوثرم من
در لیلۃ الرغائب دلتنگ حیدرم من
من آمدم به سویت با این دل شکسته
یا رب ببین که بر دل مهر علی نشسته
امشب به شوق حیدر بیدار مانده ام من
در سایه ی کمیلش ، نام تو خوانده ام من
یا رب به حق مولا امشب ببخش ما را
یا رب به حق زهرا امشب ببخش ما را
امشب دلم دوباره شور و نوا گرفته
امشب دلم هوای کرببلا گرفته
امشب در انتظارِ ، روزی کربلایم
امشب پی برات از ، دست امام رضایم
امشب دلم به غیر از او گفتگو ندارد
غیر از وصال رویش دل آرزو ندارد
با یا حسین عمری ، در شور و در نوایم
امشب به اشک روضه راهی کربلایم
با روضه خوان بگو که امشب بگو ز گودال
امشب بگو به گودال ارباب رفته از حال
امشب بگو ز گودال آید صدای مادر
بر سینه اش نشسته در پیش چشم خواهر
گودال بود و شمر و ، کندیِ خنجر او
با ضربه ها جدا کرد ، او از قفا سر او
امشب به اشک روضه می خوانمت خدایا
یا رب رسان تو دیگر صاحب زمان ما را
امشب به شوق مهدی بی تاب جمکرانم
باشد که خاک کویش بر دیده ام رسانم
تقدیم به شب زنده داران لَیْلَةُ الرَّغائِب .
آئینه داران دل
...........
ای شام بی قراران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
امّید غمگساران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
لطف و عنایتی کن ، جود و کرامتی کن
بر ما گناهکاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ای ابرِ پُر ز غفران بر ما سیاه رویان
الطاف خود به باران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ای روشنای هستی از ما بگیر دستی
ای آبروی یاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ما خار این دیاریم همواره در غباریم
ای برتر از بهاران ای لَیْلِةُ الرَّغائب
آئینه ی ازل تو ، شیرین تر از عسل تو
در کامِ ناگواران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
دل بسته ی تو هستم بر دامن تو دستم
ای روح روزگاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
ای آفتاب گردون ، نور از تو دارد اکنون
شام امیدواران ای لَیْلَةُ الرَّغائب
"یاسر" که روسیاه است دائم به سوز و آه است
باشد ز شرمساران ای لَیْلَةُ الرّغائب
#حلول_ماه_رجب #امیرالمومنین_ع_مدح
شده کارم پیاپی و مادام
ذکر یاذالجلال والاکرام
طلب عفو دارم این ایام
مِن جمیع الذنوبِ والآثام
یا من أرجوه ، عشق حیدر را
واصرف از اعتقاد من شر را
أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را
أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام
گر غریبم گر آشنا هستم
گر اسیرم اگر گدا هستم
از یتیمان مرتضی هستم
کیست غیر از علی ابوالایتام
بی علی در گلو فغانی نیست
در گلوی مناره جانی نیست
بی علی هیچ جا اذانی نیست
گو صداها رها شود بر بام
أشهدُ أنَّ از علی دینم
چون علی دیده ام خدابینم
أشهدُ أنَّ حیدر آیینم
أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام
در جزا بی علی عبوری نیست
بی علی شادی و سروری نیست
تا نخواهد شراب و حوری نیست
بی علی جنت است بی إِنعام
هستِ حیدر به هستِ فاطمه است
تا علی پای بست فاطمه است
نار و جنت به دست فاطمه است
او نخواهد نمی کند اقدام
شاعر: #محسن_ناصحی
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#سیدپوریا_هاشمی
مي گذرد روز و شب ، زندگي ام با علي
بندهی يا هو شدم ، بندهی مولا علي
عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علي
فاضل و افضل علي ، عالي و اعلی علي
جان علي فاطمه ، هستي زهرا علي
بندهی بنده نواز ، خاكي بالا نشين
وصله ی نعلين او ، نقطهی ثقلِ زمين
مالک روز جزا ، حاكم في يوم دين
موقع طوفان كه شد ، گفت خدا اينچنين..
نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علي
ای دل اگرعاشقی، درپی دلدارباش
پشت درِ خانهی، حیدرکرار باش
جان بده پای علی، میثم تمار باش
خسته نشو در بزن، عاشق این کار باش
دل بکن و دل ببر، از همه الا علی
دست گدا خالي و ، دست كريمان طلاست
بر سر خوان علي ، روزي مهمان طلاست
در نجف مرتضي ، قطرهی باران طلاست
شكر خدا بر سرم ، سايه ی ايوانْ طلاست
عزت امروز علي ، عزت فردا علي
ساقي كوثر علي ، نَفْسِ پيمبر علي
زينت منبر علي ، فاتح خيبر علي
از همه بهتر علي ، ظاهر و مظهر علي
يا علي حيدر علي ، يا علي حيدر علي
شيعه ی حيدر بگو ، يكصد و ده تا علي
چشم علي روشن است ، تا قمرش فاطمه است
شكر خدا میكند ، دور و برش فاطمه است
پشت نكرده به جنگ ، پشت سرش فاطمه است
كِيْ به زمين مي خورد ، تا سپرش فاطمه است
فاطمه وقتي كه رفت ، شد تك و تنها علي
#امام_هادی_نوحه
از زمین و اسمان میرسد این زمزمه
بار دیگر تازه شد داغ ال فاطمه
یوسف زهرای اطهر شد شهید
هادی ال پیمبر شد شهید
تسلیت یا فاطمه ...
سامرا شد کربلا بر امام شیعیان
روز ماتم امده بر تمام شیعیان
شعله زد زهر ستم بر پیکرش
میشود مهمان زهرا مادرش
تسلیت یا فاطمه
قطره قطره اب شد شمع سوزان دلش
اتش زهر ستم شعله زد بر حاصلش
شیعیان با هم عزاداری کنید
از عزیز فاطمه یاری کنید
تسلیت یا فاطمه
غنچه از هم وانشد لاله در ماتم نشست
چشم عالم گریه کرد قامت هستی شکست
در زمین سامرا غوغا شده
یاکه بر پا محشر کبری شده
تسلیت یا فاطمه...
بر گلستان علی دست دشمن زد شرر
شد امام عسکری دیده گریان پدر
اشک غم از چشم او جوشیده است
بر تن بابا کفن پوشیده است
تسلیت یا فاطمه....