salle-ala-mohamad.mp3
1.65M
✅ ولادت امام حسن مجتبی
صل علی محمد،فرزند زهرا آمد
صل علی محمد،امام حسن خوش آمد
ای روشنای دلها،خوش آمدی یا مولا
ای نور چشم زهرا، خوش آمدی یا مولا
از نور طلعت تو،عرش خدا چراغان
از مقدم تو گشته،ارض و سما چراغان
دلها ز عطر نامت،بوی خدا گرفته
بیت الکرم ز رویت،روح و صفا گرفته
قنداقه ی تورا چون،در بر گرفته مادر
دیدند اهل عالم،یاسین کنار کوثر
در خانه ی ولایت،قرآن مصطفایی
والشّمس و عادیات و،وَالّیل و وَالضّحایی
از چشم هر فرشته،اشک شعف روان است
مژگان تو چو تیر و،ابروی تو کمان است
بر ماندگان ِ در راه،هادی ِ راه ربّی
جانم فدایت آقا،تو ماه ماه ربّی
از آسمان حُسنَت،شور و شعف میبارد
گلبوسه ی پدر بر،رویت تماشا دارد
روشن شده دلم از،انوار ماه عشقت
ما را نما حسن جان،فدای راه عشقت
با کاسه های خالی،در راه تو نشستیم
ای سَروَر کریمان،ما سائل تو هستیم
هر کس که بنده ات شد،آزاد عالمین است
غمگین عشقت. آقا، دلشاد عالمین است
در راه دین و قرآن،رزق دلت بلا بود
صلح تو همتراز ِ،نبرد کربلا بود
ای جنّت ِ اُمیدم،خاک رفیعت آقا
مرغ دلم زده پر،سوی بقیعت
اقا
#مسجدی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ🔹
بر در میخانه ات تا قفل هجران می خورد
این جگر از دوریت خونِ دو چندان می خورد
برگ من خشک است، اما ریشه ام خشکیده نیست
باز دست باغبان بر خاک گلدان می خورد
بر دلم افتاده که آلوده ها را می خری
چونکه بر چشمان خشکم آب باران می خورد
می شناسم من ترا، حتی اگر طغیان کنم...
آخرش عفوت به امواج گناهان می خورد
پشت در معطل شدم تا آنکه فهمیدم خدا
راه تو بر خانهء شب زنده داران می خورد
من که گفتم می زنی اما بغل کردی مرا
گفتی این چهره به یک عبد پشیمان می خورد
قیل و قالم را نبین! دق می کنم طردم کنی
طفل اگر بی کس شود از این و از آن می خورد
من لباسی پاره ام که بوی یوسف می دهم
ریشهء پیراهن یوسف به کنعان می خورد
هیچ موقع، من دلم شور جدایی را نزد
غصه ام را چون خودِ شاه خراسان می خورد
کربلا که هست دنیا می شود مثل بهشت
کربلا که نیست این عالم به زندان می خورد
خوش بحال هر که شد در روضه ها مست حسین
خوش بحال هر که دور سفره اش نان می خورد
بین خورجین سر زده آمد سری بین تنور
پس کجای این سر زخمی به مهمان می خورد
موی او آتش گرفت و دید زهرا مادرش
هُرم آتش روی آن لبهای عطشان می خورد
رضا دین پرور
#مناجات_با_خدا
#مناجاتـباـامامـحسین علیه السلام
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
#شب_جمعه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ🔹
پایان رسیده کار من از ابتدای خویش
باید ببینم از طرف حق سزای خویش
آمد خزان و روی به پایان رسید عمر
کاری نکرده ام بخدا از برای خویش
نالیده ام ز دست گناهان بی شمار
غرق خجالتم ز همه ناله های خویش
عمری دویده ام به مسیر خطا و حال
دارم گلایه می کنم از دست و پای خویش
چون مرغکی که بال وپرش را شکسته اند
سر را به زیر برده ام از توبه های خویش
از بسکه توبه کردم و پیمان شکسته ام
رنگی دگر نمانده به ظرف حنای خویش
چون بندگی نکرده و غفلت نموده ام
شرمنده ام به محضر خود از خدای خویش
در پای قبر و وقت سوال و بلای حشر
کردم حساب بر سفر کربلای خویش
میلاد یعقوبی
#مناجات_با_خدا
#مناجاتـباـامامـحسین علیه السلام
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
#شب_جمعه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷
جز سفرهی کرامت مولی الموالیام
حاجت نبرده پیش کسی دستِخالیام
سنگ تو را به سینه زدن کار من نبود
بغض ترک نشسته به روح سفالیام
ای ابر ِ بی مضایقه قدری به من ببار
من سالهاست هم نفس خشک سالیام
از تو به غیر مهر و محبت ندیدهام
با اینکه دیدهای چه قدر لاابالیام
ای چشمهی نگاه تو آیینهی بهشت
من تشنه کام جرعهای از آن زلالیام
یک روز میرسد که بغل میکنی مرا
هرشب اسیر ساحت این خوش خیالیام
از این گدا بدون نگاهت گذر مکن
من مستحق این نظر احتمالیام
آری بدم ولی بهخدا دوستدارمت
با دوری از حرم ندهی گوش مالیام
دستم تهیست دست به دامان ساقیام
گریان روضهی علم و مشک خالیام
ای قد بلند اینهمه کوچک شدی چرا؟
مات تنت شده است نگاه سوالیام
ای ماه تیر خورده،زمین خوردهام ببین
تو قامتت کشیده شده ؛ من هلالیام
محمدحسن بیاتلو
#مناجاتـفراقـامامـزمان
#مناجاتـمحرمی_فراقـامامـزمان
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ🔹
دوست داری در زدن های مرا، حاشا نکن!
پس اگر تا صبح هم در را زدم در وا نکن
من برای تو میایم نه برای حاجتم
جان خوبانت مرا محتاج این دنیا نکن
روز اگر کار بدی کردم تو شب راهم بده
روی من آغوش وا کن لطف کن دعوا نکن
کار دست توست من کارگرم ای خوش حساب!
میتوانی از خودت طردم کنی اما نکن
من ادای خوب هارا درمیاوردم فقط..
سابقه دارم گنهکارم ولی رسوا نکن
نامه ی اعمال ما را به نجف ارسال کن
تا علی امضا نکرد این نامه را امضا نکن
سرپرستی مرا مولا تقبل کرده است
کودک آواره را شرمنده بابا نکن
دوست دارم با علی همسایه باشم تا ابد
در نجف گم میشوم دیگر مرا پیدا مکن
من به این ماه مبارک گفته ام ماه حسین
جز حسین این ماه را درپیش ما معنا نکن
ای رفیق سینه زن از کربلا روزی بگیر
روزه را افطار جز با تربت اعلی نکن
کاش در گودال فریاد کسی میشد بلند
شمر باشد.. پشت و رویش کن.. ولی با پا نکن!
سیدپوریا هاشمی
#مناجات_با_خدا
#مناجاتـباـامامـحسین علیه السلام
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
#شب_جمعه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#سرود_ولادت_امام_حسن_ع🌸
#مژده_که_جانان_اومده
#اجرانشده
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🏳بند اول:
مژده که جانان اومده
شاهِ کریمان اومده
خبر بدید به عالمین
امام حسن جان اومده
آقا، جانم، تجلّیِ نوره
ذکرِ، نابش، شیرین و پُر شوره
هرکی، ذکرِ حسن حسن میگه
توی دنیا و عقبا مأجوره
ثمرِ حیدره
قمرِ مادره
ولیِ مطلقِ عالم، هدیه ی داوره
شافعِ محشره
بهترین یاوره
آقا جانم زینت شونه ی پیغمبره
حسن آقام کریم اهل بیت
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🏳بند دوم:
مژده که مولا اومده
ماهِ دلارا اومده
خبر بدید به عالمین
حسن به دنیا اومده
آقا، جانم، حضرتِ اربابه
اسمِ، زیباش، افضل الالقابه
سیّدِ اهلِ جنّتُ الاعلاس
بابِ، عشقش، اَحسن الابوابه
پسر کوثره
مستی نوبره
وقتی لبخند میزنه از همه دل می بره
به سما اختره
رو زمین گوهره
وارث دین و امامت، به جهان رهبره
حسن آقام کریم اهل بیت
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🏳بند سوم:
مژده که دلدار اومده
سیّدِ ابرار اومده
خبر بدید به عالمین
حسنِ کرّار اومده
آقا، جانم، اسوه ی مردانه
خَلقاً، خُلقاً، منطقاً، ایمانه
تو هر، جنگی، فاتحِ میدان و
دوّم، شیرِ، خدای منّانه
امیر و سروره
یه تنه لشکره
زهره ی دشمنو با تیغِ نگاش میدَره
یلِ جنگاوره
از همه سر تره
کابوس هر نفسِ اون زنه فتنه گره
حسن آقام کریم اهل بیت
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘
شعر و سبک: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#بسیار_زیبا😍
🎙 سبک شور 🎙
🌺 امام حسن علیه السلام 🌺
#شور_امام_حسن_ع
#یه_عمریه_سینه_زنم
بند🌹
یه عمریه سینه زنم
مست مرام حسنم
حسن امام و شاهمه
منم اویس قرنم
به پای عشقش میمونم
اسمشو هر دم میخونم
با دلی غرق بی تابی
میسازیم حرم نابی
میشه بنا حسنستان
به زودی، به زودی، با نابودیِ وهابی
با مدد بنی هاشم
به حرمش میشیم عازم
میریم داخل صحنش از
ورودیه بابُ القاسم
📿 حسن آقا حسن آقا 📿
بند🌹🌹
بسته به موی حسنم
مست سبوی حسنم
هر کی داره یه منصبی
من سگ کوی حسنم
ساخته خدا توی دلم
براش یه گنبد و حرم
السلامُ علیکَ یا
حسن آقای بی همتا
شده ذکر شب و روزه
دلِ من، دلِ من، با اذن مادرش زهرا
حسنه روح و ریحانم
حسنه دین و ایمانم
میبینم توی رویا که
توی صحنش یه دربانم
📿 حسن آقا حسن آقا 📿
بند🌹🌹🌹
ذکر رو لب یا حسنه
مستیِ دل با حسنه
میوه ی قلب علی و
حضرت زهرا حسنه
ذکر و نوای هر لبه
هستیِ بی بی زینبه
کرمش مثلِ اقیانوس
دل با عشقش شده مأنوس
ایشاالله میسازیم واسش
یه حرم، یه حرم، یه حرم مثلِ شاه طوس
آخرش میرسه روزی
که آقامون حرم داره
میبینیم اون روزی رو که
یه حرم مادرم داره
📿 حسن آقا حسن آقا 📿
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان
#مرتضی_کوشکی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5780503368795438444.mp3
823K
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بین گودال تنش بود که ذبحش کردند
زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند
ساربان درپی انگشتری،انگشت برید
گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند
هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر
درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند
زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا
غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند
وای از واعطشا گفتن،او درگودال
ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند
بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود
نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند
برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد
قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند
مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم
اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند
روی خاک است غریبانه تن سلطانی
بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شب جمعه...
_اشعار_روضه قتلگاه_
افتادی وتورا وسط قتلگا زدن
باسنگ وچوب ونیزه تورابی هوا زدن
برکشته ی توهلهله و کِر کشیده اند
پیران ناتوان به تنت با عصا زدن
امامه و عبای توغارت شده حسین
ضرب لگد به جسم شه کرب و بلا زدن
آتش زده به زندگی ا ت خولی وسنان
إینان نمک به زخم دل مصطفی زدن
تنهاشدی چنین ک غرورت شکسته شد؟
اینان تورا مقابل آن خیمه ها زدن
تا چوب وسنگها به سر و صورتم نشست
ازبهره کشتنت به تنت نیزه ها زدن
بالای مرکبی و چنین سرنگون شدی
درقتلگاه برتن توبی هوا زدن
موی سپید داری و بی کس ترین شدی
بی وقفه برتن توچنین باعصا زدن
دراضطراب و واهمه افتاده آل تو
زینب دوید و گفت: غریب مرا زدن
خولی و شمر برسرو بر سینه اش نشست
با چکمه ها قدم روی عرش خدا زدن
شد زیر ورو به چکمه ی ملعون تنت حسین
دیدم که تیغ بود وسر و... دست و پا زدن
_شعر.._آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)