بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_رقیه_سلامالله
راحتتر است بابا خار از جگر کشیدن
تا که برای دختر یک شب پدر ندیدن
گفتم که بوسهای و اُفتادی از نوکِ نِی
دیدی که کار من نیست از نیزه بوسه چیدن
بر دورِ گردن ما با این طناب سخت است
تنها نه راه رفتن حتی نفس کشیدن
دیروز با عمو و امروز با حرامی
فرق است از عموجان تا ناسزا شنیدن
من را کدام کشته در دورِ قتلگاهت
بر خارها کشیدن بر تیغها دویدن
ماکه گرسنه بودیم هرشب کباب خوردند
خنده ندارد اما طفل گرسنه دیدن
بوی شراب میداد دست و دهان این زجر
لکنت زبان به من داد تا قافله رسیدن
ترسانده است من را با خونِ دامنش شمر
بعد از تو سهم من شد از خواب هِی پریدن
از وضعِ حنجر تو پیداست قاتل تو...
هِی کرده استراحت هنگام سر بریدن
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۶/۱۰)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
حضور حضرت رقیه علیهاالسلام
در کربلا همراه با کاروان😭
می رسه نوای جانسوزی به گوش
در میون ناله های اربعین
کنار مزار خاکی حسین
دختر پیری نشسته رو زمین
کی میگه رقیه جامونده ببین
اولین روضه خون کربوبلاست
اومده قبل همه از شهر شام
زائر دل خسته ی قبر باباست
داره باز شیرین زبون کربلا
میگه از جسارتای شهر شام
اگه بابا سرتو شکسته سنگ
سر من شکسته با سنگ ِ رو بام
بابایی اگه سنان تو قتلگاه
زد به تو سیلی محکم،بی هوا
توی خواب ناز به من سیلی زده
توی راه کوفه زجر بی حیا
خورده تو پهلوی من تو راه شام
کعب اون نیزه ای که رفت تو تنت
معجر من رفته غارت بعداز اون
روزی که رفته به غارت پیرهنت
گفت کنار قبر اکبر، داداشم
مادرت از داغ تو قدکمونه
میشنوه هر دفه مادرت اذان
میره یه گوشه و روضه میخونه
حالا میره کنار قبر عمو
میگه از همسفری با قاتلین
شبیه تو عموجون تو راه شام
خورده ام با صورتم روی زمین
جلوی سر تو روی نیزه ها
دور من رقاصه ها می رقصیدند
توی گوش دختر شامی دیدم
گوشواره ای که همینجا دزدیدند
یادته عموی باغیرت من
خواهرم سکینه بود برات عزیز
نبودی ببینی تو بزم شراب
یکی زد صدا سکینه رو کنیز
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مصائب_شام #مرثیه_حضرت_رقیه
یا عاقبت از سینه جانم در می آید
یا اینکه بابای من از این در می آید
این گریه ها از درد نه از اشک شوق است
امشب پدر مهمانی دختر می آید
شانه زدن، جارو کشیدن، ناز کردن
از دست من تنها همین ها بر می آید
خاکستری یا گلی گلی عمه کدامش
از این دو پیراهن به من بهتر می آید
خون لبم بند آمده خوب است اما
خون سرم از زیر این معجر می آید
من گیسویم را دور دستم حلقه کردم
چون که به دست دختر انگشتر می آید
پیراهنم که سوخت قبلا پس چرا باز
دارد دوباره بوی خاکستر می آید
حتی صدای پای بابا فرق کرده است
حس می کنم مهمان من با سر می آید
🔸شاعر: #علی_کاوند
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چهل منزل کتک خوردم، نبودی
به زیر دست و پا مُردم، نبودی
منی که غنچه بودم، تشنه ماندم
توانم رفت و پژمردم، نبودی
چرا وقتی که بد ترسیده بودم
چرا نام تو را بردم، نبودی؟!
شب تاریک، در بین بیابان
من از محمل زمین خوردم نبودی
نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است
به ضرب چکمه آزردم، نبودی
چرا ساکت، چرا اینگونه سردی؟!
مگر با دختر خود، قهر کردی؟!
سه ساله بودم و قدم کمان شد
تسلای غمم، زخم زبان شد
نبودی جان بگیرم در کنارت
رقیه از یتیمی نیمه جان شد
حجابم را نشد محکم بگیرم
دو دستم بسته بین ریسمان شد
چه دستان بزرگی دارد این شمر
تمام صورتم زهرا نشان شد
حواسم بود روی نیزه بودی
سرت بالاسر من سایه بان شد
سرت را می گذارم روی شانه
که گویم حرف های دخترانه
اگرچه درد دارم قدر کافی
نمی خوابم که مویم را ببافی
نپرس از وضع موهایم که دیگر
ندارد حاجتی بر موشکافی
پر پروانه وارم را شکستند
ندارم استطاعت بر طوافی
شدم خسته ازین سربار بودن
خودم حس می کنم هستم اضافی
مرا با خود ببر، با من بگو که
دگر از این مصیبت ها معافی
بیا امشب به قول خود عمل کن
مرا در لحظه ی آخر بغل کن
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#غزل
#امام_حسن_علیه_السلام
از بس حسن بخشنده و مهمان نواز است
از عالم و آدم گدایش بی نیاز است
از سفره اش هر قدر می خواهی طلب کن
دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است
زانو بغل کردن دگر معنا ندارد
وقتی که آقای کریمت چاره ساز است
هر جای عالم چشم می چرخانم انگار
پرچم سیاهِ "یا حسن" در اهتزاز است
استاد عباس است، باید هم بگویند
شير جمل در هر نبردی یکه تاز است
در جنگ ها، الحق جلودارش نبودند
جنگاوری اش فخرِ تاریخِ حجاز است
*
سجاده را از زیر پایش می کشیدند
غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است
اینکه چه ها شد در دل کوچه، بماند
از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است
#احسان_نرگسی
بسم الله الرحمن الرحیم
🚩 مناجات با ابا عبدالله علیه السلام
🔷 #شور_احساسی
📝🎵 شعر و سبک : #مجید_آقاجانی
🚩بند 1
چه حس قشنگیه
اینکه ظهر اربعین تو حرم باشی
چه حس قشنگیه
تا همیشه سایه ی رو سرم باشی
چه حس قشنگیه
قول اینو بدی که پدرم باشی
چه حس قشنگیه
توی کربلا بباره رو سرت بارون
چه حس قشنگیه
آقا دعوتت کنه حرم بشی مهمون
چه حس قشنگیه
بشه قصمون شبیه لیلی و مجنون
عشق اول و
عشق آخرم
در خونه ی تو من یه عمره نوکرم
دست خالیمو
پر کن سرورم
توی قبرم پیرن سیامو میبرم
عشق بین الحرمین دارم
رو لبم ذکر حسین دارم
جانم ارباب حسین جانم
🚩 بند 2
چه حس قشنگیه
اینکه دستتو بگیره دختر ارباب
چه حس قشنگیه
تو بهشتم برسی به محضر ارباب
چه حس قشنگیه
بده اذن کربلامو مادر ارباب
چه حس قشنگیه
نفسم بنده به روضه های توباشه
چه حس قشنگیه
سر قبر من سیاهیای تو باشه
چه حس قشنگیه
فکر من فقط به کربلای تو باشه
شد کرببلات
خواب هرشبم
من فداییه علی اکبر و زینبم
ازعشق حرم
رفت بالا تبم
به علی قسم شدی تو دینو مذهبم
عشق بین الحرمین دارم
رو لبم ذکر حسین دارم
جانم ارباب حسین جانم
#امام_حسین_ع
#شاعر_مجید_آقاجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾نوحه زمزمه و شور سینه زنی
◾امام حسین، کربلا، اربعین
◾بنداول
عشق منی و حرم تو گردیده دلم
با نام شما سرشته شده آب و گلم
طوفان زادهام حرم تو گشته ساحلم(۲)
مادر من تو روضه نام تو رو شنفته
بعد اذان تو گوشم ذکر شما رو گفته
◾بنددوم
آلودهام و نوکر بی پا و سر تو
همیشه منم آقا زیر بال و پر تو
من گریه کنم توی روضه با مادر تو(۲)
روضه بوریا و روضه حنجر تو
قصه نعل اسب و گریهی خواهر تو
◾بندسوم
مدیون توام حرم تو شد قبله نما
تو روضهی تو حاجت دلم گشته روا
من گریه کنم برای تو و راس جدا(۲)
کی میشه تا که مهمون سفره کرم شم
همیشه آرزوم مدافع حرم شم
◾بندسوم
بین الحرمین بهشت روی زمینمه
خاک کرببلاسجده ی روی جبینمه
خط سرخ حسین همه ی آئین و دینم(۲)
به سوی علقمه من ز کربلا روانم
روضه ی مشک سقا دارم تو راه میخونم
#مرتضی_محمودپور
شور امام حسین علیه السلام
(واحد هم خونده میشه)
با موضوع آداب زیارت
به کربلا / با دو چشم گریون میام
به کربلا/ با حال پریشون میام
زایر شما/ کمن زار الله
یا سیدی یا / اباعبدالله
بند اول:
سوی کربلا میام غبارآلوده
وقتی که امام ما چنین فرموده
کوله باری از گناهشو میبخشن
هرکی قدمی تو این مسیر پیموده
به کربلا / دلشکسته محزون میام
توی خطر / من گذشته از جون میام
در پناهتم / میون این راه
یا سیدی یا / اباعبدالله
بند دوم:
رو بال فرشته راهیه افلاکم
اما توی این مسیر چقدر غمناکم
یاد لب تشنه ی حسین زهرام
یاد تن افتاده به روی خاکم
به کربلا/ با لبان عطشان میام
یاد غم / سالار شهیدان میام
سینه می زنم / میگم واویلاه
یا سیدی یا /اباعبدالله
بند سوم:
سرخیه رو صورتش میشه سرمایه
اون زایری که نرفته زیر سایه
با اهل حرم نموده او همدردی
وقتی اربعین میاد حرم مشایه
به کربلا / با دلی شکسته میام
برهنه پا/ ناتوون و خسته میام
روی لبمه / مدد ثارالله
یا سیدی یا / اباعبدالله
بند چهارم :
هر عاشق بی نوا که راهش دوره
میده یه سلامی به تو و ماجوره
همنوای اهلبیت عصمت میشه
با خوندن هر زیارت ماثوره
با یه علم / با پای پیاده میام
دوباره با/ کل خونواده میام
این سفارشه / شما هست والله
یا سیدی یااباعبدالله
بند پنجم:
من مسافر از حریم شاه طوسم
با حال و هوای کربلا مانوسم
سینه خیز میام سمت ضریحت آقا
خاک قدم زایرتو میبوسم
دعای تو / همراهمه وقتی میام
به کربلا/ با تموم سختی میام
تا حسینی ام / نمیشم گمراه
یا سیدی یا/ اباعبدالله
#مرتضی_کربلایی
#امام_حسن_زمینه
#زمینه
#زمزمه
ز همسرم زهر . جفا چشیدم من
خسته شدم مادر . دگر بریدم من
ز دوستان زخم . زبان شنیدم من
خسته شدم مادر . دگر بریدم من
کجایی ای اجل تویی طبیبم
منکه میان خانه ام غریبم
واویلا واویلا واویلا
........
ممنونتم ای زهر . شدی تو تسکینم
قاتل زهرا رو . دیگه نمیبینم
شدی تو داروی . این دل غمگینم
اون در و دیوارو . دیگه نمیبینم
همیشه داغ کوچه خاطرم بود
قاتل من قاتل مادرم بود
واویلا واویلا واویلا
........
میان آن کوچه. چو لاله پژمردم
مادر که سیلی خورد . همونجا من مردم
مادر زمین خورد و . منم زمین خوردم
گوشواره تا افتاد . همونجا من مردم
کاسه خون چشای مادرم شد
دو دست من عصای مادرم شد
واویلا واویلا واویلا
.....
#عبدالحسین
#امام_حسن_زمینه
#زمینه
از زهر جفا سوخت خدایا جگر من
شد قاتل من همسر بیدادگر من
بی یار و حبیبم_غم گشته نصیبم
در کوچه و مسجد_در خانه غریبم
مظلوم حسن جان_مظلوم حسن جان
یک عمر جفا دیدم و لب باز نکردم
با هیچ کسی درد دل ابراز نکردم
غم دارم و اما _غمخوار ندارم
بین همه شهر _یک یار ندارم
مظلوم حسن جان_مظلوم حسن جان
یک عمر غم کوچه بلای دل من بود
در کوچه مغیره به خدا قاتل من بود
لرزاند به کوچه_او پیکر ما را
پیش نگه ما _زد مادر ما را
مظلوم حسن جان_مظلوم حسن جان
#عبدالحسین
#امام_حسن_زمینه
#زمینه
زبانحال حضرت زینب
حسن جان
الهی بمیرم برا غُصّه های توو سینه ت
الهی بمیرم برا خاطرات مدینه ت
واویلا
حسن جان
هنوز یادمه گوشه گیری و اشک چشاتو
هنوز یادمه نیمه شب گریه ی بی صداتو
واویلا
توی کوچه ها چی کشیدی مظلومم
جسارت به مادر رو دیدی مظلومم
همون ضرب سنگین سیلی پیرت کرد
چه زخم زبون ها شنیدی مظلومم
......
حسن جان
شنیدم جلوی نگاه تو مادر زمین خورد
یه جوری زَدِش نانجیب مادرم صَددفه مُرد
واویلا
حسن جان
شنیدم که جایی رو چشمای مادر نمی دید
توو اون سِنّ کم دست و پاهات توو کوچه می لرزید
واویلا
شده کوچه کابوس تلخِت مظلومم
نداشت هیچ تَسّلایی دردِت مظلومم
یه عمر غصه خوردیو یادِ اون کوچه
اومد دائما پیش چشمِت مظلومم
........
حسن جان
غم و غصه های مدینه یکی یا دو تا نیست
فقط ماجرای جسارت توی کوچه ها نیست
واویلا
حسن جان
توی شعله ها یادته معجرو موی سر سوخت
در افتاد روی مادر و پیکرش زیر در سوخت
واویلا
شکست دنده و هر دو پهلوش واویلا
شکست باغلاف هردو بازوش واویلا
نمی بخشم اون دومّی رو بد میزد
کبود شد زیر چشم و اَبروش واویلا
#عباس_قلعه
#امام_حسن_شور
#شور
آرام جان حضرت زهرا حسن جانم
ذکر لبان حضرت زهرا حسن جانم
ما سائل شما /ما خاک این دریم
روحی لک الفدا /یا ایها الکریم
ای جانم ای جانم سیدالکریم حسن ای جانم
ذکر مدامِ عالم بالا حسن جانم
زهرا نوشته روی دل ما حسن جانم
تا نوکر توایم/ از عالمی سریم
روحی لک الفدا/ یا ایها الکریم
ای جانم...
از سوز زهر کین جگرت سوخت حسن جانم
پرپر زدی و بال و پرت سوخت حسن جانم
در لانه خودت/ بی بال و پر شدی
با دست همسرت/ پاره جگر شدی
**
داغت به سینه ام زده آذر حسین من
فکر توام در این دم آخر حسین من
آه از جگر مکش /در پیش من حسین
لا یوم کیومک/ ای بی کفن حسین
جسم تو می شود /در خاک و خون رها
راس تو می رود /بالای نیزه ها
#عبدالزهرا
#امام_حسن_شور
#شور
ایّهاالغریب ... جگرت میسوزه
تو میسوزی قلبِ ؛ خواهرت میسوزه
ایّهاالغریب ... از نوا افتادی
باز دوباره یادِ ؛ کوچه ها افتادی
میونِ کوچه ها زمینگیرت کردن
پیرت کردن ۲
مادرِتو جلوت زدن پیرت کردن
پیرت کردن ۲
شهید اون غلافِ شمشیرت کردن
پیرت کردن ۲
واویلا واویلا
.....
ایّهاالغریب ... چقدر نامردن
جای گل نعشت رو ؛ تیرباران کردن
ایّهاالغریب ... زار و مضطر رفتی
با تنِ پُر از تیر ؛ پیشِ مادر رفتی
ای کاش تشییعِ تو هم شبانه بود
شبانه بود ۲
شبیه مادرِ تو مخفیانه بود
شبانه بود ۲
شبیه بابای تو غریبانه بود
شبانه بود ۲
واویلا واویلا
.....
ایّهاالغریب ... جانِ بر لب بودی
تشت تو پر خون شد ؛ فکر زینب بودی
ایّهاالغریب ... گفتی با اشک و آه
لایوم کَیومِکَ ؛ یااباعبدالله
دارم میبینم که می افتی تشنه لب
ای تشنه لب ۲
می زننت تو رو جلو چشم زینب
ای تشنه لب ۲
رد میشن از روی تنِ تو با مرکب
ای تشنه لب ۲
واویلا ...
#عبدالحسین