هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
﷽
نام اثر : مشت گندم ...
💯 #امام_رضا_علیه_السلام
شور زیبا احساسی ۱۴۰۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
حضرت جانانی/شاه و سلطانی
به کشور ایران/سر و سامانی
زندگیمو میدم برا یه ثانیه
نشستن دم پنجره فولادت
لذت زندگی رو فهمیدم آقا
وقتی نشستم تو صحن گوهرشادت
تو این شلوغی حریم نورانیت
اسم منو یه وقت ، نبری از یادت
آقای من امام رضا
میمونی برای من امام رضا
گریه چشای من امام رضا
دردم و دوای من امام رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنددوم 📝
حج فقیرانی/شرط ایمانی
خونه ی امّیدِ/ بی پناهانی
خورده گره کارم / من گرفتارم
غم به دل من نیست / تا رضا دارم
(امام رضا خیلی / تو رو دوس دارم)
حاجتمو میدی/ تا که یه مشت گندم
من میریزم برا کبوترای تو
تموم حاجتم اینه امام رضا
الهی که یروز بشم فدای تو
لحظه آخر نفس کشیدنم
بزارم این سرو بروی پای تو
عشق زهرا امام رضا
آبرو دار خدا امام رضا
کربلا بده به ما امام رضا
قلبمو بده جلا امام رضا
✍️ به قلم : #علی_حاجیان_فر
عصر یکشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۱
#آخر_صفر_زمزمه
خداحافظ شبای روضه و ماتم
خداحافظ کتیبه ، بیرق و پرچم
برات روضه میگیرم هرروز هفته
جدایی از پیرن مشکی چقد سخته
بخر آقا این اشک و زاری من رو
حلالم کن ببخش کم کاری من رو
حلالم کن اگه بد نوکری هستم
ازین بیشتر نیومد کاری از دستم
به جز اشکام چیزی تو کوله بارم نیس
باز اسمم رو توو لیست نوکرا بنویس
نمیتونم براتو حر و عابس شم
بذار خادم میون این مجالس شم
شاید دیگه نبینم من محرم رو
نبینم من دیگه تعویض پرچم رو
یه روز آقا من از عشق تو میمیرم
توی قبرم براتو روضه میگیرم
#مرتضی_کربلایی
۷۲
(امام رضا ع)
دشمن ز ظلم و کینه اش،بنموده آزارت
عالم عزادارت
گریان تو گشته جواد،محرم اسرارت
عالم عزادارت
تو از مدینه آمدی،ای رهبر ابرار
دیدی ستم بسیار
بوده میان مردمان،فاطمی رفتارت
عالم عزادارت
از دشمنانت دیده ای،آزار بسیاری
بی یاور و یاری
دشمن نموده یا رضا،آزار بسیارت
عالم عزادارت
دشمن به زهر کینه اش،شرر به جانت زد
زخم زبانت زد
از غربتت اشک بصر،ریزد ز رخسارت
عالم عزادارت
قصر عدوی بی حیا،شد قتلگاه تو
فدای آه تو
زهر ستم مولای من،نبود سزاوارت
عالم عزادارت
در حجره از بهر جواد،در انتظاری تو
بر غم دچاری تو
خون گریه می کرد پسرت،در وقت دیدارت
عالم عزادارت
سر تو را بگرفته است،بر روی دامانش
با چشم گریانش
بنموده خون دل جواد،ناله ی بسیارت
عالم عزادارت
تشییع جنازه شد تنت،روی دوش یاران
گردیده گلباران
بعد از شهادت حسین،هر خیمه شد غارت
عالم عزادارت
#رضا_یعقوبیان
#امام_رضا_ع
۶۳
(امام رضا ع)
تو گل گلشن ولایی رضا
در دو جهان امید مایی رضا
تویی نور مبین
امام هشتمین
رضا رضاجان۲
تو از مدینه آمدی خراسان
به تو شده ظلم و ستم فراوان
ستم افزون شده
دل تو خون شده
رضا رضاجان۲
شد قصر مأمون قتلگاهت رضا
عالم فدای اشک و آهت رضا
شدی مسموم کین
فدای راه دین
رضا رضاجان۲
سر روی خاک حجره ات نهادی
در انتظار دیدن جوادی
بوده ای بی قرار
بهر آن یادگار
رضا رضاجان۲
جواد تو آمده در کنارت
بوسه زند جواد بر عذارت
امام بی قرین
نشسته دلغمین
رضا رضاجان۲
ز زهر کینه گشته ای تو خاموش
پیکر پاک تو شده کفن پوش
با دل پر شرر
شد جواد خونجگر
رضا رضاجان۲
پیکر تو بر روی دوش یاران
پیکر جدت زیر سم اسبان
با تن چاک چاک
فتاده روی خاک
رضا رضاجان۲
#رضا_یعقوبیان
#امام_رضا_ع
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_ابن_موسی_الرضا_علیه_السلام
خون بر لبش نشست عرق بر جبین نشست
پنجاه و چند مرتبه آقا زمین نشست
پنجاه مرتبه به زمین خورد و ایستاد
از بس که زهر بر جگرش آتشین نشست
در کوچه بود یاد حسن بود و مادرش
یک دفعه پیر شد به رُخش چند چین نشست
بالا سرش دو مادرِ گیسو سپید بود
یعنی کنارِ فاطمهام البنین نشست
یک دست روی پهلو و یک دست بر جگر
در حُجره یادِ جَدِّ غریبش زمین نشست
چسباند تا که سینهی خود را به خاک ، دید :
گودال رویِ سینه اش آن لاله چین نشست
از تَل کنارِ عمهی خود داد زد ولی
ضربِ هزار و نهصد و پنجاهمین نشست
یابن الشبیب اَبروی او را سنان شکست
"والشِمر جالِسُ" به روی سینه این نشست
با عمه رفت کوفه و با عمه شام رفت
در کوچه دید دخترکی دل غمین نشست
با آستین پاره سرش را گرفت حیف
از بام آتشی به همین آستین نشست
سنگی که خورد بر سرِ بابا کمانه کرد
بر گونههای کوچکِ آن نازنین نشست...
(حسن لطفی)
#زمینه_شهادت_امام_رضا_ع
#سبک_بهونه
#غریب_الغربایی
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول مدح
غریب الغربایی
معین الضعفایی
تو پسر موسی ابن جعفر(ع)
علی موسی الرضایی
💦
هستی معین الضعفا
شاه صریر ارتضا
سلطان علی موسی الرضا(ع)
هدیه ای از یزدانی
توقبله ی ایرانی
💦
امام رضا ای اقام
____
✅بنددوم مصیبت
این لحظه های اخر
خیلی دلش حزینه
سوزونده جگراقارو
شرار زهرکینه
💦
از زهر مامون لعین
باسوز و اهی اتشین
اقا میفته رو زمین
💦
تاکه زمین خورد مضطر
همش میگفت وای مادر
💦
امام رضا ای اقام
____
✅بند سوم
تولحظه ی احتضار
با ناله وشور و شین
ازسوز زهر باعطش اقام
ناله می زد یاحسین(ع)
💦
می سوخت تموم پیکرش
بال و پرش تا جگرش
بیاد جد اطهرش
💦
می خوند باحال مضطر
روضه ی جد بی سر
💦
حسین غریب مادر
____
✍کربلایی مجید مرادزاده
#سبک_شور_امام_رضا_ع
#ای_سلطان_طوس
#اجرانشده
🏴بند اول:
ای سلطان طوس
ای شمس و الشموس
ای آرامشم
ای مهده نُفوس
مریضا رو با نگاهت، شفا میدی
به هر شکسته دلی تو، صفا میدی
هر کی گرفتاری داره، میاد پیشت
چون میدونه حاجتشو، شما میدی
امام رضا نوکرتم
غلامِ درتم
به زیره پرتم
امام رضا سرورمی
تو تاج سرمی
امیرِ کرمی
جانم رضا جانم رضا
رضا جانم
🏴بند دوم:
ای آقای من
ای مولای من
با تو زنده ام
ای دنیای من
کبوتره توی صحنه، گوهرشادم
دلم رو آقا به دستِ، خودت دادم
میدونم اینو شب اول قبرم
که میرسی فقط آقا، تو به دادم
امام رضا دینه منی
وَ آیینه منی
تو تسکینه منی
امام رضا دلبرمی
مِی و ساغرمی
دمِ آخرمی
جانم رضا جانم رضا
رضا جانم
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#سبک_زمینه_شهادت_امام_رضا_ع
#غریبی_منه_غمدیده
#شعر_اجرانشده
🏴بند اول:
غریبیِ منه غمدیده، اینجا دیگه معلوم میشه
هر کی پسرِ علی باشه تو زمونه مظلوم میشه
بیا خواجه اَباصَلْتْ میخوام، بگم از این حالِ زارم
اگه رو سرم عبا دیدی، دیگه تمومه من کارم
نمیمونه جونی واسه من
نه تاب و توونی واسه من
دیگه نمیمونه چیزی جز
یه جیگره خونی واسه من
وای دلم، میسوزه توی آتیشِ سم
وای دلم، بریده امونِ منو غم
🏴بند دوم:
کسی حالمو نمیدونه، چه قده زمین افتادم
به یادِ مادرمو، کوچه، صد دفه تو راه جون دادم
گاهی میونِ در و دیوار گاهی چِشَمه تو خونه
میبینم سره مسمارو، که روش هنو رَدّه خونه
میسوزم از اعماقِ دلم
پژمرده شده باغِ دلم
تو حجره تا که آب میبینم
تازه میشه باز داغِ دلم
وای دلم، میسوزه توی آتیشِ سم
وای دلم، بریده امونِ منو غم
🏴بند سوم:
صحبت آب شد و پژمردم، یاده علی اصغر مُردم
چه قد برا گلوی پارَش،هِی سوختموغصه خوردم
ولی دلیلِ غمای من، بسته به تَهِ گوداله
همون جایی که میدید زینب، بدنِ حسین پاماله
از قفا بریدن سرشو
دزدیدن همه پیکرشو
خونِوادشو کردن اسیر
هِی سیلی زدن دخترشو
وای دلم، میسوزه با غم های حسین
وای دلم، شکسته از دردای حسین
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
بسم رب الحسین(۱۹)
#شهادت_امام_رضا_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
چه غـــربتــی یارب ماه صفــر داره
اباالحــــسن مــولا عــزم سفــر داره
امام رضا هم شد مثل پدر ، مظلوم
عزیز زهـرا شد ز کینه ها ، مسموم
امام رضـــا جانم (۴)
مجلــس مأمون و زهر جفــا ای وای
روی سرش مولا ، کشید عبا ای وای
آهِ اباصـــلت و حجـــرهٔ در بستـــه
خاک کف حجره ، روضــهٔ سربسته
امام رضـــا جانم (۴)
بیاد عــاشــورا ســوز عطــش داره
می خونه از گـــودال با جگــر پاره
در اوج تنـــهایی مدینــه یادش بود
تشتـــهٔ دیــدارِ رویِ جـــوادش بود
امام رضـــا جانم (۴)
تو لحــظهٔ آخر ، پســر رسیـد از راه
ســرش به زانــو برد جــواد آل الله
پدر ، غــم داغ جوون به ســـر داره
پسـر ، روی قلبـــش ، داغ پدر داره
امام رضـــا جانم (۴)
بســوزه دلهـــامــون برای اون بابا
که ارباً اربا دیـد یه قــامت رعنـــا
چه غربتــی داره میون یک لشکر
چقد جگــر سوزه داغ علی اکبــر
غریب حسیــنم وای (۴)
رقیه سعیدی (ڪیمیا)
بسم رب الحسین(۱۸)
#پایان_ماه_صفر
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
ماتم عظمــای صفــر رسید از راه
مدینــه گریون از داغ رسـول الله
علـی ، عـــزادارِ ختـــم رســولانه
فاطمــــه از داغ پـدر ، پریشـپانه
وای از دل زهرا(۴)
بعدِ رســول الله گرفته شد از سر
ظلمِ به قـرآن و عتـــرت پیغمبــر
فتـــنهٔ نامــردا ، آتش کیـــن بر در
غـــربت زهــرا و غریبـــیِ حیـــدر
امان از این غربت (۴)
سیلــیِ نامــرد و یاس کبـــود ای وای
سینــه و مسمار و آتش و دود ای وای
امان از اون کوچه امان از اون غـربت
دل حسن خون شد از این همه مِحنت
غریب آقام ای وای (۴)
عمـــری عــزادار روضـــهٔ مــادر بود
نگــاه غمبــارش همیـــشه بر در بود
همیــشه در هر جا غریب و تنها بود
گرچـه صبـــور اما اسیــر غمهــا بود
عمر پر از غصــه به سر رسیـد،آخـر
زهر جفـا خورد از جفای یک همسـر
غریب آقام ای وای (۴)
چه غربتــی داره دفن غـــریبــونه
کنـــار تابـوتش حسیـــن پریشـونه
خاک بقیــــع آخر ، مــدفن مولا شد
قبـــر غریبونه ش شبیــه زهـرا شد
غریب آقام ای وای (۴)
رقیه سعیدی (ڪیمیا)
۱۴۰۱/۷/۳
به نام خدا
#مخمس_ترکیب
#روضه_پایان_صفر
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
روح ختم المرسلین آهنگِ هجرت کرد و رفت
توصیـه بر حرمت قرآن و عترت کرد و رفت
برحرم هردم نگاه از روی حسرت کرد و رفت
تا دَمِ آخر ، اشاره بر ولایـت کرد و رفت
با اشـاره از غـدیر خُم حکایت کرد و رفت
حرمت قرآن و عتــرت بعــدِ پیغمبــر شکست
قلب زهــرا از دو دست بســتهٔ حیدر شکست
عالم امکــان برای حضرت طاها گریست
چشم پاک مصطفا بر غربت مولاگریست
آتشِ در را تصور کرد و با زهــرا گریست
یاد داغ مجـتبــا با زینـب کبــرا گریست
لحظهٔ آخــر بیاد ظهــر عاشـورا گریست
دید زهــرا پشت در بابا صدایش می زند
نالهٔ زهــرا دلــش را سـخت آتش می زند
از هجوم شعله های فتنه،یک در سوخته
پشت آن در سینـهٔ سـوزان مادر سوخته
آیـه هـــای کوثـــر قرآنِ حیــــدر سوخته
داغ بابا دیده ، پشـت در مکـــرر سوخته
آسمـــان از غــــربت آل پیمبـــــر سوخته
اصل ایثارودفاع ازحق بنام فاطمه است
رمز اثبات ولایت در قیام فاطمه است
ناگهان درکوچه ای باریک طوفان درگرفت
دست نامردی به روی صورت مادر گرفت
هـالهٔ نیلـی تمــام یــاس را در بر گرفت
آسمان شد تیره،نور ازچشم مادرپر گرفت
چشمهـای مجتبـی با اشـکهــای تر گرفت
غـربت کوی بنی هاشم حسـن را پیر کرد
قلب او را اینچنین از زندگانی سیر کرد
ای کریم بن کریم ای سفــره دار محتــرم
ما گداییم و شمـا سلـــطان و آقــای کرم
پرچم سبزت همیشه سـایه دارد بر سرم
تا ابد با عشـق می مانیم پای این عَـلَـم
جان به قربان کریمی که ندارد یک حرم
گنبد وگلدسته می سازیم باصحن و سرا
می شــود راه بقیــع ، آزاد مثـــل کــربلا
در کرامت ، خوان تو گستـرده گویا از ازل
خوی زیبا ، روی زیبای تو شد ضرب المثل
شـد پیـام صـبر تو حَـیِّ عَلـیٰ خَیرِ العَمَـل
در شجـاعت قاسمت شد وارث شیـر جمل
یادگارت مرگ را نوشیـد اَحلـیٰ مِنْ عسل
کربلا شد جای تو، قاسم ، هوادار حسین
یادگـار دیگرت شــد آخـرین یار حسین
بودی عمـری بین مردم ظاهراً ، اما غریب
در میـان لشکــرت بی یاور و تنهـا ، غریب
پای منبر در هجـوم طعنـــهٔ اعــدا ، غریب
زندگــی کردی کنـار همسـرت حتی غریب
آه ای تنهــاترین ســردار در دنیـا ، غریب
غربت وتنهایی ات ما را پریشان کرده است
جمـع ما را زائر شـاه خراسان کرده است
حضرت شمس الشموس!آیا پناهم می دهی؟
در حریم وآستان خویش راهم می دهی؟
سرفرودم،لحظه ای اذن نگاهم می دهی؟
نامه ای ، خط امانی ، بر گناهم می دهی؟
یا امیــن الله ! اذنِ بـارگاهـم می دهی ؟
دلخوشم وقتی خودت اینگونه دعوت میکنی
آهـوی گم کرده راهی را ضمـانت میکنی
آخـر ماه صفــر کــردی چرا عــزم سفــر ؟
تا عبــا بر ســر کشیدی زندگی آمد به سـر
شد اباصـلت از عبا و حال و روزت باخبر
سوختــی در حجــرهٔ تنهـایی از سوز جگر
داغ تو بر جـان اِنس و جان عالـم زد شَرَر
روضه میخواندی به یادغربت جد غریب
ناله می زد همصـدا با ناله ات ابن شبیب
لحظـهٔ آخـر جـوادت بر سـرِ بالیــن رسید
با حضورش روح تازه بر دل وجانت دمید
تا تو را لب تشنه و تنها میان حجـره دید
سوخت بالای سرت با ناله آه از دل کشید
رفتنت را دیدو با بی صبری ازتو دل برید
بـود اگـر اینــجا سـرِ بابا به زانـوی پسـر
کربـلا ، رأس پسـر بــوده به زانوی پدر
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
رقیه سعیدی (ڪیمیا)
۱۴۰۱/۷/۲
#زمینه_شور_احساسی
#شهادت_امام_رضا
به امام رضا میگم،خیلی بهت،مدیونم
رونق زندگیمو،از دعای تو،میدونم
به امام رضا میگم،خیلی بهت،وابستم
هر جا که کسی نبود،خودت گرفتی،دستم
تنگه دلم برای دیدن کبوترا
کاشکی الان حرم بودم کنار نوکرا
نشد که من این روزا زائر شما باشم
ولی دلم مونده آقا تو اون صحن و سرا
یا امام رضا ع(۳)
به امام رضا میگم،چقد که غربت کشیدی
روضه خوندی از عطش روی زمین پا کشیدی
باز خداروشکر آقا جواد اومد بالا سرت
لحظه های آخرت دوروبرت شمر ندیدی
خداروشکر به تنتون نشد جسارتی
کسی به خونوادتون نکرد اهانتی
من بمیرم واسه شهید دشت کربلا
به قصد قربت میزدن نگم چه حالتی
یا امام رضا ع (۳)
✍️#محمد_مهدی_قرائتی
🏴سبک زمزمه واحد سنگین شهادت امام الرئوف ابالحسن الرضا علیه السلام
#زمزمه_امام_رضا_ع
#واحد_امام_رضا_ع
#یاامام_رضافداتم
بند اول
یا امام رضا فداتم،خاک پای زائراتم
کفتر جلدتمو رو،گنبد زرد طلاتم
یا امام رضا گداتم،من گدای بینواتم
ایها السلطان اسیر،حرم و صحن و سراتم
دین و ایمانم رضا
روح و ریحانم رضا
جان و جانانم رضا
یا ابالحسن رضا
🏴بند دوم
حرمت قبله ی جانها،حرمت عرش معلا
حرمت بهشته دنیا،تکیه گاهه بی پناها
هشتمین نور ولایت،ای رئوف با سخاوت
میشه ای ضامن آهو،کنی از ما هم ضمانت
به تو دل بستم رضا
سائلت هستم رضا
خالیه دستم رضا
یا ابالحسن رضا
🏴بند سوم
عبارو سرت کشیدی،میونه حجره رسیدی
افتادی رو خاک غربت،یاد مادر آه کشیدی
وقتی که جوادو دیدی،تو به آرزوت رسیدی
دم آخر لب عطشان،یاد جدت آه کشیدی
رفته بود از تو شکیب
خوندی از شاه غریب
روضه ی شیب الخضیب
جدی یا غریب حسین
۱۴۰۱/۰۷/۰۳
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#پیامبر_اکرم صلوات الله علیه
دیگر طبیب بر سر بالین نیاورید
بالینِ من حسین و حسن را بیاورید
این شرحِ صدر، مرهمِ جان کَندَنِ من است
از سینه ام حسینِ مرا از چه می برید؟
ای نور دیدگانِ من این گونه بی قرار
امروز بر رسول گریبان چه می درید؟
روزی رسد که هر دو جگر پاره می شوید
با این که در بهشت شما هر دو سرورید
بوسه اگر به روی لبان شما زنم
روزی ز تشتِ خون، جگر، سر بر آورید
زهرای من! تو اِذنِ دخولِ اَجَل بده
زیرا خدا به غیر تو کوثر نیافرید
او که دری به غیرِ درِ خانه اَت نزد
داند خدا مرا به ولای تو پَروَرید
تا می شود، حبیبۀ من پشت در نرو!
زود است، استغاثه کنان پشت این درید
ای دشمنان فاطمه از من حیا کنید!
بعد از پدر چه بر سر این دختر آورید
دور مرا کسا، بگیرید دخترم!
آخر شما تمامِ امید پیمبرید
بنشین علی! که خوب به رویت نظر کنم
آری خدا جمال تو از خویش آفرید
نعش مرا شبانه چو غسل و کفن کنی
مخفی ز بی کفن کَفَنم را بیاورید
حالا که من وصیّت یک عمر می کنم
کاغذ قَلم برای نوشتن بیاورید
محمود ژولیده