eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرمنده اگر دعای من کار نکرد آنجور که باید دلم اصرار نکرد عجل لولیک الفرج گفت لبم اما دل من درست رفتار نکرد @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پای کوه عفو تو کوه خطا آورده ام دست من خالی است پیش تو ترا آورده ام ای که پوشاندی مرا وقت گناه و معصیت کوله بار جرم خود را بیصدا آورده ام دست و پاگیرم بکش روی سرم دستی فقط بر سرم با دست خود خیلی بلا آورده ام دل شکستم، آمدم حالا دلم را بشکنی زیر و رو کن این بنا را، ربنّا آورده ام قول دادی که ضرر کردم خودت جبران کنی ظرف خالی را به امّید عطا آورده ام هر کسی را که کسی را هم ندارد میخری من ضمانت نامه از سوی رضا آورده ام چادر خاکی زهرا را گرفتم آمدم مادرم را واسطه پیش شما آورده ام از شب قدر تو جاماندم خجالت می کشم آبروی رفته پیش مرتضا آورده ام حسرت چای نجف در سفره افطارم است خواب دیدم که رطب از کربلا آورده ام قبل اربابم حسین، عباس دستم را گرفت باز حاجت زیر ایوان طلا آورده ام گفت: باران که نیامد، تیرباران شد تنم چند سوغاتی برای بچه ها آورده ام هر دو مشکم پاره شد بین دو تا دست قلم از همه شرمنده ام، فرق دوتا آورده ام زودتر برگرد خیمه فکر معجر کن حسین چون خبرهای بد از شام بلا آورده ام @babollharam
عاشقم کردی... نمیگویم که دلخونم نکن آخرین شب های مهمانی است؛ بیرونم نکن‌ بازهم با غفلتم، شب را سحر کردم ببخش از شب قدر تو جاماندم، ضرر کردم ببخش آخرش دست گدا بر میوهء طوبی رسید راه را گم کرده بودم، باز هم زهرا رسید کیمیا میخواستم، او خاک چادر را تکاند مادری کرد و کنار سفره اش من را نشاند هرچه بد باشم ولی مادر به من وابسته است گرچه من توبه شکستم، او دلم نشکسته است من که با بی آبرویی آمدم در می زنم... دست خالی چنگ بر دامان حیدر می زنم هرچه من گفتم خطاکارم، گنهکارم...ندید! با تمام آبروریزی، علی من را خرید گفت در دستان من پروندهء جاری توست اسم غفار خدا، قبل از گنهکاری توست ای خدا ای کاش امشب تا سحر کاری کنی آب باران نجف را بر سرم جاری کنی قفل بر پایم بزن، تا قفل آهم بشکند تیشه بر جانم بزن، قلب سیاهم بشکند اشک کم اینجا برات صد برابر می دهد روزی ام را حضرت موسی بن جعفر می دهد بر سر این روزه دار از چه بلا آورده اند پیکرش را روی تخته پاره ها آورده اند استخوانش با عبای پاره اش درگیر بود لحظه های آخری هم بر تنش زنجیر بود من فدای آنکسی که دخترش حیران نشد روی پل تشییع شد، اما تنش عریان نشد درد دل می کرد آقای غریبم با حسین فاطمه پشت جنازه داد می زد یا حسین پاره پاره ذکر یارب، زیر پا افتاده بود مصحف قرآن زینب، زیر پا افتاده بود مادرش با قد خم، ناله به هامون می کشید از دهان تشنهء او نیزه بیرون می کشید @babollharam
بخشی از فَوَ عِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي لَوْ نَهَرْتَنِي مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ ... بیچاره‌ام و بی کس و مضطر، نروم از خانه‌ات ای کریم، دیگر نروم غیر از تو مگر پناه‌گاهی دارم؟! گیرم که مرا برانی از دَر، نروم @babollharam
1_4231033819.mp3
12.39M
•خیلیا با علی بودن... خیلیا با علی بودن ولی علی رو‌ نشناختن علی به فکر کار دین بود اونا دنیاشونو ساختن نامردای مدعی، پای کار نیومدن دنیاطلبا چه زود، قید علی رو زدن کُشت علی رو آخرش، روزگار نامرد درد کشید علی از این، آدمای بی‌درد غریب غریب غریب علی حق علی نبود والله که انقدَر بشه خسته از همونا که اتفاقاً پیشونی‌شون پینه بسته قرآن که به نیزه رفت، رفتن بی‌معطلی با مکر معاویه، همه دور شدن از علی سوخت دل علی از این، نامروتی‌ها کِی تموم میشه خدا، بی‌بصیرتی‌ها غریب غریب غریب علی @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شبهای بعد از سلام عزیز  دل ما عزیز جان رسول سلام یوسف زهرا نماز و روزه قبول گذشت این رمضان و وصال ما نرسید شدم در این سه شب قدر به همه مشغول حواس من به همه چیز بوده اِلا تو تویی که بوده دعایت به نوکرت مبذول دم تو گرم که دنبال کار من بودی ولی پِی تو نبودم مطابق معمول حلال کن کمکت نه اذیتت کردم ببخش عمر فراقت کشیده خیلی طول نشد گناه خودم را عقب بیاندازم که وصل ما دو به آینده میشود موکول منم کسی که نگاهم به باغبانم نیست وباغ خشک دو چشمم نمیدهد محصول همیشه هول برم داشته دم آخر بیا دوباره گذر کن از این گدای عجول به اذن صاحب ایوان طلای شاه نجف مرا بخر که بخوانم دوباره اذن دخول فقط سه حَبه ی انگور خوردم و مستم از این شراب  نخورده هر آدم معقول کریم ها همه دارند اعتنا به فقیر حسین گفتن ما شد زیارتی مقبول نماز عید مرا هم به کربلا ببرید مرا فراق حرم بیقرار کرد و مَلول @babollharam
عمریست نمک گیر علی هستمُ دارم در سفره‌یِ افطاریِ خود نان نجف را صلی الله علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب @babollharam
. بر عبادت از تو میخواهم قوایِ بیشتر مفلسم یا رب ببخشا تو نوای بیشتر هر که دردش بیشتر باشد یقینا می دهی از سر لطفت به غم هایش دوای بیشتر من همان عبد گنهکارم ، همان عبد ذلیل آمدم این دفعه امّا با خطای بیشتر یا کریم الصفح ، از رویت خجالت می کشم ای هواخواهم..... اسیرم در هوایِ بیشتر هر چه کردم در اطاعت من جفای بیشتر چشم خود را بستی و کردی وفایِ بیشتر آمدم تا که بگیری دستِ خالی مرا گرچه داری تو به مخلوقت عطای بیشتر تو شبیه من هزاران عبد نادم داری و من ندارم غیر تو مولا ، خدای بیشتر من برای بخشش خود واسطه آورده ام یا علی گفتم ، ندارم آشنای بیشتر تلخی ایام را همچون عسل کن ، یا رحیم قسمتم کن در جوانی، کربلای بیشتر گریه ی در روضه ها را از من خاطی نگیر چشم ها با اشک میگیرد بهای بیشتر زینب آمد بر بلندی و صدا زد یا حسین از عطش میزد حسینش دست و پای بیشتر پیش چشمان ترش ، بر جسم عریان حسین پیرمرد قد خمیده زد عصای بیشتر @babollharam