هدایت شده از
#مناجات_امام_زمان_عج
ای آرزوی دیده و دل ها بیا بیا
در سینه شد ز هجر تو غوغا بیا بیا
تا شستشو غبار رهت را کنی به اشک
در بزم گریه ی منِ شیدا بیا بیا
در حلقه ای ز آه فراق و سرشک درد
ماندم ز هجر روی تو تنها بیا بیا
آه ای مسافر همه دل های بی قرار
ای دیدن تو اوج تمنا بیا بیا
از کوچه ای که قلب من افتاده روی خاک
بهر گذر تو ای شه والا بیا بیا
کعبه به اشک زمزم خود ناله می کند
ای کعبه ی تمام دو دنیا بیا بیا
عیسی بن مریم از دم خود خوانده نام تو
آه ای مسیح جانِ مسیحا بیا بیا
موسی طلب نموده جمال تو را به طور
ای سایه ی تو پرتو سینا بیا بیا
در شام گیسوان سیاهت همه اسیر
ای روز هجر تو شب یلدا بیا بیا
خیمه نشین فاطمه خیمه کجا زدی
مُردم ز غصه یوسف زهرا بیا بیا
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
باز ای ستاره ی شب تارم نیامدی
ای شمع پر شرار دل زارم ، نیامدی
یک عمر بی تو رفت و امیدم تباه شد
تنها امید قلب بیمارم نیامدی
به سوزت نشسته شب خانه ی من
کجایی تو ای شمع و پروانه ی من
کجایی تو مولا
بدون تو مولا به ماتم دچارم
بجز خیمه ی تو پناهی ندارم
کجایی تو مولا
2
هرچند از گناه من تأخیر کرده ای
اما امام جمعه هایم دیر کرده ای
در بغض نیمه ی شب خود پیرگشته ای
مارا به گریه هایت آقا پیرکرده ای
گل قاصدک بی خبر آمد از تو
نسیم سحر ، بی اثر آمد از تو
کجایی تو مولا
گرفته دلت از گناه من آقا
ز پرونده های سیاه من آقا
کجایی تو مولا
3
ای روضه خوان کربلا و فاطمیه ها
آقا کجا زدی محرم ، خیمه ی عزا
لایق نبودم و مرا دعوت نکرده ای
در پای روضه های خود ، ای صاحب عزا
عزیزُ عَلَىَ ، أری الخلق دونک
عزیز عَلَیَ ، أری الناس غیرک
کجایی تو مولا
کجایی تو ای کعبه ی بی طوافم
کجایی تو که قبله گاهى به عالم
کجایی تو مولا
4
میخوانی السلام علی شیبک الخضیب
مولای السلام علی خدک التریب
من روضه مثل تو نمیدانم ولی فقط
میگویم السلام علی جدک الغریب
تو روضه بخوانو بگو وا غریبا
بگویم من از روضه ات واحسینا
غریبا غریبا
بخوان از دلی که سه شعبه دریده
بگو از رگی که به خنجر بریده
حسینا حسینا
#خادم_زینب
#مناجات_امام_زمان_عج
#مناجات_امام_زمان_عج
#شب_قدر
برزخمهای سینهی عاشق دوا بس است
داغ ندیدنت به جگرهای ما بس است
بی تو شبیه کوچهی تنگ است شهرمان
ای زائر شهید مدینه بیا بس است
پرکن دوباره کِیل مرا ایها العزیز
آقا نگو تصدق این بینوا بس است
برخشکی لبان من افطار چاره نیست
قدری غبار از کف پای شما بس است
غفلت مرا به مجلس عیش و گناه برد
رفتم خلاف میل شما هرکجا بس است
من دوست دارمت که نشستم ببینمت
بیرون نکن! نگو که برو بی حیا بس است
ای صاحب اختیار من و قدرهای من
دست مرا خودت بدهی بر خدا بس است
قرآن به سر گرفتم و گفتم فقط علی
یعنی علی اگرکه ببخشد مرا بس است
این بالحسینهای تو دست مرا گرفت
اصلاً برای توبهء من کربلا بس است
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
یا دم هوی کسی یا دم تیغ دو سری
بر دل خسته دلان میکند آخر اثری
سالها حلقه زدم بر در میخانه ی تو
که مگر بوسه زنم دست تو را پشت دری
زین چهارت که بگویم به طهارت بفرست
کوثری،جام طهوری،شرری،چشم تری
ز تو خواهم که مرا از گنه آزاد کنی
به نگاهی که اسیرم کنی و خود بخری
غرض از آمد و شد دیدن بالای تو بود
لحظه ای یا که دمی یا که شبی یا سحری
سالیانی است که من در هوس کنج قفس
ریختم بی خبر از دام غمت بال وپری
آمدم تا که بیابم سر کویت سر و پا
شهره گشتم سر کوی تو به بی پا و سری
تو چه خورشید جمالی که نبینند تو را
جز دو سه مشتری حُسن به سالی قمری
بس کن ای دل که نگنجند عزیزان در بیت
آسمان قاب ندارد که به منزل ببری
#محمد_سهرابی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
آل یاسین و سمات و فرج و ندبه و عهد
شیخ عباس و مفاتیح جنان، چشم به راه
حکمِ احداث حریمِ حسنی دستِ شماست
سالیانیست بود فرشچیان چشم به راه
تا بگویند برایت غزل جمعه وصل
شفق و میثم و امثالِ حسان چشم به راه
سحری هم که شده سمت حسینیه بیا
که نشستیم همه دل نگران چشم به راه
صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#علیرضا_خاکساری
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
شعر تو جنون داد به دیوان زیادی
عشق آمد و آورد پریشان زیادی
ای چانه ات از سیب! تو لیلایی اگرچه
پیدا شده در شهر، زنخدان زیادی
این کفتر از آن روز که در دام تو افتاد
تولید شده میله ی زندان زیادی
چتری که تو وا کرده ای از لحظه ی دیدار
تقدیر مرا بسته به باران زیادی
تا این که مرا بعد تو سرگشته ببینند،
در شهر کشیدند خیابان زیادی
رودم و پر از آرزوی گم شدن از شوق
تا غرق شوم در تو به پایان زیادی
عاشق نشود گفت به آنی که غمش نیست؛
آن کس که نیفتاد به بحران زیادی!!!
#میثم_رنجبر
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
من شب ظلمانی ام ،تو ماه عالم تاب عشق
می شود آیا بتابی بر دل بی تاب عشق
سیزده دریای حق را یک به یک گشتم به شوق
تا که پیدایت کنم ای گوهر نایاب عشق
با امیدی آمدم با دست خالی محضرت
چون فراهم می شود با تو فقط اسباب عشق
من نمی کوبم دری را جز در درگاه تو
باز کن در را که با آن وا شود ابواب عشق
تشنه ی جام وصال حق شدم که آمدم
در کنار سلسبیل تو شوم سیراب عشق
عارف ِ بی تو ، خدانشناس گردد آخرش
پای دَرست، خضر هم آموخته آداب عشق
با قیام هر نمازت شد قیامت در قلوب
با سجودت شد جنان ایجاد در محراب عشق
سروری در هر دو عالم را خریده نوکرت
سروری یعنی غلامی تو ای ارباب عشق
دلخوشم بنما بگو نام مرا هم می بری
در قنوت هر نمازت گوشه ی سرداب عشق
نیستم قابل که باشم جزء اصحابت ولی
کاش گردد منصب من هم سگ اصحاب عشق
#علی_مهدوی_نسب
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
الا ای بهاری ترین استعاره
الا موسم غنچه های بهاره
نگاه تو کشف و شهود غزل هاست
صدای تو زیباترین گوشواره
می آیی که تنها نمانیم در راه
که تنهای تنها تویی راه چاره
می آیی پس از سرفههای درختان
مزین کنی برکه را با ستاره
می آیی که جاری کنی رود ها را
در این خشک سالی فقط با اشاره
و تقوا لباس جهان میشود پس
میافتد لباس ریا از قواره
می آیی بگیری غم مادری را
که تا شد قدش زیر بار اجاره
تو باشی که نومید و حیران نماند
کسی بین دهلیزهای اداره
و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز
خبر می شود از پیاده ، سواره
به دلداری مادران فلسطین
به آرامش کودکان هزاره
می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت
بنا می کنی شهر ها را دوباره
تو تعبیر رویای شیرین وصلی
بیا بهترین معنی استخاره
#سعیده_کرمانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
ای نور چشم فاطمه مهدی کجایی
عالم بود در انتظارت کی میایی
خون شد دلم از. غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
ای یوسف زهرا دلم کرده هوایت
جانم فدای دردها و غصه هایت
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
هر جمعه با ندبه کنم یاد تو مهدی
هرجمعه باشد بهر من روز هم عهدی
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
هر جمعه هستم منتظر تا تو بیایی
گره ز کار اهل عالم تو گشایی
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
از بهر دیدار تو مولا بیقرارم
سوزم ز درد هجر تو چشم انتظارم
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
شیعه دگر تنها شده بی گل رویت
برگرد تا گیرم دوباره عطر و بویت
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
تنها تویی با اذن حق یار و حبیبم
بر درد بی درمان من تنها طبیبم
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
بار دگر مولای من بر تو پناهم
حق رقیه یابن زهرا کن نگاهم
خون شد دلم از غم جدایی
غریب عالم پس کی میایی
#رضا_یعقوبیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوروز
#مناجات_امام_زمان_عج
گفتم بهار میرسد و میرسم به یار
آمد بهار و سَر نشد ایّامِ انتظار
جان بر لبم رسیده و یارم نیامده
ای چشمِ تَر به حالِ نَزارم بِبار زار
سالِ گذشته توشهیِ خوبی نداشتم
بر رویِ شانهاَم شده تنها گناه... بار
از حال و روزِ عاشقِ آلودهاَت مَپرس
بیچاره کرده است مرا دردِ اِضطرار
با یک نگاه دردِ مرا میکنی دَوا
تنها گُلم تو میرسی و میرسد بهار
آقا دلم شکسته بیا روضهای بخوان
سرْ رویِ نیزه شد سرِ بازار سنگسار
پیشّ دو چشمِ عمّهیِ سادات میزدند
از رویِ بام سنگ به سرهایِ نِی سوار
#حسین_ایمانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوروز
#مناجات_امام_زمان_عج
سین اول سلام بر مهدی
سین دوم سُرور هم عهدی
سین سوم فقط به نام خدا
سرخیِ خونِ جملهی شهدا
سین چارم سیاهیِ چادر
که شده چون صدف برای دُر
سین پنجم به لحظهی دیدار
سرِ ما و قدوم حضرت یار
سر ما بند نام دلبند است
ششمین سین به نام سربند است
هفتمین سین اگر که خواست خدا
شده سربازِ سر به دارِ شما
#م_اسدیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_امام_زمان_عج
بی تو دلها ندارد قرار
خسته ایم از تب انتظار
العجل وعده ی کردگار
حال و روز زمین گشته تار
درد ها مهلک و بی شمار
از پس پرده بیرون بیا
با قدومت بیاور بهار
بی حجابی شده افتخار
رفته از مردها اختیار
چشم و دلها به فحشا دچار
نهی منکر گرفتار عار
کیست دیگر به فکر وقار؟
حق علی گفت و شد یادگار
«لعن اللهُ مَن لا یُغار»
گرچه این نیست پایان کار
سبز خواهد شد این شوره زار
یک شب از قلب گرد و غبار
با دَم مرتضی، ذوالفقار
از خم جاده، ای تک سوار
می رسی و عدالت شود
در جهان با شما برقرار
#محمدجواد_منوچهری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_با_امام_زمان_عج
حرفی از بد شدن مردم عالم نزدی
گره بر کار من -این سائل اعظم- نزدی
گرچه سلطان سخایی و همه ریزه خورت
چوب منّت، سرِ دارایی حاتم نزدی
ای بنازم کرمت را که خریدی همه را
طعنه بر اینهمه فقر بنی آدم نزدی
سفره انداختی و من بهمش ریخته ام
دیگ عصیان مرا پیش خدا، هم نزدی!
به خودم بود نمی آمدم اینجا دم صبح
دعوتم کردی از آلودگی ام دم نزدی
به همه رو زدم و سر به سرایت نزدم
تا بمانم به درت، رو به گدا کم نزدی
حرمتت را که شکستم تو دعایم کردی
جای این خَبْط و خطا، سیلی محکم نزدی
پَر من زخم شد اما بغلت خوب شدم
خوب شد زخم مرا دیدی و مرهم نزدی
عمر من سر شد و با این همه حسرت آخر
سر به ویرانه ی این نوکر پُر غم نزدی
نجفم دیر شده، من گله دارم به علی
جرم من چیست ؟ مگر خط به گناهم نزدی
درد دارم به خدا، زود دوا را برسان
باز به داد دلم کرب و بلا را برسان
#مناجات_امام_زمان_عج
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam