eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
71 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice 074_sd.m4a
1.63M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _سینه زنی شهادت علی(ع) ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ در مقام و جلالت علیهماالسلام همين بس كه صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره‌اش فرمود: «اَللّهُمَّ إِنى أُحِبُّهُ، فَأحْبِبْهُ وَأَحِّبَّ مَنْ يُحِبُّهُ¹»؛ بارالها! من او را دوست دارم، پس تو هم او را و دوستانش را دوست بدار! 💞 و در منزلتش همين بس كه او و صلى‌‏الله‌‏عليه‌‏و‏آله است. 🌳 و دوستيش دوزخ و جواز بر ورود به را به همراه دارد. روزی🌞 امام مجتبی(ع) از کنار که سرگرم ⛹♀⛹ بودند، می گذشت. کودکان👬 در حالیکه تکه نانی در دست داشتند، به امام تعارف کردند. امام حسن(ع) آنان را پذیرفت. با آنان خورد و سپس کودکان را به منزل خود برد. همچنین به آنان 🍗🍛 و 👕👖داد. سپس فرمود: دعوت آنان از دعوت من ارزشمندتر بود؛ زیرا آنان هرچه داشتند به من دادند، ولی من بیش از آنچه به آنان دادم، دارم. 📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۹۸
Voice 065_sd.m4a
4.84M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _جریان مسلمان شدن جوان یهودی بدست علی(ع) وبخشش ارثیه ی پدریش ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _جریان مسلمان شدن جوان یهودی بدست علی(ع) وبخشش ارثیه ی پدریش ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _تکلم خورشیدباعلی ابن ابیطالب(ع) ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
Voice 068_sd.m4a
363.1K
بسم الله الرحمن الرحیم به مادر_ 👌فوق زیبا _جریان شیخ انصاری وبر دوش گرفتن مادر ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،، مرحوم شیخ انصاری مادرش را بر روی شانه میگذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و بر روی شانه به منزل می آورد. ✍ پرسیدند : در منزل مرکب نداری ؟ فرمود : دارم. 👌 ولی نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
Voice 073_sd.m4a
3.58M
بسم الله الرحمن الرحیم ۲۱رمضان_امیرالمومنین(ع)_ 👌فوق زیبا _روضه امیرالمومنین و وصیت _(ع)_۲۱رمضان ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _خورشیدهفت بارباعلی حرف میزند ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
Voice 067_sd.m4a
9.5M
بسم الله الرحمن الرحیم 👌فوق زیبا _دعای عظیم الشان نور ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
Voice 071_sd.m4a
718K
در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!🍃 🌺به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت : این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند🍃 🌺شیخ بهائی گفت : کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد🍃 🌺ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت : این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد🍃 🌺میرداماد گفت : اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد!🍃 🌺دوستان من، اینه "رسم رفاقت..." در "غیاب" یکدیگر" حافظ آبروی" هم باشیم...🍃 حاج آرمین غلامی
Voice 075_sd.m4a
2.87M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _رجزخوانی امیرالمومنین علی(ع) ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
مجموعه اشعار خادم زینب س: خادم زینب: این اشکا اشکای آخره دریا تو چشمای حیدره زهر داره جونم رو میبره زهرا این شبها شبهای آخره تو گوشم صدای اون دره پلک من دوباره میپره زهرا حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در 2 سی ساله ، که روزه ی علی وا میشه با اشک روضه هات میمیرم هر لحظه من برات زهرا سی ساله که آه نیمه شب حرفای نگفته ی منه شاهد من اون پیراهنه زهرا امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من نیا با اون خونابه های روی پیراهن 3 قلبم رفت این دم آخری به گودال و صحرای بلا امون از غم کبوترا زهرا تب کردم به یاد العطش طفلی که تو صحرا کرده غش فکر زینبه دلم همش زهرا داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر دارم میبینم که زینبو با دستای بسته تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله یکی برای بردن انگشت تو گوداله رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره