هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
رباعی شهادت امام محمد باقر علیهالسلام
دارد جگرِ پارهیِ من میسوزد
این آخرِ روضه سینهزن میسوزد
با چشمِ خودم خدا تماشا کردم
تا لحظهیِ دستوپا زدن میسوزد
#رباعی #شهادت #امام_باقر_علیه_السلام
#یاباقرالعلوم #مدینه #کربلا
#تو_شاهد_داغ_قتلگاهی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
رباعی شهادت امام محمّد باقر علیه السلام
ده سال مِنا از غمِ تو آه کشید
میگفت به کودکی چه غمها که ندید
از دور نگاهِ او به گودال افتاد
اِی وای حسین خنجری سخت برید
#شهادت #بقیع #منا #روضه #کربلا #رباعی #امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#رباعی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_روز_عرفه
#مجتبی_روشن_روان
ای دعای حسین در عرفات
هم صدای حسین در عرفات
لابه لای دعا تو را می خواند...
آشنای حسین! در عرفات
عرفات تو دیدنی باشد
مبتلای حسین در عرفات
ندبه های ظهور می خوانی
پابه پای حسین در عرفات
آن دعا را همیشه می خوانی
با نوای حسین در عرفات
می کنم زمزمه اباصالح
حاجی فاطمه اباصالح
ای شعاع حسین در عرفات
انتظار حسین در عرفات
خیمۀ تو بهشت آن صحرا
ای بهار حسین در عرفات
تو بیا تا که عالمی بیند
اقتدار حسین در عرفات
حاجیان میهمان تو هستند
سفره دار حسین در عرفات
دل دریائی ات همیشه بود
بیقرار حسین در عرفات
بین مهدش تو را صدا می زد
شیرخوار حسین در عرفات
جان آن کودک گلو پاره
برغم فاطمه نما چاره
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_زمان_عج
#مناجات_عرفه
اي امير عرفه دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
اي امير عرفه ذكر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نيمه شبت را قربان
اي امير عرفه روح مناجات توئي
مشعر و سعي و صفا مروه و ميقات توئي
اي امير عرفه حالِ مناجات بده
بر گداي حرمت وقت ملاقات بده
اي امير عرفه گرچه سراپا دردم
گر بيائي به خدا دور سرت مي گردم
اي امير عرفه ديدۀ پر آب بده
دل بيتاب مرا با نگهي تاب بده
اي امير عرفه فيض دمت را قربان
دل دريايي لبريز غمت را قربان
اي امير عرفه تنگ غروب است بيا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بيا
اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد
جان زهرا دگر از خيمۀ صحرا برگرد
اي امير عرفه خنده بزن بر رخ من
جان زينب بده روز عرفه پاسخ من
اي امير عرفه! ذكر مدام است بيا
كار اين عاشق دلخسته تمام است بيا
اي امير عرفه ديدن رويت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر كويت عشق است
اي امير عرفه جان گل ياس بيا
آخر مجلس ما روضۀ عباس بيا
اي امير عرفه در عرفاتي امروز
يا كه در علقمه ی شاه فراتي امروز
اي امير عرفه شرح بده خود بر من
سر عباس كجا ضرب عمود آهن!!
مجتبی روشن روان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#مناجات_عرفه
گناه کار ترین بنده ی توام یا رب
به جان فاطمه شرمنده ی توام یا رب
ببین به پا شده بتخانه در دلم اما
هنوز مدعی ام بنده ی توام یارب
تمام عمر مرا سربلند کردی و من
تمام عمر سرافکنده ی توام یارب
گناه خیمه ی غم در دلم زده اما
هنوز منتظر خنده ی توام یارب
به روسیاهی من بیشتر اضافه شده
که بین خلق نماینده ی توام یارب
اگر نظر کنی از لطف رام خواهم شد
منی که عبد گریزنده ی توام یا رب
گناهکار ترین بنده ام ولی دلخوش
به دست رحمت بخشنده ی توام یارب
خدا، تو را به خدا می دهم قسم، العفو!
به حق آل عبا می دهم قسم، العفو!
نگاه ما به تو از هر کجا زیادتر است
چرا که عفو تو از جرم ما زیاد تر است
به ناامیدی از این در نرفتم و دیدم
که خواجه گفت امید عطا زیاد تر است
تمام عمر اگر سوختم در آتش خوف
ولی به حکم محبت رجا زیاد تر است
منی که در پی آسایشم، نمی فهم
که در مسیر تقرب بلا زیاد تر است
اگرچه در عرفاتند حاجیان اما
نگاه تو طرف کربلا زیاد تر است
گریز روضه دوباره رسیده تا گودال
چرا که در دل آن روضه ها زیاد تر است
سر حسین اگر از جلو بریده نشد
غم بریدن آن از قفا زیاد تر است
مجتبی خرسندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
نهم ذی الحجه
شهادت حضرت مسلم علیه السلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مولای ما که اشک نگاهت مداوم است
بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است
بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم
بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است
پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان
دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است
داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر
در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است
داری برای غربت او گریه می کنی
او بی پناه در وسط قوم ظالم است
نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون
تنها به فکر رأس حسین و غنائم است
نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین
سمت دیار مردم بد عهد،عازم است
حالا به روی بام به وقت شهادتش
از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است
گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا
زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است
صدشکر،دخترش سر او را ندیده است
ناموس او احاطه میان ِ محارم است
انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ
رأسش بریده شد ولی انگشت سالم است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
با موضوع عرفه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دیده روشن شده از نور دعای عرفه
دل من پر زده در اوج هوای عرفه
باز هم یوسف زهرا نشده قسمت من
دیدنت کرب وبلا بین دعای عرفه
حال، من آمده ام تا که بجویم ز تو روی
گوئیا در طلب توست گدای عرفه
آمدم عرش نه با پای خودم، از سرِ لطف
سوی خود خوانده مرا باز خدای عرفه
نوکر روسیه ام بار گناه آوردم
تا کنی پاک مرا بین صفای عرفه
تو ببخشای مرا گرچه نمکدان شکنم
من نمک خورده ام از خوان عطای عرفه
قبل رفتن به منا،مشعر و کوی عرفات
تو مُسَلّم بروی کرب وبلای عرفه
باز جدّت بشود ذاکر و تو مستمعش
بشنوی از لب او سوز صدای عرفه
داری از غربت او در دل خود شور ونوا
کاروانش شده راهی به سوی کرب وبلا
در میان کاروانش هست زینب خواهرش
هم رقیه آن سه ساله نازدانه دخترش
با خودش برداشته گل های باغش را تمام
اکبر و عباس و قاسم هست بین لشکرش
می شود سی روز دیگر،باغ گل هایش خزان
می شود در راه ِ او گل ها تماماً پرپرش
وای از آن دم که رسد بر سینه اش داغ جوان
روبه روی او شود صدپاره جسم اکبرش
می زند بوسه به دستان جدای حامی اش
می کشد تیر از درون دیده ی آب آورش
بر روی دستان او سیراب گردد ناگهان
با سه شعبه، حنجر خشک علی اصغرش
وای از آن دم که زند زینب کنار خیمه گاه
بوسه ای بر حنجر او در وداع آخرش
می رود زینب به روی تل ولی بیند که
شمر
رفته با چکمه ز کینه روی جسم اطهرش
می زند بر سینه و سر، می شود بر روی تل
محتضر از دیدن خنجر به روی حنجرش
بی کفن گردد رها در بینمقتل جسم او
می رود تا شام و کوفه روی سرنیزه سرش
روبه روی دخترش ده مرکب ده بی حیا
می رسد با نعل تازه بر ضریح پیکرش
می شود دعوا سر عمامه و پیراهنش
زیر تیر و نیزه وسنگ وعصا مدفون تنش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#ای_پسرعمو
السلام علیک یا سفیرالحسین
یا مسلم بن عقیل علیه السلام
دیگر به سمت کوفه میا ای پسرعمو
در کوفه است قحط وفا ای پسرعمو
هر کس نوشته نامه ی دعوت برای تو
دارد خیال رأس تو را ای پسرعمو
هرکس که از محبّت تو دم زده شده
از دشمنان آل عبا ای پسر عمو
در کوچه های شهر منم غرق بی کسی
حقّم چگونه گشته ادا ای پسرعمو
یک پیرزن فقط به سفیرت پناه داد
کارم ببین رسیده کجا ای پسرعمو
مولا ببین که بر سر قتلم رقابت است
با وعده های پول و طلا ای پسر عمو
یک شهر دشمنند و منم بینشان اسیر
هستم اسیر قوم ریا ای پسرعمو
بنگر به بام ِ کینه ی دارالعماره ام
دلشوره دارم ، اشک و نوا ای پسرعمو
من هم چشیده ام عطش وقت مرگ را
تشنه لبم شبیه شما ای پسرعمو
من تشنه روی بام دهم جان،تو تشنه لب
پیش فرات ِ کرب وبلا ای پسرعمو
پیشانی ام شکسته ولی درد من شده
سرها و سنگ شام بلا ای پسر عمو
وقتی که پاره شد لب من ناله ام شده
بزم شراب و چوب جفا ای پسر عمو
رأسم اگر جدا شده با بغض دشمنم
بر آن نمانده زخم عصا ای پسرعمو
دیگر تن ِ بدون سر ِ من نمی شود
در زیر نعل تازه رها ای پسر عمو
با خون حنجری که بریده نوشته ام
دیگر به سوی کوفه میا ای پسرعمو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#برگرد_ارباب
السلام علیک یا ابو داود
یامسلم بن عقیل علیه السلام
بنگر به حال مضطرم برگرد ارباب
به غربت و چشم ترم برگرد ارباب
جایی رسیده کار من در نیمه ی شب
یک پیرزن شد یاورم برگرد ارباب
از سنگ بغض کوفیان مانده جراحت
روی جبین اطهرم برگرد ارباب
گشته نصیب من عطش اما حسین جان
فکر لبان اصغرم برگرد ارباب
دیدم عمود آهنین در دست دشمن
فکر سر آب آورم برگرد ارباب
رأسم جدا گردد ز تن اما نباشد
اینجا کنارم خواهرم برگرد ارباب
دیگر لبان خواهرم خونی نگردد
از بوسه روی حنجرم برگرد ارباب
پامال نعل تازه ی دشمن نباشد
در بین مقتل ، پیکرم برگرد ارباب
غارت نشد عمامه و کفش و ردایم
انگشت و هم انگشترم برگرد ارباب
دیگر نگردد جابه جا منزل به منزل
بر روی سرنیزه سرم برگرد ارباب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
⚜زمینه یا شور احساسی امام حسین ع:
#ویژه_عرفه
بند اول:
من و چقدر عوض کرده
دنیا خودم که میدونم
اگه خطا زیاد دارم
باز اومدم پشیمونم
اگه میشه منو رد نکن حسین
اگه میشه منو از خودت بدون
اگه میشه با همه بدیم آقا
پای نوکرت بمون
دور از تو می میرم حسین
پای غمت گیرم حسین
از غیر تو سیرم حسین
بند دوم:
خوشه دلم تو رو دارم
تویی که رحمتت عامه
اشکای روضه هات هر شب
روشنی بخش چشمامه
دوری می بینی با من چه کرده و
حرم تو شده خوابم این شبا
اگه میشه شب جمعه ای منو
ببرم به کربلا
دور از تو می میرم حسین
پای غمت گیرم حسین
از غیر تو سیرم حسین