#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
رو سوی میدان کن ببین حیدر به میدان آمده
شیر خدا شوری به سر در بیشه غرّان آمده
فتح لک خواند ملک هم می تپد قلب فلک
کشتی دشمن سرنگون دریا به طوفان آمده
جبریل هم از هیبتش سبوح و قدوس به لب
گفت لا فتی الا علی با سیف برّان آمده
قنبر قلندر می شود چون اسم اعظم می برد
این ذره با لطف علی چون ماه تابان آمده
مالک دهد ملک دلش از بهر دیدار علی
با جرعه ای از جام او سلمان مسلمان آمده
خیبر شکن دُل دُل سوار دشمن بگوید الفرار
ممسوس در ذات خدا گویا نمایان آمده
دیشب به من داد این نمک گفتا یدالله معک
جارو به دست این دلم بر دیده مهمان آمده
بوی خوشش را که ملک بر بال و بر پر می زند
یعقوب گوید این سخن یوسف به کنعان آمده
شب ها برای خلق او بر دوش خرما می برد
ما هم گدای کوی او بر سفره مان نان آمده
هم می بریز در شعر من ای ساقی جام الست
بیتی پس از بیتی دگر شاد و غزلخوان آمده
انگور چیدم از ضریح بعد سوی ایوان رفتمی
پیری اشارت می نمود از خیل مستان آمده
در قبر نکیر و منکری گویند امام تو علی است؟
قلبم گواهی می دهد آن لحظه سلطان آمده
#سید_علی_حسینی
https://eitaa.com/babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#جنگ_خندق
#غزل
به مناسب ۱۷ شوال روز نبرد
تاریخی مولا با عمربن عبدود
🌹فرمانده ی ملک آسمان راعشق است
سلطان همه جهانیان راعشق است
دنیاهمه محتاج به حیدرشده است
سر منشافیض بی كران راعشق است
فرماندهی اش به هفت اقلیم رسد
سلطان سرای آسمان ر اعشق است
سر سلسله ی خلیل عشاق علیست
آن بنده ی سر به آستان راعشق است
والازعلی رب جلی خلق نكرد
مولای همه جنتیان راعشق است
برخلق جهان بعدمحمد علی آقاست
همواره به دوست ارمغان راعشق است
تنها وصی پیمبر خاتم مرسل
بر یار رسول روح و جان راعشق است
استادبه جبریل امین است علی
امیده همه پیمبران راعشق است.
(مجنون )توام تا ابدالدهر علی
. آن ساقی زیبای جهان راعشق است
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
ای شیر یزدان علی ، من باتو در بهشتم
ولایت تو راحق آمیخت با سرشتم
خوشبخت تر زمن نیست درکل سرنوشتم
بامددازتو آقا این بیت را نوشتم
درآسمان وزمین علی اول امام است
مانند اوگُلی نیست اوحسن هرکلام است
ای در ناب هستی من خُشکی کویرم
ایکاش در گوشه ای ازصحن تو بمیرم
مستانه گویم علی، مست از خُمِ غدیرم
دلخوش ازاین مستی ام،ساقی تویی امیرم
آقا ازل تویی بودی، بعد از ابَد تویی هستی
آنکسی که در بین عرش ، میخانه زد تویی هستی
شهری که رویِ آب است اسلام بی تو باشد
صحن تو بودن آقا مافوق هر ثواب است
حیدرهمیشه نامت اوج صدای ناب است
هرکس توراندارداز بیخ وبن خراب است
آنکس علی ندارد بی شک مرید غیر است
ازخشکه مذهبان است،چون طلحه و زبیر است
کی در دلم علی جان فکر زیان و سوداست
راه تو ای علی جان برسینه رهنموداست
عشق تو ای علی جان قلب مرا ربوداست
قلب ودل محبان دریاده تو بوداست
نام توای علی جان فرهنگِ پهلوانیست
زیرا مرامت آقا هموارهِ مهربانیست
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
ای شیر یزدان علی ، من باتو در بهشتم
ولایت تو راحق آمیخت با سرشتم
خوشبخت تر زمن نیست درکل سرنوشتم
بامددازتو آقا این بیت را نوشتم
درآسمان وزمین علی اول امام است
مانند اوگُلی نیست اوحسن هرکلام است
ای در ناب هستی من خُشکی کویرم
ایکاش در گوشه ای ازصحن تو بمیرم
مستانه گویم علی، مست از خُمِ غدیرم
دلخوش ازاین مستی ام،ساقی تویی امیرم
آقا ازل تویی بودی، بعد از ابَد تویی هستی
آنکسی که در بین عرش ، میخانه زد تویی هستی
شهری که رویِ آب است اسلام بی تو باشد
صحن تو بودن آقا مافوق هر ثواب است
حیدرهمیشه نامت اوج صدای ناب است
هرکس توراندارداز بیخ وبن خراب است
آنکس علی ندارد بی شک مرید غیر است
ازخشکه مذهبان است،چون طلحه و زبیر است
کی در دلم علی جان فکر زیان و سوداست
راه تو ای علی جان برسینه رهنموداست
عشق تو ای علی جان قلب مرا ربوداست
قلب ودل محبان دریاده تو بوداست
نام توای علی جان فرهنگِ پهلوانیست
زیرا مرامت آقا هموارهِ مهربانیست
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#قصیده
تا تیغِ زلفت ای پدر خاک! خورد تاب
ما سرگذاشتیم بر این تیره ی تراب
دوریست آن عذابِ الیمی که گفته اند
میسوزد از فراق تو دوزخ در التهاب
کج ذوقِ بد سلیقه کسی که بهشت را
کرده ست با وجودِ نجف باز انتخاب
ای آفتابِ حُسن! تو را گریه میکند
یعقوب وار گوشه ای از آسمان، سحاب
این "هفت" بار طوف که بر دورِ "بیتِ" توست
یعنی "معلّقات" نمانده ست بی جواب
انگار خلق محرم راز تو نیستند
وقتی که هست کعبه چنین بر تنش حجاب
"خاتم" صدا زدند نبی را، به شانه اش
گشتی سوار، مثلِ نگینی که بر رکاب
ای لنگر زمین و زمان! بی تو تیغِ موج
با نوح آن کند که بسی کرده با حباب
پیچیده داستان دخیلی که بسته است
دورِ ضریحِ دستِ ترک خورده ات طناب
حلقه زند اگر به عبایِ سخاوتت
بسته شود دهانِ در از لطفِ بی حساب
عالم تمام خندق اگر بود، لب به لب
با دستِ ذوالفقارِ تو پُر میشد از ثواب
بالا بگیر دست که آیند سوی تو
بی برکه ی غدیر جهان چیست جز سراب
ای یارِ عرش! از چه کنار تو با غرور
هی غار غار میکند آن کمتر از غُراب
بر گوششان روایتِ لولا علی بس است
آنها که رفته اند پی قولِ ناصواب
بیم است پای خطبه ات از مست بودنم
همّام برنخواست، اگر خورد از این شراب
نهج البلاغه ی تو و قرآنِ مصطفی
هر دو گرفته اند ز یک چشمه انشعاب
دستی برآب بردی و دیدند اهلِ دل
دست خداست عکس خودش را گرفته قاب
نان جوین هرآینه خوردی، ندیده است
گندم میان خانه ی تو سنگِ آسیاب
انداخت پرده دستِ عقیل از عدالتت
کور است هرکه درک ندارد از آن عتاب
قرآن به دست، بینِ صلاتینِ ظهر و عصر
افتاد چشم من به همین آیه از کتاب:
"نمرود اگر خداست، خلیل خدا! بگو
کاری کند ز غرب برون آید آفتاب..."
لبخندِ با کنایه نشاندم به روی لب
ناگاه در خیال خودم کردمش خطاب:
فرمانِ ردّ شمسِ علی را چه میکنی؟!
خورشید برده است از آقای ما حساب
اندیشه در دو ذات حرام است، ذات حق
با ذاتِ در خدا شده ممسوسِ آن جناب
خواندیم مَن یمُت یَرَنی...نصف جان شدیم
شب های بی قرار، سپردیم دل به خواب
پایِ دل است و چشم، ملک کاش مینوشت
خیر مرا به سنگ و خطای مرا بر آب
شکر خدا به ساحتِ مولای عالمین
جُرمی به غیر شعر نکردیم ارتکاب
#مسعود_یوسف_پور
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#قصیده
چو سبوی می پرستان که شود خمارِ دستت
بکشم مدام ساقی به سر،انتظارِ دستت
به همان محل که شیشه ز تهی شدن عرق کرد
ز چه سربلند گردم منِ شرمسارِ دستت
چو سبو دو دستِ خود را زده ام به سر که شاید
سحری،شبی، بیایم نفسی، به کارِ دستت
تو چه تاک آفرینی که بدون خونِ انگور
چه شراب ها که ریزد به لب از فشارِ دستت
سر زلف خود گرفتی و نگفتی،این دل مست
گذرد چگونه سالم ز دو آبشارِ دستت
به غدیر دین کامل شود از کفت نمایان
چه بگویم و نویسم من از ابتکار دستت...............
تو به تیغ آبدارت قدمی بزن به صحرا
که هزار لاله روید سحر از بهارِ دستت
بگذار خار باشم که به دامنت بچسبم
نه چو خاتمی كه از لطف رود از دیارِ دستت
در مسجدی گدایم که تو در رکوع باشی
به خرابه ای خرابم که رسد انارِ دستت
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
مگر آنکه بازجوید رهی از حصار دستت
چه گشاد شد کلاهی که به سر نهاد جبریل
که هزار شه پرِ او نکند مهارِ دستت
دل ما که چشمِ مستت بنموده مستِ چشمت
چه تلاش کرده ای که شده هوشیار دستت
نه چو صوفی ام ولیکن ز شراب مدح نابت
سر من برون نیاید چو مه از مدارِ دستت
قلمی که دفتر دل بپذیرد عاشقانه
به خدا که نیست الا سر ذولفقارِ دستت
دل تاب خورده من نشود ز زانویت صاف
مگر آنکه مثل تیغت بشود دچار دستت
ز چه رو کمان گرفتی ز چه در کمین نشستی
كه به شوق چشم نازت شده ام شکار دستت
منم آنکه ایستاده ز غمت چو شمع سوزان
نکنم طلب خموشی مگر از شرار دستت
به دل و به دیده ی من اثری نماند الا
دوسه یادگار پایت، دو سه یادگار دستت
مپسند همچو میثم بشوم به نخل راضی
خوشم آن زمان که رقصد سر من به دار دستت
چو یتیم بی نوایی بنشسته ام به راهی
که به کوی مویم افتد نفسی گذار دستت
چه خوش است دیده ای که ز نیاز بی نیازی
به دو پای لنگ مژگان شده رهسپار دستت
ز همان محل که زهرا (س) به دو دست تو دهد دست
سر عمر و درب خیبر نشد افتخار دستت
به غدیر خم دو دستت شده یار پاک دستی
که به دفن همسرت شد به دو دست، یار دستت
ز چه تا ابد نپیچد به خودش طناب از غم
که نموده عالمی را همه سوگوار دستت
اگر از فراق زهرا کمرت شکست، والله
نشنیده و نبیند کسی انکسار دستت
تو به شانه ی (غریبت) بگذار دست خود را
که زمین و آسمان ها نکشند بار دستت
من از عار بی کلاهی ز تو شرمسار بودم
که گذاشت منتش را به سرم دوباره دستت
به خدا ردیف شعرم شده بود چشمت اما
چه کنم كه طبع وحشی شد امیدوار دستت
#محسن_قاسمی
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
تصوّر می کنم در ذهنِ خود ایوان زرّین را
برای درد ها پیدا نمودم راه تسکین را
پرستیدند آتش را اگر آبا و اجدادم
خدا را شکر از چشمان تو آموختم دین را
اگر فرهاد قبل از کوه، اوصاف تو را می خواند
رها می کرد از اول غرورِ تلخِ شیرین را
دمی پیش فقیرانی و گاهی عرش اعلایی
طراز عشق تو تعیین کُند بالا و پایین را
رکوعت حلقه ی انفاق را در گوش عالم کرد
کدامین شاه اینگونه کرامت کرده مسکین را؟؟
عصا را اژدها کردی شما… امّا نمی دانم
چرا؟! موسی گرفته در میان خلق تحسین را
زمانی که کمی اعجاز را ظاهر کنی، قطعا
مریدان نجف گویند،…حتی مردم چین را
مرا با جنتِ آب و درخت و حور، کاری نیست
نمی خواهم بدون تو دمی این دام رنگین را
برای زاهدان بی علی قرآن چنین فرمود:
فقط پر کرده از مصحف الاغی بار خورجین را
«علیٌ حُبه جُنه قسیم نّار والجنه»
برایت می سرایم باز هم این بیتِ تضمین را
شکوه رد شمست را درِ خیبر تداعی کرد
شنیدم در پس پرده تو داری بر تر از این را
وقارت داده درسی قنبرت را که یقین دارم
کُند تدریس بر هارون مَکی نیز تمکین را
محبت بر تو کار هر کس و ناکس نمی باشد
نهادی بی هوا بر دوش ما این بار سنگین را
زمان قبض روح عاشقان می آیی از این رو
زیارت نامه باید گفت در آن لحظه تلقین را
#علی_اصغر_یزدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎤کانال سبک و شعر #باب_الحرم
📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥
👇عضویت👇
♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f ✅