eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
73 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
شنیدستم که چون زین واژگون شد حسین بن علی هم سر نگون شد غریبانه به روی خاک ، غلطان... به دورش جمع گشتند قوم عدوان نبیند تا حرم ، او را در آن حال.. کشید خود را بسختی سوی گودال به تن زخم فراوان خورده بود و عطش ، تاب و توانش برده بود و به زیر تیغ و تیر و نیزه ، هیهات عزیز فاطمه ، گرم مناجات..... که یا رب این منم بر روی پیمان فدا کردم به راهت جمله یاران بماند تا بجا دین و ولایت.... بسوزم تا شوم شمع هدایت الهی ، صابرم در این بلا ها مطیع ام هر چه خواهی یا الها که نا گه شمر ملعون دستِ خنجر به گودال آمد آن پستِ ستمگر چو سر را از بدن ، با تیغ بُرّان جدا کرد از قفا ، با کام عطشان زمین لرزان ، هوا شد تیره و تار گرفت خورشیدو آمد ناله ای زار تنِ بی سر که در خون دست و پازد کنارش فاطمه ، بس ناله ها زد (اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند) 🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷
در فراق صاحب العصر و الزمان بقیة الله الأعظم (عج) سلام ما بـه تـو ای تَالِـی کِتَـابِ اللَّه سلام ما به تو ای ملجأ و اميد و پناه سلام ما به نمـاز و قنـوتِ تـو ای ماه نشستـه ام سر راهت، در انتظارِ نگاه (از آن زمان که گدایم به درگهت،شاهم) . الا که وعـده ی حقّی،ظهور تو معهود مسیرِ سبز نیایش به جمعه ی موعود به جز وصال تو هرگز نخواهم از معبود تویی ز نالـه ی أمَّـنْ یُجـیبِ مـن مقصود (خوشم که سوی تو افتاده مقصد و راهم) . سرور دیده ی غمدیده ام شدم از دست دوباره بُغض من و جمعه ها به هم پیوست منم وَ قافیـه هـای شـده اسیـر شکست گسسته از همه پیوند و با غم تو نشست (به سرّ ِ عشق خودت کن همیشه آگاهم) . برای صـدقِ سخن بر تو آورم دو گواه دلی که سوخته از هجر و دیدگانِ به راه اگـر چـه توشـه ندارم بـه غیـر بارِ گنـاه برای عاشق دل خسته کو به جز تو پناه (خلاف عاشقی است از تو جز تو را خواهم) . شد از فراق تـو بدر وجـود من چو هلال به هجر روی تو تا کی به سربَرَم به ملال چقـدر در طلبـت شـد ز دیـده اشک زلال به عشق روی تو تا کی زنم به حافظ فال (قـرار قلـب غمینـم نیـامدی ماهـم) . بیا که صحبت سقا و مشک و دیده شده کنـار نهـر و شـریعه یکـی خمیـده شده دو دست ساقی عطشان ز تن بریده شده سری ز ضرب عمود عدو دریده شده (شبیه صبح و شب تو اسیر این آهم) . پی نوشت: زیارت ناحيه مقدّسه: لأَندُبَنَّكَ صَباحاً و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. هر صبح و شام بر تو گريه میکنم و آن قدر بر تو می گریم تا اشک چشمم تبدیل به خون شود؛
. امشب دلم ز سینه پرزد سوی مدینه اون شهری که درعالم بهشت رو زمینه مولا امام صادق(۲) امشب زلطف خالق گویم بسی حقایق افتاده این دل من یاد امام صادق مولا امام صادق(۲) قدرش چقدر رفیعه قبرش توی بقیعه در روز محشر آقا برشیعیان شفیعه مولا امام صادق(۲) عالم شده پر از غم یثرب گرفته ماتم گشته شهید کینه ششم عزیز خاتم مولا امام صادق(۲) دشمن چه ظالمانه باظلم وکین شبانه چون غاصب فدک زد آتش تمام خانه مولا امام صادق(۲) با زهر کینه کشتند ششم امام ما را کردند خموش از کین آن نور با صفارا مولا امام صادق(۲) آن نور حی سرمد جانش رسیده بر لب گرید ز داغ بابا موسی بن جعفر امشب مولا امام صادق(۲) از سوز داغ صادق سوزد تمام دنیا شیخ الائمه امشب رود به سوی زهرا مولا امام صادق(۲) در بین آتش کین به یاد مادر افتاد دشمن لگد به در زد مادر پشت در افتاد مولا امام صادق(۲) قلب علی روخستند دست علی رو بستند پهلوی همسرش را به پشت درشکستند مولا امام صادق(۲) حسن ازاین مصیبت جانش رسیده بر لب همچون حسین میزد بر سر و سینه زینب مولا امام صادق(۲)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ اهل عالم بادلی بشکسته بازی مکنید به سوی خانه ی شاه دست درازی مکنید ریشه ات خشک شود گرکه جسارت کردی بهرسوزاندن در.زمینه سازی مکنید _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ درمیان هیزم و دود پرم مى سوزد وسط شعله ی آتش، جگرم مى سوزد نیمه شب إمده بودند برای غارت خانه با این همه دود در نظرم می سوزد شدتدایی غم زهرا وسط این کوچه بین دیوار ودر خانه سرم می سوزد بی عبا.پای پیاده تن من رامکشید این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد همه ی زندگیم خرج در اسلام شده سره بخشندگی ام دست کرم می سوزد بخدا ابن ربیع شرم نکردازمنه پیر سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد شعله آن قدر زیاد ست تنم سوخت دگر از نفس های پر ازآه پرم می سوزد *** ؛ کربلا وقت غروب است که زینب بیند بین دود وشعله ها اهل حرم می سوزد 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) _____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ درعزای توماتمی برپاست روضه های غم توبردلهاست گریه هامیکنم به ماتم تو صاحب روضه حضرت زهراست تو مددکار مکتبی صادق دلربا یارمکتبی صادق هر زمان حرفی ازخدا آید تو طرفدارمکتبی صادق یادگار نجیب آل الله تکیه گاه غریب آل الله حضرت شیخ الاوصیاهستی وقت غم ها حبیب آل الله باتوآقا مدینه غوغابود باب توهین به سوی تووابود همچوزهرا مادرآل الله آتش کینه سهم مولابود چه به احوال پیکرت آمد بین کوچه. چه بر سرت آمد دست بسته توراکجابردند که به سوی توهمسرت آمد اهل خانه تاکه رسید از راه ضجه میزد به ناله ای جانکاه تا که چشمش به پیکرت افتاد ذکرشان بود یا رسول الله بعدازاین واقعه تنت لرزید ناله های توهمسرت بشنید شدی از زهرکین جگرپاره بین بسترپیکرت می دید بین بسترفتاده پیکر تو که چه آورده اند بر سر تو گریه ی اهل خانه گشت بلند بوی مرگ آیدازبسترتو 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دردود وشعله ها چِقَدَرتار دیده ام اهل وعیال خود همه را زار دیده ام پای برهنه دروسط کوچه میروم خودرامیان لشکراغیاردیده ام حتی نشد عبابه سره دوش خودکشم بس ناسزا ز دشمن غدار دیده ام قامت خمیده دروسط کوچه میروم خودراچنین به حالت انظار دیده ام بشکسته شدتمام غرورم به کوچه ها بادست ِبسته خود وسط نار دیده ام زدآبله تمامي پایم دراین مسیر چون عمه پای خود وسط خار ديده ام دیگرنرفت میخ دره خانه درتنم ... دیگرنگشت شاهده مسمار دید ه ام دیدم که آتش از درو دیوارشدبلند آن سو تمام دخترکان زار دیده ام جاریست جلوه های خدایی به خانه ام درخانه ام همیشه رخ یاردیده ام غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ جدیدترین کانال اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ شبیه غنچه ی زخمی شده پرش افتاد کبوتری وسط آشیان سرش اُفتاد کشیده دشمن ملعون تنش به نامردی میان خانه عبایِ مطهرش اُفتاد شب است و کوچه ی باریک و سنگهایِ زمین مواظب است نیافتد که آخرش اُفتاد نهاده اوسره دیوار شانه هایش را اگر چه تکیه زده باز پیکرش اُفتاد زخانه تاسره آن کوچه هی ،زمین میخورد چه کرده ابن ربیع تاکه پیکرش اُفتاد مسیرخانه به کوچه چقد دلگیر است که کارِ او به نَفَسهایِ آخرش اُفتاد رسید دروسط کوچه بر زمین غلطید میان خانه گمانم که همسرش اُفتاد کسی ندیده تن پیرمرد رابکشند که تِکه تکه ی شرم در برابرش اُفتاد گِریست دامنش از پاره ی غمش پُر شد به یادِ خاطره ی گریه آورش اُفتاد تمامِ زندگیش پُر ز روضه های در است چنانکه خانه پُر از شعله شد دَرَش اُفتاد شکسته شد در خانه زپای نامردان میان دربه خدایاده مادرش اُفتاد *** تمام خاطره ها ی مدینه شد زنده که اشک دیده ی او بود دربرش افتاد __ گرفت کاسه یِ آبی حسین میگوید دوباره لرزه به لبهای مضطرش اُفتاد چنان شده ،اثر بوسه از گلو نگذاشت که شمر از نَفَس افتاد،خنجرش اُفتاد بریده او زقفا با دوازده ضربه درون پنجه سری ماند و حنجرش اُفتاد بیادقتلگه وشمروآن سر وخنجر در آن طرف سرِ گودال خواهرش اُفتاد _آرمین غلامی(مجنون )
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ایدل بنال از امشب ، که فصل غم بپاشد شهر مدینه دیگر، در ماتم و عزا شد بدشت سینه بذر، غصه و غم بکارید اندر ، عزای صادق ، سوگ و عزا بپاشد کشتی علم و تقوا ، اندر طواف طوفان در بین موج غمها- اسیر و مبتلا شد شهر مدینه گشته ، کرببلای صادق شیون و وامصیبت ، در ارض و در سما شد موسی ابن جعفر امشب ، دیگر پدر ندارد دگر بدون بابا ، زمانه بی صفا شد گرفته گَرد ماتم – کُرسی علم و دانش جهان علم و تقوا ، بنگر که در عزا شد از ستم و جفای – منصور بی مروت پیرُ رئیس مذهب ، امشب دگر فدا شد (مجنون) از این مصیبت ، گریه ی بی امان کن کُشته امام صادق ، از زهر پُر جفا شد شعر..آرمین غلامی(مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ جانی دگرمیان تن وپیکرم نبود آتش کشد زبانه وکس در برم نبود درپشت در اسیردر وآتش درم خاکستری نشسته به روی سرم نبود همچون خلیل دروسط شعله ام اسیر دیگراجابتی به دل مضطرم نبود هرگزخبرنبوده ز اصحاب سینه چاک آتش گرفتم وبخداکس برم نبود دشمن میان خانه غرورمرا شکست درگیرو دارکوچه کسی یاورم نبود اینجاعدوبه شخصیتم لطمه ها زده دربین کوچه پلک دوچشم ترم نبود ابن ربیع مرا وسط خانه میکشید دیگرتوان به گوشه ی بال و پرم نبود نقشه کشیده دشمن ملعون برای من افتاده ام دگر رمقی دربرم نبود دستی پلید سوی دوچشم مراگرفت دربین کوچه.شکرخداهمسرم نبود آنشب مراعدو.وسط کوچه میکشید تنهامیان لشگرم ولشگرم نبود درپیری آنچنان همه خارم نموده اند یا دازحسین کردم وکس دربرم نبود دیگر زپافتاده ام از روضه ی حسین جزیادشام وکوفه دگردر سرم نبود 🔸 شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ _____________________ 🔹اشعار ناب
🌹 (ع)🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــ عمری بُود به عشق رخت دل سپرده‌ام در روضه ها برای غمت غصّه خورده‌ام یاشیخ الاوصیا بخدا درعزای تو بر حالِ نوکران شما غِبطه خورده‌ام عمری برای دیدن صحن بقیع تو هرلحظه من دقایقِ خود را شِمرده‌ام درمجلس عزای شما ناله سر دهم غیرازشما زهرکس و ناکس سِتُرده‌ام اینجا عزای حضرت شیخ الائمه است دستان خود به پرچم وبیرق فشرده امِ باشدچه حکمتی که‌چنین بیخود ازخودم؟ هرگز براین عزای شما پِیْ نبرده‌ام شادم که درتمامی طول مسیرعمر ازفیض روضه ات همه جابهره برده‌ام -آرمین غلامی (مجنون) جدیدترین کانال اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕