eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
97 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
مجموعه اشعار خادم زینب س: خادم زینب: پرم شکسته آسمون دلم گرفته دریا ندارم هیچ کسی رو من به غیر تو خدایا گناه نمیذاره دلم پای دلت بمونه دلم دلش میخواد با اشک برای تو بخونه انقد گذشتی از گناهای دل سیاهم انقد شکستم دلتو بازم دادی پناهم یجور گذشتی و نیاوردی به رو خدایا که گاهی حس کردم نمیبینی کوه گناهم خجالتم نده یکم منو برون خدای من اين چه دلیه که میبخشه به این آسونی دستم بلند شد به دعا پیچیده بوی ربنا خداروشکر دعوت شدم بازم به مهمونی الهی العفو الهی العفو 2 مثل کبوتری که باد زده به آشیونش کبوتری که میرسه از خودت آب و دونش دنبال یه گشایشم دنبال راه چارم مثل همیشه ای خدا منو تنها نذارم اگه کسی به غیر تو ، میدید گناه من رو آبروی منو میبرد ، رسوا میکرد دلم رو با اینکه صبح تا شب همه گناهامو میدیدی بازم نیاوردى به رو آبرومو خریدی خجالتم نده یکم منو برون خدای من این چه دلیه که میبخشه به این آسونی رسوا بکن منو خدا یا که منو بکن رها من چی دارم که باز شدم دعوت مهمونی الهی العفو الهی العفو 3 گناه نمیذاره چشام لطف تو رو ببینه ببخش دلی رو که با غیر خدا همنشینه با دست خالی اومدم خودت ببینی مولا تو تقدیرم رقم بزن هدایتو خدایا بک یا الله و الهی به محمد العفو الهی به علی و فاطمه نرون گدا رو الهی بلحسن الهی بلحسین الهی نرون بحق این شبا تو عبد رو سیارو الهی بلحسین میگم برگ برنده ی منه حس میکنم لبخندو رو لبت خدایا منو ببخش به مادرش بحق داغ حنجرش تو رو قسم به حق زینبت خدایا الهی العفو الهی العفو
مجموعه اشعار خادم زینب س: خادم زینب: این اشکا اشکای آخره دریا تو چشمای حیدره زهر داره جونم رو میبره زهرا این شبها شبهای آخره تو گوشم صدای اون دره پلک من دوباره میپره زهرا حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در 2 سی ساله ، که روزه ی علی وا میشه با اشک روضه هات میمیرم هر لحظه من برات زهرا سی ساله که آه نیمه شب حرفای نگفته ی منه شاهد من اون پیراهنه زهرا امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من نیا با اون خونابه های روی پیراهن 3 قلبم رفت این دم آخری به گودال و صحرای بلا امون از غم کبوترا زهرا تب کردم به یاد العطش طفلی که تو صحرا کرده غش فکر زینبه دلم همش زهرا داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر دارم میبینم که زینبو با دستای بسته تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله یکی برای بردن انگشت تو گوداله رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
ممکنه کمی متن شعر با ویس متفاوت باشه لطفا بزرگواران به متن شعر توجه کنن فصلی الله علی الباکین پناه عالم شدی ثارالله دل از این دنیا بریده نوکر فقط بعشق اباعبدالله کرده دل روحرم روضه های حسین شده خونه ی من عمری کربلای حسین زیارت نامت این دل رو داده صفا السلام علی من دفنه اهل قری نوکری میکنم با چشای ترم من باروضه هات زیر سایه ی این علمم همه میگن که فخرفروشی بده اما من فخر میفروشم وقتی که لباس مشکی روضه های تو رو میپوشم بند دوم فصلی الله علی الباکین توو هرجاکه پرچم تو نصبه دیگه نیست دست خودمون ارباب فقط روضه های تو میچسبه هرجا اسم توعه کربلای منه خودبخود میبینی نوکر تو سینه زنه دست من نرسید که بدست زهیر میکنه مادر تو عاقبتم رو بخیر وقتی میشنوه این ناله های منو میرسونه روزی هرشب سینه زنو اگه جاموندم از عاشورا میرم دنبال همون پرچم انقد روضه میام و میرم که یروز بهتون ملحق شم بند سوم فصلی الله علی الباکین دلم گرمه به دعای زینب بنویسید روی قبرم اینو که جونش رو داد برای زینب مرتضای حسین ای لوای حسین زینبیه تا حرم مروه صفای حسین ای سلام حسین ای قیام حسین با تو مونده سرپا هنوز خیام حسین ای حریم حسین بیت الحرام حسین رسیده به قلبت اخرین سلام حسین به لشکر حسین سرداری یک تنه میر و علمداری دنیا میگرده دور تو چون هم مختاری و هم کراری
حرم تو بهترین نقطه ی عالم منه جنت بدون تو حسین جهنم منه اولین امید من گوشه ی پرچم توعه جون پناه سال من ماه محرم توعه میدونی چیه اومدم که رزق سالمو بدی مادرت بیاد بگه نوکر حسین خوش اومدی شد محرمو چی برام بهتر از این حال و هوا اومدم بگم که رو دست خودمم موندم خدا حالمو بهتر کن ، گوشه نگاه تو واسم اعجازه حالمو بهترکن ، نگاه تو از بدا حر میسازه حالمو بهتر کن ، بذا چشام بشه برات بارونی حالمو بهتر کن ، تو که حال این روزامو میدونی بند دوم جوونیه من کجا و جوونیه اکبرت بذا امشب بمیرم تو روضه ها فداسرت انقده چشام پر از گناه شده نمیبینم اومدم منو ببخشی به دعای مادرت میدونم خودم که آب از سرم گذشته ای آقا آره رو سیام اما جایی ندارم تو این شبا چی کشید منو توی هیئتا نسیم پرچمت منم آقا جون یادته سینه زن محرمت حالمو بهتر کن ، جوونیای من گذشت از حدش حالمو بهتر کن ، گدا نمیرسه به ارباب قدش حالمو بهتر کن ، خودم نمیدونم آقا راهش رو حالمو بهتر کن ، رد نکن این سوز دل و خواهش رو بند سوم از همه خسته شدم ، همه ازم جدا شدن پرسیدم از هرکسی تو رو بمن نشون دادن بخدا غرق گنام اما دلم خوشه به این که بدا رم را دادی با زائرای اربعین میدونی چیه راهو گم کردم تو پیدا کن منو نشونم بده راه روشن حسینی شدنو میدونی چیه آره من بدم ولی دوست دارم میدونی خودت که چقد به روضه هات عادت دارم حالمو بهتر کن ، بجون اون مادری که بی خوابه حالمو بهتر کن ، امید من به کرم اربابه حالمو بهتر کن ، تو رو به جون خواهرت خوبم کن حالمو بهتر کن ، با یه نگاه آقا منو آدم کن التماس دعا
ممکنه کمی متن شعر با ویس متفاوت باشه لطفا بزرگواران به متن شعر توجه کنن فصلی الله علی الباکین پناه عالم شدی ثارالله دل از این دنیا بریده نوکر فقط بعشق اباعبدالله کرده دل روحرم روضه های حسین شده خونه ی من عمری کربلای حسین زیارت نامت این دل رو داده صفا السلام علی من دفنه اهل قری نوکری میکنم با چشای ترم من باروضه هات زیر سایه ی این علمم همه میگن که فخرفروشی بده اما من فخر میفروشم وقتی که لباس مشکی روضه های تو رو میپوشم بند دوم فصلی الله علی الباکین توو هرجاکه پرچم تو نصبه دیگه نیست دست خودمون ارباب فقط روضه های تو میچسبه هرجا اسم توعه کربلای منه خودبخود میبینی نوکر تو سینه زنه دست من نرسید که بدست زهیر میکنه مادر تو عاقبتم رو بخیر وقتی میشنوه این ناله های منو میرسونه روزی هرشب سینه زنو اگه جاموندم از عاشورا میرم دنبال همون پرچم انقد روضه میام و میرم که یروز بهتون ملحق شم بند سوم فصلی الله علی الباکین دلم گرمه به دعای زینب بنویسید روی قبرم اینو که جونش رو داد برای زینب مرتضای حسین ای لوای حسین زینبیه تا حرم مروه صفای حسین ای سلام حسین ای قیام حسین با تو مونده سرپا هنوز خیام حسین ای حریم حسین بیت الحرام حسین رسیده به قلبت اخرین سلام حسین به لشکر حسین سرداری یک تنه میر و علمداری دنیا میگرده دور تو چون هم مختاری و هم کراری
امروز روز واقعست امروز روز محشره روز مرگ مرهباست روز فتح خیبره خیبریعنی رد شدن از این نفس پر بلا باید از همه گذشت توی راه کربلا کربلا یعنی تا دنیا دنیاست بارون غم توو چشما میباره کل یومِِ عاشورای شیعست حسین تو هر قلبی پرچم داره هرلحظه ی عمرم‌ عاشورای عشقه اشک روضه جام طهورای عشقه بند دوم مسلمیه برام چشمه ی بصیرته وقت بیداری و تجدید بیعته از سر باید گذشت از جون باید گذشت واسه عشق از صراط خون باید گذشت بِاَبی اَنتَ و اُمّی یعنی میگذرم از دلبستگی هامم *کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلَیکَ* یعنی خدا هدف باشه واسم کار هرکسی نیست پای تو بمونه کار هرکسی نیست مرگ عاشقونه بند سوم باتو میکشم نفس نبضم باتو میزنه وقتی عشق تو آقا توی سینه ی منه لطفت جاریه حسین توی زندگی من نوکریه تو فقط میشه بندگی من موج این پرچم داره دنیارو دور گنبد تو میچرخونه تطهیرم میکنه از هر رجسی اشکی که چشمامو میگریونه بی عشقت نمیره عرش حق نمازم باید کعبه رو هم دور تو بسازم **کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلیکَ بخشی از مناجات شعبانیه امیرالمومنین ع هست
دلمو به دریا میزنم که دریا شم اومدم با دم عیسای تو احیا شم خستم از اینکه دلو به هرکسی دادم حالا اومدم فقط مال خودت باشم میدونم بدرد تو نمیخورم اما من تو این دنیا فقط تو رو دارم آقا بی نیازی از من و من بتو محتاجم باز محرم اومد و دلم شده غوغا تورو به دست به خاک افتاده ی سقا تو رو به صدای محزون کبوترها تو رو به اون کاروونی که رسید امشب تو رو به عمه ای که رفته تو بازارا رونگیر از من بیچاره ی بی سامون رفته بیراهه دلم خودت برش گردون نوکر سربه هواتو سربراهش کن دل که عاشق باشه نوکری میشه اسون من دعام نمیرسه بجایی اما تو میتونی عوض کنی تموم دنیامو کافیه دستتو بالا بگیری ارباب میدوزی بهم زمین و آسمونارو من که از گریه ی هر شبت خبر دارم اما واست چی بجز خون جگر دارم تو دعام میکنی و خجالتم میدی اخه من برات چی غیر دردسر دارم
امروز روز واقعست امروز روز محشره روز مرگ مرهباست روز فتح خیبره خیبریعنی رد شدن از این نفس پر بلا باید از همه گذشت توی راه کربلا کربلا یعنی تا دنیا دنیاست بارون غم توو چشما میباره کل یومِِ عاشورای شیعست حسین تو هر قلبی پرچم داره هرلحظه ی عمرم‌ عاشورای عشقه اشک روضه جام طهورای عشقه بند دوم مسلمیه برام چشمه ی بصیرته وقت بیداری و تجدید بیعته از سر باید گذشت از جون باید گذشت واسه عشق از صراط خون باید گذشت بِاَبی اَنتَ و اُمّی یعنی میگذرم از دلبستگی هامم *کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلَیکَ* یعنی خدا هدف باشه واسم کار هرکسی نیست پای تو بمونه کار هرکسی نیست مرگ عاشقونه بند سوم باتو میکشم نفس نبضم باتو میزنه وقتی عشق تو آقا توی سینه ی منه لطفت جاریه حسین توی زندگی من نوکریه تو فقط میشه بندگی من موج این پرچم داره دنیارو دور گنبد تو میچرخونه تطهیرم میکنه از هر رجسی اشکی که چشمامو میگریونه بی عشقت نمیره عرش حق نمازم باید کعبه رو هم دور تو بسازم **کَمالَ الاِنقِطاعَ اِلیکَ بخشی از مناجات شعبانیه امیرالمومنین ع هست
صدای زنگ کاروونه ، بهش بگید برگرده میگن که زن همراهشونه ، بهش بگید برگرده عمه ی سادات توی راهه ، بهش بگید برگرده آخر راهش قتله گاهه ، بهش بگید برگرده تورو خدا بگین نیاد ، اینجا جای طفلا نیست بفکر قتل و غارتن ، جای حسین اینجا نیست برگرد ای علمدار ، جا واسه زنا نیست اینجا هیشکی فکر ، موی دخترا نیست زینب میشه تنها ، زینب میشه مضطر اینجا جاییه که ، حسین میشه بی سر واویلا حسین یابن زهرا بند دوم بازارای کوفه شلوغه ، همه باهم هم دستن مهمون نوازیشون باسنگه ، همه حرومی هستن یتیمایی که نون و خرمای حیدرو میخوردن مردی شدن حالا برای سرت طبق آوردن تورو خدا کوفه نیا ، اینجا دلاشون سنگه تو کوچه ها تو خونه ها ، شوق شروع جنگه برگرد ای علمدار ، اینجا قحط آبه اینجا قتله گاهه ، نوزاد ربابه برگرد ای علمدار ، تا شش ماهه خوابه اینجا قتله گاه ، نوزاد ربابه واویلا حسین یابن زهرا بند سوم تو رو خدا کج کن مسیرو ، حیا ندارن اینجا نذار که کار خواهر تو ، بیافته به بازارا تو رو خدا هرجا که میری ، کوفه نیا واویلا میترسم از اون کوچه ها و طعنه و نون و خرما تورو خدا ، جایی برو ، که خواهرت آروم شه اینجا نیا ، بذا نگاه دخترت آروم شه برگرد ای علمدار ، میبرن سرا رو میبینی تو از دور ، رقص نیزه ها رو برگرد ای علمدار ، زینب بیقراره فردا آواره ی ، این صحرای خاره واویلا حسین یابن زهرا
شوربسیارزیبا تنگ واسه ی من آسمونا بی هوای حسین دنیامون نداره شور و حالی بی صفای حسین یکی کاش که مارو برسونه کربلای حسین کربلای حسین بیتو یک لحظه هم اروم نمیگیرم تو قفس این دنیا اسیرم سینه نزنم واست میمیرم اربابم عادتم دادی به نسیمای پرچم تنها دلخوشیمه تو این عالم منم و هیاهوی محرم اربابم علت بودنم حسینه نبض من پرچم عزاته هرجا اسمت باشه برا من آقا خود کرببلاته بند دوم ساخته دنیارو خدا واسه نوکرای حسین میشه معشوق خدا حتما آشنای حسین یکی کاش که مارو برسونه کربلای حسین کربلای حسین جلوه ی نور حق توو عشق حسینه اونی که نجات عالمینه ورودیشم بین الحرمینه اربابم دل وقتی دل میشه که تو تب بسوزه مثل (شبیه) دل زینب بسوزه برای تو صبح تا شب بسوزه اربابم این اشکا رزقیه که از دعای مادرت رسیده دوباره قلبم زیر و روشد انگاری خواهرت رسیده بند سوم خدا داده این اشکو بمن تا بندگی بکنم یعنی مثل زهیر و بریرش زندگی بکنم سفره ی دلمو پر از عشق و سادگی بکنم سر داده تا روی پای تو بزارم نوکریه تو شد اعتبارم شده روضه ی تو کارو بارم اربابم هرچی دارم آقا از خیر تو دارم اخه کیو من غیر تو دارم خاک پاهاته دارو ندارم اربابم قسمتم(قسمت من) بکن نگاتو کردم سر نذر چشاتو دوست دارم مثل شهیدا بشنوم خودم صداتو
ببار بارون بزار تر بشه زخمای رو لبامون که از تشنگی درنمیاد صدامون بیا سایه بنداز سر عمه هامون که رفت معجرامون کجا موندی خودت رو تو کاش کربلا میرسوندی واسه آب عمو رو به مقتل کشوندی سه شعبه توی چشم سقا نشوندی دلم رو سوزوندی نگفتی سه سالم تحمل دوری بابا ندارم دارم میرم اما شده زخمای رو تنم یادگارم حالا که بابا رفت باید پا رو خارای صحرا بزارم خداحافظیه منه و این دلی که واسه بابا بیتابه دلم تنگه لالاییه باباست سه ساله بی بابا نمیخوابه خداحافظی سخته بابایی واسه دخترا سخته مخصوصا بابا من میرم چون که مجبورم ولی تو بمن سر بزن حتما بند دوم ببار بارون میبنی تن بابا بی سایبونه سرشم روی نیزه ی ساربونه بشور اون چشایی روکه غرق خونه منو میسوزونه دلت اومد نباری رو چشمایی که نیمه بازه به ماهی که حتی رو نی دلنوازه چه جوری سرش با سر نی بسازه چشاش نیمه بازه نباریدی بارون تو وقتی سیاهی میرفت چشم بابا نباریدی بارون گذاشتی تو لب تشنه اونو رو خارا نباریدی بارون چه فرقی داری تو با چکمه سیاها به بابا نگو چی سرم اومد نگو چی به روز حرم اومد نگو یکی گوشواره هامو برد یکی هم پی معجرم اومد نگو به بابا کی سوزوند مومو کی با سنگ شکسته دو ابرومو یا اون دست سنگینی که میزد نگو ماجرای دو گیسومو بند سوم نبار دیگه تماشا نداره چشای پر از تب یا این گیسوایی که شد نامرتب میباره بجات چشمای عمه زینب چه دلخونم امشب برو بارون به اون پیکری که پر از زخمه برگرد خبر از بابایی بیار باد شبگرد نگو نیزه دارت چیا با دلم کرد چه جور عمه رو زد نباریدی بارون دیدی دشمنای بابایی زیادن نباریدی بارون دیدی خوردن آب اما آبش ندادن نباریدی بارون دیدی همه با نیزه هاشون آمادن دیگه نیست نیازی نبار بارون شده ماهِ رو نیزه سقامون دیگه نیست نیازى بتو خوش باش حالا که دیگه رفته بابامون فقط کاش نفهمه النگوهام همونایی که هدیه ی باباست یکی برده با سیلی از دستم الان دست اون بچه شامی هاست
درسته رو نیزه نشستی اما این که میگن یتیم شدم دروغه سایت هنوزم بالای سرم هست شاید سرِ رو نیزه هم دروغه شاید دارم خوابای بد میبینم سنگی که خورده به سرت دروغه خونی که داره میچکه رو نیزه از تو رگای حنجرت دروغه بگو دروغه که شب و سپر کردی توی تنور بگو دروغه که داری میری بی من یجای دور روزم رو شب کنم بیتو چه جور بند دوم میخوام که درد دل کنم بابایی مونده تو قلبم حرفای نگفته اما میون زنها پنهون میشم تا که چشات به صورتم نیافته آخه دیگه چیزی نمونده از من نگام کنی بال و پرم میریزه یجوری سوختم توی شعله ها که نازم کنی موی سرم میریزه فقط اگه میشه از اون بالا بخند توو روی من مثه تو میسوزه از تشنگی هنوز گلوی من رو نیزه ها نشستی روبروی من بند سوم حالا که اومدی بیا بشینیم خستگی در کن روی دامن من پاک کنم این غبارو از رو چشمات اگرچه خاکیه پیراهن من لباس من خاکی تر از زمینه اما تو خاکی تری از لباسم چقد عوض شدی ولی هنوزم همون بابای مهربونی واسم منم عوض شدم چقد بابا شبیه دختره تو بی انگشتری دخترتم بدون معجره ولی هنوز چشات نازمو میخره