eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
45 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عج) 🔘🔘🔘142🔘🔘🔘 بند1⃣ شبه تولدت شده، مولای من کجایی جشن بدونه تو آقا، نداره هیچ صفایی داره بهار میاد هنوز، باغ دلم خزونه بهار ما وقتیه که، ای مهربون بیایی گرفتیم احیا کجایی آقا چشما به پای دعای عهد شده دریا یوسف زهرا مقیم صحرا بیا که بی تو زندگی نداره معنا محول الحول و الاحوال من تویی دعای تحویل سال من 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 بند2⃣ شب ولادتت آقا، خیلی هواتو کردم تو نیستی و ببین چه قدر، شبیه کوه دردم این آخر سالی بیا، بکن یه نیم نگاهی کاشکی بشه ببینمت، بیام دورت بگردم دارم میشم پیر شدم زمین گیر عَجّلْ عَلٰی ظهورِکَ داره میشه دیر نعم الامیرم به غم اسیرم دیگه دارم از دوریتون، آقا میمیرم محول الحول و الاحوال من تویی دعای تحویل سال من 💠💠💠1⃣4⃣2⃣💠💠💠 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به قلم: طاها تحقیقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عجل الله تعالی فرجه الشریف و ... ... فصل بهار و سبزه و سنبل رسیده بر شاخسار عاطفه صد گل رسیده از بین بستان نغمه ی بلبل رسیده آری قیامت را کنون سَمبُل رسیده جاری شده شور قیامت بین عالم شوری به دل دارم بهاری گشته حالم اصل بهار آمد نگار آمد بیایید بر سینه ی خسته قرار آمد بیایید ای عاشقان آن تکسوار آمد بیایید حیدر رسیده ذوالفقار آمد بیایید رویش نبی خویش علی زهرا خصایل باشد تمام خوبی و جمع فضایل او می رسد درد بشر درمان بگیرد این غربت و این غصه ها پایان بگیرد ویرانی کل جهان سامان بگیرد دین خدا از یک دم او جان بگیرد شکر خدا ما وارثان عاشقانیم چشم انتظار دولت صاحب زمانیم بر تشنگان معرفت دریای آب است او بر ستمکاران این عالم عذاب است لطفش به مظلومان دنیا بی حساب است این الحسن ، این الحسینم را جواب است لیلای شب‌های بلند بی قراری از حال مجنونت خبر داری ، نداری؟ باران رحمت بر بیابان خواهد آمد بر پیکر بی جان ما جان خواهد آمد سامان دلهای پریشان خواهد آمد مرد خدا منجی انسان خواهد آمد عطر بهار این زمستان خواهد آمد ( او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد ) گفتم شهیدان آه سینه شعله ور شد هرچند آهم از گناهم بی اثر شد سهم دل جامانده ام خون جگر شد حسرت برایم آرزوی یک سفر شد آری سفر در موج خون اینگونه خوب است همزاد و همراه جنون اینگونه خوب است ای خوش به احوال فدایی های راهش دلداده های کعبه ی خال سیاهش آن کشته های سر بدار بی گناهش یاران یار و پارکابان سپاهش یاد خمینی و شهیدان و رفیقان یاد سلیمانی کنم در این بهاران رفتند یاران تا که ما برجا بمانیم باید وصیت نامه هاشان را بخوانیم حالا که تبیین است جهاد ما ، برآنیم این جمله را بر گوش عالم می رسانیم : این انقلاب آخر رسد بر صاحب آن بر مهدی صاحب زمان مولای دوران میدان جنگ ما دگر در بین خانه است حالا سلاح دشمنان ما رسانه است تحریم بدخواهان تماماً یک بهانه است کار و تلاش اقتصادی ... عارفانه است دشمن نشانه رفته دین و نانمان را از ما نگیرد غیرت و ایمانمان را لعنت به آمریکا و بر آل سعودش بر صهیونیست و بر وجود بی وجودش بر آنکه جز شر و تباهی نیست سودش؟ ننگ است و نیرنگ است کل تار و پودش با قاتل سردار ما سازش نه هرگز دشمن ببیند روی آرامش نه هرگز ما با ولایت تا شهادت بی‌قراریم ما مردمان با وفای این دیاریم در اوج سختی ها همیشه سفره داریم هرچه که پیش آید کماکان پای کاریم از هفت سین سفره نوروزی ما سین سعادت با ولایت گشته معنا ما را حواله داده زهرا بر رضایش این آخری سالی دلم دارد هوایش دارم هوای گریه در صحن و سرایش زانو زدن در محضر گنبد طلایش صحن رضا بر عالمین دارالشفا هست آنجا برایم هم نجف هم کربلا هست باید بخوانم شیعتی مهما شربتم گریه امان میگیرد از حرف و تکلم پیش نگاه خواهری غمدیده مردم در زیر نیزه می شود جسم حسین گم اینکه تنش مانده به زیر پا حسین است ذکر لب زهرا و زینب وا حسین است حسین رحمانی ۱۴۰۰/۱۲/۲۵ .
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 عاشقان منتظران مژده که آمدبه جهان جلوه ای از احمدومحمود و ابوالقاسم خوش طلعت و زیبا، که ازبرق دو چشمش شده خورشید هویدا،وَ زلبخندقشنگش شده گل وا. عجب این کودک معصوم دل آرا وقشنگ است.وعجب نیست دلِ شیعه برای فرجش این همه تنگ است.تهنیت باد به زهراکه عروسش پسری زاد سرآمدکه دراوهست همه منظر زیباییِ احمد چه مبارک پسری که شده آیینه ی سیمای محمد. چه مبارک سحری بود درآن مهدی موعود قدم رنجه نموداست وزمین مفتخر ازاینکه شده سجده گه او. بفدای نمکین صورت ولبخندمَلیحش. ببرد دل زهمه خال سیاهی که نشست است به رخسار وَجیهش، چه بگویم ز دو اَبروی کمانش. ای به قربان نوای ملکوتیِ اَذانش، آیه خوان بوده ازآن لحظهٔ میلاد زبانش. پدرش ازسرشوق وشعف وعشق ببوسیددهانش ز روی مهرنموده نظری بر قد رعنای محمد. این پسرماهِ جمالش، کمالش، همه ی حُسن وخصالش به علی مانَد وهم عصمت اوفاطمی است وچوحسن معدن حِلم وچوحسین معدن عشق است وشجاعت، غیرتش رفته به عباس عموجان عزیزش وچنان عمه ی مظلومه اش آیینه ی صبراست. چقدر رفته به سجادسجودش، همه دم حضرت باقربستودش. چه بگویم که چوصادق همه صدق است وجودش، کاظمی مَشی ومرامش ورضا داده سلامش. تقوی خو، نقوی رو، حسن عسکری مولاوامامش. بُوَد او ختم امامت، شده هم نورهدایت که خدا داردش او رابسلامت. که همه منتظرانش بشوندمست زصهبای محمد. این چه سِرّی است خدایاکه شده ختم نَبُوَّت به محمد؟ شده هم ختم امامت به محمد؟ دومحمدشده اندناجیِ کلِ بشریت، دومحمد زده اند مُهرقبولی به شریعت. دومحمدزده بردفتراسرارحق امضای ولایت. این همان یوسف زهراست بُوَد منتظر اَمرخداوندکه حکم فرجش رابرساند، بفرماید الاحجت معبودرسیداست دگرلحظه ی موعود بیاخیز دگرپرده ز رخساربیفکن که ببینند توراهرچه ستمدیده وغمدیده ی مظلوم وهرآنکس که بجان آمده از دوری وهجران. بیاخیزببینندخلایق همه غوغای محمد. عجب اقبال وعجب بخت بلندی، چه نصیبی وچه فیضی زخداوند شده قسمت نَرجس زن پاکیزه سِرشتی که شده تازه مسلمان پس ازآن بسته چه عهدی که خداکرده ورا مادرمهدی. شده هم مادرمولای زمان بانوی مُلک دوجهان، فخرزنان. شدپسراوگل طاها، شه والا، ولیِ حَی تعالی، پسرآخرزهرا. چو بدیدندملائک همه درحیرت و در بُهت وشِگفتند وپس ازآن همه در گوش هم اینگونه بگفتندکه یااللعجب این طفل چه نازوچه فریباست، عجب دلبرو زیباست، عجب ماه دل آراست. بیاییدوببینیدکه الحق والانصاف هر آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است. الا دلشدگان یوسف یعقوب کجایوسف زهرای محمد. زآن عزیزدل زهرا همه ی عمربگفتیم وشنیدیم ز وفایش زصفایش وَز بخشندگی وجود وعطایش، زمرامش وَزشیرینیِ آهنگ کلامش، هم زآقایی وهم لطف تمامش. ولی افسوس ولی حیف ندیدیم رخ زیبا ونجیبش. نشده روزی ماشربت وصلش دریغاکه چشیدیم فقط زهر فراقش. به کجا هست عزیزدل زهراکه بگیریم سراغش؟ نصیب دلم آه هست. دل ودیده به راه هست. فقط منتظردیدن ماه هست. دلیل همه نادیدنش آثارگناه هست. وگرنه که عزیز دل زهرا به همه جان پناه هست. دلش هم زگناه من وتوغرقه ی آه هست. گرچه یارب غم هجرش شده یک عمر نصیب دل«مداح»کرمی کن که ببیند ظهور وفرج مهدی والاگهرو تاج سرو قرص قمررا که دل آرام بگیرد. و ازاو کام بگیرد. زکَفَش جام بگیرد. بشود مست تماشای محمد. اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم. 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
❤️ بر مهدی دین مُنجی دنیا صلوات بر چهره آن ماه دل آرا صلوات در دامن نرجس گل زهرا بِشِکفت بر این گل و بر نرگس و زهرا صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸                         گفتم که خدایا مرادی بفرست       طوفان زدهام راه نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه ی یا مهدی           نذر گل نرگس صلواتی بفرست 🍃🌸🍃🌸🍃🌸                          بر گلشن و گل، به بـویِ مهدی صلوات برشــــیفتـگان کـــــویِ مهدی صلوات سر می زند از کنـارِ کعبــه خورشـید در سعی و طواف، روی مهدی صلوات   🍃🌸🍃🌸🍃🌸                        ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات سرچشمه فیض و قبلگاه حاجات ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸                         برخاتم اوصیاء مهدی صلوات  برصاحب عصر ما مهدی صلوات  خواهی که خداوند بهشتت ببرد  بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸                        خوانم همه جاه که زنده هستم صلوات        خیزد ز دل خدا پرستم صلوات ای مهدی دین زدیدن ماه و فلک            با یاد رخ تو میفرستم صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸                           برنائب برحق امامت صلوات  برصاحب انوار قیامت صلوات خواهی که به روز حشر نگردی مایوس   بفرست به پیشگاه مهدی صلوات  🍃🌸🍃🌸🍃                          بر جلوه ی روی    مهدی  صلوات بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات                   ما را نبود چو هدیه یی در  خور او بفرست به پیشگاه مهدی صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸                           ای مظهر رحمت و عطا و برکات سرچشمه ی فیض و قبله گاه حاجات ای حجت ثانی عشرای مهدی جان  بر طلعت زیبای تو دایم صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸                       صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست       تلخی ذائقه را شاخ نباتی بفرست می رسد با علم سبز امامت بر دوش       از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست   🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃                           به رویِ انور مهدی منتَظر صلوات به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات به یمن مقدم آن منتقم که در عالم کند حکومت الله مستقر صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 بر چهرۀ پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات         تا امر فرج شود مهیّا ، بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔸️رباعییات مهدوی 🔸️به بهانه‌ی میلاد امام زمان(عج) 🔸️رباعی اول از بیت ولا نور ولا پیدا شد عالم به تمنای رخش شیدا شد این غنچه نرگس است از باغ ولا خرسند ز مقدمش دل زهرا شد 🔸️رباعی دوم عالم متحیر از جمال ماهش مبهوت نشسته انبیا در راهش این وارث پیغمبر و زهرا و علیست نظم همه عالم ز دل آگاهش 🔸️رباعی سوم دنیا همه آشوب و شرربار شده عالم به غم و غصه گرفتار شده درمان همه درد ظهور مهدیست مهدیست که مشعل شب تار شده 🔸️رباعی چهارم لبخند نشسته بر لبان زهرا امشب شد این ذکر،بیان زهرا عجل لولیک الفرج یا مهدی با آمدنت جهان جنان زهرا 🔸️رباعی پنجم ای خاتم الاوصیا به نورت صلوات ای وارث موسی به طورت صلوات ما منتظران در انتظار فرجیم برطلعت و برعصر ظهورت صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود امام زمان (عج) سبک مازندرانی بند اول : عالم و آدم مست و هواییِ تو دل شده شیدا و هر کجاییِ تو می زنه پر سمت و سوی هر جا باشی راهی ام ای یارا جانا راهیِ تو از ازل دل در دامِ تو افتاده یار صیدمو در بندم در حوالیِ تو "جانــــــا" تو جان جانانی تو یار جانی تو بر جان ما چون روح و روانی الا باد صبا ای خوش طراوت سلامم را بر وی کی می رسانی اباصالح مولا ، دردم دوا کن به ما دیوانگان هم اعتنا کن دلی که حاجتش باشد زیارت به حق زهرا حاجاتش روا کن بِهارِ سو بِموئِه تِه نِموئی مِه اِسپِه مو بِموئِه تِه نِموئی دِواره جُمعه بَیّه داد و بیداد جمعه ی شو بِموئِه تِه نِموئی بِشکِسّه آئینه ی دل خار نَئونِه صد تا دلِ خوش یک دلِ زار نَئونِه " مِن بَمیرِم شِه جان رِه آقا صاحب زمان ره " بنده دوم : آخ تی دلِ قِربون بَوِم ای یار تِره نَدیما نارمِه من قِرار اول نومه بعد بسم الله تی نومِ ورمه مه باغِ بِهار شِه پَلی گِمّه اَی خِداوندا سالِم و دلخوش تو مِه یارِ دار "جانـــــــا" جانا محبتی هاکن اِماره تی تنِ خسته ی درد و بِلاره تو جان بخواهی دِمی جانِ قِربون عاشق نیازی نارنه به اشاره خامِه بَوِم کوتِر تا پر بَئیرِم جامِ بلا از دست دلبر بَئیرِم خامّه صِواحی تا وقتِ نِماشون بِرمه واریِ مِن از سر بَئیرِم تِتی بزو دار و بَسوزه می دل عالِم سر کار و بَسوزه می دل هر کی یه یاری شِه وَر دارنه اما تینارِه می یار و بَسوزه می دل بِشکِسّه آئینه ی دل خار نَئونِه صد تا دل خوش یک دل زار نَئونِه " من بَمیرم شه جان ره آقا صاحب زمان ره " شاعر : حسین بابانیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من کی‌ام قلب وجودم، من کی‌ام جان جهانم من کی‌ام نور عیانم من کی‌ام سرّ نهانم   من کی‌ام کهف حصینم من کی‌ام مهد امانم من کی‌ام مولای خلقت در زمین و آسمانم   من کی‌ام فرمانروای ملک حیّ لا مکانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من کی‌ام من آسمانی مصلح خلق زمینم من کی‌ام من دست تقدیر خدا در آستینم   من کی‌ام من وارث پیغمبر و قرآن و دینم من کی‌ام سر تا قدم مولا امیرالمؤمنینم   من کی‌ام من آخرین تیر الهی در کمانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من کی‌ام من آفتاب یازده خورشید نورم من کی‌ام من مصحفم، توراتم، انجیلم، زبورم   من کی‌ام من مظهر عفو خداوند غفورم من کی‌ام من آن کلیم استم که عالم گشته طورم   من یگانه مصلح عالم امام انس و جانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   ماه شعبان خنده زن بر آفتاب منظر من بوسه‌گاه جدّه‌ام زهرا جبین مادر من   سیزده معصوم را روح و روان در پیکر من جان به قرآن می‌دهد لعل لب جان پرور من   نقش جاء الحقّ به بازویم شهادت بر زبانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   پیشتر از آنکه کامم تر شود از شیر مادر داشتم بر آسمان معراج چون جدّم پیمبر   بر لبم گردید جاری آیۀ قرآن چو حیدر بر همه مستضعفین دادم نوید فتح را سر   با گل لبخند، بابا بوسه می‌زد بر دهانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من به چشم شیعیانم جلوۀ الله و نورم من میان دوستانم، گر چه پندارند دورم   ملک هستی بحر موّاجی بود از شوق و شورم دوستان آماده، نزدیک است ایّام ظهورم   می‌رسد دیگر به پایان انتظار شیعیانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   گر چه چون یوسف به چاه غیبت کبری اسیرم هر کجا باشم به کلّ عالم خلقت امیرم   غیبتم را هست سرّی نزد دادار قدیرم تا در اقطاع زمین با دوستانم انس گیرم   گه به سهله گه به کوفه گه به قم گه جمکرانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   من همان خون خدا هستم که در جوش و خروشم بانگ هل من ناصر جدّم بود دائم به گوشم   پرچم سرخ حسین بن علی باشد به دوشم پر شود از عدل این عالم به عزم سخت کوشم   چون پیمبر گلّۀ صحرای هستی را شبانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   جامۀ ختم رسل پوشیده بر قدّ رسایم ذوالفقار مرتضی در پنجۀ مشکل گشایم   چارده خورشید پیدا در جمال دلربایم می‌رسد از کعبه بر گوش همه عالم صدایم   جمع می‌گردند در یک لحظه گردم دوستانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   می‌رسد روزی که با عدلم اروپا را بگیرم وز پی احیای قرآن کلّ دنیا را بگیرم   پنجۀ قهر افکنم حلقوم اعدا را بگیرم داد حیدر، داد محسن، داد زهرا را بگیرم   داد ثاراللّهیان را از یزیدی‌ها ستانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم   منتظر باشید مهدیّون به امیّد وصالم می‌رسد روزی که گیرم پرده از ماه جمالم   من امید مصطفی من آرزوی قلب آلم من شما را آبرویم، عزّتم، قدرم، جلالم   من به میثم شهد وصل خویشتن را می‌چشانم من کی‌ام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم 🔸شاعر: _______________________
دوباره مستی من بی حد و عدد شده است مسیر شوق مرا آسمان بلد شده است ز بنده های خدا دور، چشم بد شده است شکوفه های بهشتی، سبد سبد شده است دوباره عید رسیده، زمان دیدار است دلم خوش است به اسمی که قاب دیوار است میان میکده ها غصه استحاله شده دوباره غورهء نارس هزار ساله شده سبو و می به لب مست ها حواله شده چه کوثری است که در کاسه و پیاله شده رسیدنم درِ میخانه بی معطّلیَ است شراب، خنده ء زهرا و خندهء علیَ است ستاره نیست در افلاک! ریسه بندان است قشنگ تر ز قمر، ماهِ نیمه شعبان است عروس فاطمه خوش باش، قولِ قرآن است همین پسر که نمک دارد و نمکدان است... رسیده نورِ دو دنیای ما همه بشود همیشه تاج سر آقای ما همه بشود چه محشری شده والشمس و الضحا شدنت مبارک است تجلّیِ ربنّا شدنت شروع غیبت تو نه، بی انتها شدنت امام حاضرِ سردابِ سامرا شدنت مدار چرخش این زندگی است، حرکت تو رسیده روزی عمرم فقط به برکت تو قناتِ خشک شدم! پس کجایی اقیانوس جهنم است برایم بهشتِ بی طاووس حرم همیشه به یاد تو می روم پابوس توکربلا، تو نجف، مکه و مدینه و طوس ضریح چشم تَرِ عاشقان پُر از گره است گدای سامره ات بیقرار تذکره است چه خوب میشود از تو به ما امان برسد نشانِ خیمه ات ای یارِ بی نشان برسد جواب نامه ام از چاه جمکران برسد قرار بود ظهورت به دادمان برسد چه قرن ها که شروع و تمام شد بی تو چه لقمه ها که حلال و حرام شد بی تو رها شدیم! بیا در حصارمان بکشی شبیه شیخ مفیدت به کارمان بکشی دوباره دست به چشمان تارمان بکشی از این مجالس عصیان کنارمان بکشی از اشتباه زیادِ همه نرنجیدی همیشه دردسرت داده ایم و بخشیدی اگرچه جشنِ تو جای گله گذاری نیست درون سینهء من قلب بیقراری نیست ز دوری تو مرا اشک های جاری نیست بهار آمده اما دلم بهاری نیست نیامدی و خودم را دگر نمی بخشم فراق را ز خودم بیشتر نمی بخشم گدای صاف و صمیمی سابقت نشدم رفیق بی کلک و خوب و صادقت نشدم خجالت از تو کشیدم که لایقت نشدم تو عاشقم شدی اما من عاشقت نشدم قرارِ آخرِ هفته همیشه یادم رفت من آبروی ترا هم به باد دادم رفت فدای تو بشوم که پر از غم و دردی دروغ گفتن من را به رو نیاوردی در این زمانهء نامردها، خودت مردی همیشه بارِ گناه مرا سبک کردی میان عشق من و تو اگر مغالطه شد مرا خرید علی و حسین واسطه شد شاعر:
می‌نویسیم که دلدار بخواند ما را کاشکی نامه‌رسانی برساند ما را چه بگوییم که اعدام صدا آزاد است می‌نویسیم، قلم منتقم فریاد است بسم‌ربّ‌الْقلم؛ ای آیه‌ی موعود سلام! از لبِ تشنه‌لبان می‌چکد «ای رود سلام!» اگر از حال دل بی‌خبران جویایی اگر از بغضِ نگاهِ نگران جویایی ... غصه‌ای نیست، به جز غربتِ جان‌فرسایت نیست غم؛ جز غمِ هجرانِ جوان‌فرسایت چشم‌مان کور شد از بسکه ندیدیم تو را گوش‌مان کر شده از بس نشنیدیم تو را دل‌مان گوشه‌ای از بی‌خبری‌ها پوسید لب‌مان نامِ تو را جای قدومت بوسید چه بگوییم، نگفته همه را می‌دانی نامه‌ای را که نوشته نشده می‌خوانی الغرض؛ بی سپری در دلِ دشمن سخت است تکیه بر دوستیِ باد سپردن سخت است گرگ‌های دِهِ ما میش، نه؛ چوپان شده‌اند دُزدهامان جلوی قافله پنهان شده‌اند آنکه اجدادِ تو را تا به پیمبر کشته روضه در روضه خودش را سرِ منبر کشته لشکرِ بی‌خبران از خبرت می‌گویند دشمنانِ پدرت؛ از پدرت می‌گویند گرچه خود دشمن عَدل‌اند، ولی می‌گویند عمروعاصان سخن از عدلِ علی می‌گویند شمرکیشانِ زمان دورِ سرت می‌گردند کوفیان؛ دور و برِ نامه‌برت می‌گردند جمعه‌ی وصل، در آوار زمان پیر شده روز موعود بیا؛ آمدنت دیر شده کاش تا خیمه‌‌ی سبزت قدمی پل بزنیم پیش چشمان ترت حرفِ تغزّل بزنیم ... پادشاها! چقدَر دردِ نداری سخت است بین آبادی خود؛ بی کس و کاری سخت است اشک، شد دانه‌ی تسبیح و زمین را پُر کرد با چنین سیلِ غمی لحظه‌شماری سخت است وسط لشکری از دشمنِ باران دیده ابر باشی ولی از ترس، نباری سخت است از سرِ «منتظِرآبادِ ظهورت» بروی دل به صحرای غریبی بسپاری سخت است در زمینی که به عشقت شده نرگس‌کاری مثلِ هر جمعه؛ گُلِ اشک بکاری سخت است گوشه‌ی شهرِ چراغان شده از میلادت سر به دیوار غریبی بگذاری سخت است گر چه حرف از تو دروغی‌ست، که در تکرار است بینِ ما بی عملان مردِ عمل بسیار است جاده‌ی چشمِ نگاهِ نگران مرطوب است یوسف از راه بیا؛ شهر پر از یعقوب است جانِ «عَجّل فَرج»؛ ای روح دعا منتظریم «منتَظَر» با دلِ‌مان راه بیا منتظریم! شاعر:
علیه‌السلام 🔹بیا امام مهربون🔹 اون روزی که سحرش میای غروبشم چه غروبیه وقتی میاد اسم تو می‌گم دنیا هنوز جای خوبیه به خاطر تو ابرا، بارون می‌بارن و گل‌ها زیبایی دارن و شب‌ها، غرق ستاره‌ن یا اباصالح با وجود تو دنیا زیبایی داره و امید معنایی داره و عالم فردایی داره یا اباصالح بیا ذخیرۀ خدا توی زمین و آسمون بیا امام مهربون یا صاحب الزمون «یا حُجَّةَ الأرضِ و السَّما بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی بیای تازه اولِ محبت و بندگی می‌شه دنیامونو می‌سازی با عشق زندگیا زندگی می‌شه به خاطر تو پروانه پر می‌گیره و گل می‌ده خاک تیره و دنیا بی‌تو می‌میره یا اباصالح به وجود تو خورشید لبخند می‌زنه و صبح دنیا روشنه و صحرا گل‌پیرهنه یا اباصالح دل ما رو آشتی بده با خدای رنگین کمون بیا امام مهربون یا صاحب الزمون «یا حُجَّةَ الأرضِ و السَّما بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو دستای دل عالمو به دستای آسمون می‌دی تو شیوهٔ مهربونی رو به قلبای ما نشون می‌دی اگه تو بخوای مردم همزبون می‌شن و اهل آسمون می‌شن و با هم مهربون می‌شن یا اباصالح اگه تو بیای دل‌ها یک‌صدا می‌شه و فردا واسه ما می‌شه و عالم کربلا می‌شه یا اباصالح دل همه به دستته تویی امام قلبمون بیا امام مهربون یا صاحب الزمون «یا حُجَّةَ الأرضِ و السَّما بِیُمنِکَ رُزِقَ الوَری» شاعر و نغمه‌پرداز:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مژده ی صبح ظهور و ظفرش می آید مرد تنهای زمین از سفرش می آید مرهم درد بشر جمعه ی موعود خدا با همان سیصد و اندی نفرش می آید سالیانیست که رزق همه آدم ها از دل نافله های سحرش می آید او به دنبال گرفتار پریشان راهی ست آه من هم که بگیرد اثرش می آید بوی خاکستر پروانه بپیچد همه جا شمع هر جمع که باشد خبرش می آید شب طوفانی و ابری دل دریا خون است برسانید به دریا قمرش می آید به امیدی در میخانه نشستم همه شب که در این کوچه شبی رهگذرش می آید از نگاهش به خدا معجزه ها می ریزد خلق روح القدس از یک نظرش می آید صاحب مجلس مادر خود آقا باشد رزق اشک همه از چشم ترش می آید ** روضه این است خدایا که زن حامله ایی بین دعوا چه بلایی به سرش می آید شعله ها از طرفی... ضرب لگد از سویی تازیانه طرف بال و پرش می آید بینِ دیوار و در و شعله و سیلی دارد ... ناله وای حسین از جگرش می آید
🤲العجل‌العجل ✨💫آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟ ✨💫آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟ ✨💫یک نفس عاشق اگر بود زمین می‌فهمید ✨💫عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟ ✨💫در هیاهوی شب عید تو را گم کردیم 💫✨غـافـل از اینکه شمـا اصـل بهاری آقا 💠الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج. 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میلاد حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🔹🔹🔹🔅🔹🔹🔹 جواب: رقیه خاتون فاطمه کرببلا یا جواب: اشفعی لنا رقیه یا مولاتی 🔸🔸🔸🔸 بند اول: مدینه چراغونیه توشادیه اربابمون زنجیرمو محکم کنید کار نده دستم این جنون ملک اومده-برای عطای تو* مریض اومده-برای شفای تو* خدا هدیه داد-جهان رو برای تو* رو دوش عموش- قرینه با مهتابه* وقتی راه میره-فاطمه اربابه* لبای پدر-برا لباش بیتابه* "رقیه خاتون-فاطمه کربلا" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دوم: مژده مژده آی عاشقا اومد ثانیه فاطمه با اینکه کوچیکه ولی مشکل گشای عالمه خواهر کوچیک/ علیه اکبر اومد/ همبازیه با /علیه اصغر اومد/ برای ارباب /مادر دیگر اومد/ همه امید سفینه النجاته/ دختر ارباب که قبله حاجاته / عشق ابالفضل و عمه ساداته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند سوم: عجب شور وغوغاییه تو خونه ارباب حسین اومده امشب از سما دردونه ی ارباب حسین شب ولادت/ شده شب رویایی/ داره میخونه/ زینب براش لالایی/ پیچیده هرجا/ عطریاس زهرایی/ چشای مادر/براش پر از الماسه/ علیه اکبر/ به خواهرش حساسه/ جای رقیه/ روشونه عـبـاســـه/ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند چهارم: نوکر شما از همه پادشاهانم برتره منکر شما به خدا یاجاهله یا کافره بهشت خدا /شده رونمای تو/ سرمه چشمم/ خاک کف پای تو/ فدا میکنم/ جونم رو برای تو/ نیفته از لب/ لعن بنی امیه/ به حق زینب/ منم سگ رقیه/ به حق زینب/ منم سگ رقیه/ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💠شاعر: مرتضی کربلایی
حضرت رقیه سلام الله علیها 🔹🔹🔅🔹🔹 🔸جواب : یا رقیه بی بی یارقیه 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 بی رقیه دنیا رو نمیخوام بی رقیه عقبا رو نمیخوام به خدا که بی عشق رقیه من بهشت اعلا رو‌نمیخوام دل خونه رقیه پروونه رقیه دیوونه دیوونه دیوونه رقیه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا رقیه نذر قدماتم یا رقیه خاک زیر پاتم حاجتم رو امشب بده بی بی یا رقیه عمریه گداتم سرسفره رقیم عبد در رقیم من نوکر من نوکر نوکر رقیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به خدا که پست و بی وجوده هر کی گفته رقیه نبوده دره باغ جنت میشه ثابت یارقیه ست که رمز وروده دلداده رقیم بیچاره رقیم آواره آواره آواره رقیم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلا امشب غرقه شور و شینه هوائیه بین الحرمینه قرار ما امسال شبای قدر توی صحن عباس و حسینه ایوون طلاتو عشقه صحن و سراتو عشقه کرب و بلا کرب و بلا تو عشقه 🔸🔸🔶🔷🔶🔸🔸 💠شاعر: مرتضی کرببلایی