#حضرت _صادق؛(ع)
شعر مصیبت حضرت صادق (ع)
آتش گرفت ا ین دره خانه به کارزار
شدغرق دود خانه وشد دیده تارِ تار
از آسمان به خاک زمین اشک تازه ریخت
آتش زبانه میزنداز بس گدازه ریخت
درکوچه روبهان به شکارت کمین کنند
یکباره حمله سوی تو ای نازنین کنند
درهجره صادق است وکه گرم قتال شد
یکباره بهره حمله ی دشمن مجال شد
قلب و دل امام مدینه شکسته بود
کوه غم وبلا به دل اونشسته بود
این روزگار بر دل خود ازتو کینه داشت
لبریز زخم بود و جراحت به سینه داشت
درکوچه موج ناله ی واویلتا شده
عالم برای غربت تو درعزا شده
عالم فدای آن تن پاک و مطهرت
افتاده بین آن درو دیوار پیکرت
درسینه غربت وغم آن روز مانده است
داغ توغصه بر دل عالم نشانده است
آنجا کنار جسم توهمسر رسیده بود
آهی ازاین همه غم دنیا کشیده بود
پیمانه های صبر ه دلش جوش میرود
آنقدر ناله زد دگراز هوش میرود
گفتی دلت گرفته ز اندوه دیگری
داری عزای ماتم مظلومه خواهری
گفتی غروب واقعه جدت به خون نشست
از ثم مرکبان بخداسینه اش شکست
گفتی حسین در دل گودال قتلگاه
درخون نشست پیکر سردار بی سپاه
گفتی که با زبان گله بضعه ی بتول
رو کرد بر مدینه که یا أیها الرسول
این پاره پاره پیکره قرآن حسین توست
این تن که مانده زیرستوران حسین توست
🔸شاعر:
مجنون کرمانشاهی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#شهادت_امام صادق(ع)
یا شیخ الاوصیاهمه عالم فدای تو
شکرخداکه شد دل من آشنای تو
یاشیخ الاوصیا .حرمت قبلگاه من
شاهی کریم هستی و من هم گدای تو
شیخ الائمه هستي ومولاي شيعيان
هستم مريدوخادم صحن وسراي تو
چون یاکریم من به امیدتو می پرم
پرواز می کنم همه شب در لوای تو
شادم کبوترم به تو وصحن خاکیت
چشمش به رحمت است وبه َ لطف و عطای تو
امشب هوای صحن بقیع تو کرده ام
شادم کبوترم سوی صحن وسرای تو
سلطان عالمین بخداصادق است وبس
هستم گدای کوی تو وجان فدای تو
شبهابیادصحن بقیع گریه میکنم
بر سینه می زنند همه در عزای تو
یاشیخ الاوصیا. شده ام شرمسار تو
دارم امید بر تو و یکدم لقای تو
امشب عزای صادق آل محمد(ص)است
باگریه بغض میکنم اندرهوای تو
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
____________________________
▪️ زمزمه شهادت حضرت حمزه و عبدالعظیم علیهم السلام▪️
اثر مجتبی صمدی شهاب
بزم امشب بزم روضه
بزم داغ یه کریمه
پسر زهرا و حیدر
حضرت عبدالعظیمه
صاحب سفره امشب
مثه جدش سفره داره
یه اشاره به غریبیش
اشکامونو در میاره
این آقایی که حریمش
غرق بین هاله ء نور
با هجوم تيرگی ها
یه روزی شد
زنده در گور
زیر پا رفت اما نامش
روی پرچم رفته بالا
تا قیامت جادوانه است
پرچم اولاد زهرا
شد مصادف این مصیبت
با یه درد پره محنت
داغ حمزه که سوزونده
دل ما رو بی نهایت
بی حیاها ، نا نجیبا
مثله کردن پیکرش رو
شد پیمبر غرق ماتم
پاره کردن جیگرش رو
سایبون روی سر بود
این عموی بی قرینه
خالی بود جاش وقتی حیدر
شد غریبه تو مدینه
بعد حمزه بود که دشمن
به ولایت پشت پا زد
توی کوچه یه حروومی
یه کشیده بی هوا زد
#اثر_جدید
#زمزمه
#شور
امام صادق علیه السلام
■■■◆■■■◆◆■■■◆■■■
◇بند اول :
یه قلب عاشق دارم طبیبی حاذق دارم
روایتی زیبا از امام صادق دارم
گفته هر کی با حسین باشه
فاطمه همیشه همراشه
ما نمیزاریم که تنهاشه
جنتم منزل و ماواشه
آقامه و میخوام / رعیتش باشم
کاشکی شامل این / روایتش باشم.........
◇ بند دوم :
کلامش از در بوده حقیقتی مشهوده
در مقام زواره کرب و بلا فرموده
هر کسی باشه تو این زمره
مادرم میده بهش نمره
سفر کرب و بلا بهتر
از هزار حج و هزار عمره
کاشکی همیشه در / معیتش باشم
کاشکی شامل این / روایتش باشم........
**
◇بند سوم :
بشنو حقیقت داره یه دنیا قیمت داره
کلام شیوای او از این حکایت داره
میگه هر کسی که شاعر شد
یا که روضه خون و ذاکر شد
میاد اون روزی رو میبینه
تو بهشت با ما مجاور شد
کاشکی عمرمو پای / خدمتش باشم
کاشکی شامل این / روایتش باشم........
****
◇بند چهارم :
شدم خیال آسوده چون سندش موجوده
که در مقام شیعه آقا چنین فرموده
میگه شیعه باشه و صبرش
با خدای عالمه اجرش
گریه بر جد غریب من
بهترین توشه برا قبرش
کاشکی نائله بر / زیارتش باشم
کاشکی شامل این / روایتش باشم.........
*
◇بند پنجم :
شیعه دلو شیدا کن حقیقتو پیدا کن
امام صادق فرمود امر مارو احیا کن
این مجالس پایه دینه
منکرش خیری نمی بینه
هر کسی که روضه بر پا کرد
جنتش تضمینه تضمینه
کاشکی مدافع / ولایتش باشم
کاشکی شامل این / روایتش باشم.........
◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈
◆شاعر:
مرتضی کربلایی
#شور
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
----------------- ---------------
تو در شجاعت محشری
میر سپاه و لشگری
شیر رسول خدا و
مدافع پیغمبری
تویی ابوطالب خصال
وقت شجاعت بی مثال
دشمن فراری از تو شد
حریف نداری در قتال
ای یل با وفا...یاور مصطفی
تو بر سپاه نبی علمداری
دلاوری چون حیدر کراری
ــــــــــــــــــــــ
حامی دین خدایی
همقدم مرتضایی
شبیه اربابم حسین
تو سیدالشهدایی
منم ز عشق تو سرشار
ز دشمنان تو بیزار
ذکر شب وروزم شده
لعنت به هند جگر خوار
ای یل با وفا... یاور مصطفی
تو بر سپاه نبی علمداری
دلاوری چون حیدر کراری
ــــــــــــــــــ
سائل بیت الکریمم
نوکر او از قدیمم
سینه زن روضه های
حضرت عبدالعظیمم
حریم او به چه زیباس
گنبد و صحنش دلرباس
کسی که میشه زایرش
انگار که زایر کربلاس
شور و حالم عجیب..مستم از بوی سیب
پر زده دل تا حریم بیت الله
ذکر لبم یا حسین ثارالله
※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※
●شاعر:
مرتضی کربلایی
•
🏴 شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام 🏴
ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند
مثل حیدر(ع)درمیان کوچه هایش می کشند
نامسلمانان به فکر سنّ وسالش نیستند
پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند
بی مروّت ها سوار مرکب ودنبال خود
(پیرمرد)ی را(پیاده)،(بی عصا)یش می کشند
با(طناب)و(دست بسته)،(سیلی) و آتش به در(ب)
لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند
نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور
درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند
روضه هارا در خیالش هی مجسم می کنند
از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند
((زینت دوش نبی))*افتاده (بی سر بر زمین)
وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند
شاه غیرت روی خاک افتاده وبی غیرتان
نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند
چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو
ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند
کاروان عصمت وتوحید را،(نامحرمان)
کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند
اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده
با سر باباش جان را از صدایش می کشند
در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها
ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند
✨ "مجتبی خرسندی 🌙
4_5764945734528929827.mp3
1.21M
شب دلای عاشقه - مصیبته شقایقه
غریب امام صادقه - امون ازاین غریبی
یه پیرمرد موسفید - قدش توو کوچه ها خمید
رنگ ازرخ ماهش پرید - امون ازاین غریبی
دوباره هق هق میکنم - آخه دارم دق میکنم
دوباره یاد روضه ی - امام صادق میکنم
از زیر پای آقا - سجاده رو کشیدن
اهل خونش توو آتیش - باترس و لرز دویدن
غریب امام صادق
جونم رسیده رولبام - داره میلرزه دست وپام
به راه تو مونده چشام - وای مادرم یازهرا
مثه تو قامت خمیدم - طعم آتیش و چشیدم
خاکیه موی سفیدم - وای مادرم یازهرا
منو کشیدن روخاکا - پای برهنه ناکسا
مثله علی غریبونه - منو میبردن بی عبا
مثه تو دیگه مادر - کسی نزد توو پهلووم
تیغ غلاف دشمن - نخورد دیگه رو بازووم
غریب امام صادق
درسته بی تاب وتبم - پیاده پشت مرکبم
ولی به یاد زینبم - با ناله ی حسین جان
میخونم از کرب وبلا - آتیش توی خیمه ها
ازکوفه و شام بلا - با ناله ی حسین جان
اگه که طعنه شنیدم - پای برهنه دویدم
ولی دیگه به روی نی - سر بریده ندیدم
ای وای ازاون اسیری - محله ی یهودی
زینب بادست بسته - تنش پراز کبودی
حسین حسین حسین جان
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
#نوحه
#زنجیرزنی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم