eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5949708630533081415.opus
145.8K
. .: 🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹 مولودی شاد امام رضا علیه السلام 🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻 مژده که دلبر اومد، نوه ی حیدر اومد گل پسر آقامون موسی بن جعفر آمد سبد سبد گل ناز هدیه براش بیارید ۲ شاه خراسان اومد سنگ تموم بذارید یا علی موسی الرضا ۳ 🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹 فرشته‌ها میخونن،ایه های تبارک صل علی محمد تولدت مبارک امام رضا دخیلم حاجتمو روا کن تورا به جان زهرا یک نظری به ماکن یا علی موسی الرضا ۳ 🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹 برات کربلامون امضا میشه ایشالا ۲ هر کسی عیدی میخاد دستا بگیره بالا پنجره فولادتون دوای هر چی درده۲ هرکس اومد زیارت با شادی برمیگرده یا علی موسی الرضا ۳ فصل گل وبهاره عیدی میخام دوباره نجمه برای مولا داره پسر میاره۲ مژده بدید عاشقا،که موسی بابا شده جشن تولد توی مدینه بر پاشده ای گل یاس و میخک تولدت مبارک مبارکه مبارک،تولدت مبارک یا علی موسی الرضا ۴ 🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹 شاعر مریم صالحی مرزیجرانی.
نوسروده‌ای تقدیم به آستان مقدس علیه السلام: نام تو پناه است، نگاه تو امان است آغوش تو، دلبازترین جای جهان است با نغمه‌ی نقاره‌ات، ای حضرت خورشید! نبض دل‌ ما، دم همه دم، در ضربان است سر از پی سر، در دل صحن تو، به خاک است دل از پی دل، از سر شوق تو، روان است با فاصله، دلچسب‌ترین واجبِ عالم، آوردن نامت، پس از آن، گفتنِ جان است من از تو شفا و تو صفا خواستی از من حاجات من، این‌ است، کرامات تو، آن است جاروست در این صحن، به دستان بزرگان خم، در خم ایوان تو، سرهای سران است بی‌تاب رسیدیم و در ایوان تو دیدیم آن ساحل امنی که خدا گفت، همان است اینجا چه خبرهاست؟ که از چشمه‌ی هر دل تا برکه‌ی هر چشم، خدا در جریان است انکارِ تو، ای شمس جهان! کم هنری نیست خفاش در این رشته، هنرمند زمان است از غیرت عشق است، که آیینه‌ی حُسنت از دیده‌ی آلوده‌ی بی‌عشق، نهان است گفتند: مگو شاه، به این شاه، چه گویم؟ «آن را که عیان است، چه حاجت به بیان‌ است؟» سلطان، تو اگر نیستی، ای قبله‌ی ما! کیست؟ وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهان است شبگردم و این رخصتِ از شمس سرودن، لطف پسر حضرت موسی، به شبان است دل گفت: بچسبم به ضریحت، دمِ دل، گرم! عقلم که فقط گفت: برو، وقت اذان است @babollharam
. وقت آن است خداوند مدد فرماید به بیانم مددی بیش ز حد فرماید مدد از حضرت جبریل فراوان برسد واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید پای این شعر خدایا به خراسان برسد وقت آن است خداوند به امداد آید بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد دست تقدیر فراهم شود ان شاءا.. تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش زائر صحن وسرایی که ملک دربانش آستانی که سماوات بلاگردانش حرمی را که ملک خادم باب الکرمش حضرت ضامن آهو که شده سلطانش آستانی که رواقش شده بازار بهشت فقرای همه عالم شده بازرگانش السلام ای علم افراشته بر کشور ما هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت جملگی معتکف صحن و سرایت آقا متوسل شده بر پنجره ی فولادت همه با دفتری از عشق فراآمده اند و به تحریر مقامات شما آمده اند که سرایند شما را به صفات دگری وصفتان را به بیان و کلمات دگری واژه ی وصف تو باید که معطر باشد آیه در آینه قرآنِ مصور باشد روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند از مقامات شما درّ و گهر می‌ریزد جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد نوکری حرمت حال دگر می خواهد با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد و به درگاه خداوند مقرب تر شد آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر... شاعر: ✍ ............................................................. @babollharam
حضرت سلطان طوس آقا.هوایت کرده ام طعنه هاخوردم ولی مولا.هوایت کرده ام دیده ام در خواب خود  یکشب ارادتهای روبروی گنبدت گویا.هوایت کرده ام آمدم درصحن سقاخانه ات با کاسه ای آمدم آبی  بده سقا.هوایت کرد ه ام   من جوانم آمدم جان جوادت کن نظر درجوانی آمدم زیرا.هوایت کرده ام ضامن آهو ببین درحسرت روی توام آمدم در روضه ات حالا.هوایت کرده ام یک شبی صحن رضا تاصبح سینه میزدم سرخوشم افتاده ام ازپا.هوایت کرده ام حال(مجنون)تاسحر سرمستی ودیوانگی است گوید ای سلطان طوس مولا.هوایت کرده ام آرمین غلامی(مجنون)
  ای ذوالکرم بیاو دوچشم ترم بده درگوشه ای لیاقت بال وپرم بده حالاکه دورگشته ام ازفیض دیدنت ازلطف امشبی توبرات حرم بده قابل نبوده ام که بیایم به صحن تو درمانده ام بیا  درمی  ازکرم بده امشب لباس معرفتت میکنم به تن   مولابیاوجامه ی تقوا برم بده هستم گداوخادم دولتسرای تو خرج توشدجوانی من باورم بده یاحضرت رضابه سرایت کبوترم درصحن خودبیا وتوبال وپرم بده شمس الشموس  من به رضای تو دلخوشم امشب بیاوزمزمه ی آخرم بده خادم شدم دوباره به خدمت گذاریت امشب پناه بر دل دربه درم بده شاید رضای خاطرتان جلب گشته است (مجنون )این درم تو   می کوثرم بده -آرمین غلامی (مجنون)  
امشب گداشدن به کنار رضا خوش است احساس بندگی به جوار رضاخوش است  با آبرواگرشده ام در میان خلق این کسب آبرو ز غبار رضاخوش است آنجاکه یک زیارت حج درطواف اوست آرم  قدم اگربه دیار رضاخوش است امشب به گریه کنج سرایش نشسته ام هرگوهری به دیده  نثار رضاخوش است دلتنگ گرشوم حرمش آرزوکنم  طوف مزار حضرت موسی الرضاخوش است   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست رو به کریمان زدن عبادت لبهاست بستر بیمار وعده گاه طبیب است خیری اگر میدهند برکت تب هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست سِیر الهیِ اهل عشق همیشه رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست ذکر رضا قند کرده تلخی مارا شهد نبات است اینکه بین رطب هاست مادرم امد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید خانه اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست میشکنند عاشقان به شوق نظر دست دست به دامان حلقه های ضریحم کودکم و میدهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیر است در زمان سحر دست عقل چکارست تا گدای تو هستم فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پر شده از محضر شما چقدر دست سفره گشا تا رضاست سفره نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست،دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثل طلایت کعبه تویی مسجدالحرام بهانه قبله تویی قم شدست قبله نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی.. آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر میاید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه.. آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است صف پر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خدام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمدست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه خوانی ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد چادر و پوشیه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق ها به بازویشان خورد قامت معصومه ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه ی من بیشتر برای رباب است
یا علی بن موسی الرضا(ع) امشب مدینه می دهد بوی خراسان امشب به دنیا پا گذارد خوب خوبان شهر پیمبر مقصد افلاکیان است استاده در صف بهر سیر روی جانان ازماه ذیقعده گذشته یازده روز با نوگل کاظم جهان گردد گلستان امشب شب میلاد عشق عالمین است نجمه به دنیا آورد نجمی درخشان امشب دل موسای کاظم شادمان است داده خدا بر او پسر. شمع شبستان باشد علی یِ سوم از نسل امامت هشتم امام و عالم بی مثل ایشان با لطف او رأفت به دنیا پا بگیرد تخت رضایش برتر از تخت سلیمان امشب غزالان جهان مسرور وشادند چون آمده ضامن بر آهوی بیابان امشب دل اهل ولایت شادمانست آیینه بندان وچراغان است ایران امشب می ناب رضا در خم بجوش است خوشبخت آنکه باشد امشب جزو مستان امشب صفای مشهد و باب الجوادش باب الجوادش هست باب گنج احسان نقاره ها امشب به شادی نغمه سازند جانم رضا جانم رضا فریاد ایشان امشب در فیض الهی بازِ بازست کل جهان مشمول بر لطف جهان بان عید است میلاد رضا(ع) برعاشقانش عیدی طلب باید زاین مهر فروزان ای کاش عید شیعیان گردد مضاعف آن یوسف گم گشته باز آید به کنعان شعر :اسماعیل تقوایی
سرود میلاد امام رضا (ع) شمس الضحی،بدرالدجی مولا علی مولا علی موسی الرضا ای هشتمین ماه ولا مولا علی مولا علی موسی الرضا خوش آمدی خوش آمدی مولا رضا مولا رضا مولا رضا۲ __ دل در هوای کوی تو همواره پر پر می زند مولای من با اشتیاق نوکری بر درگهت در می زند مولای من خوش آمدی ...... ____ بوی بهشتی می دهد،مولای من، آن مرقد زیبای تو از کودکی، باشد دل،سرگشته ام، دیوانه وشیدای تو خوش آمدی ..... _؛؛___؛_ شاه خرا سانی من،بر درگه لطف تو من هستم گدا آن آب سقا خانه ات برعاشقان سرچشمه ی آب بقا خوش آمدی ...... _____ همواره با، لطف خودت،صدها گره از کار ما وا می کنی بر چهره ی،درماندگان،گلخنده هایی را شکوفا می کنی خوش آمدی ....... _____ درروز میلادت شها، ایران ما شاد وچراغان می شود صدها هزاران عاشقت، درمشهد تو، بر تو مهمان می شود خوش آمدی ..... ___ هر جاکه با شد شیعه ای، میلاد توجشن وطرب بر پا شود جانم رضا، جانم رضا، ذکر لبان شیعه در دنیا شود خوش آمدی ..... شعر : اسماعیل تقوایی
سرود میلاد امام رضا(ع) شده نورانی مدینه/ مه زیبا آمده به گلستان ولایت/گل زهرا آمده حضرت کاظم زند بوسه بروی ماهش نجمه با شوق عجیبی،می کنه نگاهش آمدی خوش آمدی ، مولا علی موسی الرضا۲ ___ کهکشانها در ترنم/ آسمانها غرق نور عرش حق شد زین ولادت/غرق شادی وسرور آمده سوم علی،هشتم مه ولایت او رضا باشد خدا،دارد زاو رضایت آمدی خوش آمدی مولا علی موسی الرضا ۲ __ آمده مولای رٱفت، برمریدان مهربان ریزه خوار درگه او،شیعه در کل جهان قبله گاه عاشقان/ باشد مزار پاکش قطعه ای ازجنت الاعلی/زمین وخاکش آمدی خوش آمدی مولا علی موسی الرضا۲ ___ روز میلادش به مشهد/شور وغوغایی بود دیدن صحن وسرایش/بس تماشایی بود کفتران شادی کنان،دور حرم به پرواز شادمان نقاره زنها،جملگی در آواز آمدی خوش آمدی مولا علی موسی الرضا۲ شاعر:اسماعیل تقوایی
سرود میلاد امام رضا(ع) اومده گل هشتم، گلشن ولایت دوباره می بینن همه،از خدا یه آیت)۲ شهرمدینه شده،مجلس جشنی بپا برای میلاد یک،پسر زآل خدا)۲ یا علی موسی الرضا،یا علی موسی الرضا، یا علی موسی الرضا، یا علی موسی الرضا ۲ __ ملائکه تو آسمون، شاد وبیقرارن برای دیدار علی،لحظه می شمارن می کنه شکرخدا،حضرت کاظم براش آسمونا می ریزن،ماه وستاره بپاش یا علی موسی الرضا... __ عالم آل خدا، عشق عالمینه امام اهل ولا،از نسل حسینه اومده باب المراد،امیردلها رضا اومده اونکه میده،دردای شیعه شفا یا علی موسی الرضا... ____- دلم هوایی شده،روبسوی مشهد داره روز میلادتو،آرزوی مشهد طلب نما یا رضا،بیام به صحن وسرات سر بذارم رو ضریح،میون اون زائرات یا علی موسی الرضا..... __ میلاد آقامون رضا،روز عشق وشوره دل شیعه ها روشنه،موقع سروره میزنه کف شیعه و، میگه به صوت جلی عیدی بده کربلا، به عاشقات یا علی یا علی موسی الرضا... شعر :اسماعیل تقوایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وا کرده خدا در بهشتو گل های امید زده شکوفه بسم‌الله اگه حاجتی داری امشب شب میلاد رئوفه سلطان اومد پناه ایران اومد سلطان اومد خسرو خوبان اومد ای جانم که امام رضا جان اومد شد با قدمش دنیا با صفا امشب میخونن آسمونیا یا امام رضا یا امام رضا .... تو عرش علی علی میخونن مولودی شبیهِ حیدر اومد نقاره بزن ای حرم امشب پاره‌ی تن پیمبر اومد جان زهراس عزیز قلب مولاس پیغمبر تو صورت ماهش پیداس این اقازاده خیلی خیلی آقاست از بوی بهشت پرشد همه جا فاطمه نوشت روی دل ما یا امام رضا یا امام رضا بی امام رضا زمین میخوردم تکیه گاهی تو دنیا نداشتم درد دلامو به کی میگفتم من اگه امام رضا نداشتم رافت داره جود و سخاوت داره پادشاهه یه دنیا رعیت داره به زائرهاش خیلی محبت داره مهربونه این آقا بخدا دستمو گرفت گفتم هر کجا یا امام رضا یا امام رضا...
بسم الله الرحمن الرحيم آبرویم را سرِ این نفس، آسان می برم مرگ را از خاطرم هنگام عصیان می برم تشنه ی معرفتم، این سو و آن سو می روم بهره ای اصلا از این دریای قرآن می برم؟! بنده ای حیرانم و جای کلام صاحبم از کلام دیگران بی فکر، فرمان می برم لوح دل، بی آب دیده از گنه عاری نشد اشک را با غفلتم از کوی مژگان می برم بعد از این حالا که یوسف هم خریدارم نشد چون زلیخا، خون جگر، سر در گریبان می برم من نمی بینم، نمی دانم، نمی فهمم ولی بهره ها از او در این دوران هجران می برم گرچه در هفته فقط یک جمعه یادش می کنم از دعایش روز و شب سود فراوان می برم بی پناهم، هر کجا رفتم جوابم کرده اند پس پناهم را به دربار خراسان می برم جام جانان را همیشه با وضو سر می کشم نام سلطان را فقط با چشم گریان می برم کربلا می خواهم و با صد امید و آرزو حاجتم را محضر آقا رضاجان می برم با توسل بر غم زهرا به مشهد می روم با توسل راه در دربار سلطان می برم ننگ بر اهل مدینه که علی فرموده است: همسرم را با قد خم بیت الاحزان می برم
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): ♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول می باره بارون لبا شد خندون اومد به دنیا صاحبه ملک ما ایرون .... وال من والاه عاد من عاداه دوست دارم امام رضا بینی بین الله ..... از راه دور اقا سلام گرفتم از تو احترام حضرت عشق امام رضا رو سرم سایت مستدام .... صل علی سیدنا ایها الرضا(ع) ✅بند دوم خراسانی شاد مسرورم /غرق در شورم امشو دلم آباده و از غما دورم ..... دل مره آزاد/تا به گوهر شاد موخوم برم/تا کناره پینجره ی فولاد .... تو در نایاب مویی همو رگه خواب مویی هر جا مرم جار مزنم فقط تو ارباب مویی .... صل علی سیدنا ایها الرضا(ع) ✅بندسوم قدمت عشقه کرمت عشقه برای ما ایرونی ها حرمت عشقه ضامن اهو ای گل شب بو پیشه تو می زنم اقا تنها من زانو ..... خیلی تو آقایی رضا دوای دردایی آقا امشب بده عیدی به ما تذکره ی کرببلا ...... صل علی سیدنا ایها الرضا(ع) ✅بندچهارم دل شده مأنوس/با امام طوس سلطان قلب من رضا ضامن آهوس .... دین و دنیامه/شاه و مولامه اباالحسن شبانه روز /وردلبهامه ..... تویی شهنشاه کرم الهی قربونت برم خداروشکر بوده یه عمر سایه ی مهرت رو سرم .... صل علی سیدنا ایها الرضا(ع) 💠💠7⃣7⃣4⃣💠💠 )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبیبی و تو شفایی دو چشم گریان را نگاه کن به من و بیمه کن دل و جان را تلاش میکنم از تو دمی جدا نشوم وَگرنَه دور بمانم مسیرِ جانان را چراغِ نوکری اَم تا ابد خموش مباد تو نورِ معرفتی کلبه ی چراغان را "نفَس بده که برایت نفَس نفَس بزنم" هَماره غرقِ نیازیم، آهِ سوزان را به اشکِ نیمه شبی دلخوشیم، کز غمِ تو امید میرسد آخر، دلِ هراسان را بخاطر من و ما نه، بخاطر خوبان ببخش کوهِ گنه را، ببار باران را به هر که چهره نشان داده ای فدایت شد طواف میطلبد قبله گاهِ یاران را بیا به ماهِ کرامت، بحق شاهِ رئوف قبول کن به حریمِ وصال مهمان را دلم برای امامِ غریب، تنگ شده ولی ز شرمِ رخَش، سر نَهَم گریبان را سکوت، وقتِ اهانت به نور جایز نیست روا مباد مماشات، اهل ایمان را دوباره کینه ی مامونِ پَست، گُل کرده دوباره زهر چشانده طبیبِ دوران را ز دشمنِ رضوی، ناسزا بعید نبود چه زشت کرده اهانت شهِ خراسان را حرام زاده ندارد ارادتی به امام حیا و شرم نکردند حیِ سبحان را تمامِ کشورِ ما، مُلکِ ری برای شماست هنوز گندمِ ری، کرده مست عدوان را چه پربهاست ریاست که اِبنِ سعدِ لعین به نیزه برد سرِ سید شهیدان را هنوز جان به تنش بود در تهِ گودال که قصدِ حمله نمودند، جمعِ نسوان را هنوز مانده به جا انتقامِ آن معجر که وحشیانه ربودند از سر دختر شاعر:
اشک شوقم کنار این گنبد موج در موج، بی کران شده است بد قیافه ترین کلاغ جهان! عاشق چشم هایتان شده است دو دلم بینِ رفتن و ماندن! کوله بار گناه را چه کنم!؟ با چه رویی در این حرم بپرم؟ پر و بال سیاه را چه کنم!؟ به خودم بارها نهیب زدم: صحبت از دیدنِ بهشت نکن آسمانی به این سپیدی را با حضورت سیاه و زشت نکن از مرام کبوترانت بود بینِ شان پر زدم، نرنجیدند خادمانت چه قدر آقایند! از صدای بدم نرنجیدند خوش صدا نیستم، چه کار کنم !؟ دلخراش و عجول می خوانم قارقارِ مرا نگاه نکن دارم اذن دخول می خوانم کاش من روز و شب مجاور این بارگاه مطهرت بودم به حسابِ حسادتم نگذار کاش من هم کبوترت بودم   شاعر:
ای که دستی گره‌گشا داری در رُخَت جلوه‌ی خدا داری خانه‌ای سبز و باصفا داری در حریمت برو‌ بیا داری نه عجب اینهمه گدا داری؛ ارث شاهی ز مرتضی داری شبم و از صباح می‌گویم از عنایات شاه می‌گویم پیش تو از فلاح می‌گویم این منِ گم، ز راه می‌گویم به خودم گاه‌گاه می‌گویم: "خوش بحالت امام رضا داری"* ای دل‌آرای کاظم و نجمه! ای تمنّای کاظم و نجمه! ای مسیحای کاظم و نجمه! نخل طوبای کاظم و نجمه! ماهْ‌سیمای کاظم و نجمه! عاشقی همچو مصطفی داری نوری و آبروی خورشیدی با ظهورت به خلق تابیدی تو سزاوار مدح و تمجیدی چه رئوفانه خیر باریدی یأسم امّا تو بحر امّیدی عوض خوف من، رجا داری مَعدِنُ‌الخَیر و مُنتَهای کَرَم! مهربان‌تر ز مادر و پدرم! سایه‌ات مستدام روی سرم جز در خانه‌ی تو، غیر حرم؛ حاجت خویش را کجا ببرم؟! "تو هوای دل مرا داری" * گره بستم به پنجره فولاد و قسم دادمت به‌ جان جواد شدم از بند حاجتم آزاد لطف تو نسخه‌ای مجرّب داد خانه‌ات تا همیشه باد آباد؛ که "برای همه دوا داری" * وصف سیمای توست آیه‌ی نور حرم امن توست وادی طور زائران تو "حَجُّهُم مَبرور" زائران تو "سَعیُهُم مشکور" ضامن زائران اهل قبور! که به قول خودت وفاداری گرچه تاریکم و سیَه‌رویم؛ گرچه کمتر ز بچه آهویم؛ در حریم تو در تکاپویم از ضریح تو عشق می‌بویم مثل دعبل من از تو می‌گویم من شدم شاعرت، عبا داری؟! ای که شرط قبول ایمانی! بی تو دورم من از مسلمانی تو نه تنها عزیز ایرانی؛ نه فقط قبله ی خراسانی؛ به دو عالم امیر و سلطانی تو احاطه به ماسوا داری یاکریمت شدم، اسیرم کن گاه گندم بریز و سیرم کن سرکِشم من، تو سربزیرم کن روسیاهم، تو دلپذیرم کن و مرا شیعه‌‌ی غدیرم کن "ای که اعجاز کیمیا داری" * التفاتی به حال زارم کن کربلای مرا فراهم کن و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن چشم من را شبیه زمزم کن قلب من را اسیر ماتم کن ای که بهر حسین عزاداری! روضه خواندی ز پیکری زخمی نه فقط از تن، از سری زخمی از نفَس‌های حنجری زخمی از لباس مُطهّری زخمی... صاحب چشمه‌ی تری زخمی! که به دل داغ بوریا داری *تضمین از سروده‌ی آقای محمدجواد پرچمی. اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا... شاعر:
آنانکه عاشقند به دنبال دلبرند هر جا که می روند تعلق نمی برند از آنچه که وبال ببینند خالی اند عشاق روزگار ، سبکبال می پرند پرواز می کنند به هر جا که جلوه ای ست گاهی ملائک اند و گاهی کبوترند دل را به دست هر کس و ناکس نمی دهند دلداده ی قدیمی آل پیمبرند آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده موسی بن جعفرند! ما عاشقیم عاشق زهرا و حیدریم ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم آدم بدون مهر تو انسان نمی شود سلمان بدون عشق مسلمان نمی شود آن گردنی که تیغ تو را بوسه می زند سوگند می خوریم، پشیمان نمی شود وقتی کبوتران حریمت، گرسنه اند گندم برای سفره ما، نان نمی شود باید هزار قرن، حکومت کنی مرا سلطان چند روزه، که سلطان نمی شود تو خوب جایی آمده ای سروری کنی هر رعیتی که رعیت ایران نمی شود تو هشتمین پیمبر قرآنی منی حق خدا و حق مسلمانی منی تو آسمان عشقی و خورشید گنبدی خورشید هشتمی و به ایران خوش آمدی تو سجده ای و ساجد و مسجود و مسجدی تو عابدی و معبود و معبدی تو کربلایی و نجفی و مدینه ای یعنی شهید و شاهد و مشهود و مشهدی نه چشمه از علوم، به قلب تو جاری است با این حساب، عالم آل محمدی تو آمدی و آمدنت رفتنی نداشت مانند آفتاب تو در رفت و آمدی ای آبروی جن و ملک خاکبوسی ات عالم فدای جلوه شمس الشموسی ات زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد، مادرم آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت یک پارچه گره زد و تا سالهای سال « سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات هم خانواده هم پدر و مادرم فدات ای مهربان ترین کرم سفره ی گدا یا ایها الرئوفی و یا ایها الرضا امشب خدا کند که تو را ای حضور سبز این قوم اشتباه نگیرند با خدا ای لطف بی نهایت شب های زائران یکبار ما، سه بار شما، پیش ما بیا با گریه های توست اگر گریه می کنیم ای روضه خوان گریه ی ابن شبیب ها یابن شبیب گریه فقط بر غم حسین یابن شبیب گریه فقط بهر کربلا یابن شبیب جد مرا سر بریده اند پیش نگاه عمه ما سر بریده اند