eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا سفیرالحسین یا مسلم بن عقیل علیه السلام دیگر به سمت کوفه میا ای پسرعمو در کوفه است قحط وفا ای پسرعمو هر کس نوشته نامه ی دعوت برای تو دارد خیال رأس تو را ای پسرعمو هرکس که از محبّت تو دم زده شده از دشمنان آل عبا ای پسر عمو در کوچه های شهر منم غرق بی کسی حقّم چگونه گشته ادا ای پسرعمو یک پیرزن فقط به سفیرت پناه داد کارم ببین رسیده کجا ای پسرعمو مولا ببین که بر سر قتلم رقابت است با وعده های پول و طلا ای پسر عمو یک شهر دشمنند و منم بینشان اسیر هستم اسیر قوم ریا ای پسرعمو بنگر به بام ِ کینه ی دارالعماره ام دلشوره دارم ، اشک و نوا ای پسرعمو من هم چشیده ام عطش وقت مرگ را تشنه لبم شبیه شما ای پسرعمو من تشنه روی بام دهم جان،تو تشنه لب پیش فرات ِ کرب وبلا ای پسرعمو پیشانی ام شکسته ولی درد من شده سرها و سنگ شام بلا ای پسر عمو وقتی که پاره شد لب من ناله ام شده بزم شراب و چوب جفا ای پسر عمو رأسم اگر جدا شده با بغض دشمنم بر آن نمانده زخم عصا ای پسرعمو دیگر تن ِ بدون سر ِ من نمی شود در زیر نعل تازه رها ای پسر عمو با خون حنجری که بریده نوشته ام دیگر به سوی کوفه میا ای پسرعمو ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا ابو داود یامسلم بن عقیل علیه السلام بنگر به حال مضطرم برگرد ارباب به غربت و چشم ترم برگرد ارباب جایی رسیده کار من در نیمه ی شب یک پیرزن شد یاورم برگرد ارباب از سنگ بغض کوفیان مانده جراحت روی جبین اطهرم برگرد ارباب گشته نصیب من عطش اما حسین جان فکر لبان اصغرم برگرد ارباب دیدم عمود آهنین در دست دشمن فکر سر آب آورم برگرد ارباب رأسم جدا گردد ز تن اما نباشد اینجا کنارم خواهرم برگرد ارباب دیگر لبان خواهرم خونی نگردد از بوسه روی حنجرم برگرد ارباب پامال نعل تازه ی دشمن نباشد در بین مقتل ، پیکرم برگرد ارباب غارت نشد عمامه و کفش و ردایم انگشت و هم انگشترم برگرد ارباب دیگر نگردد جابه جا منزل به منزل بر روی سرنیزه سرم برگرد ارباب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
⚜زمینه یا شور احساسی امام حسین ع: بند اول: من و چقدر عوض کرده دنیا خودم که میدونم اگه خطا زیاد دارم باز اومدم پشیمونم اگه میشه منو رد نکن حسین اگه میشه منو از خودت بدون اگه میشه با همه بدیم آقا پای نوکرت بمون دور از تو می میرم حسین پای غمت گیرم حسین از غیر تو سیرم حسین بند دوم: خوشه دلم تو رو دارم تویی که رحمتت عامه اشکای روضه هات هر شب روشنی بخش چشمامه دوری می بینی با من چه کرده و حرم تو شده خوابم این شبا اگه میشه شب جمعه ای منو ببرم به کربلا دور از تو می میرم حسین پای غمت گیرم حسین از غیر تو سیرم حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خروج کاروان امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا زمزمه یک قافله از کعبه شده راهی صحرا از محنت آن دیده ی زهرا شده دریا این قافله را قافله سالار حسین است بر گونه ی عالم ز غمش اشک دو عین است ای وای حسین جان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 در محمل این قافله آسوده رباب است سیراب،علی اصغر او یکسره خواب است صدشکر در این راه دگر حرمله ای نیست از تیر سه شعبه به لب او گله ای نیست ای وای حسین جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 در قافله همراه پدر اکبر لیلاست با جلوه ی چون فاطمه اش دلبر باباست ذکر کرمش بین همه قافله جاری ست حرفی ز عبا وتن صد پاره ی او نیست ای وای حسین جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 سردار سپاهش پسر اُمّ بنین است غمخوار عقیله ز یسار و ز یمین است شد دیده ی او نور دل و چشم سکینه ای وای که این دیده شود بسته ز کینه ای وای حسین جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 زینب برود کرب وبلا بین نوامیس ای وای شود از غم طف ،گونه ی او خیس ای وای از آن دم که زند بوسه به حنجر بر تل برود دق کند از ضربه ی خنجر ای وای حسین جان... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرفه آمد و مهمان حسینیم همه خیره بر رحمت دستان حسینیم همه عرفه آمد و ما کرب و بلایی نشدیم بازهم پاره گریبان حسینیم همه وسط روز رسیدیم و همه می بینند عاشق و بی سر و سامان حسینیم همه دردمندانه به دنبال طبیبی هستیم در پی نسخه ی درمان حسینیم همه حرفِ جود است بیا ذکر کریم آوردم عاشق ذکرِ حسن جان حسینیم همه ذکرِ العفو نگفتیم ولی بخشیدند ما بدهکار به احسان حسینیم همه او مناجات کند کار همه می گیرد تشنه ی وادی عرفان حسینیم همه عید قربان شده نزدیک، بگو با اصحاب در ره عشق به قربان حسینیم همه اشک ما خرج برای غم اغیار نشد روزگاری است که گریان حسینیم همه آتش سینه ی ما از غم یک بی کفن است داغدارِ تن عریان حسینیم همه چشم هایش سرِ تشنه شدن از کار افتاد کشتگانِ لب عطشان حسینیم همه ساربان هم نشد از رحمت دستش محروم مات از جود فراوان حسینیم همه خیزران... سنگ... نوک نیزه... مراعات کنید ما اسیر لب و دندان حسینیم همه شاعر:
بعدِ آن شب‌ها که با امید غفران آمدم... بار دیگر محضرت العفو گویان امدم فکر کردی چون گنهکارم نمی آیم دگر؟؟ نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم! من تورا که می‌شناسم ،تو نمیگیری به دل.. گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم این غرورم را نبین! ردم کنی دق می‌کنم بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم.. سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم خواستی راهم‌ نده اما نگو "در" هم نزن تو‌ که میبینی دم این خانه حیران آمدم میهمان یعنی حبیب تو، مزاحم نیستم سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم من دلم شور محرم می‌زند کاری بکن.. از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم سال‌ها در روضه‌ی آقا چه آسان آمدم کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است به هوای قافله سوی بیابان‌ آمدم مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم من خبر دارم که ارباب مرا بد می‌کشند به هوای بوی پیراهن به کنعان آمدم یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم! آی مردم ذبح نه! والله اقا نحر شد بوی خون می آید از شعرم، به پایان آمدم شاعر:
بسم الله الرحمن الرحيم آخر نشد شبیه شهیدان دعا کنم با ناله های خویش دلت را رضا کنم احرام بسته اَت نشدم مثل حاجیان دل را چگونه با عرفه آشنا کنم ای کاش مَحرم جَبَل الرحمه اَت شوم تا در رکاب آیم و در خون شنا کنم تَرویه چیست روز گرفتاری شماست کاش ای غریب درد شما را دوا کنم یک عمر از عطای تو حاجت روا شدم روزی رسد که حاجتتان را روا کنم آخر گدای سامره مَرد خدا شود یعنی به جای غیر ، شما را صدا کنم آقا منم غلام سیاه سپاه تو ناقابل است جان من ، اما فدا کنم آنانکه بر علیه تو شمشیر بسته اَند با اذن تو سر از تن آنها جدا کنم هرگاه تو اجازه دهی می زنم به خط کز مشرکین برائت خود بر ملا کنم عمری است ، من که گریه کنِ بی کفن شدم حیف است بهر خود کفنی دست و پا کنم با روضه های قافله دل های خسته را ارباب اگر اراده کند ، کربلا کنم