eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ زمینه حضرت رسول اکرم و امام حسن علیهماالسلام 🔻 کاری از داود قاضی 1️⃣ بند اول عالم سیه پوشه دنیا عزا داره برای رسول الله باز چشا داره میباره افتادی تو بستر ای مهربون آقا داره خون میباره از چشای علی و زهرا داری میری تو ازدنیا عالم شده برات عزادار تو میخونی غریبونه فاطمه جان خدانگهدار مرو آقا 2 مرو مرو یا رسول الله 2️⃣ بند دوم باز روضه میخونه / باز چشما گریونه با نگاه آخرش برا حسنش میخونه ای وای از اون کوچه / ای وای از اون سیلی مادرت و میاری تا خونه باروی نیلی تو میخونی با بغض و آه / مادرم و تو کوچه ها زد تو میمونی و راز اون / دستی که روی صورت اومد حسن جانم 2جانم حسن جانم حسن جان صلی الله علیه و آله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ . «ع» بنْویسید (رو قبر من) ۲ قتیل اشک و آه بنْویسید (کشته منو) ۲ یه روضه ی جانکاه روضه ی بانوی مدینه روضه ی میخ داغ و سینه حک کنید روی خاک قبرم علت مرگ من همینه مگه یادم میره اون کوچه ی پُر از بلا رو مگه یادم میره اون طعنه ها و خنده هارو مگه یادم میره اون گریه های بی صدا رو امان ای دل ۲ امان از داغ مادر قلب من (عمریه که) ۲ از دنیا بیزاره مرهم (درد من این) ۲ زهر شررباره کی میگه همسرم منو کشت همدم و یاورم منو کشت باید عالَم بدونه اینو غصه ی مادرم منو کشت مگه یادم میره لرزیدن صدای مادر مگه یادم میره سوز وصیتای مادر مگه یادم میره پیر شد بابام به پای مادر امان ای دل ۲ امان از داغ مادر نزدیکِ (چل ساله که) ۲ رسیده جون بر لب حاجتِ (قلبیِ من) ۲ روا میشه امشب یادمه اون روزای دشوار یادمه اون چشای خونبار پیر شدم بسکه زُل زدم به خونِ خشکیده ی رو دیوار مگه یادم میره زخمی که روی سینه دیدم مگه یادم میره اون طعنه هایی که شنیدم مگه یادم میره غم های مادر شهیده م امان ای دل ۲ امان از داغ مادر شادیِ (این زندگی) ۲ دلم رو پس می زد مادرم (روی زمین) ۲ نفس نفس می زد حال مادر دلم رو آزُرد تو همون کوچه ها حسن مُرد وایسادم روی پنجه ی پا اما دستش به مادرم خورد مگه یادم میره سیلی و گوش و گوشواره مگه یادم میره چشمای در حال نظاره مگه یادم میره اشک و شبای بی ستاره ✍بهمن عظیمی✍ .
بوی جدایی می رسد از گریه هایم بر داغ هجرانت حسین جان مبتلایم   در این دو ماهی که عزادار تو بودم آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟   با این گناهان بزرگ و بی شمارم لایق نبودم تا کنی آقا صدایم   امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی از مجلس روضه نکردی تو جدایم   رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده آن اشک هایی که بُوَد آب بقایم   یادش به خیر در اوّلین روز محرّم سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم   یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه حس می نمودم زائر عرش خدایم   یادش به خیر با هر فراز یا حسین جان کرب و بلایی می شد این حال و هوایم   وقتی به تن کردم لباس مشکی ام را گفتم دگر وقف شهید سر جدایم   پیراهن احرام حج کربلا را حالا چگونه از تنم بیرون نمایم؟   دل کندن از روضه برای من چه سخت است مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم   هر ساله مزد نوکری ام را حسین جان می گیرم از دست علی موسی الرّضایم   آقا به حق مادر پهلو شکسته امضا نما دیگر برات کربلایم
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان *********  اشعار خداحافظی بامحرم وصفر – محمدعلی بیابانی عجیب نیست که در سینه غصّه مهمان است شب فراق شده؛ حرف حرف هجران است به چشم‌هم‌زدنی این دو ماه هم رفت و بهار گریه هم امروز رو به پایان است از این لباس جدا گشتن آنقدر سخت است که در برابر این هجر، مرگ آسان است مرا حلال کن آقا که باز زنده‌ام و هنوز در تن من بین روضه‌ها جان است محرم و صفر ما تمام می‌شود و همیشه ابر نگاه تو غرق باران است تو فاطمیه‌ات این روزها شروع شده دلت شبیه دل مادرت پریشان است همیشه کرب و بلاییم ما ولی امشب کبوتر دلمان مقصدش خراسان است  ************
خداحافظ،ماهِ غصه های حرم بازم ذکرِ حَرمت زده به سرم دوخته ام به پرچمای ماتمت نگاهمُ چه جوری دربیارم پیراهنِ سیاهمُ یادم نمیره ماه سُرخِ عزا یادم نمیره صدای روضه ها یادم نمیره زیارت عاشورا حسین!آقام! جوونی ما به فدات حسین!آقام! کی میرسیم به کربلات وای…آقام،وای…. امشب شبِ آخرِ دوماهِ عزاست مرهمِ دل دست حضرت زهراست دل من قُرصِ به اون دعایِ خیرِ مادرت آقاجون دستِ منُ بذار تو دستِ اکبرت شرمندم آقا به خدا از شما جامونده ام از تموم شهدا زنده ام با یادِ شمیم کربلا ردم نکن،به نوکری قابل بدون آقایی کن،منُ به دوستام برسون وای…آقام،وای….
45715_1397913104545_790271.mp3
790.3K
داره تموم ميشه سينه زني و شور و شين يه سال ديگه گذشت ماه محرمه حسين يادش بخير چقدر سينه زدم زير علم گفتم يه كاري كن آقا منم برم حرم منم بايد برم تا حرمه آقام حسين فقط اينو ميخوام كه بزنه صدام حسين حالا كه نوكرم كرده چقدر دعام حسين '' حسين آقام آقام... '' ----------------- اجازه دادي كه تا روضه ها منم بيام تا فاطميه من دلتنگ اين پيرن سيام پيرن سياهي كه داده به نوكر آبرو سينه زدم برات اينو به مادرت بگو بگو كه مزد نوكريه مارو هم بده اذن زيارتو به حق اين علم بده هرساله اربعين به نوكرا حرم بده '' حسين آقام آقام... '' ----------------- تو اين دوماهه تُ كر
آرام جان حضرت زهرا حسن جانم ذکر لبان حضرت زهرا حسن جانم ما سائل شما /ما خاک این دریم روحی لک الفدا /یا ایها الکریم ای جانم ای جانم سیدالکریم حسن ای جانم ذکر مدامِ عالم بالا حسن جانم زهرا نوشته روی دل ما حسن جانم تا نوکر توایم/ از عالمی سریم روحی لک الفدا/ یا ایها الکریم ای جانم... از سوز زهر کین جگرت سوخت حسن جانم پرپر زدی و بال و پرت سوخت حسن جانم در لانه خودت/ بی بال و پر شدی با دست همسرت/ پاره جگر شدی ** داغت به سینه ام زده آذر حسین من فکر توام در این دم آخر حسین من آه از جگر مکش /در پیش من حسین لا یوم کیومک/ ای بی کفن حسین جسم تو می شود /در خاک و خون رها راس تو می رود /بالای نیزه ها
زبانحال حضرت زینب حسن جان الهی بمیرم برا غُصّه های توو سینه ت الهی بمیرم برا خاطرات مدینه ت واویلا حسن جان هنوز یادمه گوشه گیری و اشک چشاتو هنوز یادمه نیمه شب گریه ی بی صداتو واویلا توی کوچه ها چی کشیدی مظلومم جسارت به مادر رو دیدی مظلومم همون ضرب سنگین سیلی پیرت کرد چه زخم زبون ها شنیدی مظلومم ...... حسن جان شنیدم جلوی نگاه تو مادر زمین خورد یه جوری زَدِش نانجیب مادرم صَددفه مُرد واویلا حسن جان شنیدم که جایی رو چشمای مادر نمی دید توو اون سِنّ کم دست و پاهات توو کوچه می لرزید واویلا شده کوچه کابوس تلخِت مظلومم نداشت هیچ تَسّلایی دردِت مظلومم یه عمر غصه خوردیو یادِ اون کوچه اومد دائما پیش چشمِت مظلومم ........ حسن جان غم و غصه های مدینه یکی یا دو تا نیست فقط ماجرای جسارت توی کوچه ها نیست واویلا حسن جان توی شعله ها یادته معجرو موی سر سوخت در افتاد روی مادر و پیکرش زیر در سوخت واویلا شکست دنده و هر دو پهلوش واویلا شکست باغلاف هردو بازوش واویلا نمی بخشم اون دومّی رو بد میزد کبود شد زیر چشم و اَبروش واویلا
سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید آتش به جان این جگر مبتلا مزن بالا سرت جواد و اباصلت آمدند پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه با یاد کربلا، طرفی آب را مزن این دست از شراره ی زهر آب گشته است بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن رضا باقریان 💚🕊💚🕊💚
😢وداع با دو ماه روضه بوی جدایی می رسد از گریه هایم بر داغ هجرانت حسین جان مبتلایم   در این دو ماهی که عزادار تو بودم آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟   با این گناهان بزرگ و بی شمارم لایق نبودم تا کنی آقا صدایم   امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی از مجلس روضه نکردی تو جدایم   رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده آن اشک هایی که بُوَد آب بقایم   یادش به خیر در اوّلین روز محرّم سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم   یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه حس می نمودم زائر عرش خدایم   یادش به خیر با هر فراز یا حسین جان کرب و بلایی می شد این حال و هوایم   وقتی به تن کردم لباس مشکی ام را گفتم دگر وقف شهید سر جدایم   پیراهن احرام حج کربلا را حالا چگونه از تنم بیرون نمایم؟   دل کندن از روضه برای من چه سخت است مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم   هر ساله مزد نوکری ام را حسین جان می گیرم از دست علی موسی الرّضایم   آقا به حق مادر پهلو شکسته امضا نما دیگر برات کربلایم
بازگشت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از مدینه یا محمد(ص) از سفر برگشته ام از سفر بی همسفر برگشته‌ام با حسین رفتم من از شهر شما آمدم با سوز داغ کربلا کوفیان بی وفا و بی حیا راه را بستند بر خون خدا یا محمد سوخت از داغش دلم زد شرر داغ حسین بر حاصلم روز عاشورا نبودی کربلا شد در آنجا شورش محشر بپا جان فدا کردند همه احباب او کشته گشتند از ستم اصحاب او اربا اربا شد علی اکبرش طفل او شد پاره از کین حنجرش پرپر از کین غنچه های یاس شد از ستم نقش زمین عباس شد شد علمدار شه کرب و بلا بهر یاری حسین دستش جدا روز عاشورا حسینت شد غریب ماند تنها، بی کس و یار و حبیب سنگ کین پیشانی او را شکست بین مقتل در میان خون نشست ناله اش بر گوش جانم می رسید دشمنش با تیر کین قلبش درید در میان قتلگه افتاده بود شمر بالای سرش استاده بود ناگهان شمر لعین خنجر کشید از قفا رأس حسینت را برید بین مقتل خنده بود و هلهله سربریدند از حسین فاطمه آن ستمکاران عالم از جفا رأس پاک او زدند بر نیزه ها جان فدای جسم بر خاک حسین پاره پاره شد تن پاک حسین در خیامش شعله ها افروختند بین خیمه کودکان می‌سوختند نانجیبان کودکان را میزدند از جفا لب تشنگان را می‌زدند زین مصیبت ها نگر قدم خمید بین موج خون حسینت آرمید از زبان من سخن گوید (رضا) کن شفاعت از (رضا)روز جزا
بی حُبِّ حسن مشکلِ دل، حل شدنی نیست جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست گر چه نمکِ سفرۀ هر فیض حسین است بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست روزیکه همه فکر حسابند و کتابند مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست با درد بسازید که آیاتِ غریبی است هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست از سودۀ الماس جگر لکّه بگیرد زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم این غصه برای دلِ ما حل شدنی نيست محمود ژولیده
4_5857046802770956335.opus
432.3K
‍ برگشت کاروان به کربلا 🖤💔🥀💔🖤 زینب از شام غم، کربلا آمده بر سر تربت، شهدا آمده تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»  مادران بی پسر کودکان بی پدر همه آتش به دل، همه خونین جگر تو حسین منی – نور عِین منی «تکرار»  نوحه بر لب همه گوشه ی علقمه روضه خوان زینب و، ناله زن فاطمه تو حسین منی – نور عین منی «تکرار»  ای مرا جان به تن، کشته ی بی کفن می بَرَم در وطن، از تو یک پیرهن تو حسین منی – نور عین منی «تکرار» 🖤💔🥀💔🖤 بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤👌
⚜️شعروسبک جدید زمینه یا شور پایانی امام حسن ع ویژه ایام آخر ماه صفر: بند اول: چقَدَر با کرمی تو همیشه سایه ی روی سرمی تو انقَدَر غریبی که بی حرمی تو یا حسن مولا به تو مایله دلِ من حل میشه همیشه با تو مشکل من عشق تو شده تموم حاصل من یا حسن مولا از ازل با تو بودم و تا ابد هم امیرمی زندگیم وقف تو شده مقصد این مسیرمی یا کریم یا حسن آقام بند دوم: با تو زندگیمه زیبا من حسینی شدم از لطف تو آقا نوکراتو میخره حضرت زهرا یا حسن مولا در خونه ی تو بازه سائل تو از جهانی بی نیازه یه نگاهت همه دنیامو میسازه یا حسن مولا سفره هات خوان رحتمه حاتمه ریزه خوار تو با همین بخشش و عطا میگذره روزگار تو یا کریم یا حسن آقام بند سوم: غرور تو رو شکستن اونایی که راه مادرت رو بستن روبروت تو کوچه یک لشکر پستن امون از غربت چادرش به زیر پا موند ردّ سیلی روی صورتش به جا موند توو دلت یه عمری بغض کوچه ها موند امون از غربت از تب سرد کوچه ها سهم تو چشمای تره هی به مادر میگفتی که راه خونه از این وره یا کریم یا حسن آقام
🔘🔘🔘24🔘🔘🔘 بند1⃣ منو میبخشی که دارم،میرم تو رو اینجوری تنهامیذارم/میرم تو روجا میذارم اینجوری دخترم تو رو،میون سیلِ اشک و غمها میذارم/میرم تو روجا میذارم دل نگرونم فاطمه،ولی تورو به دست حیدرمیسپارم/دل نگرونم دخترم خدا کنه نگهدارن ، حرمتتو نور دو چشمای ترم / دل نگرونم دخترم آخه اینا از عشق دنیا مستن بجای حق دنیا رو می پرستن یه روزی ازترسه جونشون بابا به اسلام وبه دین حق،پیوستن وآآآآآ به خون پهلوی تو تشنه ان وآآآآآ یه کوه بغض وآه وکینه ان وآآآآآآآ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ فاطمه جان گریه نکن تو اینجوری کنار من بالا سرم/ آتیش نزن بر جگرم با ناله هات غمی میشینه تو دلم میلرزه کل پیکرم/ آتیش نزن بر جگرم واسه غریبیِ تو من دل نگرونم میباره چشم ترم/ فکر غمهای حیدرم این لحظه های آخری به یاد آتیش و مصیبت درم / فکر غمهای حیدرم .......... گریه کن هر شبی و هر روزی بعد پدر به پشت در میسوزی محسن تو کشته میشه همون جا با لگد یه پست کینه توزی ......... وآآآآ ،زمین می افتی پیشِ حیدرت وآآآآ ، میترسه و میلرزه دخترت وآآآآآ 💠💠💠2⃣4⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
4_5854812182826454514.mp3
1.83M
‍ ‍ . 🏴 آقا 🏴بند اول غمه رسول خاتمه مدینه غرق ماتمه میشه پریشون علی و بی قرارته فاطمه دل نگرونی،برای دخترت یه عالمه حرف،داره چشم ترت آه میکِشی با،نفسه آخرت میبینی انگار،آتیشو شعله ور میبینی انگار،هجوم چهل نفر میبینی انگار،زهرارو پشت در میبینی انگار،سمت مسجد،علی رو بردن،دسته بسته جون میدی با یه،قلب زار و،شکسته ابالزهرا آه و واویلا 🏴بند دوم امواج دریا چشاته همرنگ غم ها نگاته میری از این دنیا ولی دلت پیشه بچه هاته بعد تو میشه،علی خونه نشین مزدتو میدن،واسه تبلیغ دین یاستو آقا،میچینه خوشه چین میخوره زهرا،سیلی تو کوچه ها حسن تو خونش،میزنه دست و پا سر حسینت،میشه از تن جدا میبینی انگار،تو حسینو،تشنه و بی حال،توی گودال بی سر و عریان،میشه خونش(جسمش)،پامال حسینم وا آه و واویلا ۱۴۰۱/۰۶/۲۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی •┄┅══༻○༺══┅┄•