eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴سبک زمزمه واحد سنگین شهادت امام الرئوف ابالحسن الرضا علیه السلام بند اول یا امام رضا فداتم،خاک پای زائراتم کفتر جلدتمو رو،گنبد زرد طلاتم یا امام رضا گداتم،من گدای بینواتم ایها السلطان اسیر،حرم و صحن و سراتم دین و ایمانم رضا روح و ریحانم رضا جان و جانانم رضا یا ابالحسن رضا 🏴بند دوم حرمت قبله ی جانها،حرمت عرش معلا حرمت بهشته دنیا،تکیه گاهه بی پناها هشتمین نور ولایت،ای رئوف با سخاوت میشه ای ضامن آهو،کنی از ما هم ضمانت به تو دل بستم رضا سائلت هستم رضا خالیه دستم رضا یا ابالحسن رضا 🏴بند سوم عبارو سرت کشیدی،میونه حجره رسیدی افتادی رو خاک غربت،یاد مادر آه کشیدی وقتی که جوادو دیدی،تو به آرزوت رسیدی دم آخر لب عطشان،یاد جدت آه کشیدی رفته بود از تو شکیب خوندی از شاه غریب روضه ی شیب الخضیب جدی یا غریب حسین ۱۴۰۱/۰۷/۰۳ 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
صلوات الله علیه دیگر طبیب بر سر بالین نیاورید بالینِ من حسین و حسن را بیاورید این شرحِ صدر، مرهمِ جان کَندَنِ من است از سینه ام حسینِ مرا از چه می برید؟ ای نور دیدگانِ من این گونه بی قرار امروز بر رسول گریبان چه می درید؟ روزی رسد که هر دو جگر پاره می شوید با این که در بهشت شما هر دو سرورید بوسه اگر به روی لبان شما زنم روزی ز تشتِ خون، جگر، سر بر آورید  زهرای من! تو اِذنِ دخولِ اَجَل بده زیرا خدا به غیر تو کوثر نیافرید او که دری به غیرِ درِ خانه اَت نزد داند خدا مرا به ولای تو پَروَرید تا می شود، حبیبۀ من پشت در نرو! زود است، استغاثه کنان پشت این درید ای دشمنان فاطمه از من حیا کنید! بعد از پدر چه بر سر این دختر آورید دور مرا کسا،  بگیرید دخترم! آخر شما تمامِ امید پیمبرید بنشین علی! که خوب به رویت نظر کنم آری خدا جمال تو از خویش آفرید نعش مرا شبانه چو غسل و کفن کنی مخفی ز بی کفن کَفَنم را بیاورید حالا که من وصیّت یک عمر می کنم کاغذ قَلم برای نوشتن بیاورید محمود ژولیده
صلوات الله علیه دیگر طبیب بر سر بالین نیاورید بالینِ من حسین و حسن را بیاورید این شرحِ صدر، مرهمِ جان کَندَنِ من است از سینه ام حسینِ مرا از چه می برید؟ ای نور دیدگانِ من این گونه بی قرار امروز بر رسول گریبان چه می درید؟ روزی رسد که هر دو جگر پاره می شوید با این که در بهشت شما هر دو سرورید بوسه اگر به روی لبان شما زنم روزی ز تشتِ خون، جگر، سر بر آورید  زهرای من! تو اِذنِ دخولِ اَجَل بده زیرا خدا به غیر تو کوثر نیافرید او که دری به غیرِ درِ خانه اَت نزد داند خدا مرا به ولای تو پَروَرید تا می شود، حبیبۀ من پشت در نرو! زود است، استغاثه کنان پشت این درید ای دشمنان فاطمه از من حیا کنید! بعد از پدر چه بر سر این دختر آورید دور مرا کسا،  بگیرید دخترم! آخر شما تمامِ امید پیمبرید بنشین علی! که خوب به رویت نظر کنم آری خدا جمال تو از خویش آفرید نعش مرا شبانه چو غسل و کفن کنی مخفی ز بی کفن کَفَنم را بیاورید حالا که من وصیّت یک عمر می کنم کاغذ قَلم برای نوشتن بیاورید محمود ژولیده
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد میان سینه‌ام این دردِ بی امان اُفتاد به راه رویِ زمین می نشینم و خیزم نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد چنان به سینه‌ی خود چنگ می زنم از آه که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد کشیده‌ام به سرِ خود عبا و می‌گویم بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد بیا جواد که از زخمِ زهر می‌پیچد شبیه عمه‌اش از پا نفس زنان اُفتاد شبیه دخترکی که پس از پدر کارش به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد به رویِ ناقه‌ی عریان نشسته،خوابیده و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد گرفت پهلویِ خود را میانِ شب ناگاه نگاه او به رُخِ مادری کمان اُفتاد دوید بر سرِ دامان نشست خوابش بُرد که زجر آمد و چشمش به نیمه‌جان اُفتاد رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و به هر دو گونه‌ی زهرا ترین نشان اُفتاد رسید زجر و پِیِ خود دوان دوانش بُرد که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد   به کاروان نرسیده نفس نفس می زد به خارهای شکسته کشان کشان اُفتاد   دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس دوباره رأسِ اباالفضل از سنان اُفتاد شاعر:
هر آن چه گریه بریزم به قلب شعله ورم دوباره سر شود آتش از آتش جگرم غم فراق تو و هجر این دو ماه عزا دو غصه می شود و بیشتر زند شررم نمی توانم باور کنم، خدا! دارد تمام می شود امشب محرم و صفرم بیا ببخش مرا قول می دهم دیگر که جان سالم از روضه ها به در نبرم کبوترانه ببین جلد بام گریه شدم از این به بعد کجا سر کنم کجا بپرم؟! تو چشمه چشمه خروشی منم که خاموشم تو گریه می کنی و این منم که بی خبرم مرا جدا نکن از جامه عزا آقا اگر جدا شوم از روح خویش محتضرم مقیم روز و شب کوی روضه بودم من بدون روضه درین روزگار در به درم خدا کند زمان زودتر گذر کند و برای فاطمیه جامه عزا بخرم بیا و امشب از مشهد الرضا آقا به کربلا برسانم مرا ببر به حرم شاعر:
گرفته است دلم مثل آسمان امشب دوباره حرف فراق است در میان امشب به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه گرفته کنج حسینیه آشیان امشب یکی برای خود آرام روضه می خواند زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه دمی کنار عزادارها بمان امشب نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه در آستان رضاییم میهمان امشب چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود به دست بخشش آقای مهربان امشب شاعر:
دل ها اگرکه زائر قبر رضا نبود شاعر مسافر ِ حرم کربلا نبود (اِنْ کُنتَ بٰاکیا ، فَبُکاء عَلیَ الحُسین) این حرف اگر نبود که اهل بکا نبود پیچیده بود دورخود از زهر و...خواهرش.. شکر خدا ، که شاهد این ماجرا نبود آهسته داد جان به روی دامن گلش داغ جوان ندیده و صاحب عزا نبود عمامه اش کسی به تمسخر نمیکشید پیراهنی که داشت به تن ، نخ نما نبود فرق مبارکش ، هدف سنگ ها نشد یعنی به خون، محاسن پاکش حنا نبود هر چند بین حجره غریبانه جان سپرد با چـکمه روی سینه ی او رد پا نبود با آن که تشنگی جگرش را کباب کرد قدش کنار علقمه ، اما دو تا نبود غارت نکرد خیمه و انگشترش کسی در زیرتیغ شمر ، ,ذبیح از قفا نبود هر چند آن "رضاست",ولی تکه تکه است هر چند این "حسین", ولی سرجدا نبود زن های مشهدی ، همه تشییع آمدند جسمش سه روز در دل صحرا رهانبود ذی قیمتی ترین کفن ها برای اوست شکر خدا ولی ، کفنش بوریا نبود سهم لب حسین که شد چوب و خیزران سهم (حدیث سلسله) چوب و عصا نبود... چشمش اگرقصیده ی دعبل نمی گرفت بغض ِ مقطعش ، که هجا در هجا نبود از همت رضاست که ایران حسینیه است اینطور اگر نبود ، که این روضه ها نبود شاعر:
دلی‌که در‌تب‌وتابت نسوخت جز گِل نیست سری که پای رکابت ، نـبود عاقل نیست به اوج ِ مدح تو ، دستم نمی رسد هرگز هنوز درک من از وصف عشق کامل نیست تو عاشـقانه ی من را ، برای ِ خود بردار ... اگر چه مثل غزل های خوب بیدل نیست به زخم ِ شعر من آقا کمی نمک بزنید ... قصیده های من اصلاً ردیف دعبل نیست قبول ، اینکه جگر پاره گشته ای از سم قبول اینکه سمی بدتر از هلاهل نیست کشـید خـواهـرتان رنـج "سـاوه" را اما … به شام ِ داغ دل عمه ات معادل نیست هزار روضه اگر روضه خوان بخواند باز شبیه روضه‌ی شامات‌و‌ زخم محمل نیست به حرمت و عظمـت ، آمدند " بیت النور" به دست دختر زهرا ، ولی سلاسل نیست کنار جسم حسین تو خنده می کردند… کنار نیزه که جای ِ ، کشیدن کل نیست خوشم که رأس تو را ، از قفا کسی نبرید خوشم که حنجره ات زیر تیغ قاتل نیست عزیز فاطمه " شَـیـبُ الخـَضیـبٖ " افتاده خوشا که روی شما "بِالدِما مُرَمِّل" نیست قسم به سوز دل مادرت که ظرفیتِ مصائب سر بر نیزه در مقاتل نیست ( بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ) نه سوز این غزل اصلأ شبیه مقبل نیست عروض و وزن غزل را به هم زدی گفتی «_ اِنْ کُنـتَ بٰاکِیٱ فَبُکـٰا ٕ ٌ عَلَیَ الحُسَین _» شاعر:
غزل مناجات باامام رضاعلیه السلام من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی خودرا ز راه دور کشاندم به کوی تو دلخسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی ، بزن ، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته گنهم می شود؟ شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرم تو صدای من دست شماست روزی کرب و بلای من
امام رضا(ع)-مدح و مناجات مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟ کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟ در این سفر شده ام مبتلای دیدن تو بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو طواف کعبه ی ما بوسه از ضریح شماست گرفته دست دلم را دعای دیدن تو از این حرم شهدا بَرگه ها گرفتند و شدند عازم کربُبَلای دیدن تو به گریه ها و نماز تو در شلمچه قسم تمام جبهه ی ما شد مِنای دیدن تو قسم به جان جوادت مرا خدایی کن به دست خویش مرا باز کربلایی کن
غزل مناجات باامام رضا علیه السلام آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درد دل باتوسخنها بر زبانم ریخته بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته جنس من جوراست کوهی ازگناه آورده ام آبرویم پای اجناس دکانم ریخته دوره گردم آبرویم میفروشم میخری پیش سلطان ترسم ازسودوزیانم ریخته پهن کردم سفره ای ازعرش کنج خانه ات روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته گوشه ای ازپنجره فولادزنجیرم کنی من سگی بیمارم آنجا استخوانم ریخته مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته من نمیبینم توهردفعه بقل کردی مرا عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته صحن گوهرشادچیزی کم نداردازبهشت بوی سیب ازهرکجایی می تکانم ریخته درمیان صحنهایت عشق من باب الجواد صدهزاران بوسه اینجاازدهانم ریخته هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست این حکایت درمیان دوستانم ریخته آخرماهی جواب ناله هایم رابده جان بابای غریبت کربلایم رابده
ای باده ی طهور، از این باده سر نکش آتش به حالِ درهم ماه صفر نکش عالم بدون روی تو تاریک و تیره است خورشید مشرقین، عبا روی سر نکش پنجاه بار، در وسط این گذر نیفت پنجاه بار، بر دل عالم شرر نکش اینقدر پیش چشم همه، یاد مادرت در پشت درب خانه ی خود دردسر نکش بال و پر هزار مَلک فرش راه توست شمسُ الشموس، روی زمین بال و پر نکش دیگر شبیه مارگزیده به خود مپیچ دامن به خاک حجره بیا و دگر نکش خواهر که نیست محضر تو، لااقل غریب وقت وداع، دردِ فراق پسر نکش با قطره قطره بارش چشم بهاری ات تصویر روضه ی پسر و یک پدر نکش هرکار هم کنی پسرت پا نمی شود بس کن حسین، این همه آه از جگر نکش بس کن حسین، زینبت از هوش می رود پنجه به خاک در برِ او اینقدر نکش محمد جواد شیرازی
89.9K
حضرت رضا علیه السلام دو بند اخر به لهجه ی مشهدی ۱ سلام آقا جون سلام بازم منم مگه می تونم ازت دل بکنم تا که شیشه ی غرورم نشکنه به کسی غیر تو رو نمی زنم تو پادشاهمی_کوه تکیه گاهمی آهوی بی کسم_تنها سرپناهمی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۲ گرچه توی نوکری آخِر می شم روسیاهم تو حرم طاهر می شم وقتی که گره گره میشه کارم میام از باب الجواد زائر می شم دست خودم نبود_بسکه تو دل آرایی توی صف ضریح_جا زدم یه وقتایی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۳ دست ما تنگه و دل تو قفسه صحن آزادی تو باز هوسه دنیا باشه مال آقازاده ها گوشه ی صحنت برای ما بسه کارم زیارته_کار تو هدایته قرار ما و تو_سه جا تو قیامته یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۴ از همو بِچگیا ديوِنتُم مِثه كِفترات مويُم حيرونِتم با اجازه به خودُم وعده دِدُم كه شب اول قبر مهمونِتُم سايه ي سَرُمي مِهرِبون ياورُمي تو مهرِبون تر از بابا و مادرُمي ٥ وَختايي كه گِره مُفته به كارام مِدِنُم دل ناگرون مِشي بِرام حال زندگیِ خيليا بده حال مو كه خوبه به لطف آقام هر چی از کرَمِت بُگم بازم کمه با تو دلُم آقا قرصِه و محكمِه
4_5873106883786575415.mp3
3.33M
🏴سبک زمزمه واحد سنگین شهادت امام الرئوف ابالحسن الرضا علیه السلام یا امام رضا فداتم،خاک پای زائراتم کفتر جلدتمو رو،گنبد زرد طلاتم یا امام رضا گداتم،من گدای بینواتم ایها السلطان اسیر،حرم و صحن و سراتم دین و ایمانم رضا روح و ریحانم رضا جان و جانانم رضا یا ابالحسن رضا🏴 حرمت قبله ی جانها،حرمت عرش معلا حرمت بهشته دنیا،تکیه گاهه بی پناها هشتمین نور ولایت،ای رئوف با سخاوت میشه ای ضامن آهو،کنی از ما هم ضمانت به تو دل بستم رضا سائلت هستم رضا خالیه دستم رضا یا ابالحسن رضا🏴 عبارو سرت کشیدی،میونه حجره رسیدی افتادی رو خاک غربت،یاد مادر آه کشیدی وقتی که جوادو دیدی،تو به آرزوت رسیدی دم آخر لب عطشان،یاد جدت آه کشیدی رفته بود از تو شکیب خوندی از شاه غریب روضه ی شیب الخضیب جدی یا غریب حسین ۱۴۰۱/۰۷/۰۳ 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک واحد سنگین روضه ای شهادت امام ابالحسن الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا و روضه ی کربلا 🏴بند اول زهر جفا آتش زده بر پیکرم این لحظه ها من یاد زهرا مادرم بر روی خاک غربت افتاده سرم میرسد از زهر،عمرم به پایان میرود از زهر،از پیکرم جان چشم انتظار پسرم غریبم و خون جگرم آه ای غریب الغربا 🏴بند دوم تا وارد آن حجره ی مامون شدم از جام زهر نوشیدم و دلخون شدم عبا به سر کشیدم و بیرون شدم حالا که رفته،تاب و توانم من میزبانِ،قامت کمانم این لحظه های آخرم مادر رسید بالا سرم آه ای غریب الغربا 🏴بند سوم یابن الشبیب کن گریه بر جد غریب یابن الشبیب او را نبود یار و حبیب یابن الشبیب از آبم او شد بی نصیب از خنجر و از،حنجر چه گویم از مرکب و آن،پیکر چه گویم به روی نیزه شد سرش چه گویم از انگشترش آه ای غریب کربلا 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴زمینه شهادت امام علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا 🏴بند اول ای حجت خدا ماهه هشتم رضا رضا رضا رضا ای بضعه ی نبی ای تو حسن القضا رضا رضا رضا حرمه قشنگه تو آقا برای همه دارالشفاس برای فقیرا حجه و برای ما جای کربلاس عشقه همه زائراتو گلدسته گنبد طلاتو تمومه کفشداریاتو نداره هیچ جا صفاتو صفای صحن و سراتو نوای نقاره هاتو 《آقام آقام یا رضا جان》 🏴بند دوم خراسان کربلا شد کشته از جفا رضا رضا رضا در بین حجره ای میزنه دست و پا رضا رضا رضا میکنه اثر تا زهر کین آقا میشه نقش بر زمین صدا میزنه جوادش و با یه دل محزون و غمین عباش و رو سر کشیده از دهنش خون چکیده رنگ رخ اون پریده به یاد اون کوچه و در دلش شده زار و مضطر به زیر لب میگه مادر 《ای وای امون از غریبی》 🏴بند سوم از سوز زهر کین ماه افتاده زمین ای وای ای وای ای وای به یاد کربلا افتاده مه جبین ای وای ای وای ای وای داره میسوزه از تشنگی پاره شده از زهر جگرش روی لبشه ذکر حسین سرشه رو پای پسرش افتاده به یاد گودال جسمی که شد اونجا پامال میگه حسین میره از حال آتیش گرفته وجودش گسسته شد تار و پودش حسینه ذکره سجودش 《ای وای امون از غریبی》 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴نوحه زمینه روضه ای شهادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا 🏴بند اول اومدم پابوس تو ای به دردم دوا ایها السلطان علی بن موسی الرضا در هوای تو کمی من نفس میکشم تا که قلبم با نگاهت بگیره جلا کسی رو غیرت ندارم سر رو ضریحت میذارم خدا میدونه که خیلی،من دوست دارم حرم تو خیلی زیباست تنها بهشت دنیاست انگاری عرش اعلاست یا رضا مولا۲ واسه گنه کار مأواست دارالشفای مرضاست دوای دردا اینجاست یا رضا مولا۲ ابالحسن،مولا رضا ۳ ایها السلطان 🏴بند دوم به لب تو رسیده جونت از زهر کین خدا میدونه چند بار شدی نقش زمین عباتو روی سرت کشیدی اومدی صدا میکردی جوادت رو با این طنین بیا جوادم کنارم تا سر روی پات بذارم رسیده وقت وداع و،آخر کارم میسوزه قلبم بابا برس به دادم اینجا دارم میرم از دنیا آه و واویلا۲ غریبونه روی خاک به یاد جسم صد چاک پر میزنم تا افلاک آه و واویلا۲ آه و واویلا،واویلا ۳ آه و واویلا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک زمینه یا شور جدید روضه ای شهادت امام ابالحسن الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا 🏴بند اول سلام آقا جون من ‌گداتم یه دوره گردم اومدم تا دورت بگردم تو میدونی که‌ چیه دردم به همه گفتم تو رئوفی هوامو داری واسه من تو دارونداری قرار قلب بی قراری آخه من آقا،کسی رو غیر تو ندارم آخه من آقا،غیر صحنت کجارو دارم آخه من آقا،به کی غیر تو رو بیارم آخه تو آقا،با اینکه از من بدی دیدی ولی با اینحال،همیشه حرفامو شنیدی حاجتم رو زود،قبل اینکه بگم تو میدی مولا،یا علی موسی الرضا 🏴بند دوم میونِ حجره میزنه دست و پا رضا و پاره ی قلب مصطفی و از جوادش میشه جدا و داره میسوزه از آتیش زهر جفا و میکُنه مادر و صدا و غم و غصش بی انتها و... داره میسوزه،میرسه امشب به مرادش داره میسوزه،اباصلت میرسه به دادش داره میسوزه،چشم به راهِ بیاد جوادش داره میسوزه،چه غریبونه میکِشه آه داره میسوزه،رو لباش جونه میکِشه آه داره میسوزه،روضه میخونه میکِشه آه ای وای،امون از این غریبی 🏴بند سوم عباشو رو سر میکِشه دیگه جون نداره درد آقا درمون نداره میاد اما توون نداره نفسش رفته لخته ی خون روی لباشه نمیتونه که دیگه پاشه شهر مشهد کرببلاشه داره میسوزه،آقا از زهر همه وجودش داره میسوزه،معلومه از روی کبودش داره میسوزه،آقامون کل تار و پودش داره میسوزه،داره میسوزه میره از حال داره میسوزه،یاد جدش حسین تو گودال داره میسوزه،به یاد اون پیکر پامال ای وای،امون از این غریبی 🎤با نوای زیبای حاج غلام حسین مردانی 🕌هیئت محترم قتلگاه تهران ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی