eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
47 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلمرده ایم و یاد تو جان می دهد به ما قلبیم و بودنت ضربان می دهد به ما ماه خدا دومرتبه بی ماه روی تو دارد بشارت رمضان می دهد به ما برگرد! ای که لحظه ی افطار، عاقبت یک روز دست های تو نان می دهد به ما روزی سه بار غرق غریبی و بی کسی ست حسی که بی تو وقت اذان می دهد به ما این ماه، فرصتی ست که باز عاشقت شویم ماه خدا دوباره زمان می دهد به ما امسال میهمان جد تو هستیم، جان حسین نامی که اشک های روان می دهد به ما حالا که سفره، سفره ی عشق است پس خدا هرچه بخواهد این دلمان می دهد به ما بی شک حواله همه امسال کربلاست مزدی که آخر رمضان می دهد به ما ⏹ https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه يکى گرفت ،به پاى همه نوشت ما باهم آمديم که با هم حساب کرد با اين خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد يک دم صدا زديم, دمادم حساب کرد پيش کريم ، دست به جيبم نميبرم خرج من است، کيسه حاتم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اينجا چه ميکنم؟! منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد مقصد عبوديت که نباشد، نميشود حتى روى عبادت بلعم حساب کرد معلوم بود آبرويم را نميبرد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، ميخرد على بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد اين گريه قابليت غفران نداشت که... پس روى گريه هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسين" بگو،گفتم و خريد يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند ممنون حيدريم که درهم حساب کرد https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از بس که ‌ر‌ئو‌ف و ‌مهر‌بانی یا ‌ر‌ب تو ملجأ هر پیر و جوانی یا رب هرگز نشنیده ‌ا‌م گنه ‌کاری را از خانه‌ی ر‌حمتت برانی یار‌ب ⏭ نومید نمی‌شویم یک آن از ‌تو دیدیم ‌مگر ‌به ‌غیرِ ‌ا‌حسان از تو؟ جر‌م و ‌گنه و ‌خطا و ‌عصیان از ما جود و کر‌م و عطا و ‌غفران از تو https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خدا به روز قیامت به دادِ ما برسد ز روی لطف و کرامت به دادِ ما برسد گناه پشت گناه و حرام پشت حرام مگر که اشک ندامت به دادِ ما برسد مگر به برکت این سفره های افطاری به لحظه های اجابت به دادِ ما برسد خدا به دید عدالت نظر کند ، ... زاریم ! مگر به دیدِ عنایت به دادِ ما برسد به مرگ داخل بستر نمی شود دل بست خدا کند که شهادت به دادِ ما برسد نه روزه ای نه نماز ِ درست و درمانی مگر دو وعده زیارت به دادِ ما برسد ولایتِ علی و آل اوست هستیِ ما امید ماست ولایت به دادِ ما برسد به لطف و یاریِ حق در مجالس ارباب خودِ حسین ، نهایت به دادِ ما برسد ** سری به نیزه بلند است و دخترش بی تاب خدا به بندِ اسارت به دادِ ما برسد به گریه گفت ، روی نیزه با علمدارش نگاه کن .... که نگاهت به دادِ ما برسد https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هیچ کسی بار بَدم رو نخریده آخدا تو فقط مشتریشی، اونم ندیده آخدا می دونم دلت نمیاد دوباره ضرر بدم یه جا، با هم می خری؛ کال و رسیده آخدا تویِ زندگیم نشد به در بسته بخورم اسم پاکت واسه قفل غم، کلیده آخدا می خوام امشب مثِ اون چوپونه دردِ دل کنم اون که از آدم خوبا طعنه شنیده آخدا می زنی بیا بزن؛ صاحب بندتی ولی چی گیرت میاد از این رنگ پریده آخدا !؟ مُشتی پوست و استخوون دیگه جهنم نداره درخور قهر تو نیستش این تکیده آخدا کی می خوای اسم منُ از تو بَدا خط بزنی ؟ نوبتم کی میشه ؟ وقتش نرسیده آخدا !؟ روتُ برنگردون از من، نگو منت نکشم دل شکستن از شما خیلی بعیده آخدا کاری کن تا که سری تویِ سرا در بیارم قسمت میدم به اون سر بریده آخدا نکنه داری درِ بهشتُ روم وا می کنی! عطر سیب تازه ای اینجا پیچیده آخدا https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم مینویسم خدا بحق حسین یا سریع الرضا بحق حسین ربنا آتنا بحق حسین گویم العفو را بحق حسین تا ببخشی مرا بحق حسین ربنا ربنا اله کریم سفره دار کریم ماه کریم دست خالی به بارگاه کریم آمدم باز در پناه کریم نظری بر گدا بحق حسین آمدم آشتی کنم باتو رد من مستکین خود را تو وحده لا رفیق الا تو ما کریمیم ای خدا یا تو؟ کرمی کن به ما بحق حسین منم و کوله بار سنگینم دارد از دست می رود دینم به خداوندی تو خوشبینم من از این ذکر ، خیر میبینم یا سمیع الدعا بحق حسین جانم آنشب که بر دهن برسد ملک الموت نزد من برسد کاش آنجا امام حسن برسد یکنفر یار سینه زن برسد تا بگیرم نوا بحق حسین چه نمایم برای وحشت قبر چه کنم با فشار و غربت قبر دستخالیم و خجالت قبر مونسم باش بین خلوت قبر رحمی آن لحظه ها بحق حسین تستر الذنب ، کوه غفرانید نام ما را اگر نمیخوانید لااقل جرم ما بپوشانید من نجف رفته ام ، نسوزانید جان خیر النسا ، بحق حسین شب جمعه است یا امام زمان خجلم از شما امام زمان دوست دارم تو را امام زمان التماس دعا امام زمان پیش ماهم بیا بحق حسین باز دارم هوای شش گوشه بی قرارم برای شش گوشه درد ما و دوای شش گوشه آه پایین پای شش گوشه ببرم کربلا بحق حسین ته مقتل بگو چه شد آقا تن که شد پشت و رو چه شد آقا پنجه شمر و مو چه شد آقا چکمه روی گلو چه شد آقا العجل مهدیا بحق حسین https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۲ جبرئیلِ دل من بال و پری می‌خواهد چشم آلوده ز پاکی گوهری می‌خواهد عاشق از اشک سحرها ثمری می‌خواهد آتش قهرِ خدا هم، سپری می‌خواهد مانده در راه خطا راهبری می‌خواهد عبدِ فَرّار، به این خانه پناه آورده به روی دوش فقط بارِ گنه آورده عذرخواه است اگر روی سیاه آورده در بساطش دل بشکسته و آه آورده حال از لطف و کرم خوش خبری می‌خواهد شب دراز است و هر آنکس که حقیقت بین است سرِ سجاده و درک سحرش شیرین است معصیت کاش بدانیم چرا سنگین است نیمه شب آه، از عمق جگری تسکین است سحر ماه خدا چشم تری می‌خواهد در دل چاهِ گنه، آدم عاقل نرود بنده باشد، به لحد غافل و جاهل نرود کشتی موج زده جانب ساحل نرود بار کج در وطنِ ما که به منزل نرود حذر از دامِ گنه رهگذری می‌خواهد اشک، در چشم هر آنکس که فراهم نشود خوف، از حضرت جبّار مُسَلّم نشود رحمتِ واسعه از سمت خدا کم نشود آدم از فعلِ بدش حضرت آدم نشود رحمت واسعه صاحب نظری می‌خواهد هر که شد اهلِ نظر، بود گرفتار حسین عاشق در به در و زنده‌ی رفتار حسین بر سرش بوده فقط دستِ علمدار حسین روز و شب هست عزادار و گوهربار حسین گریه بر خون خدا هم، بصری می‌خواهد هیچ کس با گنهش عالم فرزانه نشد با هَوی و هوَسَش راهیِ میخانه نشد گرد شمع رخ ارباب که پروانه نشد کُشته‌ی روضه‌ی آن دختر دردانه نشد دختری که شده تنها پدری می‌خواهد اشک در چشم ترِ دختر سلطان، خون است پدرش با تنِ پرخون به دلِ هامون است خوار از پایْ کشید و دل او محزون است بازویش پر ورم و صورت او گلگون است گریه می‌کرد و کسی گفت، سری می‌خواهد (( نیمه شب بود که درهای اجابت وا شد )) زایرِ این گل بی برگ، سرِ بابا شد ذکر لبهاش فقط نغمه‌ی واویلا شد مرگ، دور و برِ ویرانه سرا پیدا شد درکِ این داغ، دل شعله‌وری می‌خواهد https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۱ توبه به لب دارد و قرار ندارد فکرِ از آغوش تو فرار ندارد خسته ز افعال آمده که ببینی غیر خودت با کسی که کار ندارد حال بکش پرده‌ای به روی گناهش عبد گنهکار که هوار ندارد فکر زدن را مکن به روز قیامت چوب زدن هم که افتخار ندارد لااقل اینجا بزن نه پیش مغیره در بر اعدا زدن که جار ندارد روز قیامت اگر کنار حسین است آتش سوزنده اعتبار ندارد آتش اگر گُر گرفته، از غم یار است آتش عشق حسین مهار ندارد گریه کنِ روضه‌های حضرت زهرا صورتش از معصیت غبار ندارد https://eitaa.com/babollharam
🌺 زمزمه ی مناجات 🌺 شبای رحمت و دعا از راه رسیده شبای آشتی کنونِ با خدا رسیده رسیده رحمت خدا از آسمون مهمونی داره باز خدای مهربون ببین که از کرم می ده پناهمون اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا (۳) چی میشه که منو به پیشت می کشونی با رو سیاهیم بین خوبات می نشونی ببین گدا اَم و تویی پادشاهم اومده ام باز با دل پر گناهم غیر تو یاری ندارم ای پناهم اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا شبای این ماه پر از غم و سوز و گدازه دست گدا ، رو به خدای بی نیازه آرزومونه که بیاد آقای ما تا که باهاش یبار بریم کرببلا ناله کنیم برا حسین تو قتلگاه اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا تشنگیِ ماه رمضون به اشک و آهه آه از لبِ خشک حسین تو قتلگاهه آخه حسین لحظه ی آخر تشنه بود حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود غریب کربلا حسین ، آقا آقا (۳) 🔹 مرتضی شاهمندی 🔹 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ ⚜️عضو کانال "باب الحرم" پايگاه سبك به همراه شعر مداحي ویژه نشر آثار مداحان و شاعران جوان سراسر کشور شوید. لینک زیر را لمس کنید 👇👇👇 https://eitaa.com/babollharam
بند ۱ من جز درِ این خانه دگر جای ندارم جز کوی تو با دیده ی تَر جای ندارم حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم بند ۲ هر بار گنه کردم و رو سوی تو آرَم تو باز حیا کردی و من شرم ندارم حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم بند ۳ جز درگه لطف تو دگر نیست امیدی صد بار خطا کردم و انگار ندیدی حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم بند ۴ گفتی که بیایم من و مهمان تو باشم من کِی به خدا لایق احسان تو باشم حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم ═══✼🍃🌹🍃✼═══ ⚜️عضو کانال "باب الحرم" پايگاه سبك به همراه شعر مداحي ویژه نشر آثار مداحان و شاعران جوان سراسر کشور شوید. لینک زیر را لمس کنید 👇👇👇 https://eitaa.com/babollharam
*شور ابی عبدالله(ع)* *بند اول* نوکرت تک و بی کسه روزیم از شما میرسه توو بزم روضه و جنون جنونم مثه عابسه... لیلامی ؛ و با افتخار میگم برا تو مجنونم از عمرم ؛ وقتایی که بی تو طی شده پشیمونم بیمار ؛ عشقتم فقط تویی دوا و درمونم... ///ثارالله شه عالمین.../// *بند دوم* حالم توو روضه هات خوبه ضریحت خیلی مجذوبه اسم تو روو دلم حسین با خط طلا زرکوبه... هر قطره ؛ اشک من آقا برات شبیه در میشه خوشحالم؛دستای خالیم با دستای تو پر میشه هر کسی؛اسیر غمت باشه نهایت حر میشه... ///ثارالله شه عالمین.../// *بند سوم* اباالفضل قمر منیر ادبه توئه بی نظیر فخرمه به همه جهان حسین شاه و تویی وزیر... اباالفضل ؛ نقش بازوبند پهلونای زمین اباالفضل ؛ مه هاشمی نسب گل ام البنین اباالفضل ؛ توی کشور دلم تویی مثه نگین... ///اباالفضل مه عالمین.../// *مهدی ندرخانی-کرج* ___________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۵ شب ششم شده اما هنوز هم زارم هنوز در دلِ خود آهِ بی اثر دارم همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی ولی به جای شما این منم طلب‌کارم اگر چه از تو به من خیر می‌رسد، اما به جای تو، به گناهم فقط گرفتارم تو بودی آنکه ندیده گرفتی عصیانم به عفو و بخشش تو سالها بدهکارم گناه کردم و شد نامه‌ام سیاهِ سیاه ذلیل و خوار شدم، کِرده‌ام نشد یارم اسیرِ نفس شدم خوبیِ تو یادم رفت جسور و، خیره سر و، بی وفا و، بی عارم شکسته بال و پرم در گناه یا شافی اسیرِ معصیتم، مستکین و بیمارم نشسته‌ام سرِ این سفره هر سحر، افسوس نشد ز سفره‌ی لطفِ تو رزق بردارم https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۶ هفتمین شب یادِ تشنگیِ محشر می‌کنم سختیِ آن روز را امروز باور می‌کنم گریه‌ام از قبر و تنهایی و وحشت کردن است تا زمان باقی است پس گریه مکرر می‌کنم نامه‌ی اعمال من خالی است از صدق و وفا لاجَرَم این ماه را به روزه‌ها سر می‌کنم وحشتِ روز قیامت خنده‌هایم را گرفت هر سحر می‌آیم و این دیده را تر می‌کنم غرقِ عصیانم، ولی با لطفِ بی پایانِ تو در میانِ روضه‌ها خود را مطهر می‌کنم گر چه رویم از گناهانم سیاه و تیره شد یک حسین می‌گویم عالم را معطر می‌کنم تشنگی این روزها من را به روضه وصل کرد هفتمین شب گریه بر حلقومِ اصغر می‌کنم https://eitaa.com/babollharam
محمد مبشری: بسم الله الرحمن الرحیم زمزمه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها بند اول ای تو هست و بودم ، گسسته تار و پودم رفتی و پس از تو ، سوزانده ای وجودم2 ای که کل هستت / به دستت / فدای راه من شده من چگونه مانم / که جانم / پیچیده در کفن شده یار همنوازم ، چه سازم ، ز داغ هجر و دوری ات رفتی ای که غمخوار / مرا یار / تو بودی و صبوریت می کنم زمزمه ، مادر فاطمه 2 وای ز اشک محنت او 2 بند دوم من چگونه ماندم ، در این دنیا ز داغت من چه دل غمینم ، ز دوری و فراقت2 همنشین آهم / نگاهم / به قبر تو ماندست هنوز دخترت به جانم / از این غم / گریان و نالان است هنوز خود ببین که زهرا / ز غم ها / محزون خسته می شود بعد تو مدینه / ز کینه / شکسته پهلو می شود آن که در اوج غم ، یک گله هم نکرد 2 وای ز اشک محنت او 2 _____________________ https://eitaa.com/babollharam
بند ۱ ای پرستویم ، پر مکش امشب ، از بر من۲ می شوم دیگر ، بی تو تنهاتر ، یاور من ۲ ( بی تو من هستم - تنهای تنها ۲ می نشیند غم - بر قلب زهرا اشک او باشد - سوز دل ما واغریبا ) ۲ ( ای مادر زهرا ۳ واغریبا ) ۲ بند ۲ مکه پشتم را ، چون نمود خالی ، گشتی یارم ۲ هستی خود را ، کرده ای بهرِ ، دین نثارم ۲ ( در رهم دادی - سرمایه ات را ۲ گر چه بودم من - تنهای تنها یاور و یارم - بودی همه جا اُم الزهرا ) ۲ ( ای مادر زهرا ۳ واغریبا ) ۲ بند ۳ عازم جنت ، می شوی راحت ، از مصیبت۲ بی تو می مانم ، همره زهرا ، بینِ غربت۲ ( می روم با او - سوی مدینه ۲ می شود او با - غم ها قرینه بشکند از او - پهلو و سینه واغریبا ) ۲ ( ای مادر زهرا ۳ واغریبا ) ۲ ___________________________ https://eitaa.com/babollharam
از فراسوی زمان دمیده نور ازلی آسمان ها شده از روشنی اش چه منجلی شد زمین جایگه نزول فیض اوّلی که شکوفا شده نوگل گلستان علی او که از تبار زهرا و علیِ مرتضاست همه پروانه و او شمع شب انجمن است همه مستانه و او مه رخِ گلْ روی من است همه دیوانه و او لیلیِ دشت و دمن است یوسف خوش قدمِ یوسف زهرا حسن است ثمر آل علی میوه ی قلب مجتباست عاشقانْ دلشدگانِ رفته از هوش وِیِ اند بلبلانْ نغمه کنان ، یکسره در گوش وِیِ اند همه حوران و فرشته ها هم آغوش وِیِ اند صد چو یوسف همگی طالب و مدهوش وِیِ اند یار عاشق کش ما بَس نَمَکین و دلرباست او که یک شاخه ی سبز گل نیلوفری است همچو دودمان خود ز هر چه زشتی بری است کار او در همه دم عاشقی و دلبری است آخر این غنچه ی یاس علوی ، حیدری است روی او آینه دار بی مثال مصطفاست بهترین گلِ بهاره قاسم بن الحسن است برتر از ماه و ستاره قاسم بن الحسن است از حَسن وجهِ دوباره قاسم بن الحسن است وقت سختی، راهِ چاره قاسم بن الحسن است او ستاره ی دلِ ستاره ی صلح و صفاست گل مجتبی ولی نزد حسین شده مقیم با علی اکبرِ او ، به کربلا شده سهیم گل زیبای حسن ، آمده ام در این حریم دستی از کرم گشا الا کریم بن کریم چشم سائلان به سوی گوشه ی چشم شماست ___________________________ https://eitaa.com/babollharam
همراهان گرامی به زودی سبکهای وفات حضرت خدیجه(س) ولادت امام حسن مجتبی(ع) بارگزاری میشود.
یک چشمه از عنایت چشم شما، عسل خوشرنگ تر ز سرخی رنگ طلا، عسل بسم الله است ذکر شروع عریضه ها... اما شروع می شود این شعر با، عسل امشب من از سبوی لبت باده می خورم شیرین نموده تلخی کام مرا، عسل چون کودکی که خوب بچسبد به مادرش چسبد ز دست پاک تو بر کام ما، عسل پس بر کویر قلب خرابم عسل بریز در ساغرم به جای شرابم عسل بریز جای دوات جوهر قرآنمان، عسل امضای پای برگه ی ایمانمان، عسل دیگر نیاز نیست به قند و به نیشکر چون هست جای قند به قندانمان، عسل دیگر نمی رویم سراغ طبیب ها درمان حال و روز پریشانمان، عسل این از خواص باده ی ابن الکریم هاست... ...گر می چکد زکاسه ی چشمانمان، عسل جای شراب ما، ز عسل مست می شویم با یاد ابن شیر جمل مست می شویم امشب گرفته است حسن در بغل، عسل ذکر لبان او شده احلی من ال، عسل بر نو عروس مادر سادات، از کرم هدیه نموده خالق عزوجل، عسل بابا همین که از لب تو بوسه چید، گفت: شیرینی دهان تو قند و عسل، عسل از بسکه خوش سخن شدی و خوش دهن شدی گشته کلام ناب تو ضرب المثل، عسل احلی ترین سلاله ی زهرا خوش آمدی شاگرد رزم حضرت سقا خوش آمدی وقتی به روی دست پدر خنده می کنی زیبا رخان عصر، تو شرمنده می کنی از بس که رفته ای تو به مادر بزرگ خویش نام و نشان فاطمه را زنده می کنی همچون پدر نفوذ نگاه تو محشر است این بنده زاده را، به نظر، بنده می کنی امشب اگر که پا به سر چشم من نهی قلب مرا ز مهر خود آکنده می کنی ما را بیا برای خودت انتخاب کن نانی بده به دست گدا و ثواب کن بابا اگر نبود، عمو تکیه گاه توست او زهره است و مشتری یک نگاه توست رخسار خود بپوش مبادا نظر شوی زیبا شدی چقدر، همین اشتباه توست اذن از عمو گرفتی و رفتی به قتلگاه در بین خیمه عمه ی تو چشم به راه توست دیگر رسیده لحظه ی وصل تو با پدر دیگر فضای دشت پر از سوز و آه توست بی غیرتان کمر به قتال تو بسته اند آن شیشه ی پر از عسلت را شکسته اند... https://eitaa.com/babollharam
شوریدگیت داده به دل اختیار را با زلف دوست بسته قرار و مدار را آیینه ی تمام نمایِ یل جمل از این سپاه فتنه در آور دمار را ابرو کشیده، حُکم نیام است این نقاب باید مهار کرد کمی ذوالفقار را از انعکاس نام "حسن" کوفه دلخور است فریاد کن دوباره شُکوه تبار را مثل علی چه قدر تو شمشیر می زنی! دنبال کن سوارِ به فکرِ فرار را برخیز جانِ فاطمه! دلگیرتر نکن تصویرِ بی سپاهیِ این شهریار را از نیزه ای که خورده به پهلوت واضح است زرگر تلاش کرده بسنجد عیار را... https://eitaa.com/babollharam
اومدم آشتی کنم با تو به مولا آخدا اجرا: استاد حاج علی انسانی آواز ابوعطا و دستگاه شور این مناجات‌خوانی به زبان ساده عامیانه در گوشه‌های درآمد و حجاز آواز ابوعطا و سلمک دستگاه شور خوانده شده است. در انتهای این مناجات شاهد ورود به روضه امام حسین (ع) و واقعه کربلا نیز می‌باشیم که یکی از ویژگی‌های مناجات‌خوانی‌های سنتی بسیاری از مناطق ایران بوده است. متن مناجات: اومدم آشتی کنم با تو به مولا آخدا روتو برنگردونی وقتشه حالا آخدا هرچیم طرف بده تو زود ازش راضی می‌شی نمی‌ذاری بین مردم بشه رسوا آخدا روضه‌خوانی هر چی من بد می‌کنم بازم تو خوبی می‌کنی نه با من با همه‌کس خوب می‌کنی تو آخدا به علی روشو ندارم با تو روبرو بشم ولی من کجا برم به غیر این‌جا آخدا تو که بهتر از همه می‌دونی من چه‌کاره‌ام جان مولا نزنی پردمو بالا آخدا باورم نمی‌شه فردا تو منو بسوزونی دشمن مولا بایسته به تماشا آخدا خیلی بد سر زده از من دیگه سر خورده دلم می‌دونم نمی‌کنی مشت منو وا آخدا کی جیگر داره پیش خواستة تو جیک بزنه؟ می‌تونی ببخشی هرچی بده یک‌جا آخدا دیده رو ندیده گیر منو به اربابم ببخش مرد مردا پسر حضرت زهرا آخدا اونی که بی‌گونه‌هام همه خاطرخواشن با بزرگی می‌برن اسمشو هرجا آخدا اونی که هستیشو داد و زیر بار زور نرفت کشتنش تشنه کنار دوتا دریا آخدا دست آخر اومدن خیمه‌هاشم آتیش زدند بچه‌هاشم همه لرزون رو به صحرا آخدا https://eitaa.com/babollharam