eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
97 ویدیو
566 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
امیر: بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رمضان آمده از ره که من انشاءالله با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله رمضان آمده از راه که شب تا به سحر شویم از ذکر الهی دهن انشاءالله رمضان آمده تا روزه بگیریم همه پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله رمضان آمده تا شمع صفت آب شویم نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم پا بـرآریـم ز دام دل و پرواز کنیم رمضان آمده تا سوی خدا پر بزنیم وقت آن است که با دست دعا در بزنیم رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا اشک ریزیم و در خانۀ حیدر بزنیم رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید خود به آیینۀ دل صیقل دیگر بزنیم رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه رمضان ماه خدای احد ذوالمنن است رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور ماه توبه مه آمرزش هر مرد و زن است رمضان آمده تا جمع کند یاران را می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را به سر دوش اگر کوه خطا را داریم ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم عوض اشک به رخ،خون دل ما جاری است به جگر زخم امام شهدا را داریم چادر خاکی زهراست شفیع همگان فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم ذات معبود بر آن است که بخشد همه را تا کنـد شـاد از ایـن کـار دل فاطمه را روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند شک نداریم که ما را به علی بخشیدند خوش به احوال کسانی که در این ماه عزیز با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند چشم از غیر خداوند تعالی بستند هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند «میثم» از غیر خدا دیده اگر بربندی هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی _______ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ رمضان آمده از ره که من انشاءالله با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله رمضان آمده از راه که شب تا به سحر شویم از ذکر الهی دهن انشاءالله رمضان آمده تا روزه بگیریم همه پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله رمضان آمده تا شمع صفت آب شویم نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم پا بـرآریـم ز دام دل و پرواز کنیم رمضان آمده تا سوی خدا پر بزنیم وقت آن است که با دست دعا در بزنیم رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا اشک ریزیم و در خانۀ حیدر بزنیم رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید خود به آیینۀ دل صیقل دیگر بزنیم رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه رمضان ماه خدای احد ذوالمنن است رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور ماه توبه مه آمرزش هر مرد و زن است رمضان آمده تا جمع کند یاران را می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را به سر دوش اگر کوه خطا را داریم ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم عوض اشک به رخ،خون دل ما جاری است به جگر زخم امام شهدا را داریم چادر خاکی زهراست شفیع همگان فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم ذات معبود بر آن است که بخشد همه را تا کنـد شـاد از ایـن کـار دل فاطمه را روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند شک نداریم که ما را به علی بخشیدند خوش به احوال کسانی که در این ماه عزیز با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند چشم از غیر خداوند تعالی بستند هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند «میثم» از غیر خدا دیده اگر بربندی هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی ⏹ http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d
اگرعبدگنه کارم تورادارم چه غم دارم اگرمرغ گرفتارم تورادارم چه غم دارم اگرآلوده وپستم وگرخالی بوددستم وگرسنگین بودبارم تورادارم چه غم دارم اگرآتش برافروزی تن وجان مراسوزی چه باک ازشعلۀ نارم تورادارم چه غم دارم هم ازلطفت بودهستم هم ازجام توسرمستم هم ازشوق توسرشارم تورادارم چه غم دارم چه درصحراچه دردریاچه درپایین چه دربالا به هرجانب که روآرم تورادارم چه غم دارم کیم من عبدشرمنده سیه روی وسرافکنده که بااین جرم بسیارم تورادارم چه غم دارم تهی ازبرگ وازبارم میان لاله هاخارم نباشدکس خریدارم تورادارم چه غم دارم قرارمن شکیب من طبیب من حبیب من دوایم ده که بیمارم تورادارم چه غم دارم توستّارالعیوب ستی توغفّارالذّنوب ستی الاستّاروغفّارم تورادارم چه غم دارم سیه رویم سیه بختم بدین پروندۀ سختم بدین اشکی که میبارم تورادارم چه غم دارم نه آبی درسبودارم نه نائی درگلودارم نه برروآبرودارم تورادارم چه غم دارم منم"میثم"که پیوسته به احسان تودل بسته به غیرازتوکه رادارم تورادارم چه غم دارم _______________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 https://telegram.me/joinchat/CSX9WjyoZb_YxepelhS_Qw ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://sapp.ir/sabk.babolharam ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
سلام ما به تو ای مادر بهشت رسول که پرورش به روی دامن تو یافت بتول ملائک‌اند به مدحت در آسمان مشغول امین وحی حقت کرده بر سلام نزول سلام ذات خداوند و چارده معصوم به تو که بوده مقامت همیشه نامعلوم خدای را به خدا لایق درودی تو به یاری نبی آغوش خود گشودی تو دل از رسول خدا همچنان ربودی تو تمام لشکر ختم رسل تو بودی تو تو سینه را سپر سنگ دشمنان کردی به حفظ جان محمّد نثار جان کردی تو بهترین زن روی زمینی ای مادر تو در جلال، جلال‌آفرینی ای مادر تو مام همسر حبل‌المتینی‌ ای مادر تو مادر همۀ مؤمنینی ای مادر گل رسول خدایی و گل کجا تو کجا؟ زنان دیگر ختم رسل کجا تو کجا؟ تو آسمان فروزان یازده قمری تو از زنان همه انبیا به رتبه‌ سری هرآنچه وصف تو خوبان کنند خوب‌تری زنان ختم رسل دیگرند و تو دگری مگر نگفت نبی بین همسرانش بسی که بهرمن چو خدیجه نبود و نیست کسی سلام بر تو و روح بلند ایمانت درود بر تو و ایثار و عهد و پیمانت بهار سبز گل عصمت است دامانت سلاله و پدر و مادرم به قربانت به جز خدا و نبی مدح تو نشاید گفت تو را چو فاطمه اُم‌الائمه باید گفت هنوز بوی خدا می‌دمد ز پیرهنت دمی که روح تو پرواز کرد از بدنت زهی جلال سلام خدا به جان و تنت که از بهشت فرستاد ذات حق، کفنت گرفتم آنکه ز کوثر دهان خود شویم مرا چه زَهره که اوصاف چون تو را گویم وفات تو نبود کم ز صبح میلادت سلام بر تو و آباء پاک و اولادت به شأن تو که بود رتبۀ خدادادت همین بس است که مولا علی‌ست دامادت امین وحی، سلامت به احمد آورده که جز تو فاطمه را بر محمد آورده؟ به آن خدا که جهان وجود را آراست به آن علی که پس ازمصطفابه مامولاست به فاطمه که به غیرازخداندیدو نخواست که زائر تو همان زائر رسول خداست چو در ثنای تو گیرد به دست خویش، قلم ز خود گذشته و پرواز می‌کند «میثم» https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم سال‌ها از تو بی‌خبر گشتم گام‌گام از تو دورتر گشتم می‌دویدم به جانب دوزخ تو صدایم زدی که برگشتم غرق در رحمت تو بودم باز پیش تیر بلا سپر گشتم بس‌که در آتش گنه ماندم پای تا سر همه شرر گشتم برگ و بارم تمام ریخته بود به عطای تو بارور گشتم سفر از خویشتن نکرده هنوز با سگ نفس، هم‌سفر گشتم وای من! کعبه را رها کردم دور شیطان خیره‌سر گشتم دامن یار را رها کردم که به هر سوی، دربه‌در گشتم تا ببخشی دوباره «میثم» را دور آل پیامبر گشتم https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم کی ام من گنه کار بی بند و باری ذلیلی خطا پیشه ای شرمساری گرفتار و آلوده هر گناهی سیه نامه ای سرکشی نابکاری زخود گشته نومید از فرط عصیان به درگاه عفو تو امیدواری اگر پرده از جرم من می گشودی به من بسته می شد در خلق آری ندانم چه شد کآبرویم نبردی و یا دادیم عزت و اعتباری تو کردی عزیزم و گر نه عزیزان مرا می شمردند کمتر زخاری الهی تو بردار از دوش بارم که سنگین تر از بار من نیست باری اگر قصد سوزاندنم کرده بودی چرا دادیم دیدۀ اشکباری من ار مجرمم تو سریع الرضایی من ار رو سیاهم تو پروردگاری تو و باب احسان و دریای عفوت من و دست خالی و احوال زاری چه حاصل برد از وجودم جحیمت گرفتم بسوزی مرا در شراری نه اشکی نه آهی نه سوزی نه دردی نه رنگی نه بوئی نه برگی نه باری تهی دستم اما علی دوست بودم ندارم به جز نام مولا شعاری به دنیا به عقبی به محشر به میزان مرا غیر مولا علی نیست یاری به یک یک یا علی کز دهانم برآید جحیم تو را میکنم لاله زاری علی دوستم دوستان علی را کجا روز محشر به خود واگذاری https://eitaa.com/babollharam
نه فقط مسجدیان سر به گریبان تو اند نخل وچاه وشب وصحراهمه گریان تو اند دامنت با چه گنه سرخ شد از خون سرت ای که خلق دوجهان دست به دامان تو اند ای به خون خفته بگوکیسهءخرمات کجاست فقرا منتظر سفره ی احسان تواند کودکانی که گرسنه همه رفتند به خواب به عزیزان تو سوگند عزیزان تواند نخل ها در عطش اشک تو بردند به سر چاه ها منتظر ناله ی پنهان تواند اختران شیفتة حال نماز شب تو کوه ها منتظرنغمه ی قرآن تواند اشک مظلومی تو می چکد از دیده ما پاره های دل ما برگ گلستان تواند آسمان ها همه گریند به مظلومی تو عرشیان سوخته ی سینه ی سوزان تواند گیسوی حور پریشان شده در باغ بهشت نه فقط زینب و کلثوم پریشان تواند نه دل "میثم" دلسوخته ای جان جهان هر چه دل هست همه زائر ایوان تواند
مرهم زخم دلش تنها دم شمشیر بود مردم از او سیر بودند او ز مردم سیر بود خاردرچشم،استخوان درحلق،آتش برجگر در کف گردون کمان، در سینۀ او تیر بود گنج عالم زیر پا و ثروتش هنگام مرگ چندقرص نان جو،یک اسب،یک شمشیربود زود زهر تیغ قاتل کرد بر جانش اثر مجتبی بر او طبیب آورد اما دیر بود درحرم آمد به دنیا، گشت در مسجد شهید قطره‌قطره خون پاکش راهمین تفسیربود بی‌گناهی کم گناهی نیست، بر اهل گناه شدت عدل علی بالاترین تقصیر بود برزمین افتاده،خون فواره می‌زد از سرش در دوچشمش اشک شوق وبرلبش تکبیربود گرچه طی گردیده بودازعمراوشصت وسه‌سال او در ایام شباب از داغ زهرا پیر بود شیر، بهر قاتل خود می‌فرستاد از کرم باوجود آن که خود تنها غذایش شیر بود کارمولابود«میثم!»لطف وصدق ودوستی کاردنیاظلم وجوروحیله وتزویربود
بسم‌الله الرحمن الرحیم گشته به ماه رخ عیان اشگ دو دیدۀ علی بوی جدائی آید از رنگ پریدۀ علی دل شده چاه کوفه و گشته به دیده ام عیان صورت خون گرفته و قدّ خمیدۀ علی یاد ز تربتش کنم گریه به غربتش کنم می چکد از دو دیده ام خونِ چکیدۀ علی اشک و سکوت زینبش حمل جنازه در شبش خاطره ای ز غربت یار شهیدۀ علی ناله به چاه می زند شعله به ماه می زند نیمه شب از درون دل آه کشیدۀ علی وجه خداست لاله گون چشم حسین پر ز خون اشک حسن چکیده بر فرق دریدۀ علی شدّت قهر را ببین پستی دهر را ببین فاطمه را عدو زند پیش دو دیدۀ علی زهر رسیده بر دلش شیر دهد به قاتلش بوده به خصم، دوستی مکتب و ایدۀ علی فاطمۀ شهیده کو تا نگرد که همچو او خم شده سرو قامت دخت رشیدۀ علی سوز کلام «میثمش» بوده ز آتش غمش نالۀ اوست از دل درد کشیدۀ علی https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم مرغ شب، عاشق دعای من است چاه مشتاق ناله های من است دامن بی گناه نخلستان خجل از اشک بی صدای من است دفتر خاطرات غربت من فرقِ از یکدگر جدای من است من طبیب و دوا نمی خواهم دیدن فاطمه دوای من است لب فرو بستم و نفس به نفس فاطمه فاطمه نوای من است شیر را بهر قاتلم ببرید گر چه این آخرین غذای من است هر که خوبی کند جزا گیرد صورت غرق خون جزای من است من غریبم ولی خدا داند هر دلی محفل عزای من است اشک من قصۀ غریبی من مرگ من حاصل دعای من است گه گهی کز خرابه می گذرید پیری آنجاست آشنای من است احترامش کنید کان بیمار همدم و یار با وفای من است (میثم) از ماتمم نوا سر کن عالم از گریه نینوای من است https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم رویت هماره در نظر ماست یا علی زخمت جراحت جگر ماست یا علی خونی که ریخت بر روی سجّاده ات زخاک اشک همیشه در بصر ماست یا علی ما امّتیم و تو پدرِ کلّ امّتی داغ تو ماتم پدر ماست یا علی ما را زطینت تو خدا آفریده است زخم سر تو زخم سر ماست یا علی چون نخل قد خمیده کشیدیم سر به جیب خرما نه، خون دل، ثمر ماست یا علی این اشگها که در دل شب بر تو ریختیم تنها ستارۀ سحر ماست یا علی حتّی اگر به وادی جنّت سفر کنیم زخم دل تو همسفر ماست یا علی چاهی که ناله های تو را ضبط کرده است این سینه های پر شرر ماست یا علی تابوت تو است تا صف محشر به دوش ما دریای اشک، چشم ترِ ماست یا علی این افتخار بس که بگویند اهلبیت "میثم" مقیم خاک در ماست یا علی https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای نخل‌های کوفه! امام شما چه شد؟ آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟ محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟ سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟ هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟ فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟ ای صحنه‌های بدر و احد کو امیرتان؟ ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟ ای کوچه‌های شهر مدینه خبر دهید صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟ ای کودک یتیم که خالی است سفره‌ات آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟ ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟ آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟ پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب می‌ریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟ ای کوفه آن امیر غریبی که سال‌ها دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟ "میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟