eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه حضرت خدیجه سلام الله علیها ای بانوی دنیا و دین،ای مظهر صبر و یقین ای گوهرِ ناب و بی قرین فخر سماواتی و زمین همسنگر ختم المرسلین خدیجه یا اُمَّ المؤمنین... دُرّ وفا نورُ الهُدی،در یاریِ دین خدا بودی همیشه تو با رسول بر جان بلا را کردی قبول ای مادرِ زهرای بتول خدیجه یا اُمَّ المؤمنین... ای بنده ی ربّ کریم،رفتی و زهرا شد یَتیم وای از دلِ زار و چَشم تر وَز قلبِ از غصه شعله ور از آتش و از دیوار و در خدیجه یا اُمَّ المؤمنین... امیرعباسی ________________ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
نوحه حضرت خدیجه سلام الله علیها کعبه دلها،در رتبه اَعلا همسرِ طاها،یا اُمَّ الزّهرا یا اُمَّ الزّهرا... آیینه ی نور،مظهرِ ایمان مادر سادات،به قربانت جان وجودت رُکنِ،رُکنِ هدایت بی بی خدیجه،جانم فدایت یا اُمَّ الزّهرا... چه گویم‌ من از،قدر و کمالت نبی مشتاقِ،ماهِ جمالَت بر جانت تابید،نورِ ماه دین شد ثِروَت تو،وقف راهِ دین یا اُمَّ الزّهرا... کفن برایت،آمد از در آخر دلها بسوزد،بر شاهِ بی سر غریبی که سر،به تن ندارد مانده بر خاک و،کفن ندارد اباعبدالله... ____________________ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
🏴بند ۱ مادر، دختر تو از غمِت داره می میره مادر ، برا درد و ماتِمت داره می میره مادر ، از غم دمادمت داره می میره مادر ، رفتی ای بهارم مادر ، رفتی از کنارم مادر ، بی تو جون ندارم ( مادر ، مرو مادر مرو ۳ ) ۲ 🏴بند ۲ داغِت، به خدا که دلِ دخترت رو خون کرد داغت ، اسیر گریه تموم آسمون کرد داغت ، شده تیری و دل منو نشون کرد موندم ، منو غم ها مرو هستم ، بی من تنها مرو از تن ، جان زهرا مرو ( مادر ، مرو مادر مرو ۳ ) ۲ 🏴بند ۳ زهرا ، بعد تو به خاک غربتت می شینه زهرا ، بعد تو چه غصه هایی رو می بینه زهرا ، بعد تو چه ها می بینه تو مدینه مادر ، بی تو جون بر لبم بنْگر ، تو به تاب و تبم دلخون ، تا سحر هر شبم ( مادر ، مرو مادر مرو ۳ ) ۲ ✅👆 https://eitaa.com/babollharam
سبک دل دریا دل بابا دل طوفانی ابرا.... بند ۱ شب اشکه ، شب آهه ، شبی که خیلی سیاهه شب یک یتیم تنها ، شب تلخ یک نگاهه شب آهه... با دلی زار و شکسته دختری تنها نشسته بالای پیکر مادر کنار بابا نشسته هنوز اون سنی نداره دل پریش و بی قراره بارون چشای خیسش می باره قد ستاره بند ۲ شب سرده ، شب درده ، شب غصه ی یه مردمردی که برای یارش ، دنبال کفن می گرده شب درده ... شب غم شب پاییزه شب مرگ یک عزیزه دختری برای غسل مادر خود آب می ریزه دختری که سوگواره عزای مادر و داره بجای کفن عبای بابا رو میره میاره بند ۳ پریشونه ، داره بونه ، دلش از زمونه خونه کنار پیکر مادر ، روضه ی پسر می خونه پریشونه ... میگه از حد جسارت میگه از چشم حقارت میگه از گودال خون و پیرن رفته به غارت میگه از کشته ی بی سر میخونه روضه ی معجر میکوبه به سینه میگه یا حسین غریب مادر به سبک زیر ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 https://eitaa.com/babollharam
۹۷ بند ۱ غریبونه تر ، ندیدم من از آه تو مادرم شدم خون جگر ، من از آه جانکاه تو مادرم عزیز دلم ، غمای تو شد بی امون مادرم عزیز دلم ، بمون در کتارن بمون مادرم ( مرو مادرم ، مرو مادرم - مادرم مادرم ۲ ) ۲ بند ۲ شب مکه که ، بدون تو ماهی نداره نرو آخه دخترت ، می دونی گناهی نداره نرو برای غمت ، کنار بابام نوحه سر می کنم برا ماتمت ، لباس عزامو به تن می کنم ( مرو مادرم ، مرو مادرم - مادرم مادرم ۲ ) ۲ بند ۳ اگه تو بِری، غریب تر میشه بی تو بابای من اگه تو بِری ، چه بیشتر میشه بی تو غم های من اگه تو بِری ، منم بعد تو سوز سینه دارم اگه توبِری ، عجب ماجرایی مدینه دارم ( مرو مادرم ، مرو مادرم - مادرم مادرم ۲ ) ۲ به سبک زیر التماس دعا محمد مبشری ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 https://eitaa.com/babollharam
سلام ما به تو ای مادر بهشت رسول که پرورش به روی دامن تو یافت بتول ملائک‌اند به مدحت در آسمان مشغول امین وحی حقت کرده بر سلام نزول سلام ذات خداوند و چارده معصوم به تو که بوده مقامت همیشه نامعلوم خدای را به خدا لایق درودی تو به یاری نبی آغوش خود گشودی تو دل از رسول خدا همچنان ربودی تو تمام لشکر ختم رسل تو بودی تو تو سینه را سپر سنگ دشمنان کردی به حفظ جان محمّد نثار جان کردی تو بهترین زن روی زمینی ای مادر تو در جلال، جلال‌آفرینی ای مادر تو مام همسر حبل‌المتینی‌ ای مادر تو مادر همۀ مؤمنینی ای مادر گل رسول خدایی و گل کجا تو کجا؟ زنان دیگر ختم رسل کجا تو کجا؟ تو آسمان فروزان یازده قمری تو از زنان همه انبیا به رتبه‌ سری هرآنچه وصف تو خوبان کنند خوب‌تری زنان ختم رسل دیگرند و تو دگری مگر نگفت نبی بین همسرانش بسی که بهرمن چو خدیجه نبود و نیست کسی سلام بر تو و روح بلند ایمانت درود بر تو و ایثار و عهد و پیمانت بهار سبز گل عصمت است دامانت سلاله و پدر و مادرم به قربانت به جز خدا و نبی مدح تو نشاید گفت تو را چو فاطمه اُم‌الائمه باید گفت هنوز بوی خدا می‌دمد ز پیرهنت دمی که روح تو پرواز کرد از بدنت زهی جلال سلام خدا به جان و تنت که از بهشت فرستاد ذات حق، کفنت گرفتم آنکه ز کوثر دهان خود شویم مرا چه زَهره که اوصاف چون تو را گویم وفات تو نبود کم ز صبح میلادت سلام بر تو و آباء پاک و اولادت به شأن تو که بود رتبۀ خدادادت همین بس است که مولا علی‌ست دامادت امین وحی، سلامت به احمد آورده که جز تو فاطمه را بر محمد آورده؟ به آن خدا که جهان وجود را آراست به آن علی که پس ازمصطفابه مامولاست به فاطمه که به غیرازخداندیدو نخواست که زائر تو همان زائر رسول خداست چو در ثنای تو گیرد به دست خویش، قلم ز خود گذشته و پرواز می‌کند «میثم» https://eitaa.com/babollharam
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه - وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها - سبک رسیده لحظه هایِ... نشسته شالِ غمهایِ تو رویِ شونه هایِ پیمبر چقدر خالی شده جایِ تو آخه تویِ این خونه مادر شده سهمِ دخترت زهرا از این دنیا گریه و غمها چه سنگینه روضه هایِ تو چه غمگینه نوحه هایِ ما نوایی نوایی امان از جدایی امان از جدایی (۴) صدایِ حَیِّ علیَ العزاء تویِ آسمونا پیچیده شنیدم که از عرشِ اعلی کفن واسِه مادر رسیده دوباره من روضه می خونم به یادِ یک پیکرِ عریان شنیدم که زیرِ آفتابه بدنِ سالارِ مظلومان نوایی نوایی شدم کربلایی امان از جدایی (۴) دوباره می تپه این سینه پایِ روضه هایِ مدینه امان از مادری که زخمی تو کوچه رو خاکا می شینه چقدر سخته روضه یِ کوثر دو تا دستِ بسته یِ حیدر چقدر سخته گفتن از میخی... که می ره تو سینه یِ مادر نوایی نوایی نداره دَوایی امان از جدایی (۴) ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها غمی بزرگتر از این برایِ دختر نیست نشسته است سرِ سفره ای که مادر نیست رسیده لحظه یِ افطارِ روزه دار ولی... کنارِ سفره قرارِ دلِ پیمبر نیست فراقِ مادرِ ایثار داغِ سنگینی ست غمی به وسعتِ این غصّه تا به محشر نیست بمیرم از غمِ زهرا که در قضا و قَدَر به غیرِ روضه برایش دَمی مُصوّر نیست اگرچه عمرِ گلِ یاس عمرِ کوتاهی ست برای روضه یِ او انتها و آخر نیست خدیجه رفت و نبی رفت و روضه ها ماندند دَری که سوخته بابِ بلاست... سنگر نیست شکسته شد درِ سنگینِ خانه با لگدی به رویِ میخ مگر خونِ سرخِ کوثر نیست؟ قسم به یاسِ کبودِ خدیجه و احمد به جز دعایِ فرج مَرهمی مُیسّر نیست ✼═══┅🔶🍁🔶┅═
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته - وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها ای مقامِ تو مقامی والا مادرِ کوثر و نور و طاها مدحِ تو رویِ لبِ آلُ الله اوّلین مرثیه خوانت زهرا دینِ اسلام به تو مدیون است صبرِ تو برده عَلَم را بالا سالِ پروازِ تو را نامیده شخصِ پیغمبرِ ما سالِ عزا محورِ آه و مناجات سلام مادرِ مادرِ سادات سلام صبر را صبرِ تو رسوا کرده عشق را عشقِ تو شیدا کرده شیرِ تو کوثرِ پیغمبر را فاطمه... مرضیه... زهرا کرده حضرتِ ختمِ رسل لبها را با ثناگوییِ تو وا کرده خودِ حق مهرِ تو را در قلبِ... کعبه و صاحبِ آن جا کرده اُسوه یِ عصمت و ایثاری تو مونسِ احمدِ مختاری تو نَفَست... کار و کَسَت احمد بود عشق و ایثار و غمَت مُمتد بود زندگیِ تو پر از بندگی و... پاکی و عاشقیِ ایزد بود شبِ معراج سلامِ معبود هدیه یِ بانویِ سرآمد بود شاهدم شِعبِ ابی طالب هاست صبر و اخلاصِ شما بی حد بود غصّه... همسنگرِ پیغمبر شد مادرم فاطمه بی مادر شد کفن از عرشِ خدا آوردند روضه در بزمِ شما آوردند آمد از عرش کفن... قلبم ریخت اسمی از کرب و بلا آوردند؟!!!! تهِ گودال کفن نیست که هیچ وَ چه ها برده...؟! چه ها آوردند؟ خنجر و تیغ و عصا را بردند پیرهن... خوُود ُو عبا آوردند پیکرِ پاکِ حسینت بر خاک ندبه شد نغمه یِ لعلِ افلاک ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
بسم الله الرحمن الرحیم "زهرا آفرین" از همان آغاز،‌ چشم آسمان ها و زمین تا ابد دیگر نمی بیند زنی را اینچنین در همان عصری که اهل شهر با شک کافرند تو به آیین محمد رو میاری با یقین هم ردیف هاجر و آسیه و مریم شده است هر زنی از خرمن اخلاق تو شد خوشه چین گوهری مثل تو در بیت النبی بوده است که غبطه ی این خانه را خورده ست فردوس برین میوه ی خوب از درخت خوب حاصل می شود پس فقط دامان پاک توست زهرا آفرین تکیه گاهی چون تو دارد ، ذوالفقاری چون علی سر نخواهد داد پیغمبر دم : هل من معین "چون لباس کعبه بر اندام بت زیبنده نیست" جز تو بر شخصی دگر عنوان "ام المومنین" ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها سفره‌یِ افطار را مادر بیندازد چه خوب است بر نگاهِ او نظر دختر بیندازد چه خوب است غصّه‌ها را از سرِ کوثر بیندازد چه خوب است خستگی از جانِ پیغمبر بیندازد چه خوب است عمرِ او خرجیِ لبخندِ نبی و دینِ ما شد او که در ماهِ خدا مهمانِ خوانِ کبریا شد بانویِ خاکیِ بیتِ مغفرت شد آسمانی مادرم زهرا دمِ افطار دارد روضه‌خوانی مهربانی می‌کند کوثر به روحِ مهربانی رحمةٌللعالمین جا دارد اَلرّحمان بخوانی گریه کن یارِ وفادارِ تو امشب پر گرفته روضه‌یِ بی‌مادری در خلوتش مادر گرفته داغِ او روی دلِ اُمِّ اَبیها می‌نشیند بعد از این با گریه پایِ سفره زهرا می‌نشیند حتماً امشب در کنارِ قبرش آقا می‌نشیند می‌کند یادی از آن مادر که از پا می‌نشیند دخترِ او مادری شد که هزار اندیشه دارد مادرِ ما را مزن نامرد... بارِ شیشه دارد بارِ شیشه دارد و افتاده بینِ درب و دیوار بارِ شیشه دارد و در سینه‌یِ او رفت مسمار بارِ شیشه دارد و خورده غلافی پیشِ دلدار بارِ شیشه دارد و خورده زمین در کوچه صدبار خوب شد مادر ندیدی بر سرِ دختر چه آمد دو پسر از خانه برد و یک پسر از کوچه آمد با لگد کشتند طفلِ مرتضی را بینِ کوچه پیشِ چشمِ مجتبی افتاد از پا بینِ کوچه چادری خاکی و معجر غرقِ خونها بینِ کوچه وای از ارباب در گودال و زهرا بینِ کوچه العجل پای ستم بر چادرِ ناموسِ دین است جرمِ مادر چیست؟! گفت حیدر امیرالمؤمنین است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور (زمزمه) - وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها - سبک به سمت گودال... شبِ دهم روضهَ‌م شبیهِ عاشوراست حرفِ کفن پیشِ... مادرمون زهراست کفن برا جسمِ... مادرش آوُردن به یادِ گودال و... مقطّعُ‌الاعضاست خدارو شکر داری قبر و کفن مادر خدارو شکر روضه می‌گیره پیغمبر غروبِ عاشورا عریان می‌شه پیکر چنگی می‌ره سمتِ... گوشواره و معجر آئینه یِ رویِ... خدیجه زینب بود پیشِ چشاش پیکر چه نامرتّب بود پای سرِ بر نی رُخش شده نیلی وارثِ زهرا بود بدجوری خورد سیلی مدینه و مکّه نجف و سامرّا مشهد و کاظمین بقیع و کربلا محرّم و ماهِ... خدا می‌گن یارب کِی می‌رسه از راه منتقمِ زینب زینبی که دیده بسترِ زهرا رو می‌بینه بر نیزه سرِ عزیزاشو بی‌تاب و گریونه خیلی پریشونه می‌دَوه تو صحرا نوحهَ‌تو می‌خونه به سمتِ گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود ناله کشیدم من سرِ تو رو بردن دیر رسیدم من دیر رسیدم من (۴) @babollharam
فقری که نخ نما شده اش آستین ماست گویای عشق بی طمع و راستین ماست ما شیعیانِ خانه به دوش محبتیم دنیا فقیر عزت و خانه نشین ماست از طول سجده نیست اگر قیمتی شدیم از گرد تربتی است که روی جبین ماست دار و ندار ما همه اش اشک روضه هاست گریه، سزای عشق و نشان از یقین ماست مانند حب احمد و زهرا و مرتضی حب خدیجه پایه ی اصلی دین ماست تنها نه نام او به روی دختران ماست نام خدیجه نقش به روی نگین ماست چادر نماز مادرمان، بانوی حجاز هر دو جهان تجلی حِصن حصین ماست بانوی بی قرینه ی احمد خدیجه است او اولین مرید رسولِ امین ماست ما سائلان مادر زهرای اطهریم بر دست رحمتش نظر خوشه چین ماست کوثر به او رسیده و ابتر به دیگران لعنت به دیگران سخن دلنشین ماست بر شعله می کشیم زمانی سقیفه را فعلا تقیه بندِ دل آتشین ماست مولای ما می آید و حق می شود عیان درک ظهور حاجت قلب حزین ماست شیرازی
-------------؛------------- خدیجه ، ذکر رو لبهامه خدیجه،مادر اسلامه ای بانوی دین ام المومنین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مایه ی تسکین ، قلب طاهایی تو بانوی یکتای،شهر بطحایی تو تا قیامت بی بی،گردنم حق داری چون یقین دارم که ،مادر مایی تو سایه ی رو سرم هستی تو شکر حق مادرم هستی تو ای والا نشین ام المومنین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پشت احمد بودی یک تنه یک لشگر دینو یاری کردی با یقین و باور ثروتت وقتی شد خرج راه احمد داره بی شک حکم ذوالفقار حیدر حرف حق رو جلی میگفتی با نبی یا علی میگفتی ای رکن آیین ام المومنین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه تحت ظل مستدام مهدی با برائت هستیم تا قیام مهدی حسرت دیدار منتقم دارم من کاشکی باشم وقت انتقام مهدی ظهورش ختم غمهامونه عدوی تو رو میسوزنه ذکرم شد همین ام المومنین ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: عبدالزهرا هاشمیان
ای سایه‌سار سیّد لولاک، موی تو خورشید و ماه آینه گردان روی تو وی اوّلین ستارۀ محراب آفتاب پیشانی بلند فلک، سجده جوی تو آذین گوش هوش زنان تا قیامت است دُرّ شهادت از لب تهلیل‌گوی تو صف می‌کشند زیر دو دستت فرشتگان بر جُستن تبرّک از آب وضوی تو بی اختیار خُلق عظیم آورد به چشم اشک از حدیث خاطرۀ خُلق و خوی تو با آن‌همه بلیّه که دیدی، نبی ندید یک‌بار شِکوه در دلِ بی‌آرزوی تو شد بی‌نیاز شِعب ابی‌طالب از قریش در سایۀ سخاوت طبع نکوی تو از کربلا نسیم عجب عطری آورد این بوی سیب آمده میراث بوی تو پرورده گوهری صدف دامنت که شد دریای رشک مریم عَذرا به بوی تو هر مادری که مادر زهرا نمی‌شود الله و اکبر از تو و از آبروی تو گیرم زنان مکّه سراغت نجُسته‌اند گو تا یکی مباد پیِ پرس و جوی تو حوّا و ساره آمده از امر ایزدی در التزام مریم و آسیّه سوی تو خوشتر از آن تکلّم زهرا شنیده‌ای کز دست غم هماره شدی چاره‌جوی تو دارد به لب حدیث که مادر غمین مباش من کوثرم که ریخته حق در سبوی تو غمگین مباش مادر زهرا دگر بخند زیرا کند بهشت خدا آرزوی تو بانو «یتیم» را برسان جنّت‌البقیع تا توتیای دیده کند خاک کوی تو
بدون عشق بیتی درخورِ املا نخواهدشد وبی اذن قلم شاعر غزل انشاءنخواهدشد غزل در وصفِ‌کوثرآفرین بانوی اسلام‌ست که‌جز در مدح‌اوگفتن،زبان گویانخواهدشد بر آدم همسری آمد بر احمد نیز همتایی چه‌همتایی‌که‌قدرشوکتش حوّانخواهدشد یکی مَرد و یکی زن هردو اماکفو یکدیگر که دریا روبه‌رو جز باخودِ دریانخواهدشد چه‌بیهوده‌ست‌بی‌نامش‌کلامی‌برزبان‌راندن از اسلامی که بی‌ایثار او احیانخواهد شد خدیجه،یک زن‌ست‌امابه‌مردان‌آبرو داده‌ست که‌تااوهست درمیدان نبی تنهانخواهدشد مپندار از عروجش مصطفی تنهابماند نه که ذکر لااله ای دوست! بی الّا نخواهدشد اگرچه راویان گفتند زنهایی پیمبر داشت زنی غیر از خدیجه مادر زهرا نخواهدشد از اوکه مادر زهراست زهرا دختری آورد که زن درنسل‌اوجز زینب‌کبری نخواهدشد نه‌چون‌مریم،نه‌چون‌حوّا،نه‌چون‌هاجر،بجززهرا چه‌می‌جویی؟که‌در زنهاچواوپیدانخواهدشد "امیرالمومنین"یک‌مَردو"امّ المومنین"یک‌زن به غیرازاین اگرباشدلقب معنانخواهدشد
تنها مگذار ای نفس تازه جهان را در غربت آیینه دو چشم نگران را بردار سر از دامن رفتن که نگیری از چشمه‌ی بیداری خلقت هیجان را بی تو چه کند فاطمه با کودکی خود مگذار سر شانه‌اش این بار گران را ای ثروت اندوخته ات عشق محمد با خود به دل خاک مبر گنج نهان را لبخند بزن رو به پیمبر که ببندند دو دوخترک لات و هبل چاک دهان را جای کفن از یار عبا خواسته ای تا آسوده کند خاطره اش خاطرتان را هنگام خداحافظی همسرت انگار در بین عبا عشق نگه داشت زمان را شد خیره به روی تو که خوابیده ای آرام تا بیشتر از پیش نبینی خفقان را در شعب علی ابن ابیطالبِ فردا هرلحظه تحمل نکنی زخم زبان را خوب است بخوابی و نبینی که بخوانند پروانه‌ی پر سوخته زهرای جوان را در روشنی خون دل کوچه نبینی شش ماهگی گم شده با تیر و کمان را بر نیزه نبینی غم هفتادو دو سر را پیش‌وپس این بغض گران شمر و سنان را در شأن شما پیشکش آنگونه نداریم در روضه بگیر ازمن دلسوخته جان را
از اهل مکه کینه ی بسیار دیده ای هم شانه با پیمبرت ازار دیده ای در بذل جان و مال خودت کم نزاشتی در راه دین اهانت اغیار دیده ای زخم زبان به حد فراوان شنیده ای جان مرا همیشه گرفتار دیده ای با این وجود خانه ی تو بیت امن بود در بین خانه حمله ی کفار دیده ای؟ همسایه از صدای تو شاکی نمی شود زخم زبان به مرد عزادار دیده ای؟ از دوستان کنایه به جانت خریده ای؟ لبخند زهردار به بیمار دیده ای؟ اتش به جای تسلیت ایا شنیده ای؟ حوریه بین یک در و دیوار دیده ای؟ وقتی که غنچه ی تو زمان رسیدن است جای کمک حرارت مسمار دیده ای؟
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام وی محمّد برده نامت را به لب با احترام همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام سایه‌ات تا صبح محشر بر سر دین مستدام ای شده وقف خداوند تعالی هست تو وی تمام هستی خالق به روی دست تو پاک‌تر از پردۀ بیت الهی دامنت خلعت زیبای اُم‌المؤمنینی بر تنت بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟ کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟ این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت می‌سزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی هر که هستی احمد مختار داند کیستی بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت در مقام زن ولی مردانگی قانون توست تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست هر که از اسلام دارد بهره‌ای، مدیون توست مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین راستی این است در اسلام، دین راستین با علی همگام در احیای قرآن بوده‌ای پیشتر از بعثت احمد مسلمان بوده‌ای مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز بر تو می‌بالد محمّد، بر تو می‌نازد حجاز با محمّد خوانده‌ای پیش از شب بعثت، نماز مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت شد روان از دیده‌اش بر چهره اشک ماتمت ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر در هجوم سنگ‌ها جان محمّد را سپر بر محمّد از همه زن‌های عالم خوب‌تر مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد منطقت تا حشر بر بوجهل‌ها کوبنده باد جان شیرین محمّددرلب خندان توست میوه‌های نخل«میثم» مدح فرزندان توست
(به سبک بیا نگار آشنا) ☑️ بند اول مرو که پر شکسته ام ، به خاک غم نشسته ام ترحمی ، ترحمی ، به زخم بالِ بسته ام بهتر از همه مرو بینِ زمزمه مرو مام فاطمه مرو ( مام فاطمه مرو ۳ ) ۲ ☑️ بند دوم مرو مرو قرار من ، ای لحظه لحظه یار من ز باغ زندگی من ، مرو مرو بهار من ای بهار بیکران ندحه ی خزان مخوان یار و یاورم بمان ( مام فاطمه مرو ۳ ) ۲ ☑️ بند سوم به اشک و آه فاطمه ، نظر نما به زمزمه مرو مرو که بعد تو ، شود غریب تر از همه او رود مدینه وای داغ ضرب کینه وای سوز زخم سینه وای ( مام فاطمه مرو ۳ ) ۲ ☑️ بند چهارم مرو تو یار باوفا ، ز همسرت مشو جدا پس از تو دخترت شود ، قتیل ضربه ی جفا عمر تو پر از غمه داغ و غصه ی همه فاطمه یا فاطمه ( فاطمه یا فاطمه ۳ ) ۲