BabolharamTaheri shab 4 b.mp3
زمان:
حجم:
4.33M
⇦🕊#قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب چهارم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊#قسمت_اول مناجات و توسل امام زمان عجل الله ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
دلم با شما نیست، اما جدا نیست
غبار رهت هست اگر خاکِ پا نیست
چه شبها صدایت زدم تا بیایی
صدایم برایت کمی آشنا نیست؟
اگر چه تو حق داری آقا بگویی
که بغضِ فراقِ تو، در این صدا نیست
شفایم تو هستی، دوایم تو هستی
شفا نیستی تو، نه، بی تو دوا نیست
اگر تو نباشی برایم نصیبی
در این روز و شبهای ماه عزا نیست
دعای من آقا به جز دیدن تو
دعایم به جز دیدن کربلا نیست
برای یتیم حسن در مدینه
کسی روضه خوان در بر مجتبی نیست
بیا روضه ام را ببر سمت گودال
بگو شأن این بی کفن بوریا نیست
________________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
@babolharam_mihanblog_com
BabolharamTaheri babolharam shab5 a.mp3
زمان:
حجم:
1.29M
⇦🕊 #قسمت_اول مناجات و توسل امام زمان عجل الله ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 #قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
با عمّه گفت: کشت مرا سوز این نفس
من را بزرگ کرده برای همین نفس
تا آخرین توانم و تا آخرین نفس
باید به سر روم پسر او که میشوم
گیرم نمیشوم سپر او که میشوم
عمریست که به ؛غیر عمویم نداشتم
تا بود دامنش ، نفسش، غم نداشتم
بابا نداشتم عوضش کم نداشتم
اشکم نوشته تا نفس آخرم حسین!
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین!
*عمّه دستش رو محکم گرفته، دستور ابی عبداللّهِ. فرمود:زینب جان، خیلی مراقب عبداللّه باش. هنوز خجالت زده ی داداشم برای قاسم هستم.دیدم خیلی بی تابی میکنه مواظبش باش.... *
بگذار تا که شیر جمل را نشان دهم
تا نعره ی امیر جمل را نشان دهم
شمشیر بی نظیر جمل را نشان دهم
عمّه به روم سنّ کمم را نیاوری
عبّاس میشوم علمم را بیاوری
در جنگ تن به تن به زمین تن نمیدهم
گر صد سپاه تیغ دهد من نمیدهم
فرصت مقابل تو به دشمن نمیدهم
فریاد میزنم عَلَمِ زینبِ توأم
بابا مدافع حرمِ زینبِ توأم
صد زخم روی بال و پر من گذاشتند
سر نیزه را روی جگر من گذاشتند
با تیغ و تیر سر به سر من گذاشتند
عمّه تمام پیکر من درد میکند
او را زدند و حنجر من درد میکند
گودال را نبینن، آه که او خورد بر زمین
هُل داد نیزه ای و عمو خورد بر زمین
با زخم سینه روی گلو خورد بر زمین
گرچه نخواست خم شد و افتاد با سرش
از سمت راست خم شد و افتاد با سرش
زینب اگر چه دست پسر را مهار کرد
از بس که داد زد ز بس که هوار کرد
دستش کشید سمت عمویش فرار کرد
*"واللّه لِا اُفارِقُ عمّی"، من عمویم را تنها نمیگذارم.....روضه برای ابی عبداللّه سخت میشه.دستورِ حسین بود نیاد، ولی دیدند وسط میدان میدوه، زینب داره دنبالش میدوه. میانِ این همه نامحرم گاهی عمّه ی سادات چادر عربی زیر پاش گیر میکرد میخورد زمین.هی میگفت :عزیزِ برادرم......*
وقتی رسید تیر حرامی به او گرفت
جای عمویش نیزه ی شامی به او گرفت
*دید ابن کعب ملعون بالا سر ابی عبداللّه میخواد شمشیر رو پایین بیاره.شیر بچه ی امام حسن صدا زد: "یابن خبیثین"، میخواهی عموی مرا بکشی؟تا شمشیر رو پایین آورد دستش رو جلو آورد.... تا حالا هی میگفت: "عمّی" عمو.... تا استخوان شکست. تا ستون دست شکست، انگار یاد کوچه ی بنی هاشم افتاد، صداش بلند شد: "وا اُمّاه". ابی عبداللّه بغلش کرد، عزیز دلم، عمو جونم، مگه نگفتم نیا، تو خیمه ها بمون....*
افتاد بر تنش سپرش را بغل گرفت
از بین چکمه ها پسرش را بغل گرفت
بر سینه اش همی که سرش را بغل گرفت
بوسید تا حسین گلویش یکی شدند
چسبیده بود او به عمویش یکی شدند
نزدیک اوست حرمله او را نشانه کرد
اوّل نشست روی عمو را نشانه کرد
پایین گرفت زیر گلو را نشانه کرد
*برای امام زین العابدین پیغام آوردند خوشحال باشید قتله ی بابایت را مختار به سزای عملش رسوند، فرمود: حرمله را گرفتند؟ گفت: آقا همه را گرفتند.شما چرا اینقدر روی حرمله تأکید د ارید؟ فرمود: کاری حرمله با ما کرد دل ما را آتش زد....*
تیر سه شعبه قلب عمو را درست زد
ای خاک بر سرم دو گلو را درست زد
________________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
@babolharam_mihanblog_com
BabolharamTaheri babolharam shab5 b.mp3
زمان:
حجم:
3.2M
⇦🕊 #قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊#قسمت_اول مناجات و توسل امام زمان عجل الله ویژۀ ایامِ محرم _ شب ششم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
دیدنی می شد اگر یار می آمد امشب
روشنی بخش شب تار می آمد امشب
خبر از یوسف گم گشته این شهر نداشت
هرکسی که بر سر بازار می آمد امشب
چشم بر راهم و عمرم به سرآمد
ای کاش خبر از موعد دیدار می آمد امشب
یار من آنقدر آقاست اگر می آمد
دیدن عبد گرفتار می آمد امشب
من اگر میثمِ تمّار رکابش بودم
پسرِ حیدر کرار می آمد امشب
من که شرمنده ام از محضرش آدم نشدم
مسلم و حرّنشدم قاسم و اصغر نشدم
سعی دارم پس از این طالب عرفان باشم
خالی از کبر و ریا مملو از ایمان باشم
جای حرف و سخن خویشم عمل عرضه کنم
با کفن هم که شده عازم میدان باشم
روزبه هستم و ازمن به ستوه آمده ام
بلکه منّا شده و نوکر صاحب زمان باشم
اَمر کردن اطیعون و اطاعت کردم
به اولو الامر قسم پیرو قرآن باشم
گر بنا شد به کسی غیرخدا سجده کنم
بی گمان بنده ی تسلیمِ حسن جان باشم
من که از دار جهان هیچ ندارم از خود
روز و شب ریزه خورِ خوان کریمان باشم
قاسمش قاسمُ الاَرزاق من است و باید
در این خانه فقط دست به دامان باشم
سفره دارند شبیه حسن؛ اولاد حسن
چه شکوه و چه جلالی به حرم داده حسن
________________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
@babolharam_mihanblog_com
BabolharamTaheri Babolharam shab6 a.mp3
زمان:
حجم:
1.63M
⇦🕊#قسمت_اول مناجات و توسل امام زمان عجل الله ویژۀ ایامِ محرم _ شب ششم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊#قسمت_دوم روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب ششم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
شبِ قاسم بن الحسنِ،یادِ اون بچه های دفاع مقدس که می اومدن به پدر و مادرا التماس می کردن برن جبهه،اجازه نمیدادن،از قاسم یاد گرفته بودن،می افتادن رو پاهای بابا بوسه می زدن...
هر چی ابی عبدالله،امتناع کرد،روایت نوشته:جلو چشم همه افتاد رو پاهای عمو،هی پاهایِ عمو روبوسه میزد....حضرت فرمود:عزیزِ دلم،من نمیتونم اجازه بدم تو بری.....
این همون حسینی است که علی اکبر،جگر گوشه اش،گفت:بابا من برم...یه لحظه هم معطل نکرد...اما امانت دارِ خوبی است ابی عبدالله،قاسم،امانت داداشش حسنِ..
قاسم دید کار سخته،دوان دوان اومد تو خیمه ی مادر،مادر یه کاری برام بکن،هر کاری می کنم عمو اجازه نمیده برم میدان....زانوهای غم بغل گرفته،گوشه ی خیمه داره اشک می ریزه....یه وقت نجمه خاتون از جا بلند شد،پیشونی آقازاده اش رو بوسه زد،فرمود:مادر بمیره این حال رو برای تو نبینه،پاشو،نمیذارم دست خالی پهلو عموت بری...یه نامه ای از امام مجتبی آورد: "مِنَ الحسنِ الی الحُسین" حسین جان! کربلا نیستم خودم جونم رو فدات کنم،داداش ازت میخوام به قاسمم اجازه بدی برود میدان...
اینجا قاسم وقتی دوان دوان اومد به سمت ابی عبدالله،نامه ی بابا رو دستِ عمو داد،ابی عبدالله،نامه رو نگاه کرد،امضای حسن رو بوسه زد...
نوشتن: دست گردن قاسم انداخت،اینقدر گریه کردن،عمو و برادر زاده،"حتی غُشِیَّ علیهما" یعنی هر دو غش کردن....
به سرش فکرِ به میدان بروم زد قاسم
دم به دم از پسرِ فاطمه دم زد قاسم
گوئیا شیرِ جمل باز به میدان زده بود
در دلِ معرکه وقتی که قدم زد قاسم
با تعجب همه دیدن،که بی خُود و زِره
محشری در وسطِ دشت رقم زد قاسم
ارزق و لشکر او نیز حریفش نشدند
*تا وارد شد،ارزقِ شامی،از پهلوانای سپاه اِبن سعد،از شام اومده،گفت:این بچه است،یکی از بچه هامو سراغش می فرستم،اولی رو فرستاد با یه ضربه قاسم بن الحسن به درکش فرستاد،چهارتا بچه هاش رو فرستاد،همه رو قاسم کشت،خودِ ارزق رفت،قاسم بن الحسن،ارزق شامی رو هم به درک فرستاد،یه وقت دیدن بالای بلندی اباالفضل میگه:جانم قاسم...
حمید بن مسلم میگه: اِبنِ نُفیل گفت:گناه عرب و عجم به گردنم باشه اگه داغش رو به دلِ مادرش نذارم...
گفتند: برا چی داری نقشه میکشی،این نوجوان رو که همه دوره اش کردن،هر کی داره یه ضربه ای میزنه..چنان حیدری داره می جنگه قاسم بن الحسن....
نانجیب ها! بابای منو متهم می کردید، می گفتید: بابای من از جنگ ترسیده،من پسرِ حسنم...*
ارزق و لشکر او نیز حریفش نشدند
ضربه ای سخت به اصحاب ستم زد قاسم
صف به صف نظمِ سپاهِ اُموی را تنها
تیغ در دست،علی گونه به هم زد قاسم
دل به دریا زد و دل از همه لذات برید
در دلِ مادرِ خود خیمه ی غم زد قاسم
*اینجای یه وقت دیدن رنگ صورت اباالفضل پرید...*
با صدایِ به زمین خوردن خود از مرکب
آتشی بر جگرِ اهلِ حرم زد قاسم
ترسی از هو هویِ تیغ و رجزِ تیر نداشت
جوشنی بر تنش از نیزه و شمشیر گذاشت
از سَرِ زین به گواهیِ روایت افتاد
سیزده جامِ پر از شهدِ ولایت افتاد
همه دیدن چگونه حسنِ کرب و بلا
وسطِ لشکرِ دشمن به اسارت افتاد
فرقه ی سنگ زَنِ کوفه سراغش آمد
پسرِ شیر جمل باز به زحمت افتاد
کوچه ای باز شد و یک قوم هجوم آوردند
تیغ و سر نیزه رسید و به مَشِقَّت افتاد
پیکرش ضربه ی سنگینِ عمودی کم داشت
وسط معرکه از فرط جراحت افتاد
نسلِ شورای سقیفه همگی خندیدن
نوه ی فاطمه وقتی که به صورت افتاد
*وقتی که اِبن نُفیل اومد،شمشیر رو حواله ی قاسم داد،فقط از روی اسب فرصت کرد بگه:عمو به دادم برس...نوشتن:ابی عبدالله،مانند شیرِ غُرّان به میدان زد،قاتل نانجیب ایستاد بود بالای سرش،کاکُلِ قاسم رو در دست گرفته،میخواد سر از بدنش جدا کنه،حسین رسید،چنان شمشیر رو حواله کرد،دستِ این نانجیب جدا شد،صدا ناله اش بلند شد،قومش اومدن کمکش کنن،سواره اومدن،یه وقت یه صدایی ابی عبدالله داره میشنوه،عمو حسین!...عمو بیا استخونهای بدنم خُرد شدن....*
ردِّ چندین سُم اسب بر بدنش پیدا شد
به سَرِ غارت دستار سرش دعوا شد
________________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
@babolharam_mihanblog_com
BabolharamTaheri babolharam shab6 b.mp3
زمان:
حجم:
3.95M
⇦🕊#قسمت_دوم روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب ششم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊#قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب ششم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
کجایی؟
صدات از کجا داره میاد عمو جون کجایی؟
نمی بینمت تو هیاهوی میدون کجایی؟
کجایی؟
تنم رو نلرزون تو این نیزه بارون کجایی؟
عمو!
تو صحرا جلو راهم وسنگا بسته
تو صحرا کی الآن رو سینه ات نشسته؟
میادش صدا استخون شکسته
کجایی عمو جون!؟
*قاسمی که داشت میرفت میدان پاهاش به رکاب اسب نمی رسید، حالا که عمو داره میاردش به خیمه ها،حمید بن مسلم میگه: سینه اش به سینه ی عمو بود اما پاهاش رو زمین کشیده میشد....*
عموجون!
توی خیمه ی نجمه غوغا به پا شد،عمو جون!
بمیرم برات که عروسیت عزا شد،عمو جون!
زیر ُسمّ اسبا تنت آسیا شد عمو جون
بمیرم برای تو وغربت تو
کشیده شده چون عسل قامت تو
با سنگا چی اومد سرصورتِ تو عمو جون
*هیچ زِره ای اندازه ی بدن قاسم پیدا نکرد ابی عبدالله...*
عزیزم بدون زره بودی پرپر شدی که عزیزم
پاشیده تر از جسم اکبر شدی عزیزم
تو از سقّا هم قد بلندتر شدی عزیزم
بلند شو که جونت برامون عزیزه
میترسم تنت روی خاکا بریزه
دیدند بدن قاسم رو آورد تو خیمه دارُالحرب،کناربدن علی اکبر گذاشت،خود ابی عبد الله بین این دو بدن روی خاکها نشست،صدا میزد قاسمم!دعا کن دیگه عمو بیاد پیشت، دعا کن بیشتر از این غریب نشم،ای حسین.....
________________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
@babolharam_mihanblog_com
BabolharamTaheri Babolharam shab6 c.mp3
زمان:
حجم:
1.75M
⇦🕊 #قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب ششم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊#قسمت_اول مناجات و توسل امام زمان عجل الله ویژۀ ایامِ محرم _ شب هفتم محرم 96_ حاج محمد طاهری↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
عطر تو زینت فضای روضه ها، مهدی بیا
هجر تو از پا می اندازد مرا، مهدی بیا
مهربان تر از پدر و مادر به فرزندان تویی
العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا
فَلاَندُبَنَّکَ از دردِ فراق
وَ لَأَبْكِيَنَّ صَبَاحاً وَ مَسَاء، مهدی بیا
به تقاص خون جدت یا لثارات الحسین
زودتر با ذوالفقارِ مرتضی،مهدی بیا
جان به لب آمد ولی نامت نیافتد از لبم
عمر من آمد به سر با ذکر یا مهدی بیا
صبح عاشورا نشد پس وعده ی ما اربعین
درمسیرِ از نجف تا کربلا،مهدی بیا
شیرخواری با گلوی خشک و با چشمان تر
از دل گهواره میخواند تو را مهدی بیا
________________
#حاج_محمد_طاهری
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
@babolharam_mihanblog_com