eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.2هزار دنبال‌کننده
818 عکس
497 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_netزیارت عاشورا حاج مهدی سماواتی.mp3
زمان: حجم: 57.59M
|⇦•همه زخمهای تن... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ «مدافعان حرم شاگردان ممتاز مکتب حسینی» مدافعان حرم تحت شدیدترین حملات تروریست‌های تکفیری، به طور چشمگیری مجالس عزاداری ایام محرم را در حرم حضرت زینب(س) و برخی محله‌های دیگر دمشق برپا می‌کردند و به پرچم زدن خیابانهای سوریه می‌پرداختند. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•گشته از خون تو ... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج غلامعلی سماواتی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گشته از خون تو رنگین دامن صحرا علی جان گر سرت گیرم به دامن ور ببوسم روی ماهت دل نمی‌آساید از این داغ جانفرسا آخه راحت جانم تو بودی نور چشمانم تو بودی که اندر این دشت بلا افتاده‌ای از پا *بُنیَّ یعنی پسرکم علی الدنیا بعدک العفا علی اکبرم،.خدا می‌دانه یه چیزی ما میگیم یه چیزی هم می‌شنویم اصلاً این روزها این مصیبت‌ها این منظره‌ای که امام حسین، میبینه آخه ساده نیست"فقطعوه، بالسیوفهم" یعنی شمشیرهای دشمن، بسیوفهم ارباً اربا..علی اکبر را قطعه قطعه کردند با شمشیر‌هاشون.بیخود نبود امام حسین میگه "یا فتیان بنی هاشم إحملوا أخاکم الی الفسطاط" خودش شهدا رو می‌برد اما اینجا گفت: جوانان بنی هاشم شما بیایید برادرتون را به خیمه ببرید* بشکند دستی که فرقت را چنین در هم شکسته آنکه بی‌رحمانه کشتت حق کشد او را *کار امام حسین کنار بدن علی اکبر تمام شد. رو کرد به عمر سعد، عمر سعد خدا رحمتو قطع کنه، رحممو قطع کردی، جوونا اومدن، چه جوری باید این بدن را حمل کنند، خدا رحمتش کنه مرحوم حاج قاسم شجاعی می‌گفت امام حسین عباشو پهن کرد، این بدن تکه تکه را توی عبا گذاشتن اطرافشو گرفتن رفتن به طرف خیمه‌ها، یک بانوی بلند بالا از خیمه بیرون آمد هی می‌گفت:وا أخیا، یعنی چه؟ وای برادرم، یعنی خواهر هم در مصیبت علی اکبر روضه پدر این علی اکبر رو می‌خونه میگه وای برادرم، وای پسر برادرم* گه سرت گاه رخت گاه لبت می‌بوسم دلم آرام نگیرد، چه کنم؟ * امام حسین دست برد خون و خاک از لب و دهان علی پاک کرد که این نازدانه نفسی تازه کنه، یا اگر سفارشی داره یا اگر حرفی داره با بابا بگه..اما عبارت رو ببین "فشهق شهقة فمات"علی اکبر ناله‌ای زد و از دنیا رفت..حسین..* ز مصحف بدن است آیه‌های ریخته را چگونه جمع کنم سوی خیمه‌ها ببرم؟ "صل الله علیک یا ابا عبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه النصر" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه.mp3
زمان: حجم: 3.33M
|⇦•گشته از خون... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج غلامعلی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هشت سال دفاع مقدس ملت ایران و رزمندگان در امتداد نهضت عاشورا و مکتب سرخ شهادت رقم خورد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•امام زمان شب هشتم... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آن که دائم هوس سوختن ما می کرد کاش میامد و از دور تماشا می کرد گر چه پرونده ی اعمال سیاهی دارم کاش میامد و با این همه امضا می کرد *امشب شب جوون ابی عبدالله، شب علی اکبره. تورو قسم به آبروی علی اکبر امام حسین ..میدونم وقتی پرونده اعمال ما رو به شما میدن برا ما گریه می کنید آقا جان! به حق علی اکبر پایین پرونده امون و خودت امضا کن ..* کاش میامد و یک شب وسط این روضه در عزای پدرش ناحیه نجوا میکرد *کاش یک شب تو از زیارت ناحیه ها بخونی ما ناله بزنیم .."السلام علی ساکن کربلا..السلام علی من جعل الله مع الشفاعة فی تربته"سلام به اون آقایی که خاک کربلا براش دوای درده.شفای همه ی دردای عالمه..شما ببین سفارش دین ما برا همه چی پیغام داده راه گذاشته بزرگان ما میگه بچه متولد شد یکم تربت بریز به کامش راه گشاعه.. همه چی تو اسلام و تو دین برا ما قشنگی داره شما شما مگه میتونی بچه که بدنیا اومده میتونی مگه غذا به جز شیر مادر بهش بدی چیز دیگه نمیتونی به این بچه بدی اما تربت امام حسین به کامش میتونی بزنی..موقع وفات قبل از اینکه کفن بسته بشه سنگ لحد چیده بشه میگن تو قبرش تو زبونش تربت بریزید. برا شفا دردت مریضی گرفتاری با تربت امام حسین نیت کن..* کاش میشد کاش می‌آمد و یک شب وسط این روضه در عزای پدرش ناحیه نجوا میکرد "السلام علی اعضا ء المقطعات " *امشبم شب همون آقایی که بدنش و قطعه قطعه کردن .جوری علی اکبر ارباً اربا شده بو که ابی عبدالله دنبال تیکه های بدن علی اکبر میگشت...* امام زمان شب هشتم وسط روضهٔ ارباً اربا گریه ی تشنگیه اکبر لیلا میکرد.. *امشبم شب هشتم میشه بیای. تو روضه علی اکبر به این جوونا به این پیر غلاما به این مادرا یک عنایت کنی. آخه امشب یک عده مادر اومدن برا علی اکبر ضجه بزنن بگن مادرش کربلا نبوده..آره والا ای مادرا خدا رحمت کنه اونایی که امشب با معرفت به روضه علی اکبر اومدن...* *امشب دلم هوای زیارت شش گوشه کرده بریم کربلا صلی الله و علیک یا ابا عبدالله..* * این آقا زاده با ادبه سرش و پایین انداخت صدا زد یا ابتا! به من اجازه میدی برم میدان؟ ابی عبدالله دید علی اکبر مقابلش ایستاده فهمید اومده اجازه میدان رفتن بگیره.چقد قشنگه پدر و‌ پسری همدیگرو نگاه کردن حسین گریه کرد علی اکبر گریه کرد. من میگم شاید علی اکبر بغل کرد باباشو بابا من دارم میرم که تو غریب نمونی.. گریه‌ اتو نبینم تو گریه نکن اخه دیدم تکیه به نیزه زدی جیگرم آتیش گرفت. بابا تو گریه نکن مگه علی اکبرت مرده.. روایت میگه امام حسین مأیوس شد میدونید چرا؟ آخه میدونست بره دیگه علی زنده بر نمیگرده.. آقا امام حسین گفت میخوای بری یکم جلو چشام راه برو.. بذار من قدو بالات و ببینم. علی اکبر راه میرفت ابی عبدالله دست برد زیر محاسنش گفت خدایا تو شاهد باش شبیه ترین کس به پیغمبر و دارم میفرستم..ای قربونت برم حسین..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *انقده این حسن و‌ حسین بچه بودن پیغمبر و‌ دوست داشتن زود پیغمبر از دنیا رفت امام حسین تو طفولیت تو هفت هشت سالگی تو دلش موند هنوز نچشیده بود اون لذت پدر بزرگش رو. لذا خدا جبران کرد گفت حسین تو دوست داشتی پیغمبر و زیاد داشته باشی پیغمبر و از دست دادی خدا علی اکبر و بهش داد حالا هر وقت دلش برا پیغمبر تنگ میشد می‌نشست جلو علی اکبر و نگاه میکرد چه عشقی میکرد امام حسین با علی اکبر. عمربن سعد شخصی رو شب عاشورا فرستاد اومد که با امام حسین حرف بزنه مرتب چندین نفر و فرستاد یکی از این دلیرها و فرمانده های سپاهش رو اومد نامرد زیر عباش خنجر گذاشته بود. اومد که وارد خیمه بشه دور و بریای امام حسین فهمیدن گرفتنش آقا فرمود: مهمون منه. ولش کنید حضرت فرمود: من ناراحتیم از اینه که چیزی تو خیمه ندارم پذیراییش کنم.ولش کردن حرفم با سیدالشهدا به نتیجه نرسیدن برگشت. اومد تو خیمه عمر سعد به عمر سعد گفت تو میخوای امام حسین و بکشی گفت حسین با یک چیزی موتش میرسه اونم علی اکبره میخوای حسین و بکشی علی اکبر و بکش نمیدونم تو خیمه چی دید بین علی اکبر و امام حسین فهمید بند دل حسین به علی اکبر وصله. گفت میخوای حسین و بکشی علی اکبر و بکش تموم شده. حالا اومده بابا اجازه بهش داده باشه میخوای بری برو ولی یکم راه برو بذار من تماشات کنم. علی سرش و‌ پایین انداخت قدم به قدم آروم آروم راه میرفت حواسش به پشت سرش نبود. تو مقتل نوشته سیدالشهدا دست رو دهانش گذاشت صدا گریه اش و علی نفهمه.. علی اکبر انقد با حیاس پشت سرش و نگاه چون امام حسین میخواد راه رفتنش و‌نگاه کنه حسین در سکوت تو خودش داد میزد.. میوه دلم! آخ جیگرم..! پسرم پسرم! بعد فرمود: حالا دیگه برو خیمه مگه نمیبینی عمه ات منتظره مادرت ام لیلا کربلا نیست. عمه ات میخواد برات مادری کنه..دیدی دامادی و میخوان بیارن یا یک‌ جوونی و میخوان بدرقه کنن سینی تدارک میبینن توش خلعتی میذارن.. زینب زره تو دستش، شمشیر تو دستش، کلاخود تو دستش، قرآن رو دستش علی اکبر بیا.شمشیر و حمایل کرد، زره تنش پوشاند، نگاه میکرد قربونت برم عزیز داداشم. هر کی یک کاری میکرد عمه کارش تموم شد دید خواهرا ریختن دور علی اکبر. علی داداش صبر کن هنوز سیر ندیدیمت دورش گشتن موهاش و شونه میزدن دست گردن داداش انداختن رها نمیکردن. ابی عبدالله دید نه اینا ول کن نیستن دست علی اکبر و گفت: دخترم چرا نمیذاری داداشت بره علی محو خداست بذارید بره. گفت: بابا از صبح هر کی رفته برنگشته نمیذارم داداشم بره آخه بابا این عصای دست توعه...علی اکبر تو بری بابام بیچاره میشه. ابی عبدالله فرمود: میخوای بری برو رفت به دل میدون جنگ. سیدالشهدا علی اکبر و که راه انداخت خودش اومد بالای بلندی وایستاد هی نگاه میکرد هی میگفت: میشه یبار دیگه برگردی؟ انقده میخوام دوباره بغلت کنم پسرم.. انگار علی اکبرم رفت دوست داشت برگرده یک دوری تو میدان زد یک جنگ نمایانی کرد خسته شد برگشت. گفت: بابا! العطش تشنمه.انگار تشنگی یک بهونه ای بود میدونی چرا میخواست پدر و پسر دوباره به هم برسن همچین امام حسین سیر بغلش کرد دوباره روایت میگه: زبونش و‌ گذاشت تو دهان علی گفت: علی بخودت قسم خیمه آب نداره من از خودت تشنه ترم.. پیغمبر سیرابت میکنه برو.مرحوم دربندی (ره) میگه داشتم مقتل و مینوشتم تحقیقاتم و‌ در مورد علی اکبر تکمیل کنم رسید به اینجا دیدم تا صدا زد.." انابن انا علی بن الحسین بن علی" من نوه حیدر کرارم میگه چهار نفر از پشت سر چنان با عمود به فرق علی زدند کلاهخود شکست فرق شکافت. دارم عین مقتل و میگم خونِ صورت علی ریخت رو صورت اسب..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مقتل دربندی مینویسه مرکب این آقا رو برد تو دل لشگر مرحوم دربندی میگه من اینجا رسیدم قانع نشدم گفتم اونم اسب عرب آموزش دیده اسب جنگی چطور شده علی اکبر و کشوند برد وسط لشگر؟ آیا خون رو صورت ریخته چشم اسب بسته شده چی بوده ؟میگه مقتل و ول کردم خوابیدم چی به سر علی اکبر آوردن که امام حسین و از پا انداخت میگه در عالم خواب حضرت زهرا رو دیدم. خانم فرمود: ادامه‌ اشو من میگم: علی اکبرم و شمشیرا پاره پاره کردن بدنش و قطعه قطعه کردن حسین..* به زانو میرسد پیشت نفس دیگر نمی آید خودت را بر عبایم ریز از من برنمی آید *چجوری این بدن ریز ریز و تو عبا بریزم* تو را گم کرده ام این راه را حتی رکابم را علی! بابای تو‌ بودن بمن دیگر نمیاید جوانم دست و پا می‌زد جوان‌هاشان مرادیدن چه کردن این مسلمانها که از کافر بر نمیاید تو را روی عبایم با مصیبت جمع کردم وای علی اکبرم یارم به این اکبر نمیاید تو داری می‌دهی جان و تماشا می‌کنم ای وای پدر هستم ولی کاری ز دستم برنمیاید *خدا برا هیچ بابایی نیاره جون دادن بچه اشو ببینه هی میگه علی ولدی..* سر اتگشتهایم را فرو در حنجرت کردم چرا این تیغ وامانده در گلویت در نمیاید *اول فکر کرد لخته های خون باعث شده علی نفس نمیزنه..دست انداخت این لخته ها رو بیرون کشید میشه یبار دیگه بمن بگی بابا یبار دیگه صدام بزنی علی اکبر* عزای مردن تو بود بابا هم اضافه شد به خیمه بردن ماها به این خواهر نمیاید *پاشو ببین عمه ات اومده نه من جون دارم نه تو دیگه علی اکبر میشی برا من..یکوقت دید صدا زد جوونا بیاید زانوهای من دیگه رمق نداره بیاید این عبایی که پراز علی اکبره ببرید خیمه ای حسین.. صلی الله و علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•پاشو از بین صحرا... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ کربلایی محمد عطااللهی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پاشو از بین صحرا علی جان که بابات افتاد از پا علی جان چشماتو وا کن و هی جوونم تا نشم بی تو تنها علی جان ای جلوهٔ پیغمبر شد پیکر تو پرپر وای ای علی اکبر وای ای علی اکبر با زره رفتی و رو عبایی از تو بابا نیومد صدایی اومدم سمت میدون و دیدم که هنوزم توی کوچه هایی آه! کوچه واسه ات وا شد آه! دور تو غوغا شد «وای ای علی اکبر وای ای علی اکبر» تیر و نیزه به جسمت نشوندن پیکرت را تو صحرا کشوندن پیرم کردی ای جوون لیلا از زندگی سیرم کردی ای جوون لیلا پاشو باباتو برگردون به خیمه پسرم پسرم پسرم تیر و نیزه به جسمت نشوندن پیکرت رو تو صحرا کشوندن وقتی افتادی از روی مرکب جون به لبهای بابات رسوندن آه داغ تو پیرم کرد پیر و زمین گیرم کرد وای ای علی اکبر وای ای علی اکبر ............................ یوسفم دیدی چطور کار توام کشید به صحرا دست شمشیر با سخاوت جسمت و بخشید به صحرا مثل یه تسبیح پاره از زمین باید جمعت کرد روز و شب گریه به وضعیت جسم مبهمت کرد تو رو کشتن جلو چشام با این همه شمشیر زدن دو تا هدف رو با یک تیر هم تو زمین خوردی و هم من میدونستن میسوزه از درد جگرش بابا میمیره بعد پسرش بابا که وحشیانه تو رو کشتن میمیره مادرت لیلا علی اکبرِ بابا علی جانم علی جانم علی جانم یوسفم گرگای صحرا کردن آخر ارباً اربا میشه تعداد یک لشگر رو شمرد از روی زخمات دست خالی بر نگشته یکنفر از پیش جسمت از تو هیچ چیزی نمونده پیش بابا غیر اسمت با اینکه تو شبیه ترین بودی به پیغمبر ریختن سرت تموم این لشگر برای غارت و تصرف مثل خیرات جلو چشای گریون بابات تن تو رو میون این صحرا به همدیگه کردن تعارف امان از این غم عظما علی اکبر لیلا علی جانم علی جانم علی جانم.. ...................... زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم که از اثر تیر و سنان جای یک بوسهٔ من در همه اعضای تو نیست کربلا خواهی اگر از زینب کبری بخواه چون کلید کربلا در اختیار زینب است بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا .................... کربلا خونمه از چی دل بکنم؟ حق دارم‌که بگم با تو هموطنم بارونه بارون چشمای گریون این شبا گریه عادتم شده توی رویا شم کربلا باشم برای یکی دو ساعتم شده خیلی بی تابم نکنه خوابم؟ حالا که دیگه نوبتم شده وااای کرب و بلا کرب وبلا باز ببین اومدم با یه چشمای خیس جزء گریه کنات اسممو بنویس منو این اشکا همینو میخوام اگه این یاد گاری میمونه ما میریم اما از ما تو دنیا یک دنیا بی قراری میمونه «واااای کرب وبلا کرب وبلا..» .................... حسین جانم حسین جانم حسین جان سه درد اومد به جونم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره ولی آخر کشد ما را غم یار جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم «علی جانم علی جانم علی جان» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net-1146609920_-306451425(1).mp3
زمان: حجم: 51.14M
|⇦•امام زمان شب هشتم... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی محمد عطااللهی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شهید قاسم سلیمانی:🕊🌹 به زودی فتنه‌ هایی پیش رو خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما را خواهند داشت! آن‌ روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•پسر زخمی پدر... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج میثم‌مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا پدر خون خدا اما، پسر مجنون، پسر لیلا به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا *کربلا پدری آمد بالای سر پسرش،صورت به صورتش گذاشت،لب به لب های بریده اش گذاشت.خرابه شام کار برعکس شد.دختری لب به لب های بریده بابا گذاشت* پسر دور از پدر می‌شد، مهیّایِ خطر می‌شد پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دلها را *لحظه های آخر هی نگاش می کرد"و نظر الیه نظرة آیسٍ منه"یه نگاه از سر ناامیدی به جوونش انداخت.* پسر دور از پدر می‌شد، مهیّایِ خطر می‌شد پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دلها را *دخترا اومدن دورش رو حلقه کردن.لباس علی رو گرفته بودن،هی صدا میزدن:"علی! اِرحَم غُربَتَنا"علی گوشواره من رو نگاه کن‌‌‌.علی النگوهامو نگاه کن.دلت میاد ما رو تنها بذاری؟!همه مقاتل حال امام حسین رو نوشتند...حال زینب کبری رو نوشتند... همیشه به این فکر میکنم وقتی علی به میدان می رفت،عباس چه فکری میکرد؟ علی نرو‌.‌...من رو تنها نذار...علی این دخترا دلشون به من و تو خوشه عموجانم...* «یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم، هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت...» در اين آشوب طوفانی، مسلمانان، مسلمانی! مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیرِ دست و پا پسر زخمی، پدر افتاد پسر در خون، پدر جان داد پسر ناله، پدر فریاد میان هلهله، غوغا *بلند شو دارند به اشک چشمم می خندند علی...* پسر ناله، پدر فریاد میان هلهله، غوغا *گفتن بذاریم تا خودش زنده اس هلهله کنیم.تا میخواست حرف بزنه،هلهله می کردند.کف می زدند، سر و صدا می کردند.کنار علی اکبر آمد،هلهله می کردند. وقتی منادی ندا درداد:"الا یا اهل العالم قتل الحسین"همه شروع کردند با هم هلهله کردن...یک مرتبه یکی صدا زد: کیا حاضرند به پیکرش اسب بتازونند؟* پسر از زخم آکنده *امشب از دیشب سخت تر شده... آب رو هم که بستن...امشب حرم آل علی آب ندارد..به چشمات التماس کن.....* پسر از زخم آکنده... پسر هر سو پراکنده... * "وَ قَطَّعوه بالسُّیوف اربااربا..."* پدر چون مرغ پرکنده از این صحرا به آن صحرا که دیده این‌ چنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟ و خاک‌آلوده‌تر از او به غیر از چادر زهرا : سيد حميد رضا برقع ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netShab08Moharram1403[01].mp3
زمان: حجم: 13.94M
|⇦• پسر زخمی پدر.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام موسی صدر : من حسینیه را حسینیه نمی‌دانم مگر آنکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی فارغ التحصیل کند...🇮🇷 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•وَ فَدَینَاهُ بِذِبحٍ عَظِیم.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج میثم‌مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مرحوم کلینی روایت کرده در فروع کافی کتاب الحج از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام ابوبصیر میگه:آقا فرمود: ابراهیم نبی اسماعیل رو صدا کرد:پسرم!خدا دستور به قربانی داده؛مرکب آماده کن...چاقو آماده کن...صدا زد:"یا ابَ این القربان؟! "قربانی کجاست؟یه نگاهی به جوونش انداخت... "انت هو یا بُنَیَّ..." قربانی خود تویی...آیه قرانه:"فانظر ماذا تری..."نظرت چیه؟" قال یا ابتِ افعل ما تُأمر سَتَجِدُنی ان شاالله من الصابرین..." بابا امر خدا رو اطاعت کن.من صبر می کنم.من از صابرینم.فقط یه درخواستی از بابا کرد.صدا زد: بابا یه پارچه ای روی صورت من بنداز.موقع سر بریدن صورت من رو نبینی...بابا دستای من رو ببند که وقتی چاقو به گلوی من گذاشتی من دست و پا کمتر بزنم.اسماعیل آماده شد.ابراهیم گفت:نه پسرم!این دو کار رو برای تو جمع نمی کنم.چاقو رو به گلوی جوانش گذاشت"ثم رفع رأسَه الی السَّماء"به آسمان نگاه می کرد.در روایت هست:"وَ قَلَبَها جبراییل"جبراییل این چاقو رو برمیگردوند این خنجر نمی برید.هر چه تلاش می کرد،می دید نمی بره...یه وقت ندا آمد:ابراهیم دست نگه دار!"یا ابراهیم! قد صدقت الرویا"پدر و پسر راه افتادند."و فدیناه بذبح عظیم..."ذبح عظیم آمد اسماعیل نجات پیدا کرد...در روایت هست این پدر و پسر بلند شدند،رفتند سمت منزل مادرش خبردار شدتا پدر و پسر وارد منزل شدند"قامت الی ابنِها.."هاجر بلند شد نگاه می کرد به گلوی بچه اش"فاذا اثرالسِّکّین خدوشا فی حلقه"دید گلوی بچه ش کبود شده، زخم شده"ففزعت و اشتكت و كان بدو مرضها الذي هلكت فيه"مادرش ناله زد...بعد مریض شد و در اثر همون بیماری از دنیا رفت.آخ بمیرم...میگن مادرت کربلا نبوده...بعضیا میگن مادرت از دنیا رفته بود...ای کاش همین باشه.وقتی به مادرت خبر دادند ای لیلا! چنان تیر به گلوش زدند.چنان تیر به فرقش زدند. دست ها رو دور گردن اسب حلقه کرد.وقتی با عمود آهن به سرش زد،علی بیهوش شد"و ضرب الناس باسیافهم"شروع کردند علی رو ریز ریز کردن.هی خون از بدن مبارکش می رفت.جلوی چشمای اسب رو گرفت "فاحتمله الفرس الی عسکرالاعداء"اسب راه رو اشتباه رفت.اسب سمت لشکر دشمن رفت همه تونل باز کردند دو طرف ایستادند "فقطعوه باسیافهم اربا اربا"هر ضربتی که می زدند پسرش رو نگاه می کرد،آه می کشید:علی علی علی."فلما بلغت الروح التراقی"جون که به گلوگاهش رسید،"قال رافع صوته"با صدای بلند فریاد زد:"یا ابتاه! هذا جدی رسول الله "بابا جدم پیغمبر آمده. بابا جدم می فرماید:العجل.العجل...حسین دیگه بیا...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netShab08Moharram1403[03].mp3
زمان: حجم: 8.07M
|⇦• وَ فَدَینَاهُ بِذِبحٍ عَظِیم.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ※ داستان کربلا، و اساساً کربلاهای همه‌ی أنبیاء و امامان، ثابت کرد، که بشر به بلوغ امام‌داری نرسیده است! و تمام علّت غیبتِ آخرین امام، همین بوده است! • اگر در لابلای امتحان‎های امروز به بلوغ امام‌داری نرسی؛ فردا «در رکاب امام» نخواهی ایستاد! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net