eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88هزار دنبال‌کننده
819 عکس
496 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• و توسل ویژه ورود کاروان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کربلا از محضر زینب تکامل یافته از نسیم چادر زینب تکامل یافته این بیابان میزبان دسته دسته گُل شده آنقدر با کاروانِ گُل نشسته، گُل شده ما گلى داریم که از خاک و آب کربلاست شیردخت بوتراب، ام التراب کربلاست کربلا دشت بلا ، فرمانروایش زینب است کشتى اش خونِ خدا و ناخدایش زینب است رتبه اى دارد که دشمن اعترافش میکند رو به قبله میشود ، کعبه طوافش میکند اینکه در محمل نشسته ، فاطمه یا زینب است عالى اعلى على یا اینکه علیا زینب است محملش را همچنان بیت الحرام آورده اند عمه ی سادات را با احترام آورده اند زیر پایش را ملائک با مژه جارو زدند شش برادر در کنارِ محملش زانو زدند عصمتش را بین، کسى عصمت ندیده این همه عزتش را بین ، کسى عزت ندیده این همه او اگر خشمی کند ،یکباره طوفان می شود لشگر کوفه ز جنگیدن پشیمان می شود هیجده تکبیرزن ، شمشیرزن آورده است با خودش خواهر نه، زن نه، شیرزن آورده ست *همچین که محمل ها آرام گرفت فرمود همین جا خیمه میزنیم ، اصحاب همه دیگه آرام آرام رفتند ، بحث بحثِ ناموسِ خداست ..* از کنار محملش اصحاب یک یک میروند بهر عرض دست بوسى اش ملائک میروند و زمامِ ناقه اش در دستهاىِ جبرئیل لابلاىِ گریه می آید صداى جبرئیل: اى عزیزِ عالم امکان ، عزیزِ سرمدى ! زِینَبا اهلاً و سهلاً مرحبا ، خوش آمدى تو بزرگ کربلا هستى ولى پایین نیا در همان محمل بمان ، جانِ على پایین نیا جاى تو در دشت نیست ، اینجا اذیت میشوى کربلا گرم است ، در گرما اذیت میشوى از سرشوق آمدى ، یکروز با سر میروى با برادر آمدى و بى برادر میروى .. آخرش یکروز آواره از اینجا میروى آه با پیراهنِ پاره از اینجا میروى هر سال این موقع دیگه همه حاجیا برمیگشتن ، خانواده ها حاجی ها رو میدیدن و خوشحال بودن .. ولی دیگه از امروز این زن و بچه آواره شدن .. اما حاجی های این قافله آواره ی بیابونا شدن .. میگفت سال ۶۶ کشتارِ حاجیا دیدیم همه گریه میکنن ، حق دارن آخه هر کدومشون یه عزیزی رو از دست داده بودن اما میگه یه پیرمردی رو دیدم خیلی جاسوز ناله میکرد ، دستشُ گرفتم گفتم چی شده تو چرا اینطور گریه میکنی؟! .. جگرمُ داری آتیش میزنی .. گفت خدا نکنه با عزیزت مسافرت بیای ، عزیزتُ تو سفر از دست بدی.. گفتم چرا ؟! چی شده مگه ؟!.. گفت من پسرم تازه شهید شده همسرمُ آورده بودم حج آروم بشه ..دیروز عروسمُ تو این کشتار کشتن .. حالا بچه هاش میخوان بیان استقبال موندم جواب چی بدم ... (آماده ای بگم صدا ناله ت بلند شه؟!) روری که برگشت مدینه .. گفت مادر روم نمیشه بیام .. با حسین رفتم ، بی حسین برگشتم ... راهشُ کج کرد اومد کنارِ قبرِ پیغمبر دست برد زیر چادر .. یه پیراهن پاره بیرون آورد ، انداخت رو قبر پیغمبر .. یا رسول الله از حسینت همین پیرهن مانده .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من آن مجاهد نستوه خردسال اسیرم که شمع محفلِ آزادگی است رویِ منیرم پیام خونِ خدا خیزد از زبانِ خموشم که سیدالشهدا را به شهر شام سفیرم رُخم کبود زِسیلی به چشم دوست چراغم قدم کمان زِ فراقُ به قلب خصم چو تیرم پناه هفت سپهرم ، که گفته دُخت یتیمم؟! شفیعۀ دو سرایم که خوانده طفل صغیرم! عزیز فاطمه هستم ز عزتم نشود کم اگرچه در دل شب گوشۀ خرابه بمیرم چه باک اگر که به سنگم زنند نخل کمالم چه غم ز سلسلۀ روبَهان که دختر شیرم مرا به شام نبینید در لباسِ اسارت که تا خداست خدا بر تمام خلق امیرم پیام آور خونِ شهید تا صفِ حشرم ز سیدالشهدا باشد این مقام خطیرم عدو به چشم حقارت نظاره کرد به حالم خبر نداشت که حتی فرشته نیست نظیرم یزید داد مرا جا به رویِ خاک خرابه به ظن آن که شمارد میان خلق حقیرم کجاست تا نگرد در همین خرابه ز عزت پناهِ طفل صغیر و مطاف شیخ کبیرم *شاهان به شکستگی بیایند اینجا رخساره به خاکِ دَر بسایند اینجا آنان که به ملک خود وزیر و شاه اند اینجاست که حاجت از خدا میخواهند* به سن کوچک من منگرید که آمدم اینجا نه دست زائر خود ، دست خلق را بگیرم اگرچه آمده مشهور نام من به رقیه به سان فاطمه در عزت و جلال شهیرم قسم به دامنِ پاک حسین پرور زهرا که من عزیزم و ذلت ز هیچکس نپذیرم خدا گواه است کتک خوردم التماس نکردم مگر نه دختر ناموس کردگار قدیرم شاعر : استاد غلامرضا سازگار ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دستگیر عالمم اما دو دستم بر سر است من چهل منزل رُخم نیلیُ چشمانم تر است گر به من گویند بابا را نخوان! سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است *من بابامُ میخوام ... بزن ولی من بابامُ میخوام ... من دلم برا بابام تنگ شده ... آی قربون گریه هاتون .. رحمت به این گریه ها ، رحمت به چشم های خیس .. خوش به حال اونایی که بلند بلند بدون خجالت داد میزنن .. دیگه صداش بالا نمیاد .. آی بابا .. بابا .. بابا .. هیچ شعری ، هیچ مصیبتی شب سوم از این بالاتر نیست : آی بابا .. بابا .. بابا .. غرورشُ شکستن... اومد زانوهاشو بغل گرفت هی شروع کرد زبون گرفتن .. آی بابا .. بابا .. بابا ... دخترایِ شهدای مدافع حرم دلشون کنار دل این خانمه .. خوش به حالشون شبیه این دختر شدن .. بابا از دست دادن ، یتیم شدن ، خونشون برا زینب و حسین رو خاک ریخت .. گره به کار زیاده ، یه زمانی پسر یه آسیبی میبینه خانواده میگه ایراد نداره (نمیدونم چند نفر میفهمید من چی میگم) ..خدا نکنه دختر یه آسیبی ببینه .. همۀ عشق یه دختر زیبایی شِ .. از شبی که از رو ناقه افتاد ، دیگه این دختر کمر راست نکرد ..* گیسو نمانده زیر پایت پهن سازم در کربلا غارت شده فرش حریرم *روضه بخونم شما هم خوب گریه کنید .. سرُ بغل گرفت یه نگاه کرد :* گمانم جرم دارد هر که شکل فاطمه باشد شده با سیلیُ با کعب نی از من پذیرایی من اگه امشب روضه خانمُ نخونم نمیشه ، یازهرا .. گریه کنا آماده اید روضه بخونم!؟.. سر بریده کآن داره حرف میزنه .. دخترم این اتفاق که با سیلی و تازیانه بریزن یه خانمُ بزنن فقط اینجا نبوده ریشه اش مدینه ست .. (کی؟!) منو حسن میلرزیدیم .. بابامونو میبردن مسجد .. مادرمون پشت در افتاده بود .. فقط یه جمله میگم اونم از زبان امام مجتبی ؛ تو اون مجلس هرکی بلند شد یه حرفی زد به امام مجبتی .. یه وقت مغیره بلند شد ، (تا بلند شد) امام حسن گفت تو بشین و اما انت یا مغیره ،أَنْتَ الَّذِی ضَرَبْتَ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ حَتَّی أَدْمَیتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِی بَطْنِهَا ..(یعنی چی؟).. یعنی یادم نمیره مادرمُ گیر .. آوردی انقدر زدی .. مادرم تو خون خودش غلطید .. گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد *امشب نخونم کی بخونم؟! یه بیت دیگه میخونم از خرابه دوباره میبرمت مدینه .. صدا زد بابا :* اگر با دست دنبال تو میگردم مکن مَنعم که با یک ضربه سیلی ز چشمم رفته بینایی *دوباره کآن سر بریده شروع کرد روضه خوندن .. آی دخترم قبل از اینم این اتفاق افتاده :* روزی که عدو به کوچه راهم بگرفت ابر سیهی چهره ماه م بگرفت با دست به دنبال حسن میگشتم .. رحمت خدا به این ناله ها من چیزی نخوندم اینجور داری گریه میکنی .. حرف اخرمُ بزنم گفت بابا قبوله قبلا هم مادرتو زدن چشماشم نمیدید قبوله ولی من فرق دارم : دست عدو بزرگتر از صورت منه... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• و توسل به جنابِ «جون» غلام حضرت اباعبدالله سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم .محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از موالی حسینی "جون" نام او غلام شه ، شهان او را غلام دکه عطار دین را ، مُشک تر کعبۀ کوی حسینی را ، حَجَر عشق را بس شهرهایِ محکم است زان میان ، او چون سواد اعظم است گاه عبدالله زیب دوش او گاه اصغر زینت آغوش او دید چون در کربلا اوضاع جنگ در پی خدمت، میان بربست تنگ بهر رخصت بوسه زد بر پای شاه همچو هاله گشت بر اطراف ماه *افتاد به پایِ ابی عبدالله ، آقا اجازه بدید منم برم خونم رو برا شما بریزم ..* شاه گفتا کای غلام دل فکار رو! به راه خود ، مرا تنها گذار عرض کرد: ای سبط پاکِ مصطفی(ص) دور باشد این زآئینِ وفا روز نعمت ، کاسه لیس خوان تو روز نقمت ، دور از سامان تو هست آزادی من ، در بندگی من نخواهم بی وجودت زندگی من نخواهم زندگانی در جهان بعد مولایان و مولا زادگان *ایستاد مقابل امام ، باید دلِ امام رو بدست بیاره .. بدنم بویِ بد میده چهره ام سیاهه .. به من اجازۀ میدان رفتن نمیدید؟ ..دید اشک از گونه هایِ حضرت جاری شد .. قبل از اینکه بره دستاشُ بلند کرد : «اَللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب ریحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ الأبرارِ وَ عَرِّف بَینَهُ و بَینَ مُحمدٍ و آلِ مُحمدٍ»* دید چون خضر بیابانِ نجات اندر آن ظلمت ، عیان آب حیات طرفه بدری در شب دِیجور دید لیلة القدری سراسر ، نور دید طینتش را یافت علیین نژاد لاجرم رخصت برای جنگ داد یافت اذنِ جنگ چون از شاه دین شد روانه جانب میدان کین بر سپاه کوفیان شد حمله ور زد به جان جمعی از ایشان شرر ناگهان افتاد از زین بر زمین همچو مُشک نافه از آهوی چین شد به خاک و خون قرین تا پیکرش از وفا آمد شه دین بر سرش آن چه با فرزند خود اکبر نمود باغلام خویش آن سرور نمود خود نهاد از مهر رو بر روی او گفت "اَللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ" گفت راوی در میان قتلگاه دیدم او را ، با رخی مانند ماه ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• اصحاب حضرت اباعبدالله سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سه نفر صورتشون رو خاک بود ابی عبدالله اومد صورت به صورتشون گذاشت .. یکی علی اکبر میوۀ دلش بود ، دید هرکاری میکنه دلش آروم نمیشه ، انقدر بدن پاره پاره بود بغل نمیتونست کنه .. (همه شبای محرم عاشوراست دیگه) دلم خواهد تو را در بر کشم اما از آن ترسم اگر دستم رسد بر پیکرت پاشیده تر گردی خم شد صورتُ گذاشت رو صورتِ علی .. هی از جگرش میگفت : وَلَدی ... جگرم آتیشِ بابا .. ؛ یکی ام غلام سیاهِ ، (پیغام داره ها) یعنی اهل عالم بدون هرکاره ای هستی هر شکل و شمایلی داری هر آیینی داری ، سیاهی ، سفیدی ، هرکی هستی بیا حسین قبولت میکنه .. ازین در ناامید نشو .. به نا امیدی ازین در مرو امید اینجاست .. فضون تر از عدد قفلها کلید اینجاست اینم برا غلام سیاه .. یک نفر دیگه ام صورتشُ گذاشت رو صورتش : حُر تو بدی کردی ولی بد نیستی نمره کم داری ولی رد نیستی تو بلندی، چرخ دون پستت گرفت خاک پای مادرم دستت گرفت *یه جمله بگم برا امام حسین، تازه نه برا مادرت گریه کرد، نه برای این که راهشُ تو کوچه بستن خودشو زد ، نه تا شنید پهلو شو شکستن داد زد، فقط به نام فاطمه احترام کرد، دستشو گرفت، من انقدر تو صورتم زدم برا مادرت امشب چشای قشنگتو بگردون منم ببین تو این شلوغیا یه زخمی رو پیشونی حُر ایجاد شد ابی عبدالله وقتی این خون از پیشانی بیرون میزد نتونست طاقت بیاره با یه دستمال این سر حُر بست .. (آماده ای روضه بخونم؟؟) زینب داشت میدید ، یکی با سنگ زد پیشانی رو شکست .. گفت کاشکی میتونستم میومدم پیشونیتُ میبستم یا اباعبدالله ... امام رضا فرمود: گریۀ بر جد غریب ما اگه به زجه برسه گناهای بزرگُ میریزه ..( برا این روضه بلند گریه کن ) خون جلو چشاشُ گرفت.. (چیکار کنه؟؟) دامنِ عربی رو بالا زد سفیدی سینه معلوم شد .. یک سه شعبه دوباره حرمله زد تپش قلب اطهرت افتاد ... امام زمان می فرماید دیگه جد ما رو پا نمیتونست وایسه .. (هر چه بادا باد هر کی فکر میکنه عاشورا زنده اس گریه نکنه ..) تیر یه جوری تو سینه اش بود از جلو باید تیرُ بیرون می آورد ، الله اکبر .. راوی میگه وقتی تیرُ بیرون کشید مثل ناودان خون فواره میزد ... مسلمانان حسین مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره حسین .. حسین .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السَّلامُ عَلَیْکَ یا مولای یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ شب بچه های کریم اهل بیتِ ان شالله بریم مدینه اونجا برا آقا حرم بنا کنیم .. دم باب عبدالله ابن الحسن اونجا عرضِ ادب کنیم و ناله بزنیم ..* تا به خاک آن پیکر پاک افتاد در پی اش افلاک بر خاک افتاد پیکرش آماجِ تیغ و تیر گشت همدمش سر نیزه و شمشیر گشت پیکر خونِ خدا خون رنگ بود بر سرش باران تیرُ و سنگ بود گل به چنگ لاله چین افتاده بود ماه بر رویِ زمین افتاده بود اختر از مه روی هامون میچکید از لب خشکیده اش خون میچکید *تصور کن همه زن و بچه اومدن بالای بلندی دارن اینارو نگاه میکنن * سنگی آمد بشکند آیینه اش ظالمی بنشست روی سینه اش *ابی عبدالله مرد جنگه ، تو گودال خون ازش رفته بود چشم باز میکرد از هیبتِ چشماش فرار میکردن ..* یوسف زهرا به جنگ گرگ بود طُرۀ یوسف به چنگ گرگ بود گل فتاده لاله چین خنجر به كف داشت خنجر حنجرِ گل را هدف كز حرم طفلی رسید و راه بست ره به خنجر دستِ عبدالله بست مه به سختی چشم خود را باز كرد سِیر آن مه پارۀ طناز كرد دید آن كودك زِ فریاد اوفتاد *استخوان بشکنه بی حال میشی .. ضربه که خورد ، صدا زد : یا اُماه .. اما دیگه از فریاد افتاد ..* دید آن کودک ز فریاد اوفتاد صید كوچك دست صیاد اوفتاد خونِ كودك بست چشم شاه را تا نبیند مرگ عبدالله را *امشب روضه سخته ها .. تو گودالِ روضه .. ناله بزن حسین ..* اشك و خون از دیده اش بر خاك ریخت اشك بر آن كودك بی باك ریخت بسته شد چشمش ولی لب باز شد آخرین نجوایِ شه آغاز شد: ای خدا، گرچه مرادت حاصل است *با تو عهد بسته بودم اهل و عیالُ آوردم... همه بچه هامُ .. شیرخواره مو فدات کردم .. مراد حاصل شد. (حالا عبدالله رو سینه ش افتاده بچه رو بغل کرده داره حرف میزنه ..) ای خدا، گرچه مرادت حاصل است دیدنِ مرگ یتیمان مشكل است .. *این بچه تا چشم باز کرده به من گفته بابا .. انقدر که برا این بچه سوختم برا علی اکبر نسوختم ..* گر به راهت هر چه بود و هست رفت حیف شد عبداللهم از دست رفت بوده ام دل خوش پس از قاسم به او بوده اند اینان امانت بر عمو این دو بر من روح پیكر بوده اند یادگارانِ برادر بوده اند آن برادر زاده ام صد چاك شد این برادر زاده ام بر خاک شد آن برادر زاده ام سرمست رفت این برادر زاده ام بی دست رفت آن برادر زاده ام لب تشنه رفت این برادر زاده زیر دشنه رفت *اما هنوز جون تو بدن عبدالله ... حالا عمو حرفاشُ زده با خدا مناجاتاشُ کرده .. عبدالله شروع کرد ؛ امام حسین چشماشُ باز کرد دید عبدالله تو بغلشِ .. عزیزم ؛ اینجا چیکار میکنی؟ ... چجوری تا اینجا اومدی؟.. بی سپر ، بی شمشیر ، بی سلاح .. صدا زد عمو یه عمر بهت بابا گفتم .. دلم طاقت نیاورد .. تا که عمامه از سرت افتاد تیر خوردی و پیکرت افتاد یک سه شعبه دوباره حرمله زد تپشِ قلبِ اطهرت افتاد .. *جانم .. صدای ناله های شما به من میگه چقدر روضه رو اجازه دارم جلو برم .. ای عمو جان :* ای عمو جان تو رفتی از حال و بر سرم اشک خواهرت افتاد مثل اصغر سرت که بالا رفت نیزه ای زیر حنجرت افتاد *هرچی به من بگی حق داری .. شب عبداللهِ خودتُ بنداز تو این سیلِ گریه .. مگه چندبار ازین روضه ها خونده میشه؟* مثل اصغر سرت که بالا رفت *أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى .. گودیِ گلوشُ نشونه گرفتن .. (من آروم بشم عمو؟؟خودم داشتم میدیدم * مثل اصغر سرت که بالا رفت نیزه ای زیر حنجرت افتاد نفست را گرفت آن نیزه آه آهِ مکررت افتاد .. صورتت تا بروی خاک افتاد فاطمه مادرت در برت افتاد آمده مادری کند زهرا بر سرِ دامنش سرت افتاد *یا صاحب الزمان .. بچه سیدا من معذرت می خوام * با صدایِ شکستنِ دستم عمه ام یاد مادرت افتاد *اجازه بدید نام مادرِ ببرم شب پنجم .. تو کجا مادرت کجا؟ تو همچین که دستت شکست خیلی طول نکشید راحت شدی .. (گرفتی؟ .. بگم؟ ..) اما مادرت هر وقت اومد موهایِ زینبُ شونه کنه .. (آره ؛ ما محرمم برا فاطمیه گریه میکنیم ..) ما داغدارِ مادرم ساداتیم .. ما یادمون نمیره ... دیگر حسین را نتوانم بغل کنم این گل به باغبانىِ من گریه مى کند از درد شانه ، شانه نشد مویِ زینبم دختر به ناتوانیِ من گریه می کند ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦• ویژۀ میلاد امام هادی علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ شده امشب دیوونه دیوونه، باز دوباره همه دنیا پر پرواز گرفته گرفته، این دلِ مجنون و شیدا غوغا غوغا غوغا، شده باز هر جایی اومد اومد اومد، قمرِ زهرایی شد دلِ دیوونه، ،مهمونه میخونه میسازه دنیا رو، باز امشب پیمونه شد اذنِ دُخولِ میخونه، یا امامِ هادی کارِ این دل های دیوونه، با امامِ هادی آقاجان،آقاجان،آقاجان،یا امامِ هادی کارِ اهلِ دو عالم دو عالم، شده گداییِ زهرا با دوباره رسیده رسیده، یک علی از آسمونا جورِ جورِ جورِ،باز بساطِ شادی مستم مستم مستم،از نگاهِ هادی کوریِ چشمایِ،دشمنِ این آقا شد قلبم سامِرا،تا دنیا هست دنیا ای شورِ شب هایِ رؤیایی، یا امامِ هادی من هستم بنده تو آقایی، یا امامِ هادی آقاجان،آقاجان،آقاجان،یا امامِ هادی شبِ عیده دوباره دوباره،حاجتِ من رو روا کن تا مُحرم دلم رو دلم رو،زائرِ کرب و بلا کن آقا آقا آقا، مِهر تو تقدیرم دریا دریا دریا،بی تو من می میرم هستیِ دنیا و قبلۀ ایمانی تو نورِ چشمایِ سلطانِ ایرانی رؤیامی،آقامی،لیلامی،یا امامِ هادی تو همه کارۀ دنیامی، یا امامِ هادی آقاجان،آقاجان،آقاجان،یا امامِ هادی ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْك مولای یا سیدنا الغریب یا حسن ابن علی، سیدنا الفرید، سیدنا الوحید، یا مولایی نه این که حرف تو باشد نه این که حرف من است حسین گفتن ما از عنایت حسن است یکی مدینه یکی کربلا به ظاهر لیک حکایت دو برادر دو روح یک بدن است نه هرکه لایق خونین بدن شدن بوده است نه هر غریب سزاوارِ خون جگر شدن است که گفته صلح به معنایِ ترس از جنگ است که گفته رزم توان یکی از این دو تن است تفاوتی ست میانِ رباب با جعده که فرق این دو برادر ز فرق این دو زن است گمان کنم به دلیل همین تفاوت نیز میان این دو برادر غریب تر حسن است یافتم در گذرِ راه بر این از شه تشنه تو مظلوم تری همسری داشت حسین همچو رباب بود عمری ز غمش در تب و تاب لیک دلها همه غم پرور تو که بود قاتل تو همسر تو غریب آقام .. غریب آقام .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جانِ عالم فدای این دو تا آقازاده .. شب ششم ماه محرم ؛ روضه ، روضه قاسم ابن الحسن .. دهه ی عاشورا ، کربلا غوغا .. آروم آروم زائرا میان ، عاشورا کربلا باشن .. روز عاشورا غوغایه دسته هایِ عزا میان به سر میزنن به سینه میزنن .. شب جمعه زائرا از اطرافِ کربلا آروم آروم میان حرم ابی عبدالله باشن .. این یه برادر ، اما بمیرم مدینه کنارِ قبرِ خاکیِ امام مجتبی نه زائری ، نه گریه کنی ، نه شمعی .. گل آوردن تو مجلس ، کاشکی این دسته گلا رو میزاشتن میبردیم بقیع .. کاشکی کنارِ قبر امام مجتبی میزاشتن یه روضه قاسم بخونیم .. دستِ قاسم رو گذاشت تو دست ابی عبدالله ، برادر؛ خودم کربلا نیستم یاریت کنم جانمُ فدات کنم .. قاسممُ پیشکش قبول کن .. او فدایی توِ .. با عمو بزرگ شد ، با عمو قد کشید تا اومد کربلا .. شب عاشورا ، دونه دونه رو حسین نشانشون داد شهادتشون رو .. مودب گوشه خیمه نشسته هی رو پا بلند میشد دیگه طاقت نیاورد ، عمو جان فردا منم شهید میشم یا نه ؟؟.. سیدالشهدا فرمود فردا اوضاع یه جوری میشه شیرخوارَمَم شهید میشه .. یعنی اینا اینقدر به خیمه ها نزدیک میشن .. دلش طاقت نیاورد ؛ عمو من چی؟! همه رو گفتی ، من چی!! فرمود قاسمم مرگ در نظر تو چگونه ست؟! حرف حسین تموم نشده ، با شوق صدا زد : احلَی مِنَ العَسَل .. از عسل شیرین ترِ .. ابی عبدالله یه نگاهی کرد فرمود قاسمم تو هم شهید میشی و به بلای عظیم دچار میشی .. آمد از خیمه همچو قرصِ قمر آنکه آماده بهر پرواز است اشتیاق است و ترس جاماندن بندِ نعلین او اگر باز است نو غزال هاشمی میکند نسلِ گرگ را گر عوض میکرد دستی از قضا تقدیر را قدرت بازوی او در بند بازوبند بود باز کرد از دست شیری نامه ای زنجیر را *حمید بن مسلم میگه من ایستادم دارم نگاه میکنم یه وقت دیدم یه ماهپاره از خیمه بیرون آمد .. مثل ماه شب چهارده میدرخشه .. خود ابی عبدالله عمامه دورِ سرش پیچید ، روی قاسم رو پوشاند .. عباس قاسم رو سوار مرکب کرد .. حمید بن مسلم میگه من نگاه میکردم پاهاش به رکاب نمی رسید .. اما عموها و عمو زاده ها و اهل حرم دورش بودن تا بره میدان .. آمد از خیمه همچو قرصِ قمر آنکه آماده بهر پرواز است اشتیاق است و ترس جاماندن بندِ نعلین او اگر باز است کربلا با نسیم گل برگش رنگ و بویِ گلاب میگیرد حسنی زاده است و حق دارد چهره اش را نقاب میگیرد آخر او ماهپاره می باشد مثلِ خورشیدِ عرشه ی زین است آن گلی که به چشم می آید زودتر در نگاهِ گلچین است قامت سبز و قد کوتاهش بویِ کامل ترین غزل دارد این که شوق زبان زدِ عشق است سیزده شیشۀ عسل دارد ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• توسل به ابن الکریم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ عمو بهش یاد داده ، مقابل دشمن قرار گرفتی چشم ها رو تنگ کن دشمنُ حقیر ببین ؛ رجز خواند ، هفتا از پسرایِ ازرق حرامزاده رو به درک واصل کرد .. خودشم به درک واصل کرد ، فریاد تکبیر اهلِ حرم بلند شد .. دیدن حریفش نمیشن .. در نبردِ تن به صد تن هم هماوردی نداشت چون کند با یک سپر باران سنگ و تیر را گفت اینطوری نمیتونید جلوشُ بگیرین حریف همه لشکر هست ‌‌.. گفت اینجوری فایده نداره ، زره که نداره .. کلاه خود که نداره .. جوشنی به تن نداره .. حسینم داره نگاه میکنه .. یه وقت صدا زد برید به نجمه بگید دعا کنه برای پسرش .. دوره کردن قاسمُ .. بد کشتن قاسمُ .. حالا معنای بلای عظیم رو آدم میفهمه .. علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من .. دوره کردن نتونست ازحلقه محاصره فرار کنه .. خم شدن سنگ ها رو برداشتن .. آی بی رحم مردم کوفه .. هدف ثابته هدف ایستاده .. (ناشی ترین هام دیگه تونستن بزنن).. آخه نوجوان ۱۳ ساله باید گل بارون بشه ولی جایِ این گلا رو سرش سنگ میریختن .. هر سنگی به صورتش میخورد نالش بلند میشد .. یه نامردی اومد با نیزه به پهلوش زد .. از رو مرکب افتاد .. جشن دامادی و بلوغش بود که به تکلیف خود عمل می کرد مثل یک غنچه زیرِ مرکب ها داشت خود را کمی بغل می کرد سینه گاهش کمی تحمل داشت آن هم از دستِ نعل ها وا شد معجزه پشتِ معجزه آمد نونهالی شبیه طوبی شد گر عمو را شکسته می خواند گر کلامی به لب نمی آرد در مسیر صدایِ بی حالش استخوانِ مزاحمی دارد دو نفر کربلا بدنشون زیر سم اسب ها رفت .. یکی خود حسین بود ، یکی هم این آقازاده ..( ولی یه فرقی داشتن ) .. ابی عبدالله سر به پیکر نداشت ولی این آقازاده نفس میکشید .. تجسم کنید یه نوجوان ۱۳ساله .. اسب ها بیان .. واویلا .. (میخوای بدونی بلای عظیم یعنی چی ؟!) ابی عبدالله اومد ، هر جوری بود شمشیر کشید دشمن فرار کرد از کنار قاسم .. گرد و خاک خوابید دیدن حسین نشسته سر قاسم رو گذاشته روی زانو .. دیگه نفسش بالا نمیاد .. میخواد بگه عمو کمکم کن .. دید هی داره پاشنه ها رو رو خاک میکشه .. یعنی عمو نفسم بالا نمیاد .. فرمود قاسمم برا عمو سخته کمکی از او بخوای نتونه انجامش بده .. همون بالاسر قاسم دلش رفت مدینه .. در استخوانِ خورده ، جناغ تو دیده ام تصویر درب و سینه و مسمار و مادرم *حمید بن مسلم میگه من ایستاده بودم ببینم آخر سر این بچه رو حسین چه جوری بر میگردونه! وقتی میدون میرفت پاهاش به رکاب اسب نمیرسید .. اما یه وقت دیدم از بین جمعیت حسین داره میاد .. آقایِ ما رشید بوده ، پنجاه خوردی سال سن داره ابی عبدالله ، قاسم رو سینه به سینه چسبوند بود ‌‌.. اما دیدم عقب سر پاهاش رو خاک کشیده میشه ..‌ همه مادرایِ شهدا فیض ببرن .. آورد قاسم رو خیمه دارالحرب گذاشت کنار بدنِ علی اکبر خودش نشست بین این دو تا بدن .. گاهی صدا میزد پسرم علی .. گاهی صدا میزد پسرم قاسم .. زن ها خبر دار شدن همه اومدن خیمه دارالحرب جمع شدن دور کشته ی قاسم ، ابی عبدالله یه چشم گردوند دید همه دارن گریه میکنن ، اما نگاه کرد دید نجمه داره خیره خیره نگاه میکنه ... آی بیچاره مادرت .. هیچ جا امام حسین نگفت به زنها بلند گریه کنید (زبانِ حال دارم میگم) ولی اینجا صدا زد زنا بلند گریه کنید ..بلند گریه کنید مادرش باهاتون هم نوا بشه .. آخه قاسم شده هم قد علی اکبر .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لالا لالا .. چشم به راه تو چشم به راه من بخواب آروم لالا لالا .. یه نگاه تو یه نگاه من بخواب آروم لالا لالا .. بخواب آروم گل بابا بخواب آروم لالا لالا .. خواب ببینی خوابِ دریا بخواب آروم لالا لالا .. تو نگاتو به نگاهِ من میدوزی بخواب آروم لالا لالا .. بیا بابا زیر سایم که نسوزی بخواب آروم لالا لالا .. بخواب آروم گل بابا بخواب آروم امام حسین داره حرف میزنه : داری میری، مثه خورشید تو بتابُ برو بابا داری میری، یه نگاه کن به ربابُ برو بابا داری میری، واسه بابا یه دل سیر بگو بابا داری میری، شده یک بار به من پیر بگو بابا تو میریُ .. رویِ دستام همه جونم داره میره نرو بابا تو میریُ .. خوب میدونم قدُ بالات قدِ تیرِ نرو بابا مثه ماهی بیرون از آب پا میکوبی گلِ بی تاب .. لالا لالا .. بخواب آروم روی دستم شدی بی جون منِ بی جون با تو موندم رویِ دستم میکنی جون منِ حیرون با تو موندم روی دستم .. آرزو هام پرکشیدن همه چیم رفت توی چشمام .. اضطرابُ همه دیدن همه چیم رفت *فرمود آب بهش بدید و ندید این بچه میمیره .. از حال رفته بود علی ، چشماشُ دیگه به سختی باز میکرد ..* وای وای وای وای متوسل به لبِ تو شده بابا پاشو دیگه وای وای وای وای این چه وقته که بخوابی آخه اینجا پاشو دیگه پاشو بابا .. نخواب اینجا نذار بابا منو تنها لالا لالا .. بخواب آروم یهو دیدم .. که صدایِ تو نمیاد داد بی داد یهو دیدم .. رویِ دستم سرت اُفتاد داد بی داد یهو دیدم .. که میخندن داد بی داد داد بی داد یهو دیدم .. خون حلقِت بند نمیاد داد بی داد وای وای وای وای .. نمیدونم که بمونم یا بریم باز سویِ خیمه وای وای وای وای .. چی بگم من چشم به راه مادرِ تو توی خیمه لالا لالا .. بخواب آروم ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السَّلامُ عَلیکَ یا رَحمةَ الله الواسع و یا بابَ النجاةِ الاُمَة .. یا سیدنا المظلوم و یا سیدنا الغریب یا اباعبدالله ‌‌.. وقت وداعِ از حرم نگاه پدرها ملتمسانه تر است پشتِ پسرها آه پدرهای خسته آه کمرها آه پسرهایِ رفته آه جگرها میرود و یک صدا به گریه می افتند پشتِ سرش خیمه ها به گریه می افتند *بدون مقدمه شب هشتمِ محرمه .. شبِ آقازاده حضرت علی اکبرِ بدون مقدمه رفتم سراغِ روضه. ان شاءالله دلهای شما همراه بشه بیان پایین پای امام حسین اونجا ناله بزنیم ..* کیست که خاکش بویِ گلاب گرفته این که برایش ملک رکاب گرفته بهرِ شهادت چُنین شتاب گرفته زودتر از دیگران جواب گرفته سرکشیِ عشق او مهار ندارد بس که به شوق آمده قرار ندارد ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net