#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۰۷
#ارتباط_موثر
👱♂محسن به بغل دستیش احسان گفت: دقت کردی معلم شیمی، همیشه قوانین رفتاری و توصیههاشو به جای خطاب به شاگردا (شما)، با خطاب جمعِ "خودش و شاگردا" (ما) میگه؟
👱احسان: آره اتفاقاً! منم چند وقت پیش متوجه شدم.
👌 واقعاً نکته ظریفی رو توی روابط "معلم و شاگرد" رعایت میکنه؛
➰ با اینجور خطابی:👇👇
●تواضعش رو اثبات میکنه؛
○احترام و ارزش دادن به شاگردا رو نشون میده؛
●همدلی ایجاد میکنه و خودش رو بهجای اینکه مقابل دانشآموزا و بالاتر از اونا بدونه، در کنار دانشآموز و همدل و همراه با او قرار میده؛
○پذیرش قانون رو بیشتر میکنه و شاگردا کمتر مقاومت میکنن؛
🌱 جالبه! اون روز گفت: وقتی ما زباله رو روی زمین میندازیم، فرهنگ خانوادگی خودمونو نشون میدیم؛
🤔 عجیبه! حتی توی مثالهای منفی هم، فقط خطاب رو متوجه شاگردا نمیکنه؛
👱♂ محسن: به نظرم "تغییر خطاب "شما" به "ما"؛
"نه فقط یک تکنیک ارتباطی"؛ بلکه یک #راهبرد_ارتباطیه که قبلش باید معلم روحیات زیادی رو توی خودش پرورش داده باشه:👇
✨دوست داشتن شاگردا؛
✨دل بزرگ و دریایی؛
✨عشق به حرفه؛
✨مثبت اندیشی؛
✨تواضع و فروتنی؛
✨شجاعت و شهامت؛
دمش گرم!😍 💎 عجب گنجی یادمون داد؛
👈 نه فقط برای کلاس؛ بلکه برای تمام زندگی به درد می خوره...
💪 نون پدر، شیر مادر حلالت؛ پهلوون!!😍😍
.............................🔸🔹..............................
✍ معلم؛ علی #اسعدی
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۰۸
#تربیتی
💠 مدیریت در لحظه، یکی از هنرهای مهم معلمیه.
گاهی اوقات یه اتفاق خاصی در داخل یا بیرون از کلاس میفته که معلم هوشمند میتونه از همون اتفاق، یک حرکت خلاقانه، یک تلنگر تربیتی، یک بهره گیری آموزشی و... داشته باشه و ماهی آموزشیتربیتی خودش رو بگیره.🐬
🧕 خانوم معلم وارد کلاس شد. روی تابلو که نگاه کرد دید یکی از دانش آموزا نوشته: "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)"
اول، هیچی نگفت. بعد از حضور و غیاب و احوال پرسی و مقدمات اولیه، به تابلو نگاه عمیقی کرد و به دانش آموزا گفت: این نوشته منو راهی حرم کرد.
❓موافقین همین اول کاری، یه سلام جانانه به آقا بدیم؟
دانش آموزا همنوا گفتن: ببببهههههله..
همه از جاشون بلند شدن. معلم یهو به فکرش رسید که صوت صلوات خاصه آقا علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) رو از توی گوشیش پخش کنه.
اولِ شروعِ کلاس، این سلام و این نوای روح بخش و معنوی، حسابی حالمونو خوش کرد.
.................................................................
✍ با الهام از ایده همکار گرامی؛ سرکار خانم زوین. معلم دینی قم.
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۰۹
💡درس دینی ما درباره "استعانت از خدا" بود. خانوم معلم با جعبهای وارد کلاس شد که روی اون نوشته بود:
🎁 "جعبه استعانت از خداوند"
خیلی کنجکاو و مشتاق شدیم که بدونیم توی جعبه چیه و چه ارتباطی با درس داره.
موقع تدریس شد. خانوم روی تابلو با یه خط زیبا، درشت نوشت: استعانت از خدا. زیرشاخه این عنوان هم نوشت:
"راههای استعانت از خدا"
"راههای یاری دین خدا".
بعد از اینکه درباره استعانت از خدا توضیح داد گفت: من وسایل این جعبه رو روی میز می چینم و از شما می خوام ارتباط بین هر کدوم رو با "استعانت از خدا" و "یاری دین خدا" بگین.
وسایل چیده شد:
موبایل
چفیه
مهر و تسبیح
سرباز با لباس بسیجی
اسکناس
عروسک دختر خانم باحجاب
💡دانش آموزا مشغول اظهار نظر شدن و درباره راههای استعانت از خدا به راههایی؛ مثل: نماز، جهاد در راه خدا، جهاد با اموال، عفاف، یاری دین خدا با حضور فعال در فضای مجازی با موبایل و... اشاره کردن.
معلم هم نظراتشون رو جلوی عنوان "راههای استعانت از خدا" روی تابلو مینوشت تا کامل شد.
بعد خانوم معلم توضیحات تکمیلی رو ارائه داد.
✅ ابزارهای بانمک آموزشی ساده، به گفتگو کشاندن کلاس در کنار توضیحات جذاب و جمع بندی نهایی معلم، درس رو قابل فهم و جالب می کنه؛
📽بعضی وقتا هم که کلیپی مناسب اون مفهوم برامون پخش می کنه که دیگه محشر می شه...
................................................................
✍ با الهام از تدریس خلاق سرکار خانم ستایش مهدوی فر. معلم دینی. تهران.
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۰
🌻فرصت سازی تربیتی از تاخیر دانشآموز
🛎 درست وقتی زنگ ادبیات شروع شد، سه تا از دانشآموزا با خنده و سر و صدا دیر اومدن سر کلاس.
معلم بهجای اینکه مستقیم تذکر بده یا بداخلاقی کنه، به آرامی سرش رو بالا گرفت و گفت:
«میدونین سختترین بخش معلمی چیه؟ اینکه بخوای یه شعر قشنگ رو با کسایی بخونی که هنوز خودشون وارد وزن شعر نشدن.»
کلاس ساکت شد.
بعد رو به اون سه نفر گفت: «حالا بیاین، سه تا مصرع آخر شعر رو با احساس بخونین تا وزن کلاس برگرده سر جاش»
همه خندیدن، ولی احترام خاصی توی کلاس شکل گرفت.
من اون روز فهمیدم یه معلم واقعی، حتی از تأخیر دانشآموز هم فرصت تربیتی میسازه.
................................................................
🔖 گزارش #کارورزی آقای حسین فاضلی مقدم از کلاس درس ادبیات استاد روحانی؛ دبیر مدرسه تیزهوشان شهید قدوسی قم.
@baclassha
#اخلاق_حرفه_ای
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۱
🧕مادر دفتر مشق فرزند کلاس سومی خودش رو نگاه میکرد که دید آخر مشقاش، انگار یکی از همکلاسیهای فرزندش چیزی نوشته.
حساس شد و اونو خوند.
خطش به نوشته همکلاسیهاش میخورد؛ ولی محتواش نه.
🧕از فرزند پرسید: مادر جان! اینو کی نوشته؟ همکلاسیت ادای معلمی رو درآورده و نوشته؟
🧑🦳پسر گفت: نه مامان! آقامعلممون نوشته!
🧕مامان که از دستخط بسیار بد معلم تعجب کرده بود دوباره پرسید: مطمئنی؟!
😄 فرزند با خنده جواب داد: آره مامان. خطش از منم بدتره.
😐مامان سکوت کرد و هیچی نگفت؛ ولی مفهوم خنده پسرش رو خوب فهمیده بود:
📌 واقعا خنده داره که معلم از بچه مشق بخواد؛ ولی خودش مشق معلمیشو خوب یاد نگرفته باشه؛
😓🤗 واقعا هم خندهداره؛ هم گریهدار.
🔖متاسفانه برگه های امتحانی دانشجومعلما رو که تصحیح میکنم، خط بعضی از اونا اصلا در شئونات معلمی نیس...
🖊 با یک دوره مختصر و کمی تمرین میتونیم خطمون رو خوب کنیم...
..................................................................
✍معلم؛ علی #اسعدی
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۲
#اخلاق_حرفه_ای
⚖ عدالت در نگاه و توجه
🧔♂یک ماه که از ترم گذشت، یک نظرسنجی ناشناس انجام دادم؛ یعنی دانشآموزا بدون نام باید نظرشون رو درباره کلاس ومعلمشون مینوشتن. اینجوری راحتتر حرف دلشون رو میزدن.👌
🔖 برگهها رو که میخوندم، نوشته یکی از دانشآموزا حسابی داغونم کرد:👇
👈 آقا! وقتی کمتر به من نگاه میکنین و بیشتر به بعضیای دیگه توجه دارین، احساس میکنم جذابیتی ندارم، ارزشی ندارم، احترامی ندارم.
میدونم قصد و غرضی ندارین؛ ولی عدالت حتی باید توی نگاه و توجه معلم هم جریان داشته باشه؛
درسته که من مثل بعضیا سرزبونی نیستم؛ ولی نگاه و توجه شما به ما اعتماد به نفس و ارزش و احترام میده؛
ببخشین اگر جسارت کردم آقا! چون دوستتون دارم عیبتونو گفتم.
✍ معلم؛ علی #اسعدی
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۳
⚛ فن بیان: تکیه کلام معلم
چون گاهی اوقات توی جمع خانواده، درباره موضوعات معلمی صحبت میکنیم و قبلاً هم درباره تکیهکلامها صحبت کرده بودیم، امروز پسرم از مدرسه که اومد، بعد از یه عالمه تعریف از اخلاق و روش تدریس یکی از معلمهاشون گفت:
فقط یه "تکیهکلام" داره و همش میگه: آقا!!
😇 پسرم شیطنتش یا کنجکاویش گل🌹 کرده بود و تکرارِ "آقااا" گفتنِ معلم رو توی یک زنگ شمرده بود.
میگفت: بیشتر از ۱۲۰ بار توی یه زنگ این کلمه رو تکرار کرد.🙃
✨ بازم تاکید میکنم: 👇👇
🏮تکیهکلاما، ترمز توجهن؛ لطفا مدیریتشون کنین...
....................................................................
✍معلم؛ علی #اسعدی
@baclassha
.
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۴
⛹♂ بعضی وقتا معلممون با ما به سالن ورزشی میاد و بازی میکنه.
بچه ها خیلی خوشحالن که ایشون هم حضور داره و ارتباط خوبی باهاش گرفتن.
✨ وقتی معلم حضور داره، بچه ها مراقبن که اخلاقیات رو بیشتر مراعات کنن و یکجورایی تمرین "خودکنترلی" هم هست.👌
✨ بعضی وقتا موقع استراحت، با معلم حلقهوار میشینیم، ایشون باهامون حرف میزنه و یکسری نکات اخلاقی و مهارتی رو گوشزد میکنه؛ مثلاً: درباره رسم پهلوونی، کنترل زبون و خشم توی بازی و...
توی این شرایط و حال و هوا، بچه ها بهتر به آموزشها دل میدن و گوش میسپرن و قطعا تاثیرش هم بیشتره؛ همینطور، ارتباطی هم که ایجاد میشه، تاثیرش بعداً توی کلاس ظاهر میشه و بچهها بیشتر به حرفای معلم و آموزشهاش توجه میکنن.👇
💥 این خودش یکی از مقدمات مهم انگیزشی تدریس و یادگیریه.
..................................................................
✍ معلم؛ علی #اسعدی
@baclassha
.
🕹 همکارایی که جدیداً به جمع ما پیوستن، ضمن خیرمقدم، روی#سناریوی_کوتاه_کلاسی بزنین و موارد #۱۱۳گانه رو مطالعه کنین🌻
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۵
#روش_تدریس
📝تدریس تمثیلی
کلاس اول عربی بود.
دبیر داشت ضمیر را تدریس میکرد؛ ضمن تدریس، مثال جالبی زد و گفت:
"ضمیر" اسمی است که جایگزین اسم میشود؛ برای جلوگیری از تکرار.
بعد پرسید:
❓ آیا ضمیر جای اسم می آید؟
خودش پاسخ داد:
بله! اسم است که جایگزین اسم میشود. آیا شما میتوانید چوب را به آهن جوش بدهید؟ آهن باید به آهن جوش بخورد؛ همانطور که اسم میتواند جایگزین اسم شود.
🔹همین تمثیل کوتاه چقدر یادگیری بحث را #ساده کرد و آموزش آن را #دلچسب نمود.
................................................................
✍از گزارش کارورزی آقای علی کاشکی. پردیس آیت الله طالقانی قم
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۶
#اخلاق_حرفه_ای
🌱 ببخشیم؛ ولی فراموش نکنیم.
🌞 توی رابطه معلم و شاگرد، هر روز رو باید یه شروع تازه بدونیم و ذهن و قلبمون رو درگیر اتفاقات قبل نکنیم؛
البته منظورم این نیس که اتفاقات و بیانضباطیها رو بیخیال بشیم و با علامت و نوشتهای ثبت نکنیم و پیگیرش نباشیم؛ یا سابقه رو از ذهنمون پاک بکنیم که باعث بشه فرد به راحتی خطاشو تکرار بکنه؛
👈بلکه منظورم اینه که "کدورت" رو به "کینه" تبدیل نکنیم که دائم دنبال مچگیری از اون دانشآموز باشیم.
اینجوری میتونیم فرصت دوبارهای به شاگردمون برای جبران اشتباهش بدیم؛ در غیراینصورت، جنگ سرد بین معلم و شاگرد همینجور ادامه پیدا میکنه و چالشها بیشتر و بیشتر میشه و رابطه معلم و شاگرد هم مخدوش میشه.😟
☘ توجه داشته باشیم که یه رابطه سست و ضعیف نمیتونه بسترساز آموزش و تربیت شاگردامون باشه.
✍ معلم؛ علی #اسعدی
@baclassha
.
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱۷
#مدیریت_کلاس
🤣 بعضی وقتا که یک کلمهای رو اشتباه میگفتم بچهها یهو بهم میخندیدن.
منم واقعا ناراحت میشدم و شروع میکردم به توبیخ و سرزنش و نصیحت و خط و نشون کشیدن و...
اما بعدش لجوجتر میشدن و اون سال شد یکی از چالشهای انضباطی کلاسم.😢
🧕آخر سال یکی از شاگرد زرنگای کلاسم بهم گفت: خانوم! به نظرم اگه حساس نمیشدین و همون اول، مساله رو با خنده ردش میکردین، بچهها هم حساس نمیشدن و رفتارشون یواش یواش خاموش میشد.
👌راست میگفت. تجربم کم بود و زیادی حساس بودم.
امسال توی کلاس جدید، توصیه اون شاگرد رو عملی کردم و راحت شدم.😊
چه جالب!
🔖 بعد از اون توصیه، یه حدیث هم از امام علی علیه السلام دیدم که:
زیاده روی در سرزنش، شعله های لجاجت را بر میافروزد.
✍ معلم؛ علی #اسعدی
@baclassha