بافتار
ابازرها و ابوذرها جنگ فقر و غنا در ۱۰ نگاره ایرانی 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/428585
🔹رویارویی ازلی حق و باطل در سرگذشت انسان، حضور خود در نقاشی ایرانی را نیز فراموش نکرده است. درونمایۀ تصویرسازی این نبرد در روزگاران پیشاز دوران معاصر، داستانهایی برپایۀ رویدادهای واقعی و اسطورههای افسانهای بوده است؛ مانند مصیبت کربلا و شاهنامۀ فردوسی. با فرارسیدن سالهای پایانی دهۀ ۱۳۵۰، تمثیلهای متفاوتی از این تقابل، به زبان نمادین و با توجه به دگرگونیهای جهان معاصر ارائه شد. بخشی از این آثار، ثروتاندوزی زیادهخواهانۀ اربابان قدرت، زارعت و صنعت را در صحنۀ روستا و شهر به تصویر میکشند. درحالیکه زمامداران و صاحبان زمین یا کارخانه با اندامهايی فربه و قرارداشتن در جایگاه سلطهگرانه پدیدار شدهاند، از مرارتها و رنجهای كارگران و كشاورزان بهرهکشیِ ستمگرانه میکنند.
سپس این چیرگی، با رخدادن نهضت انقلاب اسلامی ایران و بعدازآن جنگ هشتسالۀ تحمیلی، دچار چالش میشود. سختکوشیها و مجاهدتهای ابوذرهای ایران زمین در برابر فرازونشیبها و بهویژه نبرد با دشمن خارجی ادامه مییابد. در مقابل، ابازرها در حاشیۀ امنی که برای زندگی خود انتخاب کردهاند، از واقعیتهای جاری در متن جامعه میگریزند و خواهان آسایش شخصی و عافیتطلبی و زراندوزی هستند. بازنماییِ چنین تقابلی را میتوان به صورت نمادین در شعری از زندهنام سلمان هراتی نیز بازخوانی کرد:
چرا سهم عبدالله جریب جریب زحمت است و حسرت
و سهم ناصرخان
هکتارهکتار محصول است و استراحت؟ [...]
پس چرا عبداللّه فقط کاشتن را بلد است
و ارباب، برداشتن را؟
ما در مقابل آمریکا ایستادیم
اما چرا هنوز کیومرثخان خرش میرود؟
عبدالله با داس
هرشب چند خوک سر مزرعه میکشد
اما وقتی ارباب میآید، مجبور است تعظیم کند
چرا عبداللّه مجبور است به این خوک تعظیم کند؟
مگر ارباب از دماغ فیل افتاده است؟
🔹در فرستۀ حاضر، ده تابلوی نقاشی به نمایش گذاشته شده است که جدال ایثارگری و منفعتطلبی را در جامعۀ ایران تداعی میکنند.
🔹پینوشت: تصویرگر قاب طرح جلد با عنوان «غریبه»، مرحوم حبیباللّه صادقی است که به شیوۀ رنگوروغن روی بوم و در سال 1365خلق شده است.
حیای مجسمهها
فرم «حجاب» در ۹ مجسمه ایرانی
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
بافتار
حیای مجسمهها فرم «حجاب» در ۹ مجسمه ایرانی 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C55
«منیژه منم دخت افراسیاب
برهنه ندیدی رخم آفتاب»
(شاهنامه، حکیم ابوالقاسم فردوسی / داستان بیژن و منیژه؛ بخش دهم)
🔹با بررسی پیکرههای خلقشده با محوریت زن مسلمان ایرانی میفهمیم که حجاب به جزئی از فرم اصلی کار آنها تبدیل شده است. جالب آنکه در اکثر این مجسمهها به نقش مادرانۀ زن نیز توجه شده است. میتوان از یک سو این توجه و بازنمایی حجاب را مورد بررسی قرار داد و از سویی دیگر، سؤال مهمی را نیز مطرح کرد: «حجاب چه امکانات فرمی را برای مجسمهسازان در بازنمایی زن فراهم کرده است؟».
🔹یکی از نکات برآمده از مرور این رده از مجسمهها، توجه به حجاب است که باعث شده تصویری انتزاعی از واقعیت زن، بهطور نمادین در قالب مجسمه خلق شود. نکتۀ دیگر، توجه معنوی و در عین حال قهرمانانه به زن است. وقتی نگاه جنسی و ظاهرگرایانه به زن رنگ میبازد، توجه به روح بلندش پررنگتر میشود. در بیشتر این آثار، خطوط کشیده و عمودی را میبینیم که نشان از شکوه و بالندگی زنان دارد؛ بهگونهای که مانند سرو، استوار ایستادهاند. با وجود اینکه در هنر مجسمهسازی، دستوبال هنرمند برای حاضرساختن زن در نقشهای مختلف چندان باز نیست، اما هنرمندان بهخوبی توانستهاند اصل هویت زن ایرانی را طراحی کنند که رودرروی نمایشیساختن و برهنگی است. در این آثار، چهرۀ زن محدود به شمایل یک فرد نیست و چهرهای گمنام و در عین حال کامل است. مثلاً گرچه در یکی از مجسمههای محمدتقی صداقتی (صفحۀ ۸) چهره مشخص نیست اما نگاه گیرای محسوسی دارد. هنرمندیِ مجسمهسازانی نظیر گروسیان، معماریان، شیخالحکمایی، صلواتی و ... در آنجا نمود دارد که با وجود محدودیتهای پیکرهسازی، حجاب را به شکل خلاقانهای ساختهاند. ضمن اینکه چینهای پوشش (چادر و ...) و انعطافبخشی به آن، امکاناتی را برای مجسمهساز فراهم کرده تا به زیبایی کار بیفزاید و مجسمه را از حالت غیرمنعطف خارج سازد. درمجموع، عنصر حجاب که شخصیتهای زن در مجسمهها با آن آراسته شدهاند وبال گردنشان نیست، به آنان حس پرواز و رهایی بخشیده و تبدیل به بخشی از هویت، وجود و فرم اصلیشان شده است.
۸ نکته درباره هادی محمدیان؛
کارگردان انیمیشنهای شاهزاده روم، فیلشاه و بچهزرنگ
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
بافتار
۸ نکته درباره هادی محمدیان؛ کارگردان انیمیشنهای شاهزاده روم، فیلشاه و بچهزرنگ 🔺رسانه بافتار 🆔http
به مناسبت زادروز «هادی محمدیان» و شروع اکران انیمیشن «بچهزرنگ»
جشنواره فجر سال ۱۳۹۳ بود که بعد مدتها، انیمیشنی ایرانی و خوشساخت در جشنواره حاضر بود. انیمیشن «شاهزاده روم» که باعث امیدواری خیلیها به انیمیشن ایران شد. کارگردان این انیمیشن، هادی محمدیان بود؛ کسی که آثارش، همواره سینمای انیمیشن را یک گام به جلو برده و جامعه انیمیشن را امیدوار کرده است؛ مخصوصاً آنهایی که معتقد بودند ساخت انیمیشن باکیفیت و پرفروش در ایران ممکن نیست. همچنین سطح توقع مخاطب را هم به دلیل کیفیت بالای کارهایش افزایش داد.
پیشروی در انیمیشنهای محمدیان به جایی رسید که در 1401، برای اولین بار در تاریخ جشنواره فجر، یک انیمیشن توانست در شش رشته از جمله بخش نویسندگی و کارگردانی با فیلمهای سینمای رئال رقابت کند. انیمیشن ایرانی، پیش از انیمیشن «بچهزرنگ» درجشنواره خیلی دیده نشده بود و پیش از آثار قبلیِ محمدیان (شاهزاده روم و فیلشاه)، صدایش به گوش تعداد زیادی از بچههای ایرانی نرسیده بود.
او صرفاً یک انیمیشنساز کاربلد نیست. محمدیان فقط یک کارگردان وطندوست نیست که انیمیشن خوب ایرانی تولید میکند. او انیمیشن دینی میسازد و مخاطبانش، محدود به داخل کشور نیستند. او در حالی که میتوانست مانند خیلیهای دیگر در استودیوهای حرفهای مرسوم مشغول کار باشد، پای کار انیمیشن دینی مانده و دنبال عافیتطلبی نبوده است. او در چنین صحنهای، مقابل ابرقدرتان انیمیشین از جمله «دیزنی» ایستاده تا دم از حق بزند. از کارهای کوتاه مانند «پرواز تا بینهایت» شروع کرد و موفق شد هم جایزه بگیرد و هم، نظر صاحبنظرانی مانند ابراهیم حاتمیکیا را جلب کند.
این روزهای اول مهر و بازگشایی مدارس ، مصادف با شروع اکران انیمشین «بچهزرنگ» است و از طرفی، سوم مهر، تولد هادی محمدیان است. در این فرسته، به 8 نکته درباره وجوه مختلف شخصیت او پرداختهایم. نکات بسیاری میشد در کنار این نکات قرار بگیرد؛ ولی بخاطر محدودیت اینستاگرام، مجبور به همین تعداد شدیم. به امید فتح گیشه جهانی توسط انیمیشن «بچه زرنگ» به کارگردانی هادی محمدیان.
آیینۀ نگاه علی نیست این نگاه
شعر انتقادی «سیدجواد شرافت» درباره وحدتشکنی
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35