به ترکش هایی که نزدیک قلبش بودند، غبطه می خوردم. می گفت:«خانم شما که توی قلب مایید»
دیگر نمی خواستم ازش دور باشم، به خصوص که فهمیده بودم خیلی از خانواده های بچه های لشکر،
جنوب زندگی می کنند. توی بازدیدی که از مناطق جنگی گذاشته بودند و بچه های لشکر را با خانواده ها دعوت کرده بودند، با خانم کریمی، خانم عبادیان صمیمی شدیم.
آنها جنوب زندگی می کردند. دیگر نمی توانستم بمانم تهران. خسته بودم از این همه دوری. منوچهر دو سه روز آمده بود ماموریت. بهش گفتم: باید ما را با خودت ببری.....
🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات
⏪ادامه دارد.....
☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف
💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠
@Baghdad0120
#یاران_گمنام_شهید_سلیمانی
#رمان
#رمان_خواندنی
1.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل مرده ایم و یاد تو جان میدهد به ما
قلبیم و بودنت ضربان میدهد به ما
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#قاسم_بن_الحسن
#baghdad0120
✨
#کلام_شهید
وقتی فرزندش به دنیا آمد، به همسرش پیغام داد : «عکس فرزندم رای برای من نفرستید ،زیرا میترسم دلم بلرزدو برگردم ایران و وابسته اش شوم ».
#شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_حسن_شاطری #شهید_مدافع_حرم_حسن_شاطری حسن شاطری در تیرماه سال ۱۳۴۱
✨
#روز_شمار_دفاع_از_حرم
🕊
#شهید_حمزه_کاظمی
#شهید_مدافع_حرم_حمزه_کاظمی
شهید حمزه کاظمی در شهریور سال ۱۳۴۸ در استان اهواز متولد شدند
فوق لیسانس رشته اطلاعات استراتژیک را در دانشگاه تهران اخذ کردند.
وی از دوران نوجوانی وارد بسیج شدند و در سال 1369 استخدام رسمی سپاه شدند. البته در سال 1366 در سردشت مجروح شیمایی شدند.
کاظمی در سال 1394 به صورت افتخاری به سوریه اعزام شدند و در ۲۵ بهمن سال 1395 در منطقه طاموره واقع در شمال حلب به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
کاظمی مسئولیت فرماندهی تیپ فاطمیون را به عهده داشتند، او به همراه شهید مهدی قاسمی برای شناسایی منطقه ماموریت داشتند، اما پس از شهادت قاسمی برای این که پیکر ایشان دست گروهک های تکفیری نرسد، پس از آرام شدن منطقه برای عقب آوردن پیکر به منطقه می روند که با ضرب گلوله تک تیرانداز زخمی و در 47 سالگی به فیض شهادت نائل می شوند.
پس از ناامنی منطقه توسط تکفیری ها، آن ها 500 میلیون تومان بابت پس دادن پیکر شهید طلب کردند، اما همسر ایشان قبول نکرد و گفت هدیه که خدا داده است بابت آن پول نمی دهند و باید این هدیه را به خداوند داد.
پیکر ایشان با برخی خانواده های کشور سوریه در منطقه به صورت دسته جمعی در کاورها دفن شده بودند و پس از گذشت یک سال و آزادسازی منطقه پیکر شهید حمزه کاظمی با پلاک گردن شناسایی شدند.
مزارش در گلزار شهدای کرمانشاه قرار دارد
#صلوات 🌷
#مدافعان_حرم
#قاسم_بن_الحسن
#شهدای_مدافع_حرم
@baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_حمزه_کاظمی #شهید_مدافع_حرم_حمزه_کاظمی شهید حمزه کاظمی در شهریور س
✨
#روز_شمار_دفاع_از_حرم
🕊
#شهید_رضا_ایزدیار
#شهید_مدافع_حرم_رضا_ایزدیار
رضا ایزدیار در ۸ سال دفاع مقدس ۳۰ ماه حضور مستمر و فعال داشت و فرمانده پدافند هوایی لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) بود
در جریان جنگ سوریه و محاصره حرم حضرت زینب و کشتار وحشیانه داعش، با اصرار زیاد به طور داوطلبانه به این کشور اعزام شد. از آنجایی که یکی از گروهانهای لشکر فاطمیون فرمانده نداشته، رضا ایزدیار به عنوان فرمانده یکی از گروهانهای لشکر فاطمیون به سوریه اعزام شد و ۳۵ روز پس از اعزام، در ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۴ در حومه شهر حلب در سن ۴۷ سالگی بر اثر اصابت تیر به پهلویش به شهادت رسید.
داعش که قصد مبادله ی پیکر شهید با ۱۰ تن از اسرای خود را داشت، با مخالفت همسر شهید مواجه شد. سرانجام پیکر او که از طریق DNA شناسایی شد، یکسال بعد به آغوش میهن بازگشت و در ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ در گلزار شهدای جوادآباد به خاک سپرده شد.
#صلوات 🌷
#مدافعان_حرم
#قاسم_بن_الحسن
#شهدای_مدافع_حرم
@baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_رضا_ایزدیار #شهید_مدافع_حرم_رضا_ایزدیار رضا ایزدیار در ۸ سال دفاع
✨
#روز_شمار_دفاع_از_حرم
🕊
#شهید_مهدی_قاسمی
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_قاسمی
حاج مهدی قاسمی از فرماندهان نیروی مقاومت بسیج که برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) راهی سوریه شده بود، همچنان پیکر پاک این شهید به دیار و نزد خانواده خود بازنگشته است. خاطرنشان میشود مهدی قاسمی در تله طاموره ریف شمالی حلب و در اثر اصابت گلوله تک تیرانداز به شهادت رسید.شجاعت شهید مهدی قاسمی همیشه زبانزد همرزمانش بود، به گونهای که جانشین وی در شب عملیات نقل میکند: حاجی شب عملیات اولین نفری از گروهان بود که به تنهایی وارد مقر مسلحین شد.
#صلوات 🌷
#مدافعان_حرم
#قاسم_بن_الحسن
#شهدای_مدافع_حرم
@baghdad0120
✨
بخشےازنامہآقـابہحاجقـاسم :
-مننگرانجـانتوهستم ..!
پاسخحاجقـاسم :
+جـانمنهزارانبارفداۍشما ..!
#قاسم_بن_الحسن
✨
#خاطره
گاهی اوقات #شهادت تاثیرش از موندن بیشتره
توی #فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود.
با همه رو بوسی و #احوالپرسی میکرد.
نگران شدم! قبل اینکه برسیم پای #هواپیما، همراه شدیم.
توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم. دستش را فشار دادم و گفتم: «#حاجی ! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی میافته برات...»
گفت: «این #مردم خیلی #عزیز هستن»
بعد با لحن شوخی گفت:
«تو که از شهادت نمیترسیدی!»
#قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم:
«حاجی من نگفتم از شهادت میترسم!»
صد تا مثل من فدای شما بشه.
شما الان امید #بچه_یتیمها هستید. شما الان #امید بچههای #مظلوم عراق و.. هستید»
خندید و گفت:
«نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره»
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم #
🍃همراهان بزرگوار
✨سلام علیکم✨
هرشب با رمان های
عاشقانه های شهدایی🌷
در خدمتتون هستیم
#قسمت_چهاردهم
داستان( #مجـیـــر )
🍃✨
💠
🍀بسم الله الرحمن الرحیم 🍀
📝 #قسمت_چهاردهم
قرار شد برود خانه پیدا کند
و بیاید ما را ببرد. شروع کردم اثاث را جمع و جور کردن.
منوچهر زنگ زد که خانه پیدا کرده؛ یک خانه ی دو طبقه در دزفول.
یکی از بچه های لشکر، آقای موسوی،
با خانمش قرار بود با ما زندگی کنند.
همه ی وسایل را جمع کردم.
به کسی چیزی نگفتم تا دم رفتن. نه خانواده ی من نه خانواده ی منوچهر؛ هیچ کس راضی نبود به رفتن ما.
می گفتند: همه جای دنیا جنگ می شود، زن و بچه را بر می دارند می روند یه گوشه ی امن.
شما می خواهید بروید زیر آتش؟
فقط گوش می دادم.
آخر گفتم:همه حرف هایتان را زدید.