فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه شیعه باید مثل گل آفتاب گردان باشه...!
هرجا که آفتاب ولایت،
آقا سید علی خامنهای باشد،
او باید خودش رو به اون طرف بچرخاند.
تولدتون مبارک #حضرت_آقا ❤️
#رهبر #خامنه_ای
#مقام_معظم_رهبری
#قاسم_بن_الحسن
eitaa.com/baghdad0120
سایه ات کم نشود از سرمان حضرت یار
#رهبری
#رهبرانه
#حضرت_آقا
#مقام_معظم_دلبری
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
#خامنهای هیچ وقت تسلیم
نخواهد شد ...
این سرسختِ دوستداشتنی
همیشه در کنار #مردم است ...
#اللهم_احفظ_قائدنا_امام_الخامنه_ای
#رهبر_مقتدر_جهان_اسلام #به_صلابت_حیدریش_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #سایه_ات_مستدام_آقا_جان #رهبرم_خار_چشم_دشمن #جانم_فدای_رهبرم #حضرت_آقا #لبیک_یا_خامنه_ای #قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_چهل_و_یکم 🔹 ساکت بودم و از نفس زدنهایم وحشتم را حس میکرد که به سمتم چرخید، ه
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_چهل_و_دوم
🔹 از اینهمه دستپاچگی، مادرش خندید و ابوالفضل دیگر دلیلی برای پنهانکاری نداشت که با نمک لحنش پاسخ داد :«داداش من دارم میرم تو راحت حرفاتو بزنی، تو کجا میخوای بیای؟»
از صراحت شوخ ابوالفضل اینبار من هم به خنده افتادم و خنده بیصدایم مقاومت مصطفی را شکست که بیهیچ حرفی سر جایش نشست و میدیدم زیر پردهای از خنده، نگاهش میدرخشد و بهنرمی میلرزد.
🔹 مادرش به بهانه بدرقه ابوالفضل بهزحمت از جا بلند شد، با هم از اتاق بیرون رفتند و دیگر برنگشت.
باران #احساسش به حدی شدید بود که با چتر پلکم چشمانم را پوشاندم و او ساده شروع کرد :«شاید فکر کنید الان تو این وضعیت نباید این خواسته رو مطرح میکردم.»
🔹 و من از همان سحر #حرم منتظر بودم حرفی بزند و امشب قسمت شده بود شرح #عشقش را بشنوم که لحنش هم مثل دلش برایم لرزید :«چند روز قبل با برادرتون صحبت کردم، گفتن همه چی به خودتون بستگی داره.»
نگاهش تشنه پاسخی به سمت چشمه چشمانم آمد و من در برابر اینهمه احساسش کلمه کم آورده بودم که با آهنگ آرمشبخش صدایش جانم را نوازش داد :«همونجوری که این مدت بهم اعتماد کردید، میتونید تا آخر عمر بهم #اعتماد کنید؟»
🔹 طعم #عشقش به کام دلم بهقدری شیرین بود که در برابرش تنها پلکی زدم و او از همین اشاره چشمم، پاسخش را گرفت که لبخندی شیرین لبهایش را ربود و ساکت سر به زیر انداخت.
در این شهر هیچکدام آشنایی نداشتیم که چند روز بعد تنها با حضور ابوالفضل و مادرش در دفتر #رهبری در زینبیه عقد کردیم.
🔹 کنارم که نشست گرمای شانههایش را حس کردم و از صبح برای چندمین بار صدای تیراندازی در #زینبیه بلند شده بود که دستم را میان انگشتانش محکم گرفت و زیر گوشم اولین #عاشقانهاش را خرج کرد :«باورم نمیشه دستت رو گرفتم!»
از حرارت لمس احساسش، گرمای #عشقش در تمام رگهایم دوید و نگاهم را با ناز به سمت چشمانش کشیدم که ضربهای شیشههای اتاق را در هم شکست.
🔹 مصطفی با هر دو دستش سر و صورتم را پوشاند و شانههایم را طوری کشید که هر دو با هم روی زمین افتادیم.
بدنمان بین پایههای صندلی و میز شیشهای سفره #عقد مانده بود، تمام تنم میان دستانش از ترس میلرزید و همچنان رگبار #گلوله به در و دیوار اتاق و چهارچوب پنجره میخورد.
🔹 ابوالفضل خودش را از اتاق کناری رسانده و فریاد #وحشتزدهاش را میشنیدم :«از بیرون ساختمون رو به گلوله بستن!» مصطفی دستانش را روی سر و کمرم سپر کرده بود تا بلند نشوم و مضطرب صدایم میکرد :«زینب حالت خوبه؟»
زبانم به سقف دهانم چسبیده و او میخواست بدنم را روی زمین بکشد که دستان ابوالفضل به کمک آمد. خمیده وارد اتاق شده بود و شانههایم را گرفت و با یک تکان از بین صندلی تا در اتاق کشید.
🔹 مصطفی به سرعت خودش را از اتاق بیرون کشید و رگبار گلوله از پنجرههای بدون شیشه همچنان دیوار مقابل را میکوبید که جیغم در گلو خفه شد.
مادر مصطفی کنار دیگر کارکنان دفتر #رهبری گوشه یکی از اتاقها پناه گرفته بود، ابوالفضل در پناه بازوانش مرا تا آنجا برد و او مادرانه در آغوشم کشید.
🔹 مصطفی پوشیده در پیراهن سفید و کت و شلوار نوک مدادی #دامادیاش هراسان دنبال اسلحهای میگشت و چند نفر از کارکنان دفتر فقط کلت کمری داشتند که ابوالفضل فریاد کشید :«این بیشرفها دارن با #مسلسل و دوشکا میزنن، ما با کلت چیکار میخوایم بکنیم؟»
روحانی مسئول دفتر تلاش میکرد ما را آرام کند و فرصتی برای آرامش نبود که تمام در و پنجرههای دفتر را به رگبار بسته بودند.
🔹 مصطفی از کنار دیوار خودش را تا گوشه پنجره کشاند و صحنهای دید که لبهایش سفید شد، به سمت ابوالفضل چرخید و با صدایی خفه خبر داد :«اینا کیِ وقت کردن دو طرف خیابون رو با سنگچین ببندن؟»
من نمیدانستم اما ظاهراً این کار در جنگ شهری #دمشق عادت #تروریستها شده بود که جوانی از کارمندان دفتر آیه را خواند :«میخوان راه کمک ارتش رو ببندن که این وسط گیرمون بندازن!»
🔹 و جوان دیگری با صدایی عصبی وحشیگری ناگهانیشان را تحلیل کرد :«هر چی تو حمص و حلب و دمشق تلفات میدن از چشم #رهبری ایران میبینن! دستشون به #حضرت_آقا نمیرسه، دفترش رو میکوبن!»
سرسام مسلسلها لحظهای قطع نمیشد، میترسیدم به دفتر حمله کنند و تنها #زن جوان این ساختمان من بودم که مقابل چشمان همسر و برادرم به خودم میلرزیدم.
🔹 چشمان ابوالفضل به پای حال خرابم آتش گرفته و گونههای مصطفی از #غیرت همسر جوانش گُر گرفته بود که سرگردان دور خودش میچرخید.
از صحبتهای درگوشی مردان دفتر پیدا بود فاتحه این حمله را خواندهاند که یکیشان با #تهران تماس گرفت و صدایش را بلند کرد :«ما ده دیقه دیگه بیشتر نمیتونیم #مقاومت کنیم!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✨🦋
baghdad0120
✨️🇮🇷
#جهاد_تبیین : خنثیکنندهی توطئهی دشمن
■ شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز که به معنای واقعی کلمه، میوهی دل ملّت و امید آیندهی این کشورید، به مسئلهی #تبیین اهمیت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تاثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و #انقلاب_اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و به خصوص جوانها، #حرکت_تبیین خنثیكنندهی این توطئهی دشمن و این حرکت دشمن است.
- فرازی از سخنرانی مقام معظم رهبری، مندرج در کتاب #جهاد_تبیین در اندیشهی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مُدَّ ظلهالعالی)، صفحه ۲۳ 📘
#جهاد_تبیین_و_روشنگری
#جهاد_تبیین_و_افشاگری
#جهاد_تبیین_واجب_فوری_عینی
#امام_خامنه_ای
#حضرت_آقا
#رهبر_معظم_انقلاب
#ایران_مقتدر #لبیک_یا_خامنه_ای #قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
#جهاد_تبیین 📢
🟢 چه نوع تحرّکی #جهاد محسوب میشود⁉️
● جهاد یعنی چه؟ هر تحرّکی اسمش جهاد نیست. تحرّکی با خصوصیاتی اسمش جهاد است. یکی از خصوصیات این تحرّک که اسمش جهاد است، این است که انسان بداند این در مقابل دشمن است؛ یعنی بداند در مقابل یک #حرکت_خصمانه و غرضآلودی است که دارد انجام میگیرد. حرکتی که در مقابل یک چنین جهتگیریِ خصمانه وجود دارد، یکی از شرایط اصلی جهاد است.
جهت دومی که در مفهوم جهاد حتماً بایستی ملاحظه بشود، استمرار و همهجانبگی است، هوشمندانه بودن است، مخلصانه بودن است. اینجور تحرّکی اسمش #جهاد است.
بنابراین #جهاد_اقتصادی یعنی حرکت مستمرِّ همهجانبهی هدفدارِ ملت ایران با نیّت خنثیکردن و عقیمکردنِ تلاشِ خصمآلود و غرضآلودِ دشمن.
- در دیدار فعالان بخشهای اقتصادی کشور ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
#جهاد_تبیین_جهاد_تبیین
#جهاد_تبیین_و_روشنگری
#جهاد_تبیین_و_افشاگری
#جهاد_تبیین_واجب_فوری_عینی
#مردم_هوشیار_باشید
#امام_خامنه_ای
#حضرت_آقا
#آقا
#خامنه_ای
#رهبر_معظم_انقلاب
@baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمانروای دلبر...!😍
🌺 آغاز زعامت علمدار عصر ظهور بر امام زمان ارواحنا فداه و منتظرانش مبارک باد
#رهبرانه
#حضرت_آقا
#قاسم_بن_الحسن