eitaa logo
baghdad0120
1.3هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4هزار ویدیو
25 فایل
#بسم_الله_قاصم_الجبارین ـــ ـ ـ ـــ🍃 مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ تاسیس: جمعه، ۱۳ دی ۱۳۹۸ #قاسم_بن_الحسن را در همه پیام رسان ها دنبال کنید #چ۴۵
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا شب هارو واسه دیدنت تو خواب دوست دارم. بچه ی نوزاد رو واسه نوزاد رباب دوست دارم. حالمو تو هفته شب جمعه خراب دوست دارم. @baghdad0120
مجموعه سایبری فرهنگی بغداد٠۱۲٠ _عضو شوید... https://ble.ir/baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سلیمانی: ما باید افتخار کنیم که ما در مکتبی قرار داریم و پیرو مذهبی هستیم که، سالار آن، سالار شهیدان کربلاست. @baghdad0120
🏴✨ ذکر شریف ، ورد زبان ما شده : خداوند را سپاسگزاریم که رایج‌ترین کلمه‌ای که بر همه ما روزانه و در هر مسئله‌ای، در هر حادثه‌ای حتی بدون ای جاری کرده و ورد زبان ما شده است، کلمه «(ع) » است. @baghdad0120
🔳 | ساعت به وقت عاشقـــ01:20 ـقی ✨ باز دوباره شب جمعه شد و باز بی قرار یار، باز لحظه ی شهادت و باز این دست های تنهای بی قرار. غم ظهور و نیامدنت بس نبود عزیزِ جان؟ این درد جانسوز هم بر آن اضافه شد و لبریز شد کاسه ی صبر جان. پس از این دیگر شب های جمعه هیچ وقت مثل گذشته نخواهد بود... ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد جمعه... 😞💔 جانان بگو پس نوبت ما کی میرسد؟ دنیا بدون تو دیگر جای قشنگی نیست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️"یا الله! بدمِ المظلوم... عجّل فرج المظلوم..." » پروردگارا! به خونِ آن پدرِ مظلوم قسم... ظهورِ فرزند مظلومش را برسان! @baghdad0120
«در طی سال ها زندگی بهترین دوران را در سپاه داشتم و بهترین دوستان را در سپاه انتخاب کردم و بهترین آدم ها در روی زمین پاسداران می باشند و امیدوارم به جمع شهدای پاسداران قرار بگیرم و افتخار می کنم که سربازی کوچک برای حرمین خانم حضرت زینب(س) و خانم حضرت رقیه(س) اگر قبول کنند باشم ». @baghdad0120
baghdad0120
#نذر_حجاب 🎥 اهدای بسته حجاب چادر به بانوی عاشق حجاب و حیای زینبی توسط گردان فرهنگی سایبری زینبیه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تهیه و خرید بسته حجاب چادر و اهدای آن به بانوی دوستدار حیای فاطمی و حجاب زینبی توسط گردان فرهنگی سایبری زینبیه. شما دوستان هم می توانید در کارهای خدا پسندانه خیریه قاسم بن الحسن سهیم باشید 🌱 با عضویت در صندوق و پرداخت ماهیانه ۲٠هزار تومان ✨✨✨ شماره کارت: 💳| ۶۰۳۷ ۶۹۱۵ ۷۱۱۳ ۲۰۰۰ اعظم السادات حسینی حسین اباد صندوق خیریه قاسم بن الحسن @baghdad0120
🔴 رنگ شیطان میگویند شیطان برای فریب انسان هر روز به رنگی خود را می آراید. یک روز سبز یک روز بنفش یک روز صورتی و..... باور کنید این تشابه رنگ لباس از گرفته تا و تا نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان اتفاقی نیست. جریانات شیطانی در تمام دنیا یک شبکه هماهنگ دارند و ابایی هم ندارند که از نمادهای مشترک یا رنگ های مشترک استفاده کنند. آنها اتفاقا سعی میکنند با بکار بردن رنگ و نماد مشترک و پیوستگی خود را صریحا اعلام کنند. چیزی که بنظر ما شاید جدی و مهم نباشد و بچگانه فرض شود اما برای آنها یک اسلوب و روش کاری در مواجه با است. @baghdad0120
وقایع هفتم محرم : ابن زیاد به عمر بن سعد نامه‌ای بدین شرح نوشت: «اما بعد؛ آب را بر حسین و اصحابش ببند و قطره‌ای آب ننوشند، چنانچه با عثمان بن عفان عمل شد.» عمر بن سعد فورا عمرو بن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا شریعه فرات را محاصره کردند و آب را از حسین (ع) و اصحابش منع کردند و نمی‌گذاشتند قطره‌ای از آن ببرند و این حادثه سه روز پیش از شهادت حسین(ع) بود. در این روز بود كه خبر رسیدن مسلم بن عوسجه كه شبانه از كوفه به كربلا آمده و خود را ‏به سپاه امام رساند، یاران را خوشحال و شادمان كرد. مسلم اولین شهید ‏عاشوراست. @baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خرید و اهدای لباس به کودکان نیازمند توسط خیریه قاسم بن الحسن در طرح در این طرح خدا پسندانه ۲٠ دست لباس بین کودکان نیازمند، ۳ ماهه الئ ۵ساله در یکی از روستاهای یزد توزیع و اهدا گردید. شما دوستان هم می توانید در کارهای خدا پسندانه خیریه قاسم بن الحسن سهیم باشید 🌱 با عضویت در صندوق و پرداخت ماهیانه ۲٠هزار تومان 💳 | ۶۰۳۷ ۶۹۱۵ ۷۱۱۳ ۲۰۰۰ اعظم السادات حسینی حسین اباد صندوق خیریه قاسم بن الحسن @baghdad0120
01:20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام رضا (ع) می‌فرماید: «من کان منا و لم یطع الله فلیس منا» «هر کس خودش را از ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست!.» (سفینه البحار ۲/ ص ۹۸) @baghdad0120
baghdad0120
✨ خاطراتی از شهید #حاج_قاسم_سلیمانی #قسمت_بیستم ــــــــــــــ ـ ـ ـ ــــــــــ✨ ✅ راوی سردار چهار
خاطراتی از شهید ـــــــــــــــ ـ ـ ـــــ✨ ✅ راوی سردار چهارباغی یک روز در جنوب حلب در جلسه‌ای نشسته بودم که حاج قاسم به من گفت بیا و رئیس ستاد اینجا بشو؛ گفتم من دارم در توپخانه کار می‌کنم و حقیقتا دیگر زیاد هم نمی‌خواهم بمانم. نهایتا تا یک سال دیگر باشم. اواخر کار بود که حلب، جنوب آن و نبل و الزهرا آزاد شده بود و تمام تمرکز حاج قاسم این بود که راه زمینی دمشق به بغداد را باز کند. به او گفتم اجازه بدهید من از سوریه بروم. شرایط بسیار سختی را تحمل کرده بودم؛ هر روز و هر شب عملیات آن هم با شلیک‌های بسیار زیاد، مغز آدم تکان می‌خورد. تعدادی از دوستانم مثل شهید سمایی، ذاکر حیدری، حامد جوانی، سیدسجاد حسینی و ستار عباسی هم شهید شده بودند و زخمی هم زیادی داده بودیم. حتی از بچه‌های سوری و فاطمیون. ولی حاج قاسم گفت نه. دشمن به پشت دروازه‌های حماه رسیده بود و شرایط سختی بود. حاج قاسم دائم می‌آمد و با نیروهای ارتش سوریه جلسه می‌گذاشت. توپخانه‌ها را هم متحرک کرده بودیم. هر شب جابجایی و پیش روی و عقب روی، به چپ و راست تا این که توانستیم حماه را حفظ کنیم. یک بار دیگر در حماه به حاج قاسم گفتم اجازه بدهید من دیگر به ایران بروم؛ گفت حاج محمود نرو، واجب است اینجا بمانی ولی اگر می‌خواهی بروی، 15 روز  به ایران برو و 15 روز اینجا باش. من هم اگرچه خانواده‌ام را هم به دمشق برده بودم ولی چون دائم در حلب و حماه بودیم و نمی‌توانستم پیش آنها باشم خانواده را به ایران فرستادم. گفتم نمی‌شود یک روز اینجا و یک روز آنجا باشم. گفت اگر به ایران بروی می‌خواهی چه کار کنی؟ گفتم یک کاری می‌کنم؛ گفت پس بیا فرمانده توپخانه نیروی قدس بشو. به تهران آمدیم و یک جلسه گذاشتیم و قرار شد به سوریه بروم و توپخانه را تحویل بدهم و برگردم. قبل از تحویل دادن توپخانه، حاج قاسم گفت می‌خواهیم در شرق سوریه عملیات کنیم. به فرودگاه «سین» در شرق آمدیم و به سمت «تدمر» رفتیم و تدمر را آزاد کردیم. شرایط خیلی سخت بود؛ ماه رمضان بود و ما در تدمر عملیات می‌کردیم. هرچه می‌کردیم روز تمام نمی‌شد. شب نمی‌شد؛ تلفن می‌زدیم، جلسه می‌گذاشتیم ولی باز می‌دیدیم تازه ساعت 3 بعدازظهر است؛ کلی خودمان را سرگرم می‌کردیم، می‌دیدیم ساعت 4 شده است؛ انگار عقربه ساعت جلو نمی‌رفت؛ در بیابان‌های تدمر، دهانمان از تشنگی خشک شده بود. من و ابوباقر دو نفری با ماشین این ور و آن ور می‌رفتیم و به خدا التماس می‌کردیم تا اذان مغرب را بگویند تا بتوانیم افطار کنیم. 30 روز در این شرایط عملیات کردیم. بعد از آن قرار بود به توپخانه نیروی قدس بیایم که به دلایلی نشد؛ اما حاج قاسم را همیشه می‌دیدم و اگر کاری داشتند برایش پیگیری می‌کردم. کارم دیگر در سوریه تمام شده بود و در تابستان سال 1396 آنجا را تحویل دادم و با کلی خاطرات تلخ و شیرین که حالا تمامش برایم شیرین است آنجا را تحویل دادم و به ایران آمدم. یک روز در تهران در قرارگاه خاتم بودم که یکی صدایم کرد. برگشتم دیدم حاج قاسم است. گفت چطوری؟ چند روز پیش در یک جای خوب به فکرت بودم؛ گفتم کجا؟ گفت بعدا می‌گویم. بعدا فهمیدم گویا خدمت حضرت آقا نام من را برای دریافت مدال نصر داده بود. این مدال در یک مراسمی با حضور حاج قاسم و آقای باقری به نمایندگی از حضرت آقا به بنده هم داده شد. 💠ادامه دارد ... اللهم عجل لولیک الفرج التماس دعای شهادت @baghdad0120