🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
۴- على محمد شيرازى در كتاب: «بيان» كه بابيه آن را مهمترين آثار وى به شمار آورده است، از جمله آيات خداوندى! به اشكال ذيل رقم شده است.
بر اساس نگرش ادبى، بر آثار على محمد شيرازى است، كه جميع محققان امر بابيت و بهائيت، مقام عقلى، ادبيات آثار على محمد شيرازى را در سطحى بسيار پائين و ناچيز دانسته اند.
مرحوم علامه شيخ محمد هادى تهرانى، در مقدمه اى كه بر كتاب منهاج الطالبين حاجى حسينقلى كه در رد مسلك باب و بهاء نگاشته است، پيرامون نقد ادبى... آثار على محمد شيرازى مى نويسد:
«وعلى هذا النمط تكلم بهذيان يكشف عن جنونه و حمقه و فى مواضع آخر (وانّ يوسف أحب ألى أبينا منا قدسبق من علم اللَّه حرفاً مستسراً مقنعا على السر محتجبا فى سطر غائباً فى السر المستسر مرتفعاً عما فى ايدينا و ايدى العالمين جميعاً). فمثل هذا الكلام لايحتاج الى الابطال و انما يتوقف ابطال دعوى صاحبه إلى نشر كلماته و إظهار معجزاته و كراماته و لعمرى أنّه قد بلغ دركات الهذيان و القباحة حدّ الإعجاز»
از سوى ديگر علومى كه در آثار على محمد شيرازى، مورد توجه و تأكيد قرار گرفته است: همانا علم كيميا، علم سيميا، علم حروف، طلسمات، قرطاس، تسخيرات است!
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۷۶
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثاردر كتاب «پنج شأن» على محمد شيرازى مى نويسد:
«واللَّه كل علم تجذب به نفس عن كل ماخلق و يخلق من كل شي ء مثل ما انتم فى القرطاس تحكيون اوفى التسخير تذكرون اوفى الفرق و الوصل تحدثون وللَّه علم الطلسمات كلهن من قبل و من بعد قل ان اللَّه ليحبن ذلك العلم و انه علم الاعداد الحروف مثل ما انتم فى الباء صورة الاثنين تكتبون قل ان هذا العلم ممتنع منيع من اوتى فضلا عظيماً و انا لنحين ان تنشئن فى ذلك العلم من كتاب حتى يستضيئن بذكره المتدققون. [۱] »
(و براى خدا است هر علمى كه جالب باشد براى نفوس در گذشته و آينده مانند علم قرطاس كه حكايت مى كنيد و يا مثل علم تسخير كه ذكر مى كنيد و يا از قسمت وصل و فصل خبر مى دهيد و براى خدا است تمام علم طلسمات در گذشته و آينده و بگوى كه خداوند دوست مى دارد اين علم را و آن علم اعداد و حروف است مثل اينكه عدد حرف
(ب) دو مى باشد و بگوى كه علم بسيار پر قيمت است و به هر كسى كه داده شده فضيلت زيادى داده شده است و ما دوست مى داريم كه در اين كتابى بنويسيم تا اهل تحقيق از آن استفاده كنند. )
📗[۱]: ص ۳۰۵.
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۷۷
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
على محمد شيرازى در اين خصوص حدود (۱۵) صفحه از كتاب خود را به علوم مذكور و اصطلاحات غريبه اختصاص داده است و در مقابل در باب عاشر از واحد رابع كتاب بيان مى نويسد:
«و نهى شده از انشاء مالايسمن و لايغنى مثل اصول و منطق و قواعد فقهيه و حكميه و علم لغات غير مستعملة و ما يشبهه هذا و ماقد فصل فى الصرف و النحو فان قدر ما يكتفى للتأدبين ما يعرف الفاعل و المفعول و مادونهما من شؤنها اومادون ذلك لن يغفراللَّه العبد اذا اشتغل».
(و نهى شده است از انشاء علومى كه فائده ندارد و انسان را بى نياز نمى كند مانند علم اصول و منطق و قواعد فقهيه و حكميه و علم لغاتى كه غير مستعمله است و نظير آنها و آنچه در علم صرف و نحو تفصيل داده مى شود، زيرا مقدارى كه كفايت مى كند اهل ادب و محصلين را، به اندازه يادگرفتن قواعدى است كه امتياز فاعل را از مفعول بدهد، و اما آنچه به جز اينها است خداوند نخواهد بخشيد كسانى را كه اشتغال به آنها داشته باشند).
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۷۷
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
جالب توجه در اين است كه حسينعلى ميرزا در كتاب «ايقان» كه در واقع آن را براى اثبات دعاوى على محمد شيرازى نگاشته است، بدون توجه به اين علائق على محمد شيرازى كه علوم مذكور را از جمله علوم الهى تلقى كرده! در رد نظريه حاج محمد كريم خان كرمانى مى نويسد: «از جمله علوم مهم فلسفه و علم كيميا و علم سيميا را مذكور نموده و ادراك اين علوم فانيه مردوده را شرط ادراك علوم باقيه قدسيه شمرده سبحان اللَّه با اين ادراك چه اعتراضات و تهمتها كه به هياكل علم نامتناهى الهى وارد آورد.... هويدا است كه اينگونه علومات لم يزل مردود حق بوده و هست و چگونه علومى كه مردود است، نزد علماى حقيقى، ادراك آن شرط ادراك معارج معراج مى شود با اينكه صاحب معراج حرفى از اين علوم محدود محجوبه حمل نفرموده».
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۷۸
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
به هر حال علوم مورد توجه على محمد شيرازى در برگيرنده غالب نوشتجات اوست. به نحوى كه مى بايست تأليفات او را با توجه به «طلسمات، كيميا، سيميا، و علوم حروف و... » مورد رسيدگى قرار داد. با اين همه توجه بر اين مسئله در آثار على محمد شيرازى ضرورى است كه كتب ايشان در زمينه هاى ديگر از اشتباهات زيادى برخوردار است كه اهل تحقيق در آثار خود به آنها اشاره هاى دقيق و ظريفى كرده اند كه لايحصى است.
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۷۸
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثاراز اين رو به خاطر رعايت اختصار در كلام، ذيلًا به چند نمونه اشاره مى كنيم و از موضوع مى گذريم:
۱- مرحوم اعتضاد السلطنه در كتاب: فتنه باب مى نويسد: «وقتى كتابى از كتب وى كه به دست مريدانش بود در مجلس مرحوم ميرزا آقا خان نورى كه صدراعظم بود آوردند و به اين چاكر آستان خسرو عجم دادند. چون لختى ملاحظه كردم ديدم نوشته است: قوام عالم بروجود هيجده تن باشد: اول خود من كه سيد على محمد بابم، پس مطلب را به صدر اعظم گفتم زياده مايه تعجب و اسباب خنده شد. »
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۷۸
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
۲- مرحوم ميرزا صالح اقتصاد مراغى در كتاب «ايقاظ» يا بيدارى در كشف خيانات دينى و وطنى بهائيان مى نويسد: «آقاى سيد باب مى نويسد: «نظر كن در امت داود پانصد سال در زبور تربيت شدند تا آنكه به كمال رسيدند بعد كه موسى ظاهر شد قليلى كه اهل حكمت و بصيرت زبور بودند ايمان آوردند و مابقى ماندند و كل مابين خود و خدا خود را محقق مى دانستند نه اين بود كه مى خواستند مكابره با حق كنند مثل حالت خودت كه غرضت مكابره با حق نيست بلكه دوست مى دارى كه يقين حاصل نمائى و مؤمن بشوى امت داود را هم مثل خود تصور كن كه اگر يقين مى نمودند كه موسى همان پيغمبر است كه داود خبر داده احدى از امت آن خطور دون ايمان نمى كرد چگونه آنكه كافر شود و حال آنكه از يوم ظهور موسى تا اوّل اين ظهور دو هزار و دويست و هفتاد سال گذشته و هنوز در حروف زبور باقى هستند در دين خود و ما بين خود و خداى گمان مى كنند كه مثابند حال بين ما بين خود و خدائى كه ادعا مى كنند نزد يهودىها لاشي ء است چگونه نزد خالق كل و همچنين نظر نموده در امت موسى پانصد سال تربيت شدند تا آنكه به
كمال رسيدند و آنچه وعده داده بود موسى به ايشان از ظهور عيسى ظاهر شد و قليلى كه از اهل حكمت و بصيرت بودند ايمان به عيسى آورده مابقى همه كمال جد و جهد را نمودند و ما بين خود و خدا مى خواستند كه به آنچه موسى گفته ايمان آورند ولى يقين ننمودند و ماندند كه تا الان مانده اند و هنوز منتظرند پيغمبرى را كه موسى خبر داده و بين خود وخداى خود را مثاب مى دانند
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۷۹
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
حال بين كه ادعائى كه مى كنند ما بين خود و خدا ما يقين نكرديم كه عيسى همان پيغمبر است كه موسى خبر داده الى آخر بعداً «آقا ميرزا غلامحسين حكيم بنابى» برداشته سؤال مى كند اينكه سيد باب مسئله داود را مى نويسد اين چه نوع است؟ عباس افندى جواب داده رفوگرى مى كند فوراً اشتباهات كفّار را در حق اسلام به ميان حرف مى آرد كه كلًاّ منافى همديگر است و عين كلمات سيد باب شهادت مى دهد كه نه از قلم كاتب افتاده ونه داودى ديگر موجود بوده مكتوب عباس افندى در جواب سؤال شخص مذكور اين است. »
«به واسطه جناب امين جناب ميرزا غلامحسين طبيب بنابى عليه بهاء اللَّه الابهى»
«هو اللَّه»
«اى ثابت بر پيمان نامه شما رسيد هر چند ابداً فرصت تحرير نيست ولى با وجود اين مختصر جواب مرقوم مى گردد و اين نظر به محبت روح و فؤاد به آن معدن حب وداد است حكايت حضرت داود را جواب مفصل به شخص ديگر مرقوم گرديده صورت آن جواب در ضمن اين مكتوب است و اما پانصد سال كه بين حضرت موسى و حضرت مسيح در الواح حضرت اعلى منصوص است اين از غلط كاتب است اصل هزار و پانصد بوده ولى از قلم كاتب افتاده چنانچه در ساير الواح هزار و پانصد مخصوص بارى هميشه اينگونه مغرضين بوده اند بل اشد از اين چنانچه در زمان حضرت رسول عليه السلام از جمله عاص بن وائل وقتى شنيد كه اين آيه مباركه نازل شد أنْتُمْ وَ ماتَعْبُدونَ حَطَبُ جَهَنَّم گفت و اللَّه ان محمداً قد سقط بقوله زيرا به صراحت در قرآن مى فرمايد كه حضرت مسيح پيغمبر عظيم بود و به صراحت مى فرمايد كه مسيحيان عبادت مسيح مى كنند و معتقد به الوهيت او هستند و در اين آيه منصوص است كه عابد و معبود هر دو در نارند پس حضرت مسيح نعوذباللَّه حطب جهنم است و حال اينكه مقصود در آيه مباركه معبودهاى حيوانى و نباتى و حجرى بود نه معبود [۱]
----------
[۱]: از اين كلمه چنين مفهوم است كه گويا به معبود انسانى معتقد است.
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۸۰
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
انسانى و از ذوى العقل بارى در جاى ديگر پيش در حضرت رسول حاضر شد عرض كرد كه اگر حيوانى از كوهى بيفتد و بميرد كى او را كشته؟ فرمودند: خدا، عرض كرد: گوشت او آيا حلال و پاك است؟ فرمودند: حرام و نجس است عرض كرد: اين گوسفندى را كه تو سر مى برى و مى كشى لحم او چگونه است؟ فرمودند: پاك و حلال است. فرياد برآورد كه اى مردمان ملاحظه كنيد و انصاف بدهيد گوسفندى را كه خدا بكشد نجس است و حرام است و گوسفندى را كه او بكشد پاك و حلال است. اين چه بى انصافى است و اين چه بى عقلى؟
بارى از اين قبيل اعتراضات بسيار اما فرمايش مبارك فى الفرقان قال على: انا الحى الذى لااموت كلمه فرقان بر جميع كتب الهى وارد چنانچه بر تورات نيز اطلاق شده است هر كلمه اى كه فارق بين حق و باطل ست بر آن فرقان اطلاق مى شود
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۸۰
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
بارى اى حبيب روحانى اسم واحد بر انبياى متعدده واقع گشته حتى در قرآن اسمعيل دو اسمعيل است يكى ابن ابراهيم عليهما السلام و اسمعيل ديگر از انبياى بنى اسرائيل است و هر دو در قرآن مذكور مراجعت كنيد خواهيد يافت چه بسيار از انبياء در انجيل و تورات مذكور نبودند ولى در قرآن مذكور شدند مثل نبى اللَّه صالح صاحب ناقه مثل نبى اللَّه هود وهمچنين انبياى كثيرى در تورات مذكور ولى در قرآن غير موجود و همچنين انبيائى به اشاره مذكور من دون تصريح اسم چنانچه اصحاب رس مى فرمايد انبيائى بودند كه در كنار رود ارس مبعوث شدند و اسمائشان نه در تورات و نه در انجيل و نه در فرقان مذكور الى آخر. »
در لوح يكى از احبّاى اسكندرونه در خصوص حضرت داود اين عبارت مذكور:
«هو اللَّه»
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۸۱
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
«در الواح حضرت اعلى ذكر داودى هست كه پيش از حضرت موسى بود بعضى را گمان چنان كه مقصود داود بن يسار است و حال آنكه حضرت داود بن يسار بعد از حضرت موسى بود لهذا مغلين و معرضين كه در كمينند اين را بهانه نمودند و بر سر منابر
استغفراللَّه ذكر جهل و نادانى كردند اما حقيقت حال اين است كه دو داود است يكى پيش از حضرت موسى و ديگرى بعد از موسى چنانكه دو اسمعيل است يك اسمعيل بن ابراهيم و اسمعيل ديگر، از انبياى بنى اسرائيل است اما در اين عبارت كه مرقوم نموده ايد مقصود داودبن يسا است و تقريباً دو هزار و چند عصر و قرن پيش از حضرت اعلى بود، ظهور خامسى كه مى فرمايد يكى خود حضرت داود است و ديگرى حضرت مسيح و ديگرى حضرت رسول و ديگرى حضرت اعلى و خامسى جمال مبارك زيرا جمال مبارك در ايام حضرت اعلى روحى له الفداء مشهور آفاق گشتند الى آخر. »
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۸۱
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫
🕸ث) انكار دعاوى
🔹فداك روحى
🔸چ) نقد آثار
«حال از ارباب انصاف متمنى است كه درست به بطون كلمات مذكوره توجه فرمايند و منافات كلام را بسنجند اول اينكه سيد باب به خطا رفته شكى نيست و البته شخصى كه من عنداللَّه نشد از اين سهوها و نسيانها خيلى مى كند ولى با وجود اين صراحت، عباس افندى رفوگرى كرده مى گويد: پانصد سال كه بين حضرت موسى و حضرت عيسى كه در كتاب سيد باب است اين غلط كاتب است. اصل هزار و پانصد سال است در حالتى كه سيد باب پس از اينكه پانصدسال ما بين حضرت موسى و عيسى را مى نويسنددر عقبش مى نويسند كه؛ از زمان ظهور موسى تا ظهور من دوهزار و دويست وهفتاد سال بود و اين مطلب ثابت مى كند كه از قلم كاتب غلط نشده بلكه عين نوشته سيد باب است؛ زيرا اگر آنطور بود بايستى سه هزار و سيصد سال بنويسد نه دو هزار و فلان.
پس اين رفوگرى صحيح نشد و در اينكه دو داود هست كه كار نداريم اگر چه تاريخ به غير از يك داود بيشتر نشان نمى دهد، اما خود باب مى نويسدكه داود در زبور خود موسى را خبر داد درحالى كه داود صاحب زبور در اصل شريعت موسى بود نه قبل از آن، چنانچه نيز در اين شكى نداريم كتاب توراة موجودى كه بهائىها كتب آسمانى مى دانند شهادت بر اين مسئله مى دهد پس اين رنگ نيز در رفوگرى معلوم شد كه نگرفت. » [۱]
📗[۱]: ايقاظ، ص ۸۴، مرحوم ميرزا صالح مراغى، منشى محفل روحانى بهائيان بود كه پس از اينكه به مقام «مبلغى امراللَّه و ناشر نفحات اللَّه» رسيد و به احوال بهائيان و آثار آنها آشنا شد! از بهائيت روى گرداند و مسلمان شد و كتاب مذكور را در رد بهائيان نگاشت.
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،ص۲۸۱
#بهائیت
#انکار_دعاوی
🚫@bahaiyat🚫