eitaa logo
فرقه های بابیت و بهائیت
17.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹ه ) سفر به اصفهان در این دوران، ملا حسین بشرویه، منوچهرخان معتمدالدوله، حاکم اصفهان را تشویق کرد که باب را نزد خود فراخواند.(۱) از طرفی، شیراز در این زمان به بیماری وبا، آلوده و کنترل شهر از دست حسین خان خارج شده بود. بنابراین، باب با استفاده از این فرصت به اصفهان رفت و مدتی را در خانه منوچهرخان معتمد الدوله (گرجی) سپری کرد. منوچهرخان مردی مرموز بود. وی در اصل مسیحی تبار و از بازماندگان امیران گرجستان بود که آقا محمد خان قاجار او را همراه با پانزده هزار نفر از گرجستان و ارمنستان، در تفلیس، پایتخت قفقاز در شانزدهم ربیع الاول ۱۱۹۰ ه- .ق اسیر کرده بود. وی توانست با نزدیکی به دربار، محبت شاه را به خود و برادرش جلب کند، تا آنجا که در اواخر سلطنت فتح علی شاه قاجار به استانداری اصفهان منصوب شد. (۲) نکته مهم دیگر درباره منوچهرخان این است که او با وجود تظاهر به مسلمانی، در حقیقت، به اسلام بی اعتقاد بود. نبیل زرندی در تاریخ خود به نقل از منوچهرخان می نویسد: ...من تاکنون دیانت اسلام را قلباً معتقد نبودم و اقرار و اعتراف جازم به صحت اسلام نداشتم. بیانات این جوان (اشاره به باب) مرا قلباً به دیانت اسلام وادار کرد و این جوان (اشاره به باب) حقیقت اسلام را به من نشان داد. (۳) وی باب را در بهترین اتاق از عمارت خورشید جای داد و خود، کارهای مربوط به وی را بر عهده داشت. (۴)بعد از مرگ منوچهرخان، برادرش، گرگین خان که بهاییان او را «گرگین پرکین» می خواندند به جای منوچهر بر کرسی حکومت تکیه زد. وی در اولین فرصت باب را برای مجازات به پایتخت فرستاد، ولی باب هرگز به تهران نرسید؛ زیرا اجازه ورود به او ندادند، بلکه از راه های کوهستانی به قلعه ماکو تبعید شد. گویا باب در قلعه ماکو آرامش نسبی داشت؛ زیرا در آنجا با خاطر آسوده کتاب بیان را (البته ناقص)(۵) نوشت و در آن، اسلام و قرآن را منسوخ اعلام کرد. 📗۱)- هما ناطق، راه یابی فرهنگی، لندن، نشر پیام، ۱۹۸۸ م.، ص ۶۴. 📗۲)- بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهاییت (نوماسونی)، مهر فام، ۱۳۸۲، چ ۱۰، صص ۱۱۲ و ۱۱۳(با اندکی تصرف). 📗۳)- . مطالع الانوار (تاریخ نبیل زرندی)، ص ۱۷۴. 📗۴)- . همان، ص ۱۸۰. 📗۵)- میرزا احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهایی، تهران، لجنه ملی نشریات امری، ۱۳۲۶، چ۲، ص ۱۳. 📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص ۳۰_۳۱ 💀@bahaiyat💀