✨امام على عليه السلام:
🌼ذُو الشَّرَفِ لا تُبطِرُهُ مَنزِلَةٌ نالَها و إن عَظُمَت كالجَبَلِ الذي لا تُزَعزِعُهُ الرِّياحُ، و الدَّنِيُّ تُبطِرُهُ أدنى مَنزِلَةٍ كالكَلأِ الذي يُحَرِّكُهُ مَرُّ النَّسيمِ
🌸انسان شريف، به هر مقامى، هر چند بزرگ، برسد سرمست نمى شود؛ مانند كوهى كه هيچ بادى آن را به لرزه در نمى آورد؛ اما فرومايه با دست يافتن به كمترين مقام ، سرمست مى شود؛ همانند بوته علفى كه وزش نسيمى آن را مى جنباند
📚غرر الحكم ،حدیث۵۱۹۷
💚 حدیث _روز
💀@bahaiyat💀
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نشر_حداکثری
❇️ سخنان سردار نوعی اقدم
اجر شش سال خدمتش را هدیه میدهد به شما.
⭕️حتما گوش بدهید.
#انتخابات
💀@bahaiyat💀
ب: دعوى بابيت
مضامين مذكور را به نحوى صريحتر از على محمد شيرازى در نامهاى كه به «محمد شاه قاجار» در اوائل سال ١٢۶۴ ه ق، از زندان ماكو نوشت، و «شوقى افندى» آن را در پاورقى كتاب: «مطالع الانوار» (١) و «اشراق خاورى» در كتاب «رحيق مختوم» (٢) به آن تصريح كردهاند: چنين مىخوانيم: «خدا را شاهد مىگيرم به اينكه و حداينت او و نبوت او و ولايت خلفاى رسول او ظاهر نمىشود مگر به مرآت چهارم. كه پرتوى از سه مرآت قبلى است و خدا مرا از طينتى پاك آفريده و به اين مقام رسانيده.» در اين بيان على محمد شيرازى، تعاليم شيخيه را در مورد مرآت چهارم يا ركن رابع بخوبى مشاهده مىكنيم.
سپس ادامه مىدهند: «بجان خودم سوگند اگر اطاعت فرمان حجة اللّٰه كه روح من و ديگر موجودات فدايش باد واجب نبود هر آينه ترا به اين گفتار آگاه نمىساختيم.»
و در همان زندان ماكو، رسالهاى نگاشته است كه «فاضل مازندرانى» در كتاب «ظهور الحق» (٣) به آن تصريح و از جمله نقل مىكند كه على محمد شيرازى نوشته است:
«حيث اشار الحجة عليه السلام في دعائه في شهر رجب المرجّب: و بمقاماتك التى...» (۴) همچنين در پاسخ سؤالات يكى از پيروان خود، در زندان ماكو، به نقل از فاضل مازندرانى در كتاب: «ظهور الحق» مىنويسد:
«وانّ ما كتب بانّ باب الإمام لابدّ ان يكون مرآته فهو حق لاريب فيه، كما انّ الامام هو مرآت اللّٰه جلّ جلاله و انّ ما كتب ان السيد رحمة اللّٰه عليه ما ادعى حكم الذى انّ ادّعيت و لذا لم يظهر منه خوارق العادات فقد اشتبه الأمر عليك وسمعت قوله في كثير من الاوقات. وايّاك و اسم العامرية إننّى أخاف عليها من فم المتكلم. اما سمعت قوله في حق من يجتبى بعده بتلك الأشعار في كثير من الاوقات:
يا صغير السنّ يارطب البدنيا قريب العهد من شرب اللّبن» (۵)
با چنين تصريحى به بابيت سيّد كاظم رشتى و تمسك سيد به شعر فوق از اشعار حلاج:
كه على محمد شيرازى آن را ملاك دعوى بابيت سيد كاظم مىداند و بواسطۀ تمثل به آن، بابيت خود را اراده كرده است. مع ذلك كتب بابيان، مراد سيد كاظم را از ذكر اشعار مذكور، على محمد شيرازى تلقى كردهاند كه بنا به آنچه گذشت خلاف صريح، گفتۀ على محمد شيرازى است. خاصه آنكه حلاج اين اشعار را خطاب به حضرت حجة بن الحسن عسكرى عليه السلام در شرائطى از زمان اظهار داشته كه حضرت بيش از ۵ سال از عمرش نگذشته بود. در حاليكه على محمد شيرازى در آن ايام ٢۴ ساله بوده و اين سن با تمثل به شعر حلاج چه نسبت و سازشى دارد كه «ميرزا جانى كاشانى» مىنويسد: «در بعضى از اشعار به سن آن سيد عالم (اشاره) نمودهاند كه يا صغير السن...» (۶) بدين روال، و آنچه كه مسلم است، على محمد شيرازى از سال ۱۲۶۰ تا ۱۲۶۴ه . ق، ادّعاى بابيت امام زمان حضرت حجة بن الحسن عسكرى عليه السلام را داشته است.
📗۱)ص۱۹۹
📗٢) . ج١، ص۵٨١
📗٣) . جزء سوم، صص١٣ - ١۶
📗۴) . متن دعائى است مخصوص ماه رجب، كه جناب «حسين بن روح» نائب سوم امام حجة بن الحسن عسكرى عليه السلام ، از ناحيۀ امام ضبط و نقل كرده است. مراجعه شود به «وقايع الايام» مرحوم حاج شيخ عباس قمى، باب يازدهم، و كتاب: «مفاتيح الجنان».
📗۵) . «نقطة الكاف»، ص١٠٣.
📗۶) . «نقطة الكاف»، ص١٠٣.
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۷۲-۱۷۳
#بهائیت
#دعوی_بابیت
💀@bahaiyat💀
ه-) واقعه بدشت
هر یک از گردانندگان این ماجرا، لقبی جدید و معنوی پیدا کرد: محمدعلی بارفروشی به «قدوس»، قره العین به «طاهره» و میرزا حسین علی به «بهاءالله» ملقب شدند.(۱) تمام هزینه های حاضران در جلسه بدشت که حدود هشتاد نفر از بابیان بودند، بر عهده میرزا حسین علی نوری (بهاءالله) بود.
نکته دیگر درباره واقعه بدشت، عربده-کشی های مستانه رهبران بابی بود که بی هیچ ملاحظه ای، خدا و خداپرستی را به مسخره گرفته بودند، اگرچه در واقع «الله یستهزئ بهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون». (بقره: ۱۵) عباس افندی (عبدالبهاء) می نویسد: «جناب طاهره، انی انا اللّه را در بدشت تا عنان آسمان به اعلی الندا بلند نمود و همچنین بعضی احباء در بدشت». (۲)
در پانزدهم شعبان ۱۲۶۴ه- .ق، وقتی بدشتیان به نزدیک روستای نیالا رسیدند، مردم با دیدن طاهره و قدوس در یک کجاوه که با صدای بلند اشعاری می خواندند، برآشفتند و به آنان حمله کردند.(۳) به این ترتیب، بدشتیان پراکنده شدند و سران بابی گریختند. برخی منابع بهایی، از این برخورد به «غضب الهی» تعبیر کرده اند که در نتیجه رفتار غیراخلاقی بابی ها در بدشت رخ داد. (۴)
میرزا حسین علی به سختی از این غائله نجات یافت و همراه قره العین به سوی زادگاه پدری خود، روستای تاکر نور گریخت
📗۱- نک: مطالع الانوار، صص ۲۶۹ و ۲۷۰.
📗۲- مکاتیب عبدالبهاء، ج ۲، ص۲۵۵.
📗۳- امانت، ص ۳۲۸.
📗۴- نک: مطالع الانوار، ص ۲۷۵.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۴۴-۴۵
#تحلیل_نقد_بهائیت
#فتنه_بابیان
#واقعه_بدشت
💀@bahaiyat💀
🕸و) ترور شهید ثالث
اشاره
صاحب ریحانه الادب درباره شهادت علامه ملا محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث، یکی از بزرگان شیعه و مخالفان شیخ احمد احسائی آورده است که در اوایل پیدایش فتنه بابیه و نخستین سال به قدرت رسیدن ناصرالدین شاه، به سبب تلاش های دینی این عالم اسلامی و دفاع او از شریعت که از عادات فطری اش بود، تصمیم به قتل وی گرفتند. ماجرا از این قرار بود:
شبی به حسب عادت معمول به مسجد رفت و مشغول فریضه نماز شد. هنگامی که به مسجد رفت، چند نفر به وی هجوم آوردند و هشت نقطه از گردنش را به نیزه مجروح کردند و متواری شدند و حاج ملامحمدتقی برغانی پس از انتقال به منزلش بعد از دو روز در هفده ذی القعده سال ۱۲۶۳ هجری قمری به رحمت ایزدی پیوست و در جوار شاه زاده حسین قزوین به خاک سپرده شد. (۱)
📗۱)ریحانه الادب، ج ۱، ص ۲۴۷.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۴۵-۴۶
#تحلیل_نقد_بهائیت
#شهید_ثالث
💀@bahaiyat💀