اذان ظهر به افق تهران
به حق شهدا اللهم عجل لولیک الفرج
شهید مدافع حرم میثم نجفی(۱۳۹۴)
شهید مدافع حرم رضا ملائی(۱۳۹۴ )
شهید مدافع حرم حسین محرابی(۱۳۹۵ )
شهید مدافع حرم منصور عباسی(۱۳۹۶ )
شهید مدافع حرم میلاد بدری(۱۳۹۴)
شهید مدافع حرم مجتبی زکوی زاده(۱۳۹۴ )
سالروز شهادت تان گرامی باد شهدای بزرگوارم 💐💐💐💐💐
#معرفی_شهید
🔸تاریخ تولد : 1374/01/06
🔸محل تولد : امیدیه - خوزستان
🔸تاریخ شهادت : 1394/09/10
🔸محل شهادت : حلب - سوریه
🔸محل مزار شهید : گلزار شهدای امیدیه خوزستان
#شهید_میلاد_بدری
#دستنوشته_شهید:
وعده دیدار ما بهشت جاویدان الله “ان شاءالله” و در آخر دعا برای دیگران را فراموش نکنید و برای سلامتی و ظهور حضرت حجت “عجل الله تعالی فرجه الشریف” دعا کنید و برای بنده حقیر طلب آمرزش کنید.
سرداران شهید باکری
#خاطرات_شهدا
🔰يك روز ميلاد آمد پيش من و گفت: مادر دارم ميروم رزمايش و لباس نظامي بگيرم ، من متوجه شدم رفتنش جدي است و خودش برگشت به من گفت:: مادر چند جا ثبت نام كردهام اسمم درنيامده است ، بايد تو برايم دعا كني كه اين دفعه مقدمات سفرم فراهم شود.
🔰خيلي خونش براي رفتن ميجوشيد. نهايتاً 22 آبان 94 اعزامش به سوريه از تيپ امام حسن مجتبي (ع) بهبهان فراهم شد. ميلاد ديد كه من با رفتن او خيلي بيتابی ميكنم، گفت: مادر شهادت هم بدون رضايت مادر مورد قبول واقع نميشود و از تو ميخواهم براي رفتنم رضايت كامل داشته باشی.
🔰با خودم كنار آمدم خانوادههایی هستند که سه شهید و چهار شهید دارند من یکی از پسرانم را میخواهم فدای اسلام کنم. و توانستم راضي شوم ميلاد به سوريه برود و گفتم: مادر برو به سلامت. هرچه خدا خواست همان ميشود و اگر قسمت من باشي برميگردي و اگر قسمتت شهادت است مباركت باشد و اين آخرين كلام من و پسرم در لحظه جدا شدن از يكديگر بود.
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_میلاد_بدری🌷
#سالروز_شهادت
سرداران شهید باکری
:
#فرازے_از_وصیت_نامہ:
مرا حلال ڪنید و همانند حضرت زینب صبور باشید و در شهادت من بے قرارے نڪنید و شاد باشید ڪہ با عنایت امام رئوفم علے بن موسے الرضا (ع) فرزند سراپا تقصیر شما را پذیرفتہ اند.
هر خانمے ڪہ چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (ع) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد.
#شهید_حسین_محرابی
#سالروز_شـهادت 🌷
سرداران شهید باکری
#لا_اله_الا_الله
.
.
یک بار داشت از خاطرات شناسایی می گفت. از چای و نان پختن در قایق صحبت می کرد که ناگهان به فکر فرو رفت و پس از چند لحظه سکوت، آهی کشید و سرش را تکان داد و گفت: «از فرزندانم خبری ندارم.» هنوز حرفش تمام نشده بود که گفت: «لااله الاالله»...
پس از شهادتش، همسرش گفت: «نگران بچه هایش بود. چون دو روز قبل از عملیات به منزل تلفن کرده بود و من متاسفانه در خانه نبودم و بچه ها را به بیمارستان برده بودم و همسایه مان به او گفته بود بچه هایت مریض اند.» او نگران احسان وآسیه اش بود اما این قدر این مرد به خدا نزدیک بود که با گفتن «لا اله الاالله» دلش آرام می گرفت...
( #آقاحمیدوامثال آقاحمیدها از پدر بودن گذشتن تامن وشما امروز در آرامش باشیم... آیا قدردان خونشون هستیم؟؟!!)
#جاویدالاثر #شهیدحمیدباکری #فرمانده_بیادعا