سرداران شهید باکری
#معرفی_شهدا
#شهید_جمشید_صیادی🌷
👈 سوم بهمن ۱۳۴۴، در روستای گلجه از توابع شهر ابهر به دنیا آمد.
پدرش روحالله نام داشت و شغلش پارچهفروشی بود
👈 بیستم بهمن ۱۳۶۴، در شلمچه به شهادتـــ🌷🕊ــــ رسید. اثری از پیکرش به دست نیامده بود
👈. سرانجام پیکر مطهرش در شهریور ماه سال۱۳۹۷ شناسایی و در گلزار شهدای الوند به خاک سپرده شد.🌹🕊
#سالـروز_شهـادت
سرداران شهید باکری
❣
🔻 #شهید حمید قشونی
شبِ ۲۱ بهمن ماه سالروز شهادت بسیجی شهید حمید قشونی است.
شهید حمید قشونی فرزند حسنعلی در تاریخ ۱۳۴۹ در ویس به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد.
او از همان کودکی فردی پر جنب و جوش و فعال بود و در امور کشاورزی در تابستان های گرم جنوب در کنار پدر کار میکرد.
پدرش را در ۱۲ سالگی از دست داد و در آغوش پر مهر و محبت مادرش پرورش یافت.
پس از شروع جنگ و با تشکیل بسیج مستضعفین در ویس به همراه دیگر دوستانش به عضویت آن در آمد و از آن به بعد بخش مهمی از زندگیش در بسیج سپری شد.
شهید حمید قشونی در سن ۱۵ سالگی پس از دوره آموزش نظامی آمادگی خود را برای رفتن به جبهه اعلام کرد ولی به خاطر سن کم مانع رفتنش شد اما او با دست بردن در شناسنامه و با تغییر سن خود راهی جبهه شد و به عنوان تک تیرانداز در گردان کربلا لشکر ۷ولی عصر مشغول به خدمت شد.
تحول روحی شدید او در جریان آشنایی با بچه های بسیج و حضور معنوی در جبهه ها از او نوجوانی که به تکلیف دینی خود توجه بسیاری نشان میداد به وجود آورد.
شهید حمید قشونی وقتی از جبهه باز می گشت مدت اندک مرخصی خود را در بسیج سپری میکرد.
او در جواب مادرش که به او گفته بود هنوز سنات برای حضور در جبهه ها مناسب نیست و از طرفی برادرانت در جبهه حضور دارند و فعلا از رفتن صرف نظر کن میگفت من وقتی مراسم تشییع شهدا را میبینم شرمنده میشوم که چرا خانواده ما شهیدی در راه اسلام تقدیم نکرده است.
سرانجام این بسیجی دلاور در عملیات شکوهمند والفجر۸ در شب عملیات در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ در حالی به عنوان کمک تیربارچی بود در حال عبور از رودخانه خروشان اروند بر اثر اصابت خمپاره به قایقش به شهادت رسید.
و پیکر مطهر او پس از یک هفته از دهانه خلیج فارس کشف و در زادگاهش در شهر ویس به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی
🌺کتاب رهپویان عشق
(شهدای شهر ویس)
سرداران شهید باکری
#والفجر۸ شروع شد!
غواصها زدند بہ آب...
دعاڪنید بہ سلامت برسند آنطرف اروند..
مے گویند #اروند ڪوسہ دارد...
#سالروز_آغاز_عملیات_والفجر_۸
ساعت ۲۲:۱۰ _۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴
#مکن_ای_صبح_طلوع
سرداران شهید باکری
هنوز در شب والفجر هشت مانده دلم ...
نحوه حرکت هر یک از گروهانهای غواصی
در اروندرود در والفجر هشت به صورت سه
ستون با فاصله های ده متری از یکدیگر بود
که برای جلوگیری از پراکندگی با رشته طنابی
بهم متصل بودند. و این طناب حکایتها دارد،
زخمیها که میدیدند قادر به ادامه راه نیستند
و وجودشان باعث توقفِحرکت است،صحنهای
عجیب را به نمایش می گذارند ! آرام طناب را
رها میکردند و خودشان را به امواج اروند
میسپردند و میرفتند ...
هنوز در شب والفجر هشت مانده دلم
که از رها شدن دست همرهان خجلم
در این شبانه که غواص درد مواجم
به دستگیری یاران رفته محتاجم
اگرچه دور گمانم نبود دیر شوید
قرار بود شهیدانه دستگیر شوید
" محمدعلی مودب "
#بیستم_بهمنماه
#سالروز_عملیات_والفجر۸
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات