سرداران شهید باکری
#خداحافظ_فرمانده؛
#یادداشت یک #شهید برای فرمانده شهیدش «مهدی باکری» ...
در یک لحظه قایق در میان چند انفجار بالا و پایین میرود. سر میدزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه میگذراند.
#شهید_محمد_قنبرلو فرمانده گردان بدرلشگر 31 عاشورا در عملیات بدربود که سردار شهید مهدی باکری را در شرق دجله و در عملیات بدر در حالی که مجروح بود، در قایق گذاشت. .
آنچه می خوانید #دلنوشته_ای از این شهید برای #سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری است... .
#خداحافظ_فرمانده
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند😔 .
قایق از میان گلولهها راهی برای خود مییابد و پیش میرود. سکان در دست " #رضا لطفی است. .
پیکر زخمی آقا مهدی را در گوشهای از قایق خواباندهاند. خون از پیشانیش میجوشد و سرازیر میشود😔.
شعاعی از نور کمرنگ غروب آفتاب اسفندماه جلوه دیگری به #چهره_آقامهدی داده است. .
#زخمی هستم ولی همه فکرم پیش #آقامهدی است. .
بعید میدانم مرغ از قفس پریده باکری دوباره به حصار قفس برگردد.😔 .
لبهایش مترنم است. با اینکه در زیر آن آتش شدید فرصتی برای شنیدن نیست ولی به لبهایش چشم میدوزم. .
الله و الله... الحمدلله، الله و الله... الحمدلله
در یک لحظه #قایق در میان چند انفجار بالا و پایین میرود. سر میدزدم و "لطفی"، قایق را سالم از میان معرکه میگذراند.
ناگهان نگاهم روی #سیلبند ثابت میماند. عراقیها به روی سیلبند آمدهاند و بسوی قایق روی آب #شلیک میکنند. هنوز چشم از سیلبند بر نداشتهام که آرپیجی زنها دوباره شلیک میکنند و قایق را هالهای از آتش در میان میگیرد...
روی دجله غوطهورم. موج انفجار آرپیجی بداخل آب پرتابم کرده است. دست و پا میزنم و خود را روی آب نگه میدارم. لاشه قایق در فاصلهای دور در میان شعلههای آتش میسوزد... .
(شهید محمد قنبرلو
#همیشه تکیه کلامش این بودکه بعدازمهدی زنده ماندن ارزش نداردوبایدشهیدشدوپیش #مهدی عزیزرفت⚘
در #وصیت نامه اش گفته:چطور ممکن است انسان #شاهد_شهادت و سوختن #پیکرمطهرباکری ها باشد و خود گوشه ای بنشیند و در پی #مقام و زندگی و رفاه باشد » . ...
#عملیاتبدر
#فرمانده
#شهیدمهدیباکری
#شهیدمحمدقنبرلو
#خداحافظفرمانده
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#اللهم_صل_على_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم .
#شلمچه #شلمچه_بوی_چادر_خاکی_مادر_میدهد #شلمچه_قطعه_ای_از_بهشت_است
#غروب_دلگیر
#کانال_سرداران_شهید_باکری_تلگرام_ایتا👇
@bakeri_channel