eitaa logo
بختیاری آنلاین
2.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
15.3هزار ویدیو
104 فایل
بختیاری آنلاین کانالی ممتاز پیگیری حقوق و مطالبات بختیاری ها در مناطق بختیاری نشین همفکری در جهت رشد علمی،آشنایی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و آداب رسوم و موسیقی پاک بختیاری آشنایی با اهل قلم اطلاعات عمومی سازنده کانال حمید بهرامی دشتکی @OSB1777 نشر آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام افسون هستم ازیه خانواده ی۶نفره که دوتابرادردارم یه خواهر داداشمم با دیدنم انگارداغ دلش تازه شده بود میخواست بزنم که مامانم نذاشت..بابام ساکم روپرت کردبیرون گفت:بروتوجای تواین خونه نداری منم به ناچارازخونش امدبیرون رفتم توپارک نشستم..توشهرخودم‌غریب بودم روی نداشتم خونه ی کسی برم بایدتوپارک میموندم..توشهرخودم غریب بودم روی رفتن به خونه ی کسی روهم نداشتم.مادرم بنده خدامدام پیام میدادافسون کجای نمیخواستم بیشترازاین اذیتش کنم گفتم خونه ی یه دوست قدیمی هستم نگرانم نباش..روصندلی نشسته بودم رفت وامدادمهارونگاه میکردم وهرچی میگذشت پارک خلوتترمیشدترس منم بیشترنمیتونستم اونجابمونم چون اخرشب پرازمعتادوکارتون خواب میشدبایدمیرفت یکی ازپارکهای که اسکان موقت مسافرهابود..خلاصه اون شب رومن توپارک به سربردم‌ ازترسم تاصبح نخوابیدم وفرداصبح زودرفتم کلانتری ازدست خانواده ی حامدبه جرم ادم ربایی شکایت کردم توشرح پرونده نوشتم خونه نبودم امدن بچه هارودزدیدن... تاپرونده بخوادمراحل قانونیش روطی کنه دوسه روزی طول کشیدومن همچنان توپارک میخوابیدم.. ادامه 👇 سلام افسون هستم ازیه خانواده ی۶نفره که دوتابرادردارم یه خواهر مادرم هرموقع زنگ میزدمیگفتم شبها خونه ی دوستم میخوابم دنبال کارهای شکایت هستم این وسط ازافسانه هیچ خبری نبودحتی یه بارم بهم زنگ نزد با اینکه میدونست اصفهانم‌ هرچندازش توقعی هم نداشتم.خانواده ی حامد وقتی فهمیدن من ازشون شکایت کردم شروع کردن به تهدیدکردن و پدر شوهرم گفت همه چی پسرم روازت میگیرم مثل یه اشغال میندازمت بیرون..روندپرونده ی من بخاطرشکایت خانواده ی حامدطولانی شدونمتونستم این مدت توپارک بمونم..زهراخانم وقتی فهمیدفعلاموندگارم ادرس خونه ی دختر خواهرش روتواصفهان بهم دادگفت: برو پیشش من بهش زنگ میزنم..گفتم همسرش هست من روم نمیشه درست نیست..گفت شوهرش ماشین سنگین داره وبیشتراوقات سفره،خلاصه به ادرسی که زهراخانم داد رفتم ..دخترخواهرزهراخانم باسه تابچه کوچیک تویه خونه ی نقلی تمیززندگی میکردومثل خاله اش خیلی مهربون مهمان نواز بود..بچه هاش روکه دیدم بغضم ترکیددست خودم نبوددلتنگ بچه هام بودم که چندروی ندیده بودمشون ازشون بیخبربودم.. ادامه بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎ دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯