eitaa logo
بختیاری آنلاین
2.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
15.3هزار ویدیو
104 فایل
بختیاری آنلاین کانالی ممتاز پیگیری حقوق و مطالبات بختیاری ها در مناطق بختیاری نشین همفکری در جهت رشد علمی،آشنایی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و آداب رسوم و موسیقی پاک بختیاری آشنایی با اهل قلم اطلاعات عمومی سازنده کانال حمید بهرامی دشتکی @OSB1777 نشر آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی من چگونه رفت؟ مگر دوستم نداشت؟ آخر چه خواستم که دگر دوستم نداشت؟ ‌ آن اشک‌های شوق در آغازِ هر سلام آن خنده‌ها چه بود؟ اگر دوستم نداشت ‌ آه ای دل صبورِ کماکان در انتظار! آه ای نگاه مانده به در! دوستم نداشت ‌ کار رقیب بود که نامهربان من از روز دیدنش به نظر دوستم نداشت ‌ من تا سحر به گریه و او تا سحر به خواب دردا که قدر خواب سحر دوستم نداشت... . ‌ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
تک درختی خسته ام در بیشه زاری دور دست روزگاری چلچله بر شاخه هایم مینشست سایه من اعتباری بود بهر بیشه زار حال اما من ندارم لحظه ای صبر و قرار برگ و بارم رو به زردی رفته حتی در بهار ریشه ام آبی نمی یابد که باشم استوار با شروع خشکسالی بیشه هم خشکیده است در درون بستر آن خار و خس روئیده است این حوالی روستایی هست در قلب کویر گله ی آنها گهی رد میشود از این مسیر چون ندارم منفعت دیگر برای روستا اره اش را تیز کرده کدخدای روستا آخ اگر باران ببارد باز درمان میشوم ور نه با تیغ تبرها چوب قلیان میشوم نیک میدانم که آبادی بدون آب نیست لحظه ای کوتاه شاید میتوان بی آب زیست https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
توجّه کرده‌ای وقتی که می‌گویی خداحافظ دلم اندازه‌ی شبهای بی مهتاب می‌گیرد؟! شبتون در پناه حق https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
نقش جمال یار را تا که به دل کشیده‌ام یک‌سره مهر این و آن از دل خود بریده‌ام هر نظرم که بگذرد جلوهٔ رویش از نظر بار دگر نکوترش بینم از آنچه دیده‌ام عشق مجال کی دهد تا که بگویمی چسان تیر بلای عشق او بر دل و جان خریده‌ام سوزم و ریزم اشک غم، شمع‌صفت به‌پای دل در طلبش چه خارها بر دل خود خلیده‌ام چاک دل از فراق او می‌زنم و نمی‌زند بخیه به پاره‌های دل، کز غم او دریده‌ام این دل سنگم آب شد زآتش اشتیاق شه بس‌که به ناله روز و شب، کورهٔ دل دمیده‌ام شرح نمی‌توان دهم سوزش حال خود به‌جز ریزش اشک دیده و خون دل چکیده‌ام حیران تا کی از غمش، اشک به دامن آورد؟ چون دل داغ‌دار خود هیچ دلی ندیده‌ام https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
مسکنم ساکن صحرای فنا می‌داند همه کس حال من بی‌سر و پا می‌داند پاکبازم همه کس طور مرا می‌داند عاشقی همچو مَنَت نیست خدا می‌داند چارهٔ من کن و مگذار که بیچاره شوم سر خود گیرم و از کوی تو آواره شوم از سر کوی تو با دیدهٔ تر خواهم رفت چهره آلوده به خوناب جگر خواهم رفت تا نظر می‌کنی از پیش نظر خواهم رفت گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت نه که این بار چو هر بار دگر خواهم رفت نیست بازآمدنم باز اگر خواهم رفت از جفای تو من زار چو رفتم ، رفتم لطف کن لطف که این بار چو رفتم ، رفتم چند در کوی تو با خاک برابر باشم؟ چند پا مال جفای تو ستمگر باشم؟ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
از عاشقی نشانه بیاور برای من من عاشقم، بهانه بیاور برای من من قانعم، کبوتر پرواز نیستم یک دام، آب و دانه بیاور برای من یک زنجره شبانه برایت می‌آورم یک حنجره ترانه بیاور برای من یک ذره مهربان شو و با مهربانی‌ات خورشید را به خانه بیاور برای من از های و هوی صلح بزرگان دلم گرفت یک قهر کودکانه بیاور برای من https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
مرا از خاک مجنون آفریدند به جان خسته ام غم را کشیدند خدایا با که گویم این غم و درد که شاخ زندگی آسان بریدند چنان دلگیرم از دنیای بی رحم که پرواز قناری را ندیدند میان باغ دل آن نوگلم را به تیغ کینه ای از ریشه چیدند چو مار خوش‌ خط و خالی دریغا دل رنجیده را محکم گزیدند به روی بام دل گندم فشاندم کبوتر گشتن و آسان پریدند شدم آن یوسف تنهای بی کس که گرگان روح و جسمش را دریدند فراوان زخم خوردم از همه کس به شبها شمع گریان را ندیدند سراغ شادمانی را گرفتم به روی آئینه غم را دمیدند چو مرغان قفس خاموش و دلتنگ شبی تنها از این دنیا رهیدند شدم حیران از این نامردمی ها وفا کردم ولی از ما رمیدند نوای پر حزین و خسته ام را (رها) این ناکسان آیا شنیدند ؟ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
در غیاب روی ماهت، شور باران رفته است شور و شادی بهاران از دل و جان رفته است غیبت و رنج فراقت نیست مشکل‌زا دگر حس درد و نسخه و درمان ز یاران رفته است منکر و معروف دیگر، جای هم بنشسته‌اند حال توبه از وجود اهل عصیان رفته است آنقدر تاریک و بی نورند دلها که نگو جلد قرآن مانده اما، متن قرآن رفته است کاش برگردی دگر! ای وارث آل عبا فهم و درک واقعی از نسل انسان رفته است غزه می‌سوزد دمادم، آتش کینه به‌پاست خود تو می‌دانی چه‌ها بر جان آنان رفته است یا اباصلح اغثنا، صبح صادق کن طلوع ظلم جا کرده به دلها، نور ایمان رفته است https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آن قصه شنیدید که در باغ، یکی روز از جور تبر، زار بنالید سپیدار کز من نه دگر بیخ و بنی ماند و نه شاخی از تیشهٔ هیزم شکن و ارهٔ نجار این با کِه توان گفت که در عین بلندی دست قَدَرَم کرد بناگاه نگونسار گفتش تبر آهسته که جرم تو همین بس کاین موسم حاصل بُوَد و نیست ترا بار تا شام نیفتاد صدای تبر از گوش شد توده در آن باغ، سحر هیمهٔ بسیار دهقان چو تنور خود ازین هیمه برافروخت بگریست سپیدار و چنین گفت دگر بار آوَخ که شدم هیزم و آتشگر گیتی اندام مرا سوخت چنین ز آتش ادبار هر شاخه‌ام افتاد در آخر به تنوری زین جامه نه یک پود بجا ماند و نه یک تار چون ریشهٔ من کنده شد از باغ و بخشکید در صفحهٔ ایام، نه گل باد و نه گلزار از سوختن خویش همی زارم و گریم آن را که بسوزند، چو من گریه کند زار کو دولت و فیروزی و آسایش و آرام کو دعوی دیروزی و آن پایه و مقدار خندید برو شعله که از دست که نالی ناچیزی تو کرد بدینگونه تو را خوار آن شاخ که سر بر کشد و میوه نیارد فرجام به جز سوختنش نیست سزاوار جز دانش و حکمت نبود میوهٔ انسان ای میوه فروش هنر، این دکه و بازار از گفتهٔ ناکردهٔ بیهوده چه حاصل کردار نکو کن، که نه سودیست ز گفتار آسان گذرد گر شب و روز و مه و سالت روز عمل و مزد، بود کار تو دشوار از روز نخستین اگرت سنگ گران بود دور فلکت پست نمیکرد و سبکسار امروز، سرافرازی دی را هنری نیست میباید از امسال سخن راند، نه از پار https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند روی تو را ندیده خریدار بوده‌اند «تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟».. آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن تا غنچه‌ها به شوق تو آغوش وا کنند.. عهدی که بسته‌ایم، فراموش کی کنیم؟ صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند از ما جمال خویش مپوشان که گفته‌اند: «اهل نظر معامله با آشنا کنند».. «پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:‌ «شاهان کم التفات به حال گدا کنند» https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
عشق‌ها دام‌اند و دل‌ها صید و گیسوها کمند بگذر و بگذار، دل در هرچه می‌بینی مبند شادمانی خود غم دنیاست پس بی‌اعتنا مثل گل در محفل غم‌ها و شادی‌ها بخند با به دست آوردن و از دست دادن خو بگیر رودها هرلحظه می‌آیند و هر آن می‌روند گر‌‌‌‌ ‌‌‌‌ز خاک آرزو چون کوه دامن برکشی هیچ‌گاه از صحبت طوفان نمی‌بینی گزند آسمانی شو که از یک خاک سر بر می‌کنند بیدهای سربه‌زیر و سروهای سربلند گفت: ما با شوق دل‌کندن ز دنیا دلخوشیم گفتمش: هرکس به دنیا بست دل دیگر نکند https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
4_5944779511315830053.mp3
13.97M
▨ شعر: سگ‌ها و گرگ‌ها ▨ شاعر: مهدی اخوان ثالث https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯