عبد خدا
نظر به ارادت ویژه حقیر به مرحوم آیت الله بهجت، اولین یادداشت کانال با استناد به حکایتی شنیدنی از این عارف واصل (به نقل از فرزندشان) به شرح زیر و با پینوشتی معمارانه تقدیم میشود:
🔹هفت بار رساله آقا را بیاسم چاپ کردیم. راضی نبودند اسمشان را بنویسیم. وقتی هم که با اصرار زیاد راضی شدند، فقط اجازه دادند بنویسیم: «العبد، محمدتقی بهجت»؛ آن هم با اِکراه.
🔹کتاب مناسک حج ایشان را که چاپ کردیم، نوشتیم: «آیتالله بهجت»؛ خیلی جدی در حضور بزرگان توبیخمان کرد!
🔹هنگامی که رسالهاش چاپ شد؛ یک روز مرا کنار کشیدند و فرمودند: «علی آقا! تو هر کسی میخواهی باشی، باش! میخواهی حجتالاسلام باشی، باش! میخواهی آیتالله باشی، باش! میخواهی آیتاللهالعظمی باشی، باش! میخواهی مرجع تقلید باشی، باش! میخواهی اعلم فقها هم باشی، هیچ مانعی ندارد. پدرت یک طلبۀ معمولی بیشتر نیست!»
🔹میفرمودند: «راضی نیستم دربارهام سخنی بگویی یا خدای ناکرده، در فکر تبلیغ و جذب کسی باشی، رساله را هم به کسی نده...!
🔹 پینوشت: از مهمترین دلایل بیهویتی و اغتشاش بصری شهرهای معاصر، تلاش معماران و شهرسازان برای تشخص و جلب نظر کردن طرح ها در سیمای شهر است. عموم معماران تلاش میکنند که طرحشان، نظر مخاطب را به هر نحو ممکن به خود جلب نماید و این غایت در وجوه مختلف طرح (از هندسه و فرم گرفته تا مصالح و رنگ و ...) تاثیر میگذارد. آنگاه که همه یا اغلب قریب به اتفاق معماران و شهرسازان، به دنبال این تشخص و یونیک بودن باشند، شهرهای هزار پاره و پر از اغتشاش ما بروز مییابد که بستری است برای تفاخر و تکاثر؛ شهری که در آن، هر کس با طرحش به دنبال شاخص شدن است. دقیقا بر خلاف شهر سنتی که در آن، وجوه بیرونی ابنیه، همگی از یک نظم و قاعده کلی (چه در هندسه و الگوی کالبدی و چه در مصالح و رنگ و ...) تبعیت میکرد و هیچکس به دنبال تمایز و تشخّص کالبدی نبود (نه معمار و نه کارفرما). درنتیجه در کلیت شهر، انتظام بصری، وحدت و هویت کاملا مشهود بود.
اگر معماران و شهرسازان از سویی و مالکان و کارفرمایان هم از سوی دیگر، قدری اخلاق مدارتر بودند و هر کس به دنبال تشخّص طرح و ساختمانش نمیرفت اکنون شهرهای باهویتتری داشتیم؛ بگذریم که این روزها فروتنی و اخلاقمداری مرحوم آیت الله بهجت حتی در خود جمعهای حوزوی هم کمیاب است تا چه رسد به جمعهای معماران و شهرسازان و ...؛ سلام خدا بر او و همه کسانی که گمنامی و فروتنی را برگزیدند و شهرت را واگذاشتند.
@baladetayyeb
گوشه ای از هزینه های پنهان نحوه اداره شهرهای ما:
هم اکنون مصرف روزانه بنزین در ایران حدود ۱۰۰ میلیون لیتر است که بیش از ثلث آن، در هشت کلانشهر بزرگ ما مصرف میشود که با معضل جدی ترافیک مواجهند. هزینه تمام شده هر لیتر بنزین برای دولت (با توجه به قیمت امروز دلار و همچنین فوب خلیج فارس) حدود ۲۵ هزار تومان است یعنی دولت روی هر لیتر بنزین، بیش از ۲۰ هزار تومان سوبسید می دهد.
اگر فرض شود که از حدود ۳۵ میلیون لیتری که مصرف روزانه بنزین در کلانشهرها است، ثلث آن در ترافیک این شهرهای بزرگ سوزانده شود (که با توجه به وضعیت ترافیک این کلانشهرها به ویژه تهران عددی منطقی به نظر می رسد) آنگاه می توان چنین گفت که دولت روزانه بیش از ۲۵۰ میلیارد تومان برای سوزاندن بنزین در ترافیک کلانشهرها هزینه می دهد!
لذا هر سال، دولت بیش از ۱۰۰هزار میلیارد تومان فقط برای دود شدن بنزین در ترافیک هشت کلانشهر کشور سوبسید پرداخت می کند! یعنی حدود ۲ برابر کل بودجه شهرداری تهران در سال جاری!
دلیل اصلی این هزینه سنگین، ترافیک جدی در این کلانشهرها است که البته این ترافیک، خود از یک سو، نتیجه اشتباهات ما در نظام شهرسازی کشور و تراکم فروشی ها و بارگذاریهای مازادی است که طی دهه های قبل به تدریج انجام شد و از سوی دیگر، عدم سرمایه گذاری مناسب برای توسعه حمل و نقل عمومی است که امروزه به چنین ترافیکی منتج شده است.
پس آیا بهتر نیست که برای جلوگیری از هدر رفت بیش از پیش منابع، این روند تراکم فروشی و توسعه عمودی شهرها که علاوه بر ایجاد ترافیک، هیچ نسبتی نیز با سبک زندگی اسلامی ایرانی ندارد را متوقف کنیم؟!
@baladetayyeb
یکی از توجیهات اصلی که طی دهه های اخیر، برای تراکم فروشی و بارگذاری های مازاد در کلانشهرها ارائه می شد این بود که این تراکم فروشی ها سبب افزایش عَرضه مسکن در کلانشهرها شده و در نتیجه به شکستن قیمت مسکن و خانه دار شدن مردم کمک خواهد کرد. اما طبق جدیدترین آمار منتشر شده، طی هشت ماه اخیر، بیشترین افزایش قیمت مسکن، در مناطقی از تهران اتفاق افتاده است که نه تنها با کمبود مسکن مواجه نیستند بلکه بیشترین تعداد خانه های خالی در همین مناطق (یعنی مناطق شمالی تهران) وجود دارد. مناطق ۱ و ۲ و ۳ با حدود ۲۰ درصد افزایش قیمت مسکن، از این حیث، بیشترین رشد قیمت را داشته اند و جالب آنکه طی سالهای گذشته، بیشترین حجم از بارگذاری های مازاد و تراکم فروشی نیز در همین مناطق اتفاق افتاده است. پس مشکل کلانشهرها، کمبود عرضه مسکن نیست و این بارگذاری های مازاد و افزایش تراکم کلانشهرها، نه تنها راه حل مسئله مسکن نیست بلکه به افزایش قیمت مسکن و پیچیده تر شدن مشکل نیز دامن می زند و به علاوه با سبک زندگی اسلامی ایرانی نیز تعارضات جدی دارد. انشاالله در یادداشت های بعد به راه حل مسئله، مطابق با سبک زندگی اسلامی ایرانی خواهیم پرداخت.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از راه حل مسئله مسکن در این ویدئو تقدیم شده است. تنظیم گری بازار با سیاستهای مالیاتی از مهمترین الزامات حل مسئله مسکن در ایران است زیرا در غیر این صورت، هر چقدر هم که عرضه مسکن زیاد شود، به دلیل ماهیت سرمایهای آن (و نه مصرفی)، بخش قابل توجهی از خانههای ساخته شده به دست مصرف کننده واقعی نمیرسد و صرفا به تعداد خانههای خالی که قشر مرفه جامعه با دید سرمایهگذاری تهیه میکنند افزوده میشود.
این همان اتفاقی است که به رغم تراکم فروشیهای گسترده و افزودن بر عَرضه مسکن، طی دهههای اخیر در مناطقی از تهران (به ویژه مناطق شمالی شهر) شاهد آن بودهایم و اکنون تعداد زیادی خانه خالی و لوکس در این کلانشهر وجود دارد.
زمان: ۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها که سه گانههایی نظیر "زن، زندگی، آزادی" باب شده است، پیشنهاد میشود دیدن این کلیپ با موضوع ارتباط سه گانهی "همسر، شب، خانه" را از دست ندهید.
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حدس میزنید در حال حاضر، مساحت همه شهرها و روستاهای ما جمعا چند درصد از کل مساحت کشور است؟! شرط مهم حل مسئله مسکن در ایران را در این کلیپ مشاهده بفرمایید.
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 این کلیپ را مشاهده بفرمایید و ببینید که امام جماعت مسجد سبز شهر بورسا (از قدیمیترین مساجد بجا مانده از عثمانیان) چگونه به توریستها توضیح میدهد که اذان هر وعده با ترنم و سبک خاصی است: اذان صبح با ترنم صباحی، اذان ظهر ترنم حجازی، اذان عصر ترنم مصری، اذان مغرب ترنم سجح (که با سرعت ادا می شود) و نهایتا اذان عشاء با ترنم حزین است.
🔹 برخی حکما اعتقاد داشتند که ترنمها و موسیقیهای مختلف هم به مانند رنگها، طبع گرم و طبع سرد دارند و هر موسیقی مناسب یک زمان مشخص از شبانه روز هست.
در معماری نیز مصالح، فرمها و هندسههای مختلف، طبعهای مختلف دارند و لذا هر فرم و هندسهای مناسب هر عملکردی نیست. ولی در پیچ و خم این روزگار تباه، غالبا امروزه از موسیقی به جز پاپ و راک و از معماری به جز برجها و ساختمانهای بیهویت چیز دیگری را نمیشناسیم.
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تعبیر حکما هر چیزی حتی فرمها و مصالح و ... طبع یا مزاج مشخصی دارد. بر این اساس، سهم معماری خانه در تقویت و یا تضعیف روابط خانوادگی و تعاملات اعضای خانواده چیست؟
مدت زمان: ۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در فصلهای پاییز و زمستان که دائما خبر تعطیلی مدارس برخی کلانشهرها به ویژه تهران به علت آلودگی هوا به گوش میرسد جا دارد بپرسیم که سهم سیاستهای اشتباه شهرسازی در این آلودگیها چقدر بوده است؟ هر روز تعطیلی مدارس و ادارات و صنعت و ... چقدر برای کشور هزینه دارد؟!
چرا برخی مدیران که شعار شهر اسلامی می دهند در عمل، برخلاف اصول اولیه شهرسازی اسلامی ایرانی عمل می کنند؟! آیا تداوم اشتباهات شهرسازی دهه های قبل در کلانشهرها هیچ توجیهی دارد؟!
این کلیپ را ببینید و خودتان قضاوت بفرمایید.
مدت زمان: ۱ دقیقه و ۱۹ ثانیه
@baladetayyeb
درصد مستاجر به مالک، قاعده تعارف و آمار آسیبهای اجتماعی:
نمودار فوق نشان می دهد که نسبت مستاجر به مالک در مناطق شهری در ایران طی سالهای اخیر به طور دائم در حال افزایش بوده است. البته این آمار، مربوط به کل کشور است و آمار کلانشهرها متفاوت است (مثلا اکنون در تهران، بیش از ۵۰ درصد خانواده ها مستاجر هستند).
تداوم این روند، می تواند پایداری اجتماعی را در محلات شهری به شدت کاهش دهد. زیرا خانواده هایی که مستاجر هستند غالبا بعد از یکی دو سال مجبور به جابجایی محل سکونت خود می شوند و این جابجایی مداوم سبب میشود روابط همسایگی در محلات به علت عدم تداوم زمانی، به عمق لازم نرسد؛ بگذریم که این جابجایی های مستمر، حتی خود مفهوم محله را نیز با چالش مواجه کرده است.
لذا شناخت عمیق بین همسایه ها شکل نمی گیرد که نتیجه آن، کاهش پایداری اجتماعی و بالتبع، افزایش آمار آسیبهای اجتماعی و نرخ نزاع و ... در محلات است.
وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا: ما شما را گروه گروه قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید (حجرات/۱۳).
واژه "لِتَعَارَفُوا" در آیه فوق، بیانگر یکی از اصول مهم شهر اسلامی تحت عنوان "تعارف" به معنای شناخت است. یعنی بایستی شهر به نحوی مدیریت شود که امکان شناخت حداکثری بین ساکنان محلات به وجود آید.
اما افزایش آمار مستاجران سبب سکونتهای کوتاه مدت بخش زیادی از خانواده ها و در نتیجه، عدم شکل گیری روابط عمیق همسایگی و کاهش تعارف/شناخت همسایگان از یکدیگر میشود. یکی از دلایل افزایش آمار آسیبهای اجتماعی در شهرهای معاصر در مقایسه با شهرهای سنتی همین موضوع است.
@baladetayyeb
ارتباط تراکم فروشی با تضعیف قاعده تعارف و افزایش آسیبهای اجتماعی:
در یادداشت های قبل اشاره شد که قاعده تعارف (به معنای شناخت) از قواعد مهم شهر اسلامی است که برگرفته از واژه "لِتَعَارَفُوا" در آیه ذیل می باشد:
وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا: ما شما را گروه گروه قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید (حجرات/۱۳).
به این معنا که شهر اسلامی بایستی به نحوی مدیریت شود که امکان شناخت حداکثری ساکنان محلات از یکدیگر فراهم شود که این موضوع، سبب افزایش تعاملات شهروندی و پایداری اجتماعی خواهد شد. اما قاعده تعارف طی دهه های اخیر در کلانشهرهای ما به طرز محسوسی با چالش مواجه شده است؛ علاوه بر موضوع افزایش درصد مستاجر به مالک و جابجایی های مداوم بخشی از خانواده ها در کلانشهرها (که قبلا مورد اشاره قرار گرفت) یکی دیگر از دلایلی که سبب کاهش تعارف/شناخت عمیق شهروندان و ساکنان محلات از یکدیگر شده است سیاستهای اشتباه شهرداری ها در نحوه تامین بودجه است.
اکنون در کلانشهرها تقریبا ۶۰ تا ۷۰ درصد بودجه، از محل عوارض صدور پروانه ساخت و روشهای مشابه دیگر تامین میشود که اصطلاحا این نوع منابع را منابع ناپایدار می گویند. این در حالی است که در اغلب کشورهای توسعه یافته، سهم بودجه شهرداری ها از محل منابع ناپایدار، نهایتا حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است.
خب ربط این موضوع به قاعده تعارف چیست؟ وقتی که شهرداری ها مجبور باشند برای تامین بودجه خود، هرچه بیشتر بر تنور ساخت و ساز در محدوده قانونی شهر بدمند چاره ای ندارند جز رو آوردن به روشهایی نظیر تراکم فروشی و بارگذاری های مازاد تا بتوانند از محل عوارض این تراکم فروشی ها، درآمد بیشتری کسب کنند.
نتیجه، تمرکز گرایی و تراکم افزایی و بالتبع، جذب جمعیت و شلوغی بیش از پیش کلانشهرهای ما است. حاصل این سیاست، ازدحام فوق العاده زیاد جمعیت در کلانشهرها است که علاوه بر مسائل ترافیکی و زیست محیطی و ...، قاعده تعارف/شناخت را نیز با چالش مواجه کرده است. زیرا تحقیقات نشان می دهد که اگر تراکم جمعیت از حدود مشخصی فراتر رود، سبب سست شدن تعاملات شهروندی و عزلت گزینی همسایگان میشود و در چنین شلوغی و ازدحامی، همسایه ها ترجیح می دهند با یکدیگر ارتباط کمتری بگیرند. دقیقا برخلاف شهر سنتی که به علت عدم ازدحام، روابط همسایگی با قوت بیشتری شکل می گرفت و در نتیجه به علت رعایت قاعده تعارف/شناخت، پایداری اجتماعی بیشتر و همچنین آسیبهای اجتماعی کمتری داشتند.
پس گرچه رونق ساخت و ساز در شرایط فعلی کشور، اصلی ضروری است اما محدوده قانونی برخی کلانشهرها (به ویژه تهران) که تراکم جمعیتی آنها بسیار فراتر از حد مطلوب شده است اصلا موقعیت مناسبی برای این موضوع نیست و بایستی از سایر پهنه های بالقوه برای این موضوع بهره برد. شهرداری های این نوع کلانشهرها نیز لازم است با نوآوری و بداعت، روشهای دیگری را برای تامین مالی خود و خلق منابع جدید بیابند. در غیر این صورت، به دلیل تضعیف هرچه بیشتر قاعده تعارف، شاهد افزایش روز افزون آسیبهای اجتماعی در این کلانشهرها خواهیم بود.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرطانی تحت عنوان "خانه های نقلی در کلانشهرها"! ببینید که این سرطان چه بلایی بر سر سبک زندگی ما آورده است...
مدت زمان: ۱ دقیقه و ۴۰ ثانیه
@baladetayyeb
تذکر صریح رهبر معظم انقلاب به شورای شهر و تیم مدیریت شهری اسبق تهران.
از این تذکر بیش از ۲۰ سال می گذرد و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم!
آلودگی هوا، نفس شهرهایمان را برید و معضلات اجتماعی فرهنگی نیز نفس دلهایمان را؛ و آنچه مسلم است رابطه معنادار این نوع معضلات با سیاستهای شهرسازی است.
عجیب آنکه چند ماه قبل، این تذکر رهبری را به یکی از مدیران ارشد شهری کلانشهرها یادآور شدم و ایشان در پاسخ گفتند که باید ببینیم رهبری این جمله را کجا و به چه کسانی گفته است چون نیت ما از بلندمرتبه سازیها، خدمت و کسب درآمد برای تکمیل زیرساختهای شهری است! یاللعجب از این نوع توجیهات! مثلا جناب کرباسچی که ۳۰ سال قبل تراکم می فروخت قصد داشت با پولش چه کند؟ کله پاچه میل کند؟! یا او هم میگفت قصد خدمت و تکمیل اتوبانها و زیرساختها را دارم؟ نتیجه این توسعه عمودی کلانشهرها و تراکم فروشی ها بعد از چند دهه چه شده؟ شهرهای روانتر یا قفلتر؟
@baladetayyeb
تذکر مغفولی که اکنون بعد از سالها، آثار غفلت از آن کاملا هویدا شده است.
پژوهش های مختلف نشان می دهند بین آسیب های اجتماعی و مسائل فرهنگی با الگوهای معماری و شهرسازی رابطه معناداری وجود دارد. سهم سیاستهای اشتباه شهرسازی ما از این معضلات (اعم از افزایش سرانه جرم و نزاع و طلاق و ...) چقدر بوده است؟
از این نوع تذکرات مغفول رهبری در زمینه های مختلف (اقتصادی، اجتماعی و ...) الی ماشاء الله داریم. مدیرانی که سالها شعار ولایت مداری دادند و در عمل، تذکرات رهبری برایشان اولویت دهم هم نبود اکنون باید پاسخگوی وضع موجود باشند.
همانهایی که اغلبشان هم این روزها سکوت کردند (چه چپ و چه راست) تا مبادا هزینه غیرلازمی پرداخت نمایند شایسته شعارهای هنجارشکنانه ماه های اخیر بودند و نه رهبر انقلاب که آنچه شرط بلاغ بود را گفته بود.
@baladetayyeb
به این عکس دقت بفرمایید :
لحظه فراموش نشدنی بالا بردن جام قهرمانی توسط اسطوره فوتبال جهان، لیونل مسی. لحظه ای که خیلی از علاقه مندان فوتبال، سالها منتظرش بودند.
اما این عکس، علاوه بر جنبه فوتبالی، جنبه دیگری هم دارد و آن هم فرصت شناسی قطری ها برای تبلیغ نشانه های فرهنگی خودشان است. آنها با هوشمندی، عبا (لباس بومی و سنتی خود) را بر تن اسطوره فوتیال جهان کردند تا این لحظه را که قاعدتا میلیاردها نفر در جهان نظاره گر بودند، در جلوی چشمان امانوئل مکرون (رئیس جمهور فرانسه) و بسیاری از سیاستمداران دیگر حاضر در ورزشگاه و همچنین میلیاردها بیننده تلویزیونی، به میدانی برای تبلیغ فرهنگ خود تبدیل کنند.
شخصا حدس میزدم که این جام را نهایتا مسی بالا خواهد برد ولی حتی یک درصد هم احتمال نمی دادم که با هوشمندی قطری ها، جام را با لباس عربی بالا ببرد تا به ابزاری برای تبلیغ فرهنگ آنها تبدیل شود.
این لحظه، در قاب تاریخ ثبت شد تا درسی باشد برای همه ما که از لحظه لحظه ها برای ترویج و معرفی فرهنگ بومی خود به دیگران حسن استفاده را ببریم.
پی نوشت تخصصی متناسب با موضوع این کانال : قابل توجه مدیرانی که آتش بر خرمن میراث بومی این مرز و بوم می زنند و بدون توجه به اهمیت پاسداشت داشته های بومی، به تخریب بافتهای تاریخی و میراث غنی فرهنگی ما با انواع توجیهات مختلف مشغول هستند. در کمتر کشور دیگری در جهان، این نوع مواجهه با ریشه های هویتی و میراث بومی را شاهد هستیم.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدئوی کوتاه را ببینیم و از خود بپرسیم که جایگاه فرهنگ بومی در متن زندگی ما چیست؟ تزیینی و حاشیهای یا جدی و در متن زندگی واقعی؟ چرا برخی از ما دیوان حافظ را فقط برای شب یلدا و قرآن را فقط برای شبهای قدر میخواهیم؟!
عزیزی (از فلاسفه و شاگردان مشهور مکتب هایدگر) چند وقت قبل سفری به قم داشت و بعد از مشاهده حجم انبوه فست فود و پیتزا فروشیهای این شهر گفته بود که باورش برایم سخت است که در شهری که مهد فلسفه صدرایی است این حجم از پیتزافروشی وجود داشته باشد. غرب اگر در تمدن سازی موفق شد، به دلیل امتداد فلسفهاش در اجزای مختلف سبک زندگی بود. امتداد فلسفه در کنشهای عملی است که تمدنساز است وگرنه آن تمدن، صورت عینی نمییابد و صرفا در حوزه نظر باقی میماند و مناسک و نشانههایش نهایتا نقشی تزیینی و حاشیهای مییابد.
مدت زمان: ۱ دقیقه و ۴۰ ثانیه
@baladetayyeb
https://jamejamonline.ir/005q0D
یکی از توجیهات اصلی مدافعان آپارتمان سازی و توسعه عمودی شهرها، صرفه جویی در مصرف آب به ویژه با توجه به اقلیم خشک و کم بارش ایران است.
پاسخ مستند و علمی به این ادعا را در لینک فوق ملاحظه بفرمایید.
البته حتی اگر این ادعا درست بود (که نیست)، توسعه افقی در مقایسه با توسعه عمودی و متراکم، آنقدر مزیت داشت که اندکی افزایش مصرف آب را هم میشد نادیده گرفت. مسائلی نظیر آسیب های اجتماعی، معضلات ترافیکی، مسائل زیست محیطی و آلودگی هوا و ... و بسیاری از مسائل و هزینه های پنهان دیگر که در توسعه متراکم و عمودی به مراتب بیشتر از توسعه افقی است.
به علاوه، نسبت این نوع شهرهای متراکم و عمودی با سبک زندگی اسلامی ایرانی چیست؟ مگر غیر از این است که کنش های هر تمدنی باید با بینش ها و ارزشهایش هماهنگ باشد؟
آیا کلانشهرهای متراکم و عمودی ما که محصول فلسفه نظام سرمایه داری است کمترین نسبتی با مبانی و فلسفه انقلاب اسلامی دارد؟ آیا بعد از ۴ دهه از انقلاب اسلامی، وقت بازنگری جدی در سیاستهای مدیریت شهری ما متناسب با سبک زندگی اسلامی ایرانی نرسیده است؟
تهرانیزه کردن شهرهای کوچکتر و بسط الگوی متراکم و عمودی تهران به شهرستانها در کشور ایران که محدودیت زمین ندارد چه توجیهی دارد؟
آیا منفعت جریان خاصی در میان است و یا همهی این اشتباهات ناشی از جهل و خود باختگی در برابر آموزه های تمدن غربی است؟
@baladetayyeb
نمودار فوق نشان میدهد طی سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۴۰۰ (یعنی کمتر از ۳۰ سال اخیر) قیمت زمین در تهران ۱۱۱۰ برابر شده و با ثبت این رکورد با اختلاف خیلی زیاد در جایگاه اول کشور قرار دارد. در رتبه های بعد نیز کلانشهرهایی نظیر قم و اصفهان و شیراز و... قرار دارند.
اما در همین مدت، دلار در بازار آزاد ۱۷۹ برابر و سکه نیز ۸۰۸ برابر شده است. یعنی رشد قیمت زمین در تهران، تقریبا ۶ برابر رشد قیمت دلار و ۱/۵ برابر رشد قیمت سکه بوده است!
نتیجه چه شده است؟ تورم زمین و مسکن، به تدریج از تهران به سایر شهرهای کشور نیز منتقل شده و نتیجه، پایین تر آمدن نرخ دسترسی پذیری مردم به مسکن در کل کشور بوده است.
در انگلستان طی همین بازه زمانی، قیمت زمین فقط حدود ۵ برابر شده است.
از سوی دیگر، تهران اکنون حدود ۳۰۰هزار خانه خالی دارد و لندن (پایتخت انگلستان) با جمعیت مساوی با تهران، کمتر از ۳۰هزار خانه خالی دارد (یعنی کمتر از یک دهم تهران).
خب چه اتفاقی افتاده است؟ آیا انگلستان معجزه کرده است؟ خیر. آنها در کنار کنترل تورم، بازار مسکن و مستغلات خود را با انواع سیاستهای مالیاتی تنظیم گری کرده اند و با وضع مالیاتهای سنگین و بازدارنده بر زمین و خانه های خالی، اجازه نداده اند که زمین به ابزاری برای سفته بازی و سوداگری تبدیل شود. اما در تهران به دلیل تبدیل شدن زمین و مسکن به کالای سرمایه ای، اینها به ابزاری برای سوداگری (حتی بیش از سکه و دلار) تبدیل شده است.
راه حل اجمالی چیست؟ آمایش سرزمین و توزیع عادلانه امکانات در کشور در راستای تمرکز زدایی از کلانشهرها به همراه تنظیم گری بازار مسکن و مستغلات با ابزارهای مالیاتی
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یک دایی اجارهای نیازمندیم!
این، نمونهای از پیامهایی است که امروزه به دلیل بحرانهای عاطفی در بسیاری از کشورهای غربی و شرقی (اعم از امریکا و ژاپن و ...) برای شرکتهای مشخصی ارسال میشود تا دوست یا فامیل اجارهای برای شما تهیه کنند! برای مثال، جمله Need a mom (به یک مادر نیازمندیم) را خودتان جستجو کنید و نتیجه را بنگرید!
این پدیده عجیب و ارتباطش با تغییر ساختار خانواده و همچنین معماری خانه را که از نتایج سبک زندگی معاصر است در این کلیپ مشاهده بفرمایید.
مدت زمان: ۲ دقیقه و ۱۰ ثانیه
@baladetayyeb
برنامه ریزی برای واحدهای ۵۵ متری در بلوکهای ۷ طبقه با تراکم حداکثر ۵۲۰ نفر در هکتار! کجا؟ نهضت ملی مسکن در شهر مقدس قم!
برای اینکه عمق فاجعه را بهتر متوجه شویم عنایت بفرمایید که اکنون تراکم تهران به عنوان متراکم ترین کلانشهر کشور، حدود ۱۵۰ نفر در هکتار است. وقتی تهران با تراکم ۱۵۰ نفر در هکتار با این همه معضلات زیست محیطی و آسیبهای اجتماعی و ... مواجه شده است آنگاه با چنین طرحهای متراکمی چه اتفاقی در انتظار قم خواهد بود؟
به علاوه، نسبت این نوع طرحهای عمودی و متراکم با شهرسازی اسلامی ایرانی چیست؟
اگر حتی در قم (به عنوان مرکز علوم دینی) هم قرار نیست به اصول اولیه شهر اسلامی ایرانی پایبند باشیم پس چرا اینقدر این شعار تکرار شود؟! آقایان رسما اعلام کنند که مانیفست ما همان اصول شهرسازی مدرن و مبتنی بر تمدن غربی و نظام سرمایه داری است و تکلیف خودشان با مردم را مشخص کنند.
اساسا مشکل آقایان برای طرحهای با تراکم کمتر و معقولتر چیست؟ در طرح نهضت ملی مسکن که زمین رایگان است و هزینه ای برای مردم ندارد، اصرار بر توسعه عمودی چه توجیهی دارد؟
بر فرض که در برخی استانهای کوهستانی محدودیت زمین داشته باشیم، اما قم که هیچ محدودیت جغرافیایی برای الحاق اراضی ندارد. مدیران مربوطه چه پاسخی برای قضاوت آیندگان خواهند داشت؟
انتظار می رود باتوجه به تاثیر چنین الگوهای شهرسازی بر تضعیف ارزشهای دینی و افزایش آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، خود علمای عظام به این فاجعه ورود کنند و اجازه تکرار اشتباهات گذشته را ندهند. در غیر این صورت اگر این اتفاق در قم رخ دهد پس فاتحه سایر شهرها را هم باید پیشاپیش بخوانیم.
@baladetayyeb
نامه به رئیس جمهور.pdf
601.8K
متن کامل نامه بسیار مهم ۱۰ نهاد دانشگاهی و حوزوی فعال در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی خطاب به رئیس جمهور محترم درخصوص لزوم تجدید نظر جدی در سیاستهای کلان مدیریت شهری و شهرسازی و تقاضا برای توقف دو کلان پروژه در تهران و قم (به عنوان پایتختهای سیاسی و مذهبی کشور).
بخشهایی از این نامه مهم:
- آیا صلاح است که در دولت انقلابی جنابعالی، برخی مدیران دائماً شعار شهر اسلامی ایرانی را در رسانه ها مطرح نمایند ولی در عمل، شهرسازی حاصل از تمدن معاصر غربی و نظام سرمایه داری را حتی در مهد علوم دینی و پایتخت مذهبی ایران بدون کم و کاست اجرا نمایند؟ آیا عملکرد چنین مدیرانی مصداق آیه شریفه لِمَ تَقولونَ مالا تَفعَلون (صف/۲) نیست؟
- در حالی که مساحت مجموع شهرها و روستاهای کشور فقط حدود یک درصد از مساحت کشور را تشکیل می دهد، خساست مدیران مربوطه در آزادسازی بخش ناچیزی از اراضی ملی برای شکستن احتکار زمین و تمرکز زدایی از کلانشهرها محل سوال جدی دلسوزان است.
- اصرار برخی مدیران بر تداوم سیاستهای اشتباه شهرسازی و تراکم افزایی در کلانشهرها که محصول نظام سرمایه داری غربی است، سبب افزایش فاصله طبقاتی و افزایش ضریب جینی فضایی شده است و طبق پژوهشهای معتبر، این نوع سیاستهای شهرسازی عملاً به محرومتر شدن قشر محروم جامعه و ثروتمندتر شدن هرچه بیشتر قشر مرفه و دهکهای ثروتمندتر منتج شده است. متاسفانه شواهدی در دست است که احتمالاً یکی از دلایل تداوم این نوع تراکم افزایی و توسعه عمودی کلانشهرها، تعارض منافع عده ای از مدیران یا نزدیکان ایشان است.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازتاب گسترده نامه ۱۰ نهاد حوزوی و دانشگاهی فعال در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی به رئیس جمهور محترم در خبرگزاری ها و بخش های مختلف خبری صدا و سیما. این ویدئو مربوط به انعکاس این نامه در بخش خبری ۲۰:۳۰ مورخ ۱۴۰۱/۱۰/۳ می باشد.
همچنین خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) و برخی خبرگزاری های دیگر نیز این نامه را منتشر کردند.
امید است با درایت ریاست محترم جمهور، تقاضای ۱۰ نهاد مذکور برای بازنگری اساسی در سیاستهای مدیریت شهری و شهرسازی به ویژه در دو کلانشهر تهران و قم مورد توجه جدی قرار گیرد.
لینک انعکاس خبر در خبرگزاری دولت (ایرنا): https://irna.ir/xjLkcx
@baladetayyeb
1_2542014938.pdf
177.4K
طرح عجیب شورای عالی استانها که برای بررسی به مجلس شورای اسلامی ارسال شده و خلاصه اش این است که علاوه بر تهران، در سایر کلانشهرها نیز مدیریت کمیسیون ماده ۵ با شهرداریها باشد؛ یعنی مدیریت کمیسیونی که مهمترین مجرای تراکم فروشی است را به کسی بسپاریم که خودش مهمترین ذی نفع این موضوع است! به اصطلاح عامیانه یعنی گوشت را بدهیم دست گربه! آیا این تعارض منافع آشکار نیست؟!
کمیسیون ماده ۵ چه گُلی بر سر تهران زده که بخواهیم همان گُل را بر سر سایر کلانشهرها هم بزنیم؟ آیا نمی دانید که طی چند دهه اخیر، بیشترین حجم از تراکم فروشی و بیشترین حجم تخلف از طرحهای توسعه شهری در تهران، از طریق همین کمیسیون اتفاق افتاده است؟
آلودگی هوای تهران ومشکلات ترافیکی و زیست محیطی و اجتماعی اش را نمی بینید؟! آیا این مشکلات، نتیجه بارگذاریهای فراتر از ظرفیت و تراکم فروشیهای دهه های قبل نبوده که امروز این بلا را بر سر تهران آورده است؟! خفه شدن شهروندانمان در آلودگی هوای تهران بس نیست که بخواهیم بقیه شهرها را هم تهرانیزه کنیم وآینده کودکانمان را تباه کنیم؟
به جای اینکه اشتباهات در تهران را جبران کنید میخواهید با تکرار اشتباهات تهران، سایر شهرها را هم تهرانیزه کنید؟!
شما را به خدا بس کنید؛ چهل و چند سال از انقلاب گذشت و هنوز دارید با سیاستهای کاملاً متعارض با فلسفه انقلاب اسلامی شهرها را اداره می کنید؟ رهبر معظم انقلاب با چه زبانی به ما بفهمانند که در پیچ تاریخی هستیم وعبور از این پیچ، ایده های جدید می طلبد و نه بسط تصمیمات اشتباه قبلی به سایر شهرها.
انشاالله مجلس محترم به وظیفه خود به احسن وجه عمل نماید
@baladetayyeb
پایان حیرت آور گفتگوی ویژه خبری مورخ ۱۴۰۱/۱۰/۴ و سه علامت تعجب! :
نمی دانم چند نفر از عزیزان، این گفتگوی ویژه خبری را دیدند؛ معاون محترم عمرانی استاندار قم درخصوص دلایل جایگزینی آپارتمان سازی به جای ویلایی سازی در نهضت ملی مسکن شهر قم دلایلی را مطرح کردند. هر آنچه ایشان فرمودند را کارشناسان محترم برنامه با عدد و رقم پاسخ دادند و مشخص شد که هیچ یک از دلایل مدافعان آپارتمان سازی و متراکم سازی شهرها، صحت ندارد. زیرا مشخص شد که هم در خصوص مجموع هزینه های ساخت و زیرساخت، واحدهای ویلایی نسبت به آپارتمانی مقرون به صرفه تر است؛ هم مصرف آب واحدهای ویلایی و آپارتمانی تقریباً برابر است و هم توسعه افقی در مقایسه با توسعه عمودی و آپارتمانی، به مراتب آسیب های زیست محیطی کمتری به شهر وارد می کند و مهمتر از همه، مسکن ویلایی با سبک زندگی ما تناسب بیشتری دارد و آسیب ها و مسائل اجتماعی و فرهنگی آن نیز به مراتب کمتر است.
اما بعد از این همه بحث کارشناسی، معاون محترم استاندار در پاسخ به سوال مجری محترم که از او پرسید که آیا با توجه به مباحث مطرح شده، قول تجدید نظر در آپارتمان سازی را می دهید، خیلی واضح و در پایانی حیرت آور فرمودند خیر!
تعجب اول حقیر از این برادر بزرگوار و سایر دوستانی است که بعد از مباحث کارشناسی، باز هم بر نظرات غلط خود پافشاری می کنند! خدمت این دوستان عرض می کنم که بخش عمده ای از مشکلات مملکت ما برای همین نوع تعصبات بی جا است.
تعجب دوم حقیر از نهادهای نظارتی است که به رغم مصوبه شورای عالی مسکن و فرمایشات شخص رئیس جمهور و حتی منویات رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم تحقق سبک زندگی اسلامی ایرانی در زمینه شهرسازی، برخی مدیران میانی مملکت حتی در پایتخت مذهبی کشور به این مصوبات و منویات و فرمایشات رسماً بی توجهی می کنند و همان روال های اشتباه سابق را ادامه می دهند و در عین حال، نهادهای نظارتی نیز صرفاً نظاره گر این بی توجهی به سیاست های رسمی نظام هستند! خب دقیقاً باید چه اتفاقی بیفتد که شما احساس مسئولیت کنید و به موضوع ورود نمایید؟!
تعجب سوم حقیر هم این است که چطور ممکن است چهل و چند سال از انقلاب اسلامی گذشته باشد و بیش از سیصد هزار شهید برای اقامه دین خدا در حوزه های مختلف فرهنگی و اعتقادی و اقتصادی و غیره داده باشیم ولی هنوز شهرهایمان را با همان الگوهای دین ستیزِ برگرفته از نظام سرمایه داری غربی بسازیم و اغلب مدیران متشرعی که حتی جای مهر بر پیشانی دارند نیز متوجه نباشند که با این نوع شهرسازی، در حال ویران کردن باورها و ارزشهای بومی و اعتقادی مردم هستند؟! آقایان و خانمها، فأین تذهبون؟!
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیف مهمتر است یا میل؟!
درباره واژه "حیف و میل" زیاد شنیده ایم. اگر مدیری از جایگاه خود سوء استفاده کند و مثلا چند ده میلیارد تومان از بیت المال را میل کند و نهادهای نظارتی متوجه شوند سریعا به موضوع ورود می کنند.
اما در این ویدئوی کوتاه ببینیم که طی دهه های اخیر، چه حجم انبوهی از منابع کشور و ملت در پروژه های مسکن دولتی (که زمینش رایگان بوده) به دلیل اتخاذ سیاستهای اشتباه مدیران کارنابلد، حیف شده است. اینجاست که اهمیت این جمله شهید چمران مشخص می شود: "تقوا از تخصص لازمتر است، آن را ميپذيرم، اما ميگويم آن کس که تخصص ندارد و کاري را ميپذيرد، بيتقواست".
@baladetayyeb