بلد طیّب/منان رئیسی
خانه پدری (به مناسبت روز پدر): زمان لازم برای مطالعه: ۳ دقیقه یکی از واژههایی که برای همه ما ایران
طبق سرشماری سال ۱۳۷۵ حدود ۷۳ درصد از مردم دارای خانه ملکی بودهاند؛ اما این آمار در سال ۱۳۹۵ به ۶۰ درصد رسیده است که البته در کلانشهرها وضعیت بغرنجتر است و مثلا در تهران، هم اکنون بیش از ۵۰درصد از مردم، مستاجر هستند. مغلوبه شدنِ نسبت مالک به مستاجر، با مفاهیمی همچون خانه پدری چه خواهد کرد؟ یادداشت "خانه پدری" را در لینک زیر ملاحظه بفرمایید:
https://eitaa.com/baladetayyeb/109
@baladetayyeb
رنگ خدا
تا به حال به تونالیته و رنگبندی شهرهای سنتی دقت کردهاید؟ در شهر سنتی، سیما و منظر عمومی شهر کاملا یکدست و همرنگ بود به جز یک استثناء که آن هم ابنیه مذهبی و بقاع متبرکه بود. در چنین شهری، تمام ابنیه دیگر، چه به لحاظ ارتفاع و فرم و چه به لحاظ تونالیته، نسبت به ابنیه مذهبی تواضع معمارانه داشتند و همگی با تواضع و سکوت رنگی در مقابل رنگبندیِ بقاع متبرکه، بستری بودند برای تجلیِ شهرسازانهی "صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً: رنگ خدا؛ و چه رنگی از رنگ خدا بهتر است؟" (بقره/۱۳۸).
نتیجه این رنگبندی، تحقّق شهر/عبودیت بود: "وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُون: و ما تنها او را عبادت میکنیم" (بقره/۱۳۸). زیرا چنین شهر/عبودیتی با آن نوع تواضع رنگی و هندسی، ترجمانی کالبدی بود برای این آیه شریفه: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد" (حجرات/۲)؛ اما بیادبی، عدم تواضع و تکبر شهر معاصر در مقابل بقاع متبرکه، شما را به یاد کدام آیه میاندازد؟ این نوع شهرسازی، شخصا برای بنده یادآور این آیه شریفه و توصیه آن به تواضع و فروکاستن صداست: "وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِير" (لقمان/۱۹).
✍ محمدمنان رئیسی
🔸بلد طیب/ کانال رسمی دکتر محمد منان رئیسی 👇
https://eitaa.com/baladetayyeb
لطفا این نقشه را بنگرید. مدیران محترمی که در شورای عالی شرّسازی به بهانه صرفهجویی در مصرف زمین، زمینهای دولتی را احتکار کردهاند و اجازه گسترش افقی شهرها را نمیدهند پاسخ دهند که ایران عزیزی که هر استانش به اندازه یک کشور اروپایی است چرا باید عمودیسازی کند و اروپاییهایی که به مراتب کمتر از ما زمین دارند شهرهایشان را افقی توسعه دهند؟! آیا میدانستید که غربیها سالهاست که با پی بردن به اشتباهشان، سیاست بلندمرتبهسازی برای ابنیه مسکونی را کنار گذاشتهاند و برخلاف ما، برجهایشان اغلب، مراکز تجاری و اداری است و نه ابنیه مسکونی؟!
@baladetayyeb
از نابازار تا نامسجد
وقتی به جای آنکه اقتصادمان را فرهنگی کنیم، فرهنگمان را اقتصادی کنیم نتیجهاش این میشود که برخلاف شهر سنتی که حتی بازارش هم با تاثیرپذیری از معماری مساجد، بُعد فرهنگی پیدا میکرد و به نابازار تبدیل میشد، در شهرهای معاصر حتی برخی مساجد هم با تاثیرپذیری از مراکز اقتصادی و تجاری، بُعد ضدفرهنگی پیدا کردهاند و به نامسجد تبدیل شدهاند. مسجد ولیعصر (عج) تهران یک نمونه از نامسجدهایی است که خیلی بیش از آنکه به یک مسجد شبیه باشد به یک مجتمع تجاری و یا تفریحی (آن هم از نوع غربیاش) شبیه است! جالب آنکه تیم اسبق شهرداری تهران بعد از آنکه متوجه شدند که چه کلاهی سرشان رفته است قصد داشتند با اضافه کردن مناره، این نامسجد را به مسجد تبدیل کنند! به همین سادگی و سادهاندیشی!
@baladetayyeb
از پاپ کاتولیک تر!
تصور شما از نیویورک چیست؟ احتمالا شهری مملو از آسمانخراشها و برجهای بلندمرتبه؛ شبیه به چیزی که در قلب آن (منتهن) میبینیم. اما خوب است بدانیم که منتهن عمدتا متعلق به مراکز تجاری و اداری است و نه مسکونی و اگر از زاویه دیگری به کل شهر بنگریم، تصویر دیگری میبینیم که تصورش را هم نمیکنیم. در این تصویر بنگرید که وقتی از منتهن فاصله میگیریم چقدر بافتهای مسکونی شهر، به لحاظ ارتفاع و مقیاس، متفاوت میشود. آنها سالهاست که از سیاستهای اشتباهشان برای بلندمرتبه سازیِ ابنیه مسکونی دست کشیدهاند اما برخی مدیران ما کماکان در حال تکرار سیاستهای شکست خورده چند دهه پیش آنها هستند!
نیویورک فقط یک مثال بود و سایر شهرهایشان هم اغلب به همین نحو است. مثلا جالب است بدانیم که مساحت لندن با جمعیت مساوی با تهران، بیش از ۲برابر تهران است! چون به جای اینکه شهر را عمودی توسعه دهند و جمعیت چند میلیونی را در مساحتی محدود جا دهند، با گسترش افقی شهر سعی کردهاند شهری انسانیتر برای شهروندانشان بسازند. حالا سوالی که مطرح میشود این است که ما بیشتر زمین داریم و یا انگلستان؟ اگر بدانید که مساحت ایران بیش از ۱۰ برابر انگلیس است چه خواهید گفت؟ آیا معنای اصرار ما بر سیاستهای اشتباهی که خود غربیها سالهاست که آنها را کنار گذاشتهاند این نیست که از پاپ کاتولیکتر شدهایم؟!
پینوشت: در کنار توسعه افقی و آزادسازی زمین، تنظیمگری بازار مستغلات با انواع سیاستهای مالیاتی ضروریست؛ درغیر این صورت، زمینهای آزاد شده وارد چرخه سوداگری شده و به کام سرمایهداران خواهند شد.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
یکی دیگر از بهره گیریهای حیرتآور معمار ایرانی از نور را در این ویدئو ملاحظه بفرمایید و ببینید ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این ویدئو بخش دیگری از تاریخ پر افتخار تمدن این سرزمین را ملاحظه بفرمایید و ببینید که معمار ایرانی چطور قرنها پیش دانش آکوستیک را در معماری، آن هم نه در فضای بسته بلکه در فضای باز که به مراتب سختتر است به کار میبرده است!
@baladetayyeb
این قفسهایی که میبینید محفظههایی بود که برخی از خانوادههای غربی حدود ۱۰۰ سال قبل مجاور پنجرههای آپارتمانهایشان کار میگذاشتند و کودکانشان را ساعاتی از روز درون این قفسها میگذاشتند تا از مواهب طبیعی نظیر باد و نور خورشید و ... محروم نباشند! چند نکته در همین خصوص:
۱. اینکه عرض میشود آپارتمان خانه نیست و لانه است دلیلش چنین اسنادی هست؛ جالب آنکه در احادیث ما، قرنها قبل به مزاحمت توسعه عمودی در برخورداری از برخی حقوق طبیعی نظیر حق برخورداری از نور و باد و ... تصریح شده است؛ نظیر این روایت از پیامبر اکرم(ص): "أتدرون ما حقّ الجار؛... و لا تستطل عليه بالبناء فتحجب عنه الرّيح الّا باذنه: آیا می دانید حق همسایه چیست؟ ... و خانه خود را بالاتر از ساختمان او قرار ندهى كه مانع گردش هوا در منزلش بشود، مگر با اجازه او" (شهید ثانی، مسكن الفؤاد).
۲. آنهایی که میگویند معماری اسلامی نداریم و اگر هم باشد صرفا معماری دوره اسلامی و یا معماری مسلمین است و نه معماری اسلامی چه توجیهی درخصوص چنین روایاتی دارند؟!
۳. خود غربیها هم حالا بعد از ۱۰۰ سال متوجه اشتباهاتشان شدهاند و دیگر به ندرت برجهای بلندمرتبه را به ابنیه مسکونی اختصاص میدهند. اما ما که از قرنها قبل در متون روایی و دینی، نکات مهمی در این خصوص داشتیم هنوز هم با نادیده گرفتن این همه روایات و میراث دینی و تاریخی خود، کماکان مجری سیاستهای منقضی شده ۱۰۰ سال پیش غرب هستیم و همچنان در حال توسعه عمودی کلانشهرهایمان هستیم! حیف از این همه آیه و روایتی که قدرش را ندانستیم و هنوز هم نمیدانیم.
@baladetayyeb
پیشنهاد انتقال مالیات.pdf
566.2K
پیشنهادی برای تنظیم بازار مسکن و مستغلات:
🔹همراه با آزادسازی اراضی و افزایش محدوده شهرها، از مهمترین الزامات کنترل بازار مسکن و مستغلات، تنظیمگری بازار با سیاستهای مالیاتی است. اگر اخذ مالیات از قشر سرمایهدار به درستی اجرا نشود (که هم اکنون نمیشود) هرقدر هم که اراضی را آزاد کنیم تاثیر چندانی بر کاهش قیمت زمین و مسکن ندارد زیرا بعد از آزادسازی اراضی، اگر مالیات موثری ستانده نشود باز هم آن کسی که ۱۰۰ قطعه زمین دارد با نگاه سوداگری، زمینهایش را مثلا به ۲۰۰ قطعه افزایش میدهد. در این فایل که قبلا تقدیم شهرداری تهران کردیم، پیشنهاد مهمی برای تفویض مالیاتستانی از دولت به شهرداری ارائه شده که در صورت اجرای آن، با تحقّق معامله برد-برد، هم شهرداریها منتفع میشوند و هم دولت. برآورد ما برای عایدیِ حاصل از اجرای این پیشنهاد در سال گذشته صرفا برای شهرداری تهران بالغ بر چندین هزار میلیارد تومان بود که اگر به سایر شهرها نیز بسط یابد، عایدی به مراتب بیشتری حاصل میشود.
🔹این پیشنهاد دارای دو جنبه صرفههای هزینهای و درآمدی است. در صرفههای هزینهای، مالیات جمعآوری شده توسط شهرداریها با هزینه کمتری نسبت به دولت اخذ میشود. صرفههای درآمدی نیز ناشی از اِشراف اطلاعاتی بیشتر و توانایی بیشتر شهرداریها در شناسایی مودیان است؛ به نحوی که فرار مالیاتی کاهش مییابد و در نتیجه، شاهد تنظیمگریِ مطلوبتری در بازار مسکن و مستغلات خواهیم بود. به علاوه، افزایش درآمد پایدار شهرداریها و به تبعش، امکان کاهش تراکم فروشی نیز از دیگر فواید مهم اجرای این پیشنهاد است.
@baladetayyeb
آیتاللهمیرباقری.mp3
1.7M
مهم/ آیتالله میرباقری: اگر مالهای بزرگ درست کردید میوه اخلاقیاش را هم میچینید؛ وقتی به جای شهر افقی، شهر عمودی و متراکم ساختید اقتضائات فرهنگیاش را هم باید بپذیرید.
طی مدتی که با شهرداری تهران همکاری داشتم هر هفته یکشنبهها ساعت ۶ صبح، عضو قرارگاهی بودم با عنوان قرارگاه آسیبهای اجتماعی که با حضور شهردار محترم و برخی دیگر از مدیران ارشد از قوه قضائیه و بهزیستی و نیروی انتظامی و ... تشکیل میشد. بارها به برخی دوستان عرض میکردم که با سیاستهای فعلی شهرداری، راهاندازی چنین قرارگاهی در شهرداری تهران، نقض غرض است زیرا ماهیت این قرارگاه در تعارض با تراکمفروشیها و شهرفروشیهای فعلی است. نمیشود که شهر را دائما متراکمتر کنیم و در همان حال، انتظار کاهش آسیبهای اجتماعی (نظیر سرانه طلاق و نزاع و جرم و ...) را داشته باشیم. اگر هنوز عضو قرارگاه بودم حتما و حتما، این چند دقیقه را برای جناب شهردار و سایر مدیران محترم عضو آن قرارگاه پخش میکردم.
پیشنهاد میکنم این صوت ۴دقیقهای را با دقت گوش دهید و بعد از آن قضاوت بفرمایید که در خصوص برخی مسائل فرهنگی نظیر عفاف و حجاب، چه کسانی بیشتر مستحق امر به معروف هستند؟ بانوان بدحجاب و بیحجاب و یا مدیرانی که با سیاستهای اشتباهشان شهرهای ما را برای چنین اقتضائات و میوههای فرهنگی آماده کردهاند؟!
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
از بازار سنتی و اقتصاد کوثری تا بازار مدرن و اقتصاد تکاثری زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه در ادبیا
تمیز کردن شیشه با دستمال کثیف!
تاکنون به تفاوت معماری بازارهای سنتی و معاصر دقت کردهاید؟ بازار سنتی با فرم خطی و به صورت راسته راسته (نظیر راسته بزازها، راسته مسگرها و ...) ساخته میشد اما مالهای معاصر اغلب با هندسه متمرکز و عمودی و با کاربریهای مختلط تجاری ساخته میشوند به نحوی که معمولا بعد از ورود به مال، با انبوهی از کالاهای مختلف تجاری مواجه میشوید. فلسفه این تفاوت در چیست؟ اولا مالها با وُیدها و کریدورهای بصری گسترده، دامنه دید بیشتری را به مشتری عرضه میکنند تا در راستای ترویج مصرفگرایی و اقتصاد تکاثری (در مقابل اقتصاد کوثری) او را به خرید هرچه بیشتر، ترغیب کنند.
ثانیا رکن دیگر تفاوت بازارهای سنتی و معاصر را بایستی در تفاوت مفهوم جمعگرایی و فردگرایی جستجو نمود. فرهنگ سنتی ما، مبتنی بر آموزههای دینی، فرهنگی جمعگرا بود که نمود معمارانهاش، خانههای گسترده بود؛ همانطور که نمود دیگرش در جمع شدن همه شاغلان یک صنف در یک راسته از بازار بود. اما فرهنگ معاصر غرب که مبتنی بر فردگرایی (Individualism) است هم در معماری ابنیه مسکونی جلوهگر شده (با آپارتمانهای مستقل در مقابل خانههای گسترده) و هم در معماری مالهای متشکل از کالاهای مختلف. نهادهای انقلابی و یا دوستان متشرعی که با مالسازی در حال ترویج فردگراییِ غربی و تقویت اقتصاد تکاثری در مقابل اقتصاد کوثری هستند و درعین حال، بخشی از عایدیِ مالها را صرف امور خیریه میکنند و مثلا بخشی از درآمد فلان مال را صرف تهیه فرشهای حرمهای مطهر میکنند! بدانند که با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را تمیز کرد.
@baladetayyeb
ایرانمال و ما ادراک ما ایرانمال:
ارزش ایران مال (همان مالی که مالکش واقف فرشهای حرم مطهر سیدالشهدا علیهالسلام است) را در این نامه رسمی بنگرید؛ ۲۵۵ هزار میلیارد تومان ناقابل، یعنی بیش از ۳ برابر کل بودجه امسال شهرداری تهران و یا بیش از ۳۰ برابر کل بودجه امسال شهرداری قم! اگر رقم تمام شده هر مسکن در طرح نهضت ملی مسکن را یک میلیارد تومان فرض کنیم با پول همین مال (که بخش قابل توجهی از آن فیالواقع خلق پولی بوده است که توسط بانک آینده انجام شده و به تورم و کوچکتر شدن سفره ۸۵ میلیون ایرانی منتج شده است) میشد ۲۵۵ هزار مسکن ملی ساخت؛ یعنی میشد حدود ۱ میلیون ایرانی را از مستاجری نجات داد!
اساتیدی که نگران افزایش پایه پولی و افزایش تورم به دلیل تسهیلات نهضت ملی مسکن هستند بفرمایند که الان دقیقا مشکل کجای کار است؟ مشکل از تسهیلات نهضت ملی مسکن است که بانکها به بهانههای مختلف پرداختش نمیکنند و یا مشکل این نوع مالسازیهایی است که اساسش خلق پول است و یا مشکل وامهای بیحساب و کتابی است که بانکها به کارمندان خود پرداخت میکنند (که رقمش صرفا در سال گذشته حدود ۲ برابر کل تسهیلاتی بوده که برای نهضت ملی مسکن پرداخت کردهاند!) در این فکر هستم که سفر بعدی به کربلا، آیا روی فرشهای وقفی حرم مطهر میتوانم نماز بخوانم یا خیر؟!
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
از تواضع شهر سنتی تا تفرعن شهر معاصر: چنین نقل شده است که شب قدر، قله سال است؛ اما معنای قله چیست و
تصویری قدیمی و ارزشمند از منظر عمومی قم المقدسه در ۱۴۰ سال قبل و ادب و تواضع بافت کالبدی این شهر در برابر حرم مطهر حضرت معصومه(س).
سالروز میلاد کریمه اهل بیت(ع) حضرت معصومه سلام الله علیها و آغاز دهه کرامت مبارک باد 🌹
این تصویر، نمونهای است از تبلیغات موجود در سطح شهر تهران؛ مکان و زمان عکس: ستارخان، زیر پل یادگار، حدود ۱۰ روز قبل. حالا به این جملات رهبر معظم انقلاب عنایت بفرمایید:
شما الان به این تابلوهای شهر تهران نگاه کنید. این فضای تابلویی شهرداری، این فضایی که در شهر است، این تابلوها، واقعا در جهت اصلاح فکر و فرهنگ مردم است؟! اینها در جهت مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن است؟! اینها در جهت ایمان و اعتقاد مردم است؟! شما خودتان قضاوت کنید. البته معلوم است یک تابلو که سه ماه مثلا اجاره داده می شود درآمد دارد ولی به چه قیمتی؟! به چه قیمتی؟! (بیانات در دیدار با اعضای وقت شورای شهر تهران، ۱۳۷۹/۴/۲۷).
از این فرمایشات ایشان بیش از ۲۰ سال می گذرد و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم! آن از وضع شهرسازیمان، این هم از وضع تبلیغات شهریمان؛ اینطوری میخواهیم تهران را کلانشهر الگوی جهان اسلام کنیم؟!
@baladetayyeb
یکی از داشتههای فرهنگ بومی ما خانه و خانواده گسترده بوده. به این تصویر که نمایی دیدنی از یک خانواده گسترده در یک خانه گسترده غربی هست بنگرید؛ ۶۰ سال پیش اون دو نفر بالایی به هم بله گفتند و حالا نتیجه اون بله، شده این خانواده گسترده. چقدر حیفه که داشتههایی که یه روز مال ما بوده را الان باید توی کشورهای غربی جستجو کنیم.
#جمعیت
#فرزندآوری
@baladetayyeb
1131814658_942118575.pdf
2.4M
یک تهدید و یک فرصت شهرسازانه در برنامه هفتم توسعه:
این متن برنامه هفتم توسعه است که فصل هشتم آن به مسکن اختصاص دارد. در ماده ۱۱۲ آمده است که وزارت راه و شهرسازی مجاز است از طریق توافق با مالکین اراضی غیردولتی فاقد کاربری مسکونی با رعایت ماده (۸) قانون جهش تولید مسکن نسبت به تامین زمین برای اجرای طرحهای حمایتی ساخت مسکن و یا احداث شهرکهای مسکونی توسط بخش خصوصی اقدام نماید. این ماده ممکن است برای کلانشهرها و به ویژه تهران تبدیل به یک تهدید شود زیرا با بارگذاریهای مسکونی در اراضی غیرمسکونی، بر تراکم و ازدحام این شهرها که همین الان هم از تراکم بیش از حد، رنج میبرند افزوده میشود و لذا بر مشکلات زیست محیطی و ترافیکی و اجتماعی و ... در کلانشهرها میافزاید.
اما در کنار این تهدید، ماده ۱۱۴ این لایحه، یک فرصت ارزشمند است. زیرا طبق این ماده، از تاریخ تصویب این قانون، دبیرخانه کمیسیون ماده ۵ در شهر تهران از شهرداری تهران منفک و به وزارت راه و شهرسازی منتقل میگردد. عنایت بفرمایید که کمیسیون ماده ۵، همان مرجعی است که بیشترین حجم از تخلفات و تراکمفروشیهای به ظاهر قانونی طی دهههای اخیر در شهر تهران از طریق همین کمیسیون انجام شده است و لذا انتقالش به وزارت راه و شهرسازی و خلع ید شهرداری تهران از مدیریت آن که تاکنون نگاهش به این کمیسیون همچون کیسه پول بوده فرصت خوبی برای آینده تهران است. انشاالله مجلس محترم در بررسی این لایحه، به تکلیف خود هم در قبال تهدید و هم در قبال فرصت اشاره شده به خوبی عمل کند و تسلیم فشارها و لابیهای احتمالی نشود.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ انتقاد تند حکیم وارسته، مرحوم آیت الله حائری شیرازی نسبت به سیاستهای شهرسازی و منابع طبیعی:
🔸 شما از کسانی که فدک را غصب کردند بدتر میکنید و اجازه نمیدهید که کسی زمینها را احیا کند. چرا به بهانۀ جلوگیری از زمین خواری، مانع احیای زمین های مَوات می شوید؟!
🌳 من به منابع طبیعی گفتم الهی شکر که امیرالمومنین (علیه السلام) در زمان شما نبود وگرنه به عنوان اولین #زمین_خوار دستگیر می شد. شما اصلاً اجازه نمی دهید کسی هزار هکتار زمین احیا کند. خب اجازه نده! نتیجه اش چه می شود؟ ریزگردها !
🌳 خانم ابتکار رفته بود شیراز، به شیراز جایزه بهترین هوای کشور را داده بود. اما نگفت که علتش چیست! علتش این بود که [طرح] «فلاحت در فراغت» #13_هزار_باغ ایجاد کرده!
🌳 شما می توانید از اول بگویید این زمین را ما به صورت #کاربری_مشروط به شما می دهیم. یعنی تا زمانی که درخت رویش است، این زمین ملک توست. به هر دلیل که این درخت خشک شد، این برمی گردد به ملکیت دولت.
@haerishirazi
پینوشت: شورای محترم عالی شهرسازی، سازمان محترم محیط زیست، ادارات محترم منابع طبیعی و سایر متولیان محترم؛ نیازی به جلسات آنچنانی و تصویب قوانین پیچیده نیست؛ همین ۳ دقیقه فرمایش ایشان را خوب گوش بفرمایید و خوب اجرا نمایید تا طی چهار پنج سال، ثمرات شیرینش را هم در تراکمزدایی از کلانشهرها و هم در حل مسائل زیست محیطی شهرها و هم در پیشبرد آمایش سرزمین و هم در بیابان زدایی و غیره ببینید.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
به بهانه داغ الداغیها 🔹پرسهزن (به زبان فرانسوی فلانور: Flâneur) مفهومی است برگرفته از تمدن معاصر
پرسه زنی.pdf
999.4K
عقبه فکری داغ الداغیها:
در این فایل، چند نمونه از پژوهشها و پایاننامههایی که در دانشگاههای مختلف ما با موضوع تطهیر «پرسهزنی در فضاهای شهری» انجام شده ارائه گردیده است. ملاحظه فرمایید که اساتید محترمی که در دانشگاههای مختلف هنر و معماری، حقوق آنها از بیتالمال مسلمین پرداخت میشود و در حقوق آنها، مردم محرومترین مناطق این سرزمین شریک هستند چطور به افسرانی رایگان برای تئوریزه کردن مفاهیم تمدن غربی در داخل کشور تبدیل شدهاند و به چه نحو بچههای مظلوم و از همه جا بیخبر ما را ماهها و گاها سالها در مسیر تئوریزه کردن مفاهیم غربی هدایت میکنند و جالب آنکه با همین پژوهشها، در مملکت اسلامی ارتقا مییابند و دانشیار و استادتمام میشوند!
اینها را نوشتم تا بدانیم که داغ الداغیها بیدلیل نبوده و اگر درست بنگریم، پشت هر داغی، عقبهای فکری وجود دارد که آن را از سالها قبل تئوریزه کرده است. جهت حفظ حرمت اساتید و دانشجویان، اسامی را پاک کردهام چون بیش از آنکه اینها را مقصر بدانم، آنهایی را مقصر میدانم که سالها برای کادرسازی و تربیت نیرو و تحول منابع و کتب دانشگاهی و... زمان داشتند اما آنقدر فرصت سوزی کردند تا امروز نتیجهاش را سوگمندانه در کف خیابانها بنگریم. این فایل، فقط گوشهای از وضعیت دانشکدههای ما را نشان میدهد و در سایر رشتهها و دانشکدهها نیز چنین مسائلی به وفور مشاهده میشود. شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت محترم علوم، حوزههای علمیه و سایر متولیان موضوع را دعوت میکنم به تامل جدی در تدبیر عقبههای فکری داغهایی که این روزها کف خیابانها شاهدش هستیم.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکالمه شنیدنی بیسیم شهید مهدی باکری با شهید احمد کاظمی ساعتی قبل از شهادتش.
@baladetayyeb
May 11
شهر ما لانه ما!
زمان لازم برای مطالعه: ۳ دقیقه
🔹چند روز قبل برای جلسهای در یکی از وزارتخانهها دعوت داشتم و ترجیح دادم به جای استفاده از وسیله شخصی، بخشی از مسیر را پیاده بروم تا ارزیابی خود از وضعیت فرهنگی پایتخت را به روز کنم. نتیجه برایم غیر قابل تصور بود؛ صحنههایی را دیدم که از گفتنش شرم دارم و هرگز تصور دیدنش را نداشتم. چرا چنین شد؟
🔹سالها قبل وقتی تازه دانشجوی معماری شده بودم مقالهای دیدم از کوپر مارکوس با عنوان "خانه نماد خویشتن". مضمون مقاله آن بود که انسانها، خانه خود را به مثابه وجود خود و بخشی از خویشتن خویش میپندارند. گرچه آن زمان، مقاله ایشان برایم جذاب بود ولی هرگز تصورش را نمیکردم که ۲۰ سال بعد در خیابانهای امالقرای جهان اسلام، خانههای عریان و لانهطور ما، فرهنگ عریانی را چنان به شهروندانمان القا کند که صحنههایی را در شهر به مثابه لانه (خانه) ببینم که در تصورم هم نمیگنجد. آری، اگر درست بنگریم، عریانی کف خیابانها را باید از درون خانهها جستجو کنیم.
🔹طی دهههای اخیر به تبعیت از شعار مشهور معماری مدرن یعنی "خانه ماشینی است برای زندگی"، نگاه ماشینی و غیر انسانی را چنان بر خانه مسلط کردیم که همه چیز خانه از آن سلب شد. از عشق ورزی و محبت ورزی تا حیاط و حیات و تا تربیت کودکان و حتی مهمانداری؛ و به تبعیت از شهرسازی مدرن، برای همه این کارکردها، گزینههایی تعریف کردیم؛ مهمانهایمان را به رستورانها و کافیشاپها سپردیم و تربیت کودکانمان را به مهدکودکها و کودکستانها واگذار کردیم و تفریح و بازی آنها را نیز به شهربازیها و بوستانها؛ در این میان، فقط یک مزاحم در خانههایمان داشتیم که با طراحی خانه سالمندان، تکلیف آنها را هم مشخص کردیم. به این ترتیب خانه از همه داشتههایی که قبلا داشت تهی شد و از آن چیزی نماند جز خواب و استراحت؛ دقیقا به مثابه یک لانه.
🔹حالا پس از شعار خانه ماشینی برای زندگی، در گام بعد با فهم اشتباه از شعار "شهر ما خانه ما"، تیر دوم را بر پیکره سبک زندگی اسلامی ایرانی نواختیم، بله، شهر ما خانه ما شد، ولی کدام خانه؟ همان خانهای که اکنون از همه داشتههای قبلیاش تهی شده است و لذا بیش از آنکه خانه باشد، لانه است. پس گرچه میخوانیم شهر ما خانه ما، اما فیالواقع چیزی که میبینیم شهر ما لانه ما است. انتظار زیست انسانی در چنین شهری که به لانه فروکاهیده شده چقدر معقول است؟ بدیهی است که وقتی از یک سو خانه لانه شد و از سوی دیگر، شهر را به چنین لانهای فروکاهیدیم، آنگاه باید شاهد خصوصیترین روابط در فضاهای عمومی شهر باشیم و آنچه جایش در پستوی لانهها است را بایستی در کف خیابانها نظاره کنیم.
🔹چنین شهر عریان و لانهطوری، دیگر نمیتواند بستر تربیت انسان به مثابه خلیفه الله باشد، بلکه خروجی چنین شهری، انساننماهایی است که میان صورت و سیرتشان هیچ نسبتی برقرار نیست؛ همانهایی که "فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ ذَلِكَ مَیتُ الْأَحْیاء" جنازههایی عمودی که بعد از چند سال زیست حیوانی، به اسلاف افقی خود میپیوندند. شهری که پر شده از چنین جنازههای عمودی، بیش از آنکه شهر ما خانه ما باشد، شهر ما گورستان ما است، گورستانی که پر شده از مردگان عمودی که محصول عللی هستند که از سبک زندگی ما سبک مُردگی ساخته است.
🔹اما آنچه جای تاسف دارد این است که این جنازههای عمودی، همگی پارههای تن ما هستند که امروز قربانی سیاستهای اشتباه خود ما شدهاند. همان سیاستهای اشتباهی که کماکان ادامه دارد. احیاء این مردگان شدنی است به شرط آنکه تحلیل درستی از اشتباهات قبلی داشته باشیم و با عبور از سطحی نگری، دائما با کوتهبینی به معلولها نپردازیم و بدانیم که اگر حل مسائل فرهنگی ۱۰۰ قسمت داشته باشد، بگیر و ببند و پرداختن به معلولها (که البته در جای خود و برای ساختارشکنان لازم است) نهایتا ۱۰ قسمتش است و ۹۰ تای دیگرش را باید در تدبیر علل و رفع زمینهها جست؛ زمینههایی همچون نظام کالبدی و معماری و شهرسازی و رسانه و فضای مجازی و ... .
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساختمانی با جمعیت یک شهر!
این ویدئو را که دیدم یاد یکی از جلساتم با شهردار محترم تهران افتادم؛ وقتی نقدهای حقیر درخصوص توسعه عمودی کلانشهرها را شنیدند فرمودند که چه اشکالی دارد که همان کوچههایی که در معماری سنتی به صورت افقی داشتیم را حالا به صورت عمودی اجرا کنیم! معماری اسلامی ایرانی با کوچههای عمودی! بعد از این فرمایش ایشان به این میاندیشم که اگر وابستگی درآمد شهرداریها به میزان ساخت و ساز را علاج نکنیم ممکن است شاهد چه نظریات شاذی در معماری و شهرسازی اسلامی باشیم!
به نظرتان با الگوهای متراکم و عمودی، چقدر محتمل است که مولفههای شهر اسلامی ایرانی محقّق شود؟ تعرّف و روابط همسایگی که در محلات سنتی شاهدش بودیم در چنین ساختمان غول پیکری که کل جمعیت یک شهر کوچک را در خودش جا داده چقدر محتمل است؟ این ویدئو را مشاهده بفرمایید و به سوالی که در انتهایش میپرسد بیاندیشید: شما دوست دارید در چنین جایی زندگی کنید؟
@baladetayyeb
تبلیغ متفاوت و نوآورانه یک خمیردندان
اگر مسواک نزنید میکروبها اینطوری روی دندانهایتان معماری میکنند! تصاویر مربوط به معماری رم و یونان باستان است. برای مثال، بالا سمت راست مربوط به ساختمان کولوسئوم است که بزرگترین تماشاخانه رم باستان بوده و در آن، گلادیاتورها با یکدیگر یا با حیوانات وحشی میجنگیدند. کولوسئوم محل برگزاری جشنهای امپراتوری رم بود که هر بار ۱۰۰ روز طول میکشید و طی آن، گلادیاتورها را مجبور به کشتن یکدیگر میکردند و امپراتور و مردم رم نیز شاهد این کشتار بودند و از آن لذت میبردند! به نحوی که در طی هر دوره از این جشنها حدود ۵ هزار برده و گلادیاتور به قتل میرسیدند!
این میدان چهار هزار متر مربعی، بزرگترین قتلگاه تاریخ بشریت در تمدنهای باستان بوده است. عجیب آنکه کولوسئوم با این همه فجایع بشری اکنون محبوبترین بنای ایتالیا و نماد تمدن رومی است و به آن افتخار میکنند! اگر شبیهسازی معماری میکروبها به چنین قتلگاهی اتفاقی بوده که هیچ، ولی اگر هوشمندانه و در جهت آگاهسازی از عمق رذالت و خباثت تمدنهای غرب باستان بوده جای تمجید و قدردانی دارد و میتوان چنین تبلیغاتی را مصداق کار تمیز فرهنگی دانست که این روزها و در بحبوحه جنگ فرهنگها به آن سخت نیازمندیم.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
چهار دقیقه صریح و شفاف با محمدمنان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) درباره سیاستهای شهر
https://irna.ir/xjLZ2y
لینک مصاحبه با خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا): هدررفت میلیاردها تومان بنزین به دلیل شهرسازی اشتباه
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
مهار تورم، رشد تولید و مسئله مسکن زمان لازم برای مطالعه، ۳ دقیقه: در شرایطی که سال جدید سال مهار ت
لزوم تکانه شدید اقتصادی؛ پیشنهادی برای دولت محترم
🔹طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، کسریِ کالری برای مستاجرها که مجبور به تامین هزینه اجاره مسکن هستند حادتر شده است؛ بهطوری که متوسط کالری دریافتی آنها به ۱۹۹۰ کیلوکالری رسیده که پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز روزانه (۲۱۰۰ کالری) است. تاسف مضاعف این است که طی سالهای اخیر، دائما بر درصد مستاجران نیز افزوده شده است. برای بهبود این وضعیت که نه در شان نظام اسلامی است و نه در شان این مردم نازنین چه باید کرد؟
🔹اکنون دو راه داریم: یا باید با نگاهی برونزا به سمت تجدیدنظر کلان در سیاستهای خارجی کشور برویم تا از محل رفع تحریمهای بیرونی، گشایشهای اقتصادی حاصل شود. اما واضح است که چنین راهکاری به معنای عدول از بسیاری از مبانی ارزشی و اعتقادی انقلاب است. یا باید با نگاهی درونزا، در جستجوی ابزاری برای ایجاد تکانه اقتصادی مثبتی باشیم تا با بهرهگیری از آن تکانه شدید، تورم را علاج کنیم.
🔹اما واضح است که در چنین راهکار درونزایی، صرفا میتوانیم به داشتههای داخلی خود تکیه کنیم. سوال این است که کدام داشته داخلی است که هم به وفور در دسترس ما باشد و هم بتواند تکانه شدید اقتصادی ایجاد کند و هم فشار چندانی به سایر بخشها وارد نکند؟ طلا، خودرو، تسهیلات بانکی و یا ...؟ تنها داشتهای که حائز همه ویژگیهای لازم میباشد زمین است. دولت محترم با رفع خود تحریمیِ زمین، میتواند عرضه گسترده زمین را به ابزاری برای ایجاد تکانه شدید اقتصادی (بدون ایجاد فشار بر سایر بخشها) تبدیل کند. البته با ساز و کاری که این عرضه گسترده زمین منتج به سفتهبازی و سوداگری نشود و مبرهن است که تمهید چنین ساز و کاری (اگر گوش شنوایی برای بازنگری در اشتباهات قبلی و ایجاد تحول اساسی در سیاستهای مسکن و شهرسازی وجود داشته باشد) شدنی است، انشاالله تعالی.
@baladetayyeb
قالب کردن گنجشک به جای قناری ممنوع!
🔹 طبق ابلاغ رئیس جمهور محترم، مقرر بوده است تا نهضت ملی مسکن با متوسط تراکم ۶۰ نفر در هکتار و با الگوی اسلامی ایرانی اجرا شود. از سوی دیگر، تاکنون بارها از طرف مقامات مربوطه اعلام شده است که عمده اراضی لازم برای نهضت ملی مسکن تامین شده است. معاون محترم شهرسازی وزارت راه و دبیر شورای عالی شهرسازی نیز اخیرا طی مصاحبهای رسمی اعلام کردهاند که در طرح نهضت ملی مسکن حدود ۳۰ هزار هکتار اراضی به محدوده شهرها الحاق شده و تاکید فرمودهاند که این رقم بسیار بالایی است. بر فرض که همین مقدار نیز در درون شهرها به نهضت ملی مسکن اختصاص یابد (که البته قطعا درون شهرها کمتر از این است) نهایتا و در حالت خوشبینانه در مجموع، ۶۰ هزار هکتار برای نهضت ملی مسکن اختصاص خواهد یافت.
🔹 باتوجه به بُعد خانوار فعلی (یعنی عدد ۳.۳ نفر به ازای هر خانواده) آنگاه بایستی گفت که جمعیت ساکن در ۴ میلیون مسکنی که وعده دولت محترم بوده است چیزی در حدود ۱۳ میلیون نفر خواهد شد. حالا با یک تقسیم ساده، تراکم نفر در هکتار نهضت ملی مسکن به دست میآید: ۱۳ میلیون تقسیم بر ۶۰ هزار هکتار که برابر میشود با عدد ۲۱۶ نفر در هکتار. حالا برای اینکه عمق فاجعه را بهتر متوجه شوید این عدد را با تراکم فعلی تهران (به عنوان متراکمترین کلانشهر کشور و یکی از متراکمترین پایتختهای جهان) که اکنون حدود ۱۵۰ نفر در هکتار است مقایسه بفرمایید؛ یعنی تراکم نهضت ملی مسکن که قرار بوده با الگوی اسلامی ایرانی اجرا شود حتی از تراکم تهران با این همه ساختمانهای متراکم و معضلات ترافیکی و زیست محیطی و اجتماعی هم بیشتر خواهد شد!
🔹 اینکه شورای عالی شهرسازی اجازه آزادسازی اراضی را برای تامین تراکم مد نظر رئیس جمهور نمیدهد و دولت محترم نیز هیچ واکنشی به این تشتت و ناهماهنگی و کارشکنی نشان نمیدهد معنایی جز روزشماری برای تحقق یک فاجعه شهرسازانه در آینده نه چندان دور ندارد. اینها را نوشتم تا اگر از دولت محترم یا مجلس محترم، کسی این یادداشت را دید کمی نسبت به تبعات چنین فاجعهای (اعم از تبعات زیست محیطی و فرهنگی و آسیبهای اجتماعی و ...) بیاندیشد تا بلکه قدمی برای اصلاح فرایند فعلی بردارد. در غیر این صورت و در صورت تداوم وضع فعلی، امیدوارم حداقل از این به بعد، مقامات مربوطه از شعار معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی برای نهضت ملی مسکن استفاده نفرمایند و اینطور واژه اسلام و اسلامی را به بازی نگیرند و گنجشک را به جای قناری به ما قالب نکنند!
@baladetayyeb