eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
11.5هزار دنبال‌کننده
285 عکس
241 ویدیو
17 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین، مدنیّت و بربریّت 🔹تمدن (Civilization) واژه‌ای است که غربی‌ها به هر جامعه‌ ‌پیچیده‌ای که دارای ساختارهای یکجانشینی و طبقه‌بندی‌های پیچیده باشد اطلاق می‌کنند و بر همین اساس، هرچه مناسبات آن جامعه پیچیده‌تر باشد متمدن‌تر است؛ به همین دلیل است که کلانشهر را متمدن‌تر از شهر و مدینه، و شهر و مدینه را متمدن‌تر از روستا و قریه می‌دانند. به نحوی که منتهای تمدن و مدنیّت را که در برابر بربریّت تعریف می‌کنند در کلانشهرهایی جستجو می‌کنند که دارای پیچیده‌ترین و گسترده‌ترین روابط اجتماعی و غیر اجتماعی است و هرچه مظاهر پیچیدگی همچون آسمانخراشها و برجها و پلها و غیره در آن نمود بیشتری داشته باشد، مدنیت بیشتری دارد و متمدن‌تر است. با چنین تعریفی، متمدن‌ترین‌ جغرافیاها را بایستی در شهرهایی همچون نیویورک و پاریس و لندن و غیره جستجو نمود. به همین دلیل است که غربی‌ها اساسا مهندسی عمران (civil engineering) را با واژه تمدن و civilization پیوند زده‌اند زیرا در چنین کلانشهرهای پیچیده و پر از برج و آسمانخراش و مظاهر پیچیده مادی و کالبدی است که مهندسی عمران نمود حداکثری می‌یابد. 🔹اما در ادبیات قرآنی، این صیرورت و حرکت الی الله است که به تمدن‌ها اصالت می‌دهد و نه یکجانشینی؛ کمااینکه نه ماده و کالبد، که این معناست که به تمدن‌ها ماهیت می‌دهد. چه بسا روستاهای بی‌بهره از هر نوع مظاهر مادی و کالبدی پیچیده‌ای که در فرهنگ قرآنی، بستر مدنیت و تمدن هستند و بالعکس، چه بسا کلانشهرهای غول آسایی که از منظر قرآنی، قریه‌ای بیش نیستند (قبلا در یادداشت شهر از منظر قرآن ادله این ادعا تقدیم گردید). طریق مشایه و ایام اربعین، بهترین شاهد مثال برای فهم این موضوع است. مسیری که در سرتاسر آن هیچ کلانشهر و شهر بزرگی دیده نمی‌شود و برخلاف تعریف تمدن از منظر غربی‌ها، پیوسته در شدن و حرکت تعریف شده است و نه در یکجانشینی‌های آنچنانی. ولی چنان از معانی متعالی مملو است که در هیچ کلانشهری از غرب تا شرق عالم نمی‌توان این حجم از جریان و سریان تمدن و مدنیت را مشاهده نمود. 🔹میلیونها زائر، با پای پیاده و در گرمای بالای ۴۰ درجه، چنان متمدن در کنار یکدیگر و برادرانه و خواهرانه زیست می‌کنند و چنان بدون هر نوع چشم‌داشت مادی و به دور از هر نوع سازماندهی پیچیده اجتماعی از یکدیگر میزبانی می‌نمایند که برای پروپاگاند پیچیده تمدن معاصر غرب، چاره‌ای جز بایکوت گسترده‌ی حاصل از حیرت تام و تمام آنها باقی نگذاشته است. البته حق هم دارند که چنین حیران باشند، چون برخلاف باورهای آنها و برخلاف آنچه سالها در مقالات و کتابهایشان نوشته‌اند اینجا تمدنی نمود یافته است که دلیل گردآمدن انسانها در کنار یکدیگر، نه رفع نیازهای اقتصادی و تبادلات مادی است و نه مبادلات محصولات ‌کشاورزی و غیره؛ بلکه اینجا مفهوم متمایز و ماوراییِ "حُب" به بهانه‌ای برای گردآوردن میلیونها انسان و شکل‌گیری تمدنی متمایز تبدیل شده است؛ آن هم خاص‌ترین و خواستنی‌ترین حُب؛ "حب الحسین یجمعنا" کلید فهم تمدن اربعین است و طریق مشایه در ایام اربعین بهترین تمرین مدنیت است اما نه مدنیّت پیچیده‌ و ماده محوری که در مدینه‌ها و آرمانشهرهای غربی برایمان تعریف کرده‌اند بلکه مدنیّت بسیط و معنامحوری که جز با قواعد بعد از ظهور، نمی‌توان به فهم تمام و کمال آن نائل آمد. بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb
معماری و جنگ تمدن‌ها! 🔹به نحوه بهره‌گیری تمدن معاصر غرب از سبکهای مختلف معماری برای انتقال مفاهیم مد نظرش در جنگ تمام عیار ترکیبی و تمدنی دقت کرده‌اید؟ برای مثال، به این تصویر که یک اثر معماری در سبک معماری فولدینگ است بنگرید؛ از ویژگی‌های این سبک، مواردی همچون نفی سلسله مراتب و نفی مرکزگرایی است به نحوی که با چرخش‌های متعدد بین سقف و دیوار و کف، نمی‌توان مرز دقیقی بین اینها تشخیص داد که این نوع استحاله سقف در کف و بالعکس، ترجمانی معمارانه است برای برخی مفاهیم تمدن معاصر غرب همچون نسبیت و عدم قطعیت، تساهل و تسامح و غیره. 🔹مفاهیمی همچون نسبیت، پلورالیسم و غیره، که تجلی معمارانه آنها را می‌توان در نفی سلسله مراتب فضایی و نفی مرکزگرایی دید، مفاهیمی هستند که دقیقا در مقابل بنیانهای تمدن اسلامی قرار دارند. برای مثال، نفی مرکزگرایی و یا نفی سلسله مراتب دقیقا در تقابل با مفهوم ولایت است؛ کمااینکه نسبیت و عدم قطعیت نیز دقیقا در تقابل با مفاهیمی همچون حق و باطل و یا خیر و شر است. لذا اگر دقیقتر بنگریم، معماری غربی، ابزاری است برای انعکاس مبانی و مفاهیم تمدن معاصر غربی در میدان جنگ تمام عیار با تمدن اسلامی. 🔹اما آنچه جای تعجب دارد این است که در دانشکده‌های هنر و معماری ما، غالبا این نوع سبکهای معماری بدون توجه به مبانی و مفاهیمی که در پس آنها وجود دارد، چنان با به‌به و چه‌چه به دانشجویان ما آموزش داده می‌شود که فرزندان از همه جا بی‌خبر ما، ناآگاهانه به سربازهایی رایگان برای پیشبرد تمدن معاصر غرب در جبهه هنر و معماری تبدیل می‌شوند! @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیار خوشبینم که انشاالله هوشیاری مردم انقلابی، در این دوره از انتخابات مجلس، تهدید سراهای ناایرانی را به فرصت تبدیل کند! این سه دقیقه را مشاهده بفرمایید. @baladetayyeb
🔹دیروز یکی از انبوه‌سازان باسابقه کشور تماس گرفت و ار حقیر گلایه کرد که چرا در برنامه ثریا، انبوه‌سازی را نقد کرده‌ام. فرمود نقد انبوه‌سازی مثل این است که کارخانه‌‌سازی را نقد کنیم؛ آیا کارخانه‌سازی بد است؟! خیلی صریح و شفاف پاسخ دادم که بله!! 🔹برادران و خواهران گرامی، اگر می‌گوییم که مردمی‌سازی رمز تحقق تمدن نوین اسلامی است بایستی تعارف را کنار بگذاریم و مواضعمان را هرچند خوشایند برخی از سرمایه‌داران و ذینفعان نباشد شفاف بگوییم. از منظر تمدن اسلامی، هرنوع صنعت بزرگ مقیاس که لازمه‌اش کارگری و اجیر شدن اکثریت برای اقلیت باشد مطلوبیت ندارد (به جز برخی استثنائاتی که گریزی از آنها نباشد). به جایش آنچه مطلوب است، توسعه کارگاه‌ها و کسب و کارهای خُرد است تا مردم به جای آنکه مواجب بگیر عده‌ای سرمایه‌دار باشند و کارگریِ آنها را بکنند، آقای خودشان باشند و برای خودشان کار کنند. اگر انبوه تسهیلاتی که با رانتهای مختلفِ اصحاب ثروت و قدرت، به مگا کارخانه‌ها و صنایع بزرگ تزریق شده است (که دقیقا در راستای مفهوم انباشت سرمایه و اصول نظام سرمایه‌داری است) به کارگاه‌ها و کسب و کارهای خُرد تزریق شده بود اکنون به مراتب وضعیت اقتصادی عادلانه‌تری داشتیم. 🔹اما آیا لزوما این به معنای تحجّر و بازگشت به قرون گذشته است؟! خیر، هنر حاکمیت این است که بتواند بدون تصدی‌گری، اما با تکمیل زنجیره ارزشِ این کسب و کارهای خُرد، همان محصول نهایی مگا کارخانه‌ها را با شکستن انحصار و با راهبرد مردمی‌سازی به دست بیاورد. این همان تجربه‌ای است که برخی کشورهای دیگر، حتی در تولید محصولات خاصی نظیر خودرو نیز با موفقیت به آن مبادرت کرده‌اند. 🔹پی‌نوشت: در تکمیل عرایض فوق، به این جملات آیت الله جوادی آملی عنایت بفرمایید: "ملت را با شغل و کارگری و با مزدوری اداره کردن مکروه است؛ هرگز دین نمی‌خواهد ملت مزدور باشد... مکروه است انسان مزدور باشد، هر کس باید برای خود کار کند" (۱۳۹۳/۲/۱۸). این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب نبز با بیان دیگری بر آن تاکید دارند: "تمدّن اسلامی، جز با حضور مردم، جز با توجّه و مبادرت مردم امکان‌پذیر نیست. باید مردم بخواهند، مردم بیایند، مردم اقدام کنند" (۱۴۰۲/۱۰/۲۶). می‌دانم که چنین یادداشتهایی خوشایند سرمایه‌دارانی همچون انبوه‌سازان (که راهبرد آنها دقیقا در تقابل با مردمی‌سازی است) نیست اما قاعدتا از حقیر انتظار می‌رود تا مدافع حقوق مردم باشم و نه مجیزگوی سرمایه‌داران و انبوه‌سازان. 🔸بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb
اربعین، مدنیّت و بربریّت 🔹تمدن (Civilization) واژه‌ای است که غربی‌ها به هر جامعه‌ ‌پیچیده‌ای که دارای ساختارهای یکجانشینی و طبقه‌بندی‌های پیچیده باشد اطلاق می‌کنند و بر همین اساس، هرچه مناسبات آن جامعه پیچیده‌تر باشد متمدن‌تر است؛ به همین دلیل است که کلانشهر را متمدن‌تر از شهر و مدینه، و شهر و مدینه را متمدن‌تر از روستا و قریه می‌دانند. به نحوی که منتهای تمدن و مدنیّت را که در برابر بربریّت تعریف می‌کنند در کلانشهرهایی جستجو می‌کنند که دارای پیچیده‌ترین و گسترده‌ترین روابط اجتماعی و غیر اجتماعی است و هرچه مظاهر پیچیدگی همچون آسمانخراشها و برجها و پلها و غیره در آن نمود بیشتری داشته باشد، مدنیت بیشتری دارد و متمدن‌تر است. با چنین تعریفی، متمدن‌ترین‌ جغرافیاها را بایستی در شهرهایی همچون نیویورک و پاریس و لندن و غیره جستجو نمود. به همین دلیل است که غربی‌ها اساسا مهندسی عمران (civil engineering) را با واژه تمدن و civilization پیوند زده‌اند زیرا در چنین کلانشهرهای پیچیده و پر از برج و آسمانخراش و مظاهر پیچیده مادی و کالبدی است که مهندسی عمران نمود حداکثری می‌یابد. 🔹اما در ادبیات قرآنی، این صیرورت و حرکت الی الله است که به تمدن‌ها اصالت می‌دهد و نه یکجانشینی؛ کمااینکه نه ماده و کالبد، که این معناست که به تمدن‌ها ماهیت می‌دهد. چه بسا روستاهای بی‌بهره از هر نوع مظاهر مادی و کالبدی پیچیده‌ای که در فرهنگ قرآنی، بستر مدنیت و تمدن هستند و بالعکس، چه بسا کلانشهرهای غول آسایی که از منظر قرآنی، قریه‌ای بیش نیستند (قبلا در یادداشت شهر از منظر قرآن ادله این ادعا تقدیم گردید). طریق مشایه و ایام اربعین، بهترین شاهد مثال برای فهم این موضوع است. مسیری که در سرتاسر آن هیچ کلانشهر و شهر بزرگی دیده نمی‌شود و برخلاف تعریف تمدن از منظر غربی‌ها، پیوسته در شدن و حرکت تعریف شده است و نه در یکجانشینی‌های آنچنانی. ولی چنان از معانی متعالی مملو است که در هیچ کلانشهری از غرب تا شرق عالم نمی‌توان این حجم از جریان و سریان تمدن و مدنیت را مشاهده نمود. 🔹میلیونها زائر، با پای پیاده و در گرمای بالای ۴۰ درجه، چنان متمدن در کنار یکدیگر و برادرانه و خواهرانه زیست می‌کنند و چنان بدون هر نوع چشم‌داشت مادی و به دور از هر نوع سازماندهی پیچیده اجتماعی از یکدیگر میزبانی می‌نمایند که برای پروپاگاند پیچیده تمدن معاصر غرب، چاره‌ای جز بایکوت گسترده‌ی حاصل از حیرت تام و تمام آنها باقی نگذاشته است. البته حق هم دارند که چنین حیران باشند، چون برخلاف باورهای آنها و برخلاف آنچه سالها در مقالات و کتابهایشان نوشته‌اند اینجا تمدنی نمود یافته است که دلیل گردآمدن انسانها در کنار یکدیگر، نه رفع نیازهای اقتصادی و تبادلات مادی است و نه مبادلات محصولات ‌کشاورزی و غیره؛ بلکه اینجا مفهوم متمایز و ماوراییِ "حُب" به بهانه‌ای برای گردآوردن میلیونها انسان و شکل‌گیری تمدنی متمایز تبدیل شده است؛ آن هم خاص‌ترین و خواستنی‌ترین حُب؛ "حب الحسین یجمعنا" کلید فهم تمدن اربعین است و طریق مشایه در ایام اربعین بهترین تمرین مدنیت است اما نه مدنیّت پیچیده‌ و ماده محوری که در مدینه‌ها و آرمانشهرهای غربی برایمان تعریف کرده‌اند بلکه مدنیّت بسیط و معنامحوری که جز با قواعد بعد از ظهور، نمی‌توان به فهم تمام و کمال آن نائل آمد. بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb