بسم الله
🔵معجزه عید غدیر
سالها پیش، در قم طلبه ای داشتم که اهل یکی از کشورهای تازه استقلال یافتهی شوروی سابق بود. سرگذشت جالبی داشت. در زمانی که سرزمینش یکی از جمهوریهای شوروی بود، برای تحصیلات عالیه به پایتخت شوروی سابق (مسکو) مهاجرت کرده و در آنجا کمونیست شده بود. پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری خودشان به سرزمین خودش بازگشته بود و با تلاش والدین و بستگانش دوباره مسلمان (سنّی حنفی) شده بود و سرانجام به یک منصب عالیرتبهی دولتی در آن کشور تازه استقلال یافته نصب شده بود.
خودش میگفت: شیخ حنفیمان که در محضر او مسلمان شده بودم و مسائل دینیام را از او میآموختم، انصافا دینشناس باسوادی بود ولی با این حال هر وقت به مساله وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشینی ایشان میرسیدم به درماندگی محسوسی میافتاد و غالبا به من توصیه میکرد که به جای این مسائل بیهوده تاریخی، به وظایفم بیاندیشم!!
او میگفت ابهام جانشینی پیامبر همچنان در ذهن من لانه کرده بود. از سوی دیگر از طرف وزراتخانه یک سفر رسمی به تهران داشتم که هر بار زمانش تعیین میشد و وقتی زمان تعیین شده سرمیرسید به بهانهای از سوی دولت به تعویق میافتاد تا اینکه بالاخره اسباب سفر فراهم شد و به تهران آمدم.
روزی که من به تهران رسیدم نه نوروز بود نه عید فطر. عید قربان را هم مدتی میشد که پشت سرنهاده بودیم با این حال نمیدانستم که چرا در تهران جشن ملی خاصی برپا بود. از همان فرودگاه تا خیابانهای شهر، تزئینات چشمنوازی به کار رفته بود. در راه از سفیرمان که به استقبالم آمده بود، پرسیدم چه خبر است؟ گفت ایرانیها روزی را به نام #عید_غدیر جشن میگیرند. توضیحات بیشتری خواستم. سفیر با بیاعتنایی به آنچه در اطرافمان میدیدم، توضیحات شتابزدهای میداد و میخواست به مسائل اصلی مربوط به سفرم بپردازیم.
او خیلی سعی کرد که من هم مانند خودش باور کنم، غدیر مسأله مهمی نیست اما آن ابهامی که مدتها بود در ذهن داشتم با این جشن ایرانیها گره خورده بود. در درونم حسّ عجیبی به پا شده بود. احساس میکردم اینکه چند بار سفر من به تعویق افتاده تا در چنین روز خاصی به ایران برسم، لطف خاص خداوند بوده است. آیه مبارک «وَ لَوْ أَنهَّمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكاَنَ خَيرْا لهَّمْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتًا وَ إِذًا لاَّتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا وَ لَهَدَيْنَاهُمْ صرَاطًا مُّسْتَقِيمًا» در ذهنم مجسم شده بود. احساس میکردم حالا دیگر هیچ سوال و ابهامی درباره وفات پیامبر و جانشینی ایشان ندارم.
سفر که به پایان رسید و به کشورم بازگشتم مطالعاتم را ادامه دادم و روز به روز به لطف خداوند ایمان بیشتری یافتم. از منصب دولتی ام استعفا کردم. استعفایم که پذیرفته شد، با شوق فراوان با همسر و فرزندانم به قم آمدیم و همگی مشغول تحصیل معارف امیرالمؤمنین علیه السلام شدیم.
آن وزیر مستعفی که آن روزها در یک زیرزمین اجارهای ساده در یکی از محلات بسیار ساده قم زندگی میکرد و با دوچرخه به مدرسه میآمد، حالا سالها است به سرزمینش بازگشته تا ابهامات مربوط به جانشینی پیامبر را از ذهن هموطنانش بزداید و آنان را در این هدایت خداداده سهیم کند.
#مناسبتی، شماره 25
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵بزرگترین فضیلت علی علیه السلام در قرآن
روزی مأمون از حضرت رضا علیه السلام پرسید:برترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام کدام است؟
حضرت رضا علیه السلام آیه مباهله را تلاوت کردند:« فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ»، بعد فرمودند: پس از امر خداوند، پیامبر صلی الله علیه و آله حسنین علیهما السلام را صدا زد که فرزندان پیامبر بودند، فاطمه علیها السلام را نیز صدا زد که نساء پیامبر بود و امیرالمؤمنین علیه السلام را صدا زد که به حکم خداوند نفس نبی بود.
مأمون گفت:... چرا این احتمال را نمیدهید که منظور از «انفسنا»، شخص خود پیامبر صلی الله علیه و آله باشد و شامل کسی جز خود ایشان نشود؟ در این صورت دیگر آیه از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام نخواهد بود!
حضرت رضا فرمودند: این احتمال، احتمال صحیحی نیست چون در آیه کلمهی «ندعُ: فرابخوانیم، دعوت کنیم» به کار رفته و از نظر لغوی درست نیست کسی خودش خودش را دعوت بکند همانطور که در واژه «امر» نیز درست نیست که آمر خودش خودش را امر بکند بلکه داعی باید دیگری را دعوت بکند نه خودش را. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز کسی جز امیرالمؤمنین علیه السلام را دعوت نکرد از اینجا معلوم میشود امیرالمؤمنین علیه السلام همان کسی است که خداوند او را نفس نبی قرار داده است.
مأمون گفت: وقتی جواب محکمی داده شود سوال ریشهکن میشود.
📚سید مرتضی؛ الفصول المختارة، ص: 38
پ ن:
در متن سخن امام رضا علیه السلام، دو مرتبه «نفس النبی بودنِ امیرالمومنین علیهما السلام» به جعل الاهی نسبت داده شده است. این نکته از این جهت مهم است که معتزله بغداد بسیاری از فضائل علی علیه السلام را قبول داشتند، حتی این را هم قبول داشتند که علی علیه السلام از میان صحابه برای خلافت شایسته ترین بود، اما این را قبول نداشتند که برای خلیفه بودن علی علیه السلام جعل الاهی وجود دارد!! چنین بود که شیخ مفید و سید مرتضی رحمهماالله، با نقل روایت حضرت رضا علیه السلام و از طریق آیه #مباهله سعی داشتند «نفس النبی بودنِ علی» را به جعل الاهی مستند کنند.
#مناسبتی، شماره 72
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵اختلاف نسخههای نهج البلاغة
وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ - صلى الله عليهما- عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عزّه... #خطبه_192
موسی بن عمران و برادرش هارون (که صلوات خداوند بر آن دو باد) در حالی بر فرعون وارد شدند که برتن جز لباس [کمارزشی] از پشم و در دست جز عصایی [ساده] نداشتند اما به او وعده میدادند که اگر ایمان بیاورد به مُلک و عزتش آسیبی وارد نشود.
✍️خطبه #قاصعه افزون بر نهج البلاغة، در منابع شیعی دیگر نیز آمده است. در بسیاری از منابع امامیه دعایی که امام برای موسی و هارون ذکر کرده همین عبارتِ «صلى الله عليهما» است اما در برخی نسخهها به جای این دعا تعیبر «علیهما السلام» به کار رفته است.
به نظر میرسد اهل سنت چون صلوات بر غیر پیامبر را جایز نمیدانند، نسخه را بر اساس چارچوب مذهبی خودشان تغییر دادهاند.
📚محقق پرتلاش نهج البلاغه مرحوم عطاردی که نسخههای قدیم نهج البلاغة را با زحمت گردآورده و بر اساس آنها متن نهج البلاغة را با دقت بازنویسی کرد، نیز همین عبارتِ « صلى الله عليهما» را ضبط کرده است.
#اختلاف_نسخ
#با_معارف_نهج البلاغه 227
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵حسن و حسین علیهما السلام بهترین راه تقرب الی الله
امیرالمؤمنین علیه السلام پس از بازگشت از #صفین وصیتنامهی مالی خودش (#نامه_24) را نوشت و اموال خود را به صورت مساوی بین فرزندان خود تقسیم کرد. حضرت تصریح کرد که سهم همه فرزندان مساوی است اما فرزندان فاطمه (#حسن و #حسین بن علی) را به سرپرستی این اموال منصوب کرد و در وصیتنامه تصریح کرد که به چهار دلیل #فرزندان_فاطمه را به سرپرستی اموال خود منصوب میکنند:
1️⃣برای خوشنودی خدا (إبتغاء وجه الله)
2️⃣برای تقرب به پیامبر خدا (قربةً الی رسول الله)
3️⃣بزرگداشت حرمت رسول الله (تکریماَ لِحُرمتِه)
4️⃣رعایت احترام خویشاوندی با پیامبر (تشریفاً لوُصلتِه)
↩️در اینجا باید توجه کرد که علی علیه السلام بر اساس آیه #مباهله خود پیامبر (نفس پیامبر) است و برای «نفس پیامبر» تقرّب به «پیامبر» قابل تصور نیست مگر اینکه وسیله مقرّب کننده، «حسن و حسین» باشد.
یعنی حسن و حسین چنان ظرفیتی در تقرب انسانها به رسول الله دارند که حتی «خود پیامبر» را هم میتوانند به «پیامبر» نزدیک کنند.
#با_معارف_نهج، شماره 103
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵اسلام؛ دین حکمت (نقدی بر انگاره اسلام رحمانی)
وَ اخْلِطِ الشِّدَّةَ بِضِغْثٍ مِنَ اللِّينِ، وَ ارْفُقْ مَا كَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ وَ اعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لَا تُغْنِي عَنْكَ إِلَّا الشِّدَّةُ. #نامه_46
شدت و سختگیری را با سهمی از سهل گیری در هم آمیز و تا جایی که رفق و مدارا کارساز است رفق پیشه کن و در جایی که چاره ای جز سختگیری نیست از فشار وشدت استفاده کن.
🔻چندی است در کشور ما برخی کنشگران سیاسی در واکنش به برخی سختگیریهای حکومتی که خود آن را قبول ندارند، با کلیدواژه اسلام رحمانی و با برجستهسازی برخی کنشهای پیامبر صلوات الله علیه و آله (مانند یوم المرحمة و ...) و برخی کنشهای ائمه و اولیای دین علیهم السلام، نقدهایی را وارد میکنند.
اینکه سختگیریهایی که در بدنه مدیریتی جمهوری اسلامی اعمال میشود همگی موجّه است یا نیست، مسالهی این یادداشت نیست اما اینکه اسلام دین رحمت است یا دین خشونت است یا گزینهی سومی وجود دارد، مساله این یادداشت است.
🖇در میان ادیان ، دین مسیح به دین رحمانی شهره شده است با این حال همین دین را هم خداوند در آیه 36 زخرف، دین حکمت معرقی کرده نه دین
رحمت (وَلَمَّا جَاءَ عِيسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ). پس آنچه که از همان دین هم به نام دین رحمانی شهره شده شهرتی است برای دین تحریف شده مسیحیت نه مسیحیت نابی که عیسی علیه السلام از سوی خداوند آورده بود!
🔗اسلام نیز نه دین رحمت است نه دین خشونت، یعنی نه رحمت و مهربانی را به عنوان سازوکاری برای همه شرایط و همه ظروف زمانی و مکانی پیشنهاد میکند و نه خشونت و سختگیری را همیشه تأیید میکند. آنچه اسلام به عنوان سازوکار مدیریتی و تدبیر و تمشیت ارائه میکند حکمت در حکمرانی است . بنابراین رحمت و مهربانی در اسلام باید حکیمانه باشد چنانکه سختگیری وخشونت نیز باید حکیمانه باشد.
.
#با_معارف_نهج البلاغه 228
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵میشل کعدی؛ جرج جرداقی دیگر
میشل کعدی کشیش و استاد دانشگاه بیروت معتقد است علی علیه السلام حتی برای لحظهای از شخصیت مسیح پیامبر دور نشده است!
🔗جملهای که همیشه کعدی تکرار میکرد این بود: « "لولا الامام علي لما كان للإسلام أیّ وجود على الارض: اگر امام علی نبود هیچ اثری از اسلام بر روی زمین نبود»
او میگوید: پدرم مهمترین و مؤثرترین عامل در تشویق من برای نگارش رسالهی دکترا درباره امیرالمؤمنین علیه السلام بود.پدر آنقدر با نهج البلاغه مانوس بود که به من اصرار میکرد بعد از اتمام مرحله کارشناسی ارشد، باید به فکر نگارش رساله دکترا درباره علی علیه السلام باشم. با این حال این کار برای من دشوارترین کار بود چون علی علیه السلام شخصیتی بزرگ و دریایی عمیق بود که ورود به آن کار سادهای نبود. و با اینکه نگارش هیچ رسالهای بیش از سه سال طول نمیکشد، نگارش رساله من درباره امام علی علیه السلام پنج سال طول کشید. من وقتی با واتیکان برای کسب مجوز نگارش چنین رسالهای مکاتبه کردم جواب نامهام در مدت 48ساعت به دستم رسید در حالیکه پاسخ به نامههای ما معمولا شش ماه طول میکشید!
پ ن:
میشل کعدی یکی از ادیبان عربمسیحی عاشق علی علیه السلام بود، که چند سال پیش درگذشت. نسل ادیبان عربـمسیحی که شیفته امیرالمؤمنین علیه السلام شده بودند، خدا کند که منقرض نشود. نقش عالمان بزرگی مانند آیتالله بروجردی ره و آیتالله خامنهای دام ظله در تشویق اندیشمندان مسیحی علاقمند به امیرالمؤمنین و جهتدهی به تحقیقات آنان نقش قابل ستایشی است. همین میشل کعدی کتاب «الامام زین العابدین و الفکر المسیحی» را با پیشنهاد آیتالله خامنهای نوشت.
#با_شیفتگان_نهج 59
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵چرا به مداحان پول میدهیم؟
#پول_دادن_به_مداحان در عصر اهل بیت علیهم السلام
در عصر اهل بیت علیهم السلام انتشار فضائل و مناقب ایشان از طریق رسانه بسیار فراگیر و پرنفوذی به نام شعر انجام میگرفت. مداح در حقیقت همان شاعر بود که شعرش را با احساس و رقتبرانگیز میخواند. (ن ک: وسائل ج 10 ص 465) اهل بیت به این مداحان/شاعران صله میدادند.
اتفاقا این مداحان/شاعران معمولا دارای دیدگاههای اعتقادی و سیاسی و اعتراضی بودند و چون انتشار مناقب اهل بیت ع را بخشی از رسالت و وظیفه سیاسی - اجتماعی خود میدانستند، معمولا از قبول این صلهها خودداری میکردند اما باز هم اهل بیت در اعطای صله پافشاری میکردند. این نمونه ها را ببینید:
🔹#فرزدق، قصیدهی میمیهی معروف خود را فی البداهه و در موسم حج (بزرگترین و متنوّعترین گردهمایی مسلمانان) در برابر توهین کوچکی که به امام سجاد علیه السلام روا شده بود، خواند و به خاطر سرودن آن میمیه به زندان افتاد. حتّی محبوس بودن فرزدق نیز مانع از اعطای صله نشد #امام_سجاد علیه السلام دوازده هزار سکه به او صله دادند و فرمودند اگر داشتم، بیش از این میدادم! فرزدق ـ اما ـ پول را برگرداند. امام باز هم پول را برایش فرستادند و فرمودند: ما اهل بیت وقتی چیزی را دادیم دیگر پس نمیگیریم»
🔹خواهر امام سجاد (#فاطمه_بنت_الحسین) علیهم السلام سیهزار دینار همراه با یک مرکب در یک مجلس به #کمیت صله داد! کمیت با اینکه معمولا صلهها را پس میداد ولی این بار هر چه خواست آن را پس بدهد ایشان قبول نکرد. (الغدیر ج 2 ص 234)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی مدیحه ابونواس را شنیدند از غلامشان پرسیدند چقدر پول نزد تو هست؟ گفت: سیصد دینار. حضرت فرمودند همه را به ابونواس بده. غلام هم پول را به #ابونواس داد سپس از مرکبشان پیاده شدند و فرمودند: ممکن است این [سیصد دینار] را کم بپندارد این مرکب را هم به او بده! (عیون اخبار الرضا ج 2 ص 143).
✍️رسم جالب دیگری که وجود داشت این بود که اهل بیت علیهم السلام وقتی میخواستند به یک مداح/شاعر صله بدهند، گاهی خودشان مستقلا میدادند گاه به همه اعضای خاندانشان دستور میدادند که در صله دادن سهیم شوند.
🔸#امام_باقر علیه السلام از همه اهل بیتشان پول جمع کردند تا مبلغ صدهزار درهم فراهم و به کمیت اعطا کنند اما کمیت فقط پیراهنی برای تبرک از حضرت قبول کرد و پول را برگرداند (الغدیر ج 2 ص 223)
🔹#عبدالله_بن_حسن با شنیدن شعری که کمیت سروده بود، سند یک مزرعه را که چهارهزار دینار میارزید به کمیت داد اما او نپذیرفت. عبدالله آنقدر اصرار کرد که ناچار شد بپذیرد ولی باز هم پس از چند روز برگشت و با لطیفة الحیل خاصی سند را پس داد. عبدالله در بین بنیهاشم گشت و از زنان و مردان پول و زیورآلات جمع کرد و به کمیت داد ولی بازهم نپذیرفت (الغدیر ج 2 ص 222)
🔹 بار دیگری هم حضرت باقر علیه السلام چهارصد هزار درهم را از خودش و خاندانش جمع کرد تا به کمیت اعطا کند اما باز هم کمیت نپذیرفت. (همان)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی در طوس قصیدهی تائیه زیبا و سوزناک #دعبل را شنیدند، دههزار درهم از سکهای که به اسم خودشان ضرب شده بود به دعبل دادند سپس اهل بیتشان را نیز امر کردند که به دعبل صله بدهند. خادم، صله خانواده را نیز جمع کردو به دعبل داد. (الغدیر ج 2 ص 411)
📝ظاهراً سهیم کردن خاندان، در صله دادن به شاعران جنبه تربیتی داشته است وگرنه اهل بیت حتی اگر هم خودشان پول نداشتند باز هم برای صله دادن به مداحان راههای دیگری غیر از مراجعه به خاندان وجود داشت.
🔹با این حال ذکر این نکته نیز مهم است که مداحان و مرثیهسرایان اهل بیت رفتارهای متفاوتی داشتند برخی مانند کمیت بودند. اهل صله گرفتن نبودند. به سختی میشد به آنها صله داد. برخی دیگر هم صله را راحتتر قبول میکردند ولی همه آنها این صفات را داشتند که؛
اولا برای صله گرفتن مداحی نمیکردند.
ثانیا هیچ گاه از قبل برای مداحی نرخی را معیّن نمیکردند و به مقام معنوی و ثواب اخروی مداح اهل بیت بودن دلخوشتر بودند.
#مناسبتی، شماره ۲۷
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵چر امام حسین علیه السلام در کربلا چاه آبی حفر نکرد؟
این پرسش، پرسشی است که بسیاری از کاربران فضای مجازی با آن مواجه میشوند. واقعیت این است که دستور بستن آب در روز هشتم محرم، تصمیم میدانی فرماندهان جنگ (شمر و عمر سعد و ...) نبود بلکه فرمان شخص عبیدالله بود که گمان میکرد اما حسین علیه السلام زیر فشار تشنگی بیعت خواهد کرد!!
در برخی منابع آمده است که حضرت ابیعبدالله علیه السلام، در روز هشتم در پشت خیمهگاه چاه کمعمقی حفر کردند و آبی مانند آب چشمه هم به دست آمد و همراهان امام آب نوشیدند اما بعد از آن، دو اتفاق افتاد:
1) نخست اینکه ، چشمه آب در زمین فرو رفت و ناپدید شد(حفر فنبعت له عين ماء عذب فشربوا ثم غارت العين و لم ير لها أثر) (مقتل مقرم ص 209).
2) دوم آنکه خبر به فرماندهان سپاه مقابل رسید و به تدریج خبر تا قرارگاه عبیدالله در کوفه نیز رسید و عبیدالله ملعون بیدرنگ در نامهای به عمرسعد نوشت: «شنیدهام حسین چاه حفر میکند و برای یارانش آب به دست میآورد. به محضی که نامهام به دستت رسید، با همه توانت او را از حفر چاه باز بدار و بر او تنگ بگیر و اجازه نده حتی قطرهای آب بنوشند!..» چنین بود که عمر سعد جلوی حفر چاه را گرفت. (مقتل خوارزمی، ج 1 ص 346)
پ ن:
📚 مقتل خوارزمی: بلغ ذلك إلى عبيد اللّه فكتب إلى عمر بن سعد: بلغني أن الحسين يحفر الآبار، و يصيب الماء، فيشرب هو و أصحابه، فانظر إذا ورد عليك كتابي هذا فامنعهم من حفر الآبار ما استطعت، و ضيّق عليهم و لا تدعهم أن يذوقوا من الماء قطرة، و افعل بهم كما فعلوا بالزكي عثمان، و السلام.
#مناسبتی، شماره 73
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
#مناسبتی
امام سجاد ع امام شجاع شیعیان
مسعودی در اثبات الوصیة نقل کرده است که در هنگام ورود امام سجاد ع به شام وقتی یزید (لعنه الله) از او پرسید: [واقعه را] چگونه دیدی؟ امام در پاسخ فرمود: همان چیزی را دیدم که خدای عز و جل پیش از آفرینش آسمانها و زمین مقدر کرده بود. یزید که از پاسخ امام ع به شدت عصبانی شده بود با ندیمانش مشورتی کرد به او پیشنهاد دادند که امام را به شهادت برساند! امام (ع) با شجاعتی که نظیرش جز در خاندان پیامبر دیده نمیشود حمد الاهی را به جای آورد و فرمود: این مشاورانت مشاورهای به تو دادند که با مشاورهی مشاوران فرعون ـ وقتی فرعون با آنان برای قتل موسی مشاوره کرد ـ تفاوت داشت، آنان به فرعون پیشنهاد دیگری دادند «أرجِه و أخَاهُ» (الاعراف : 111) البته تفاوتی که بین این دو مشاوره وجود دارد، دلیل مهمی دارد!
یزید پرسید: دلیلش چیست؟
امام (ع) فرمود: «مشاوران فرعون مشاورانی پخته بودند اما اینان مشاورانی خام و نادان هستند [و نمیدانند که] پیامبران و پیامبرزادگان را فقط زنازادگان میکشند!» چنین بود که یزید از کشتن امام (ع) منصرف شد و دستور داد امام را از مجلسش بیرون برند.
دونکته👇👇
👈نکته اول) شجاعت امام: مورخان گفتهاند یزید با استنطاق امام ع میخواست برای قتل امام ع بهانهای پیدا کند (الدعوات راوندی ص 61) در چنین وضعیت ترسناکی حاضرجوابی شجاعانه امام ع نه تنها کاهش نمییافت بلکه چنان شکوه و جلوهای یافته بود که یزید را عصبانی و عاجز و سردرگم میکرد و انسان را به یاد شجاعت هاشمیان از بدر و احد و صفین تا کربلا میانداخت. این شجاعت از جنس همان شجاعت حمزه و علی و ... است.
👈نکته دوم) امام ع با هنر گفتاری خود، در آنجا که به صورت مبهمی فرمودند: «تفاوت نظر مشاوران تو و مشاوران فرعون یک دلیل مهم دارد» علم خودشان را در مقابل جهل شامیان نشاندند تا شامیان ناچار شوند ذلت تعلّم از اسیر جنگی خودشان را بر خودشان هموار کنند و از امام ع سوال علمی خود را بپرسند.
اتفاقا خود یزید اولین کسی بود که به دام افتاد و این سوال را پرسید و غافل شد که پرسیدن پرسش از علی بن الحسین ع اقرار به دانشمندی و مرجعیت علمی او است! چنین بود که حضرا توانستند موقعیت خود را از موقعیت یک اسیر جنگی به موقعیت «مرجع علمی شامیان» تغییر دهند.
#مناسبتی شماره 5
#امام_سجاد ع
#شجاعت_امام_سجاد
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز ماندگاری سخنان علی علیه السلام چیست؟
بسم الله
🔵بخیل از فقر میگریزد یا از دارایی؟ (گفتاری از استاد شهید مطهری)
عَجِبْتُ لِلْبَخیلِ یسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذی مِنْهُ هَرَبَ وَ یفوتُهُ الْغِنَی الَّذی إیاهُ طَلَبَ، فَیعیشُ فِی الدُّنْیا عَیشَ الْفُقَراءِ وَ یحاسَبُ فِی الْاخِرَةِ حِسابَ الْاغْنِیاءِ» (#حکمت_121)
میفرماید من تعجب میکنم از این آدمهای مُمسِک که [گمان میکنند] از فقر فرار میکنند به سوی غنا ولی در عمل از غنا فرار میکنند و خودشان را به دامن فقر میاندازند!
چرا؟ برای اینکه اصلا [مگر] فقر و غنا معنایش چیست؟ فقیر یعنی آن که ندارد که بخورد و بپوشد، و غنی یعنی آن که دارد که بخورد و بپوشد. فرقشان در این است که آن میخورد و میپوشد، این نمیخورد و نمیپوشد. اگر بنا بشود که انسان پول را جمع کند که در آخر نخورد و نپوشد پس پول را در واقع برای فقر جمع میکند نه برای غنا. درست است، پیش خودش خیال میکند یک عمر لباس کهنه میپوشد برای اینکه یک وقتی خدای نکرده لباس کهنه نپوشد، یا یک عمر نان و پیاز میخورد که یک روزی فقیر نشود که بخواهد نان و پیاز بخورد. این است که در دنیا مانند فقرا زندگی میکند ولی در قیامت باید حساب اغنیا را پس بدهد.
📚مطهری، فلسفۀ تاریخ، ج2، ص132
#قدرت_انگاره
#با_معارف_نهج البلاغه 229
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a